میراث مکتوب- غلامعلی حداد عادل در پیام تصویری به چهارمین همایش بینالمللی مولویپژوهی که امروز، ۲۳ مهرماه ۱۴۰۲ در دانشگاه اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: همایش مولویپژوهی با همایشهای معمول از جهات مختلف متفاوت است؛ اول اینکه نزدیک به دو ماه ادامه دارد و بیش از ۴۰ دانشگاه و مؤسسه پژوهشی در داخل و خارج از ایران نیز در این دو ماه در برگزاری آن سهیم هستند.
وی با بیان آثار و اندیشه مولانا از دو جنبه قابل تحقیق و بررسی است، افزود: اول از جنبه زبانی، ادبی و روش بیان، یعنی اینکه تعداد آثار او چقدر است و یا ارتباط و نسبت مولانا با منابع اسلامی همچون قرآن کریم و احادیث اهل بیت و همچنین مسائل اجتماعی چگونه و در چه سطحی است. جنبه زبانی و ادبی میتواند فرصتی برای تحقیق بیشتر باشد. البته این جنبهها حکم ظرفی را دارد که مولانا قصد تولید و ساختن آنها را داشته تا مظروفی در این ظرف جای دهد و آن مظروف، پیام و مقصود مولاناست.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی بیان کرد: مولانا گمشده و انگیزه نیرومندی داشته که باعث شده او سالیان سال در این راه رنج ببرد و تلاش کند و برای ۲۶۰ داستان در مثنوی تعبیر و تفسیر عرفانی ارائه دهد و آنها را به نظم درآورد.
وی ادامه داد: مقصود و هدف مولانا این بوده است که انسان زندگی خود را به فاصله تولد تا مرگ در این دنیای مادی منحصر نداند و تصور نکند آنچه قابل درک و فهم است، صرفاً همین ادراکات حسی است که در خوردن، خوابیدن، نوشیدن و… حاصل میشود.
حداد عادل ادامه داد: مولانا در مثنوی و در دیوان شمس میخواهد به ما بگوید که همیشه سرمان رو به پایین نباشد، بلکه بالا را هم نگاه کنیم و بدانیم که عالم هستی تکساحتی نیست. مولانا میگوید هستی عوالمی برتر از این ساحت مادی و طبیعی دارد و از این منظر میخواهد توجه ما را به آن عوالم جلب و در عین حال کمک کند حقیقت متعالی را که به ساحت برتر هستی تعلق دارد، در همین عالم طبیعت نیز ببینیم.
وی تصریح کرد: از نظر مولانا، این حقیقت متعالی با انسان پیوند ازلی و ابدی دارد؛ ما مثل قطرههای جداشده از دریا هستیم که بهصورت ابر درآمدهایم، فرود آمدهایم و دوباره به شکل جویبار به سوی دریا روانه شدهایم. به همین دلیل میگوید: «هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش/ باز جوید روزگار وصل خویش» و یا «ما ز دریاییم و دریا میرویم/ ما ز بالاییم و بالا میرویم».
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی بیان کرد: از منظر مولانا، عشق است که باعث میشود انسان بهسوی آن حقیقت متعالی سوق و برتری و ارتقا پیدا کند و به آن حقیقت متعالی نزدیک شود. عشق، موتور محرک و پیشران انسان در حرکت طولی بهسوی حقیقت متعالی محسوب میشود و سراسر دیوان شمس و مثنوی نیز بیان عشق و شیرینکاریها و معجزات آن خودنمایی میکند.
وی گفت: چیزی که در نهاد انسان قرار دارد و قطبنمای او در این سیر طولی به شمار میرود، دل است که درواقع جای خداست. دل، دریچهای به سوی عالم بالا و روزنی است که خانه از آن روشن میشود.
حداد عادل اظهار کرد: مولانا جمال و زیبایی و نظم و قانونمندی حاکم بر طبیعت را که پرتوی از حسن ازلی در عالم است، آینههایی میبیند که انسان با نگاه در آنها میتواند خداوند را ببیند. مولانا میخواهد در ورای غوغای تغیر و دگرگونی عالم طبیعت، حسن زیبایی و ثبات عالم ماورای طبیعت را به ما نشان دهد.
وی اظهار کرد: آنهایی که با مولانا انس داشته باشند، به خوبی میدانند او از دنیایی صحبت میکند که به کلی با دنیای مادی و تکساحتی متفاوت است. مولانا چشمها، دلها و دستهای ما را بهسوی افق روشن و متفاوتی سوق میدهد. به قول فلاسفه علم؛ مولانا، پارادایم و ابرانگاره دیگری دارد؛ این ابرانگاره که عشق به خدا و حرکت بهسوی اوست و در فطرت همه انسانها است، در دنیای مادی امروز به حاشیه رانده و گم شده است.
منبع: ایسنا