میراث مکتوب- صحبت ما درباره یكی از دانشمندان بزرگ ایرانی یعنی ابوریحان بیرونی است. اگر خواسته باشیم سه دانشمند را نام ببریم، دانشمند به معنی كسی كه در یكی از رشتههای علمی تبحر و تخصص داشته باشد یكی از آنها ابوریحان است، دیگری محمد بن زكریای رازی و یكی دیگر هم ابنسیناست.
ابوریحان علاقهمند بود كه آرا و عقاید غیرمسلمانها را هم مورد تفحص و تجسس قرار دهد؛ به خصوص اندیشههای هندوان را؛ خصوصا كوشش ابوریحان هم این بود كه یك مطالعه مقایسهای كند و لذا اگر خواسته باشیم در مورد اندیشههای مقایسهای و تطبیقی نام كسی را ذكر كنیم در حقیقت مبدع این فن، ابوریحان بیرونی است؛ به علت اینكه در آنجا اندیشههای هندیها را با اندیشههای یونانیان مقایسه میكند و خصوصا كلمه «مقارنه» را به كار میبرد. كلمه مقارنه همان كلمهای كه امروزه برای ادبیات تطبیقی یا فلسفه تطبیقی به كار میرود.
ابوریحان خیلی كنجكاو بود تا ببیند اندیشه و عقاید هندیها چیست و خصوصا نكته مهمی كه او ذكر میكند عبارت از این است كه خواص اهل هند موحد هستند و خداپرست، ولی عوام هستند كه چون باید یك معبود ملموسی داشته باشند بنابراین به بتپرستی روی آوردهاند. البته بت را به عنوان خدا پرستش نمیكردند بلكه احترام به آن میگذاشتند؛ شیخ محمود شبستری هم میگوید:
اگر كافر بدانستی كه بت چیست / یقین كردی كه حق در بتپرستی است
یعنی در حقیقت توجهشان از آن جهت بود نه اینكه بت را خدا بدانند. ابوریحان خصوصا در كتاب ماللهند خود ذكر میكند كه خواص اهل هند خداپرست بودند و عوام بود كه باید یك چیز ملموسی كه مورد رویت و دسترسی باشد را پرستش كنند این بود كه بت را به آن معنا وسیله قرار داده بودند؛ در قرآن كریم نیز هست: «إِلا لِیقرِّبُونا إِلیالله زُلْفی» كه این بتها ما را به خدا نزدیك میكنند نه اینكه این بتها خدا هستند.
در هر حال ابوریحان در این كتاب كوشش كرده عقاید دینی و فلسفی هندوان را بیان كرده و در ضمن مقایسهای كند؛ لذا ما اگر خواسته باشیم در مورد اندیشههای مقایسهای و تطبیقی نامی ذكر كنیم یگانه كسی كه مبدع و مبتكر این فن بوده است (به قول فرنگیها Comparative philosophy) میشود نام ابوریحان را ذكر كرد چون خودش در همین تحقیق ماللهند كلمه مقارنه را به كار میبرد كه اندیشههای هندیها را با تكیه بر مقارنه آنها با اندیشههای یونانی مورد مطالعه قرار داده است.
اولا ابوریحان وقتی به هند میرود زبان هندی نمیدانسته است. میگوید من فكر كردم اگر بخواهم درباره اندیشههای هندیها مطالعه كنم، باید این زبان را یاد بگیریم. من میرفتم پای درس برخی از هندوها مینشستم – خصوصا این كلمه را به كار میبرد «التلمیذ المتأدب» یعنی مثل یك بچه با ادبی كه پیش یك استادی میرود كه چهار كلمه یاد بگیرد- تا اینكه به عقاید و افكار آنها تسلط پیدا كردم و توانستم اندیشههای آنها را با اندیشههای یونانی مقایسه كنم. بنابراین اولین مبتكر مطالعات مقایسهای ابوریحان بیرونی است.
خوشبختانه دوست دانشمند ما استاد منوچهر صدوقی سها كوشش كردهاند و قسمتی از تحقیق ماللهند ابوریحان بیرونی را به فارسی درآوردهاند تا مورد استفاده فارسی زبانها قرا بگیرد. گویا اسم واقعی این كتاب هم به صورت شعری بوده است: «تحقیق ماللهند من مقولة مقبولة فی العقل أو مرذولة» یعنی در این كتاب چه آنهایی كه مورد قبول مسلمان و عقل هست و چه آنها كه مورد قبول نیست، ما آوردهایم. در هر حال این كوشش استاد صدوقی سها برای معرفی ابوریحان بیرونی خصوصا در هندشناسی و ترجمه تحقیق ماللهند، قابل ملاحظه و مورد احترام است. ایشان چون هم به عربی مسلط بودهاند و هم به اندیشههای فلسفی تسلط داشتهاند، ترجمه مناسب و مقبولی از این كتاب در دسترس خوانندگان گذاشتهاند كه زحمت و كوشش ایشان مقبول است.
مهدی محقق
منبع: روزنامه اعتماد (99/12/25)