کد خبر:45646
پ
171659902

سفیر تاجیکستان: رودکی اقتدار زبان فارسی را با شعر به نمایش گذاشت

سفیر تاجیکستان در ایران در مورد رودکی گفت: این شاعر پس از دو قرن تسلط عربی، اقتدار زبان فارسی را به عنوان زبان شعر به نمایش گذاشت و راه را برای شاعران پارسی گوی قرن‌های بعد هموار کرد.

میراث مکتوب- نظام‌الدین زاهدی، سفیر تاجیکستان در ایران، در نشست میراث ادبی رودکی که به همت انجمن ایرانشناسی و مؤسسه ایراس در کتابخانه ملی ایران برگزار شد، با بیان اینکه رودکی نخستین شاعر پارسی‌گو نبوده است، اظهار داشت: می‌دانیم که در دوره طاهریان و صفاریان نیز شاعرانی به زبان فارسی شعر گفته‌اند و حتی برخی از آنان مانند حنظله بادغیسی صاحب دیوان هم بوده‌اند.

وی درباره دلیل آنکه رودکی را پدر شعر فارسی می‌خوانند، گفت: تا پیش از رودکی، در قلمرو خلافت که ایران هم بخشی از آن محسوب می‌شد، زبان ادب و فرهنگ، عربی بود. اما او پس از دو قرن تسلط عربی، اقتدار زبان فارسی را به عنوان زبان شعر، به نمایش گذاشت.

سفیر تاجیکستان افزود: یکی از ویژگی‌های رودکی این است که در بسیاری از قالب‌های شعری، از جمله قصیده، قطعه، غزل، مثنوی و رباعی شعر گفته و در آن از وزن‌ها و آرایه‌های ادبی زیبا استفاده کرده است. به زبان دیگر، شاعران در قرن‌های بعدی راهی را پیمودند که او هموار کرده بود.

زاهدی در ارتباط با احیای عجم در دوران اسلامی اظهار داشت: در قرن‌های یکم و دوم هجری، زبان‌های پهلوی، خوارزمی، سغدی، باختری و سایر زبان‌های ایرانی میانه، به‌تدریج گویشوران خود را از دست دادند و به تاریخ پیوستند. در چنین شرایطی، اندیشمندان و کاتبان ایرانی قرن‌های دوم و سوم، مانند عبدالحمید کاتب، سهل بن هارون دشت‌میشانی، علی بن عبیده ریحانی، بشار بن برد تخارستانی، ابونواس اهوازی و دیگران که تعدادشان بیش از ۴۰ نفر بود، در نظم و نثر عربی به مرحله استادی رسیدند و در نوشته‌های خود، اصول و سنت‌های ایرانی پیش از اسلام را وارد کردند. در واقع، آنان زمینه تداوم سنت‌های ایرانی را در قالب زبان عربی فراهم آوردند.

وی ادامه داد: گروهی دیگر از ایرانیان به رهبری عبدالله بن مقفع نیز ادبیات کهن ایرانی را مستقیما به زبان عربی و به نثر ترجمه کردند. همچنین گروهی از شاعران ایرانی، آثار ادبی کهن ایران را به نظم عربی درآوردند. به عنوان مثال، ابان بن عبدالحمید لاحِقی، کلیله و دمنه، سنبادنامه، بلوهر و بوداسف، کارنامه اردشیر، کارنامه انوشیروان و غیره را به شعر عربی سرود.

نظام‌الدین زاهدی تاکید کرد: بر این اساس قرن‌های دوم و سوم هجری را می‌توان قرن‌های خروش افکار عجم به زبانی عربی نامید. اما مرحله دوم احیای عجم، از دوره سامانیان در قرن چهارم آغاز شد و رودکی نیز به این دوره تعلق دارد. ادبیات ایرانی در این دوره، عجم را به زبان ملی ایرانیان، یعنی فارسی و تاجیکی، زنده کردند.

سفیر تاجیکستان، در بخشی از سخنان خود نیز به مرور مطالعات رودکی‌شناسی در تاجیکستان پرداخت.

رودکی مروج سبک‌های ادبی و عروض فارسی

محمود جعفری دهقی، رئیس انجمن ایرانشناسی، اختراع رباعی، توجه به حماسه‌ها و اسطوره‌ها و تطور سبک خراسانی را از خدمات رودکی به شعر فارسی برشمرد و گفت: هم کتاب المعجم و هم جلال‌الدین همایی به اختراع رباعی توسط رودکی اشاره کرده‌اند.

وی با اشاره به نقش رودکی در استحکام وزن شعر فارسی اضافه کرد: شعر در زبان پهلوی، وزن هجایی داشت. در دوره اسلامی، خلیل ابن احمد سبک عروضی را مطرح کرد. اما شعر ایرانی، تماما مبتنی بر عروض عربی نیست و به‌ویژه رودکی برای ایرانی کردن اوزان شعری، بسیار کوشید و اثرگذار بود.

جعفری دهقی، به تحلیل شماری از واژگان سعدی در شعر رودکی پرداخت و به واژه‌های ارمنده (کسی که افسوس می‌خورد)، رَک (سخن آهسته)؛ غَن (سنگ عصاری) اشاره کرد.

رودکی حلقه‌ای از زنجیره فرهنگ ایرانی

اصغر دادبه، استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی، گفت: زنجیرۀ فرهنگ درخشان ایران پس از حمله تازیان ادامه یافت و قطع نشد. حتی در قرن‌های اول و دوم، متن‌هایی به زبان پهلوی نوشته می‌شد که کتاب دینکرد، نمونه‌ای از آن است. بنابراین رودکی که در قرن سوم شکوفا شد، از معارف دو قرن پیش از خود بهره‌مند بوده است.

وی به با توجه به پیامدهای تلاش رودکی برای احیای فرهنگ و ادب فارسی، اظهار داشت: جناح متحجر وابسته به بغداد رودکی را به گناه میهن‌دوستی و ایران‌گرایی آزار و ستم داد تا آنجا که رودکی چشمانش را از دست داد.

این استاد فلسفه و ادبیات عرفانی به نمونه‌هایی از شعرهای رودکی اشاره کرد که از فشاری حکایت داشت که بر وی و بر جامعه روا داشته می‌شد.

دادبه در ارتباط با تاثیر رودکی بر شاعران پس از خود نیز گفت: گاه این سوال مطرح می‌شود که چگونه در شیراز که سابقه ادبی درخشانی نداشت، ناگهان شاعری بزرگ مانند سعدی شکوفا شد، در پاسخ باید گفت: شعر سعدی، دارای پشتوانه تاریخی و فرهنگی است؛ یعنی شعر پارسی پس از شکوفایی در خراسان، در اران و شروان و آذربایجان رشد کرد و به عراق عجم رفت و پس از آن در فارس بالیدن گرفت.

وی هویت را مثلثی دانست که زبان و ادبیات ملی، تاریخ و اساطیر ملی و حکمت ملی، سه ضلع آن هستند و زبان و ادبیات، از دو ضلع دیگر اهمیت بیشتری دارد.

مهدی سنایی رئیس موسسه ایراس، علی اشرف مجتهد شبستری، نخستین سفیر ایران در تاجیکستان و شاه‌منصور شاه میرزا پژوهشگر و شاعر تاجیک از دیگر سخنرانان این نشست بودند.

سنایی با اشاره پنج‌کنت که آرامگاه رودکی در آن واقع شده است، گفت: زبان اهالی پنج‌کنت را ما ایرانیان به‌سختی متوجه می‌شویم، اما شعر رودکی را به‌خوبی درک می‌کنیم. این نشان می‌دهد که زبان دیوانی و زبان ادبیات، در آن زمان نیز فارسی بوده است.

شبستری نیز با توجه به ارزش‌هایی مانند تحمل‌پذیری، خوبی و عدالت در شعر رودکی تاکید کرد: آثار وی به استانداردسازی زبان فارسی به عنوان زبان ادبی کمک کرد و رنسانسی آفرید که شاعران پس از خود را نیز به سرودن فارسی به جای عربی تشویق کرد.

شاه میرزا نیز ضمن مرور تاثیر رودکی بر شعر فارسی اظهار داشت: «در لحظه زیستن» یکی از مهم‌ترین پیام‌های تکرار شونده در شعر رودکی است.

منبع: ایرنا

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612