میراث مکتوب- متنی که در ادامه میخوانید یادداشتی است از زندهیاد استاد احمد مهدوی دامغانی با عنوان «بشارت به اهل اشارت» که آن را در فروردین سال 1399 برای مرحوم دعایی و به منظور انتشار در روزنامه اطلاعات ارسال کردهاند.
این یادداشت در معرفی کتاب الصحیفة السجادیة الکاملة، کهنترین نسخه موجود صحیفه سجادیه (کتابت ۴۱۶ هـ) است که به صورت نسخهبرگردان از دستنویس شماره ۱۲۴۰۵ کتابخانه آستان قدس رضوی، با مقدمۀ استاد مهدوی دامغانی و محمدحسین حکیم، از سوی میراث مکتوب به چاپ رسیده است.
در ادامه و پیش از متن یادداشت، تصاویر نسخۀ دستنویس آن را به خط زندهیاد استاد احمد مهدوی دامغانی که مقدمهای خطاب به مرحوم دعایی نیز در ابتدای آن آمده، میبینید.
مقصود این حقیر از «اهل اشارت»، آن خوانندگان ارجمندی است که با «زبُور آل محمد علیهمالسلام» یعنی صحیفة مبارکه سجّادیه مأنوساند و از برکات آن مستفیض و به ثواب تلاوت آن مأجورند.
و آن بشارت این است که مخطوطه نفیسی که به شماره عمومی ۱۲۴۰۵ در کتابخانه مقدس آستان قدس رضوی(ع) مشخّص شده است، بهزودی به همت و زحمت استاد دکتر اکبر ایرانی (دامت افاضاته) مدیر فاضل و دانشمند «بنیاد میراث مکتوب» و با مقدمۀ مفصل و معرفی اجزای آن مخطوطه انشاءالله منتشر خواهد شد و به رؤیت و نظر علاقهمندان به صحیفه مبارکه خواهد رسید.
این مخطوطه که حاوی یکصد و دو ورق است و به خط کاتبان مختلف در طی سالهای ۴۱۶ تا ۴۲۹ نوشته شده است، مشتمل بر چند کتاب و رساله بسیار سودمند و مفید است؛ ولی آنچه از همه آن کتابها و رسالات مهمتر و قابل توجهتر است، بخش دوم آن مجموعه است که از ورق ۳۹ تا صفحه اول ورق ۷۸ آن را اشغال کرده است و بدین عنوان است:
«این کتابی است که در بر دارندۀ دعاهائی است که علی بن الحسین جدّ جعفر بن محمد الصادق أبیعلی رحمه اله علیه گفته است و از آن رو که دعاهای بسیار خوبی در آن است، آن را «الکامل» نامیدهاند و اصل آن متعلق است به أبیعلی الحسن بن ابراهیم بن محمد الزّامی الهیصمی که خدای خوشبختش فرمایاد.»
و خاتمه این کتاب چنین است: «پایان یافت دعاهائی که از زینالعابدین و نوة سیّدِ همگیِ خلایق، علیبن الحسین بن علی بن ابیطالب خاتم خلفاء راشدین است و درود بر محمد و خاندان پاکان او باد. و اینها را حسن بن ابراهیم زامی در شوّال سال چهارصدو شانزده نوشت. خدای او را و والدینش را و همه مؤمنان و مؤمنات را بیامرزاد.»
راوی این «الکامل»، ابوعلی حسن بن ابراهیم زامی است و این «الکامل» را مشتمل بر سیوچهار دعا از مجموع پنجاهوچهار دعای صحیفه مبارکه کامله سجادیهای است که به روایت سیّد اجلّ نجمالدین بهاءالشرّف ابوالحسن علوی در سال ۵۱۶ از جناب عُمیر بن متوکل روایت شده است، در سال ۴۱۶ (دقیقاً صد سال پیش از روایت نجمالدین بهاءالشرّف) در نیشابور و به روایت از هفت راوی پیش از خود نوشته است.
این بنده در مراجعی که در دسترس دارم، نام و نشانی از این «أبیعلی حسن بن ابراهیم الزّامی» نیافتم، مگر در کتاب «الأنساب» سمعانی(ره) که در نسبت به «الزّام» میگوید: «این نسبت به «زام» است که از نواحی نیشابور است و دو شهرک معروف آن «جام» و «باخزر» گفته میشود، و جام را معرّب کردهاند و زام نام نهادهاند و در آن شهرک، گروهی از دانشمندان وجود داشتهاند.»
از هفت راوی که «زامی» از آنان «الکامل» را روایت میکند، سه نفر از آنها را حضرت شیخ طوسی (رضواناله علیه) هم در «الفهرست» و هم در «رجال طوسی» با توثیق احترامآمیزی نام برده و تصریح فرموده است که: آنان از رُواة صحیفهاند. خطیب علیه ما علیه در تاریخ بغداد میگوید: «محمد بن همام بن سهیل بن بیزان۱ أبوعلی الکاتب احد شیوخ الشیعه» و بنابراین در صحّت و قداست این «الکامل» مخطوطه شکّی باقی نمیماند.
معلوم نیست که اصلی که «ابوعلی زامی» از آن نام میبرد، آیا جامع همه پنجاهوچهار دعای صحیفه روایت سیّد اجل نجمالدین بوده و او این سیوچهار دعا را از آن انتخاب کرده است، یا آنکه در آن اصل فقط همین سیوچهار دعا موجود بوده است؟
در بعضی از این ادعیه ضبط برخی کلمات به نحو دیگری است که بعضاً آن ضبط مرّحَج مینماید و در دعای دوم قریب سهربع یک صفحه جملات زیبا و شیوائی اضافه بر آنچه در روایت سیّد اجل نجمالدین است (دعای اول صحیفه) و همچنین در بعضی ادعیه دیگر، جملات اضافی وجود دارد (مثلاً در دعای نوزدهم آن که در وداع ماه رمضان است (دعای ۴۵ صحیفه) .
و در مقدمه صحیفه یعنی همان طریق روایت «زامی» از عمیر بن متوکل نیز، آنچه را که در مقدمه روایت سید اجل نجمالدین دربارة شأن نزول آیه مبارکه «و ما جَعَلنا الرؤیا الّتی أریناک اِلا فتنه للّناس و الشجره الملعونه فی القرآن و نخوفهم فما یزید هم الا طغیانا کبیراً» یعنی بنیاُمیه… الخ تا آخر مقدمه آمده است، فاقد است و مقدمه به پایان فرمایش حضرت صادق علیهالسلام که: «ولا حولَ ولا قوّة الا بالله العلّی العظیم» است، پایان میپذیرد.
مسأله دیگر این سیو چهار دعا، این است که در تمام آنها جملات دعائیة صلوات بر رسول اکرم و اهل بیت (علیهمالسلام) یعنی جمله: «اللهم صل علی محمد و آله» یا «فصلّ علی محمد و آله» وجود ندارد و ظاهراً گویا «أبوعلی زامی» که در سال ۴۱۶ این صحیفه را در «نیشابور» نوشته است، از ترس سلطان محمود غزنوی «امویدوست» که صدها نفر از شیعیان زیدی را کشته و به دار زده است و آن خباثت و تعصب نکوهیده را نسبت به حضرت فردوسی رضوانالله علیه انجام داده است و به رعایت «تقیّه» عبارات مقدمه و جملات دعائیه سلام و صلوات را حذف کرده است، و خدای داناتر است.
این فقیر ناچیز امیدوار است پس از آنکه این مخطوطه مطبوعه شد، دانشمندان فاضل مأنوس با صحیفه مبارکه زحمت بکشند و چاپ جدیدی از صحیفه را با توجه به این مخطوطه و رعایت اختلافات آن در ضبط بعضی از کلمات و جملات اضافی که دارد، به عرصه شهودِ صحیفه دوستان برسانند انشاءالله تعالی.
این عرایض تلخیصی است از مقدمه و معرفینامه مفصلی که این حقیر بر آن مخطوطه در بیش از سی صفحه عرض کرده و نوشته است. و الحمدلله ربالعالمین و صلیالله علیه سیّدنا محمد و آله الطاهرین.
فقیر فانی ـ احمد مهدوی دامغانی
فیلادلفیا، ۲۴ شعبان ۱۴۴۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینویس:
۱ـ آیا کلمه معرّب بیژن است؟