میراث مکتوب- کتاب «سفرنامه اسکات وارینگ در ایران» تالیف اسکات وارینگ ترجمه ابوالقاسم سری از سوی انتشارات اساطیر به چاپ رسیده است.
اسکات وارینگ به عنوان جهانگرد، سال 1802م، وارد بوشهر و پس از آن شیراز شد و خاطرات خود را تحت عنوان «سفر به شیراز از مسیر کازرون و فیروزآباد» به رشته تحریر درآورد که آن را سال 1807.م، در لندن چاپ کرد. این سفرنامهنویس انگلیسی، در گزارشهای خود از شهر شیراز در دوره قاجاریه، به مسائل و موضوعات مختلف و متنوع اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ـ فرهنگی و تاریخی توجه کرده است.
این کتاب در چهار بخش با عناوین «سفر به شیراز»، «زبان فارسی»، «تاریخ ایران از زمان کریمخان تا برافتادن خاندان زند» و «پیوستها» تدوین شده است. در فصل نخست کتاب جهانگرد اروپایی ابتدا به وصف شیراز و عادات و رسوم مردم آن پرداخته و گزارشی از وضعیت این شهر در دوره سلطنت فتحعلیشاه قاجار ارائه کرده است.
وارینگ در سیاحت از قبر سعدی با کنایه مینویسد: «آرامگاه سعدی در نزدیکی یک آبادی کوچک است. کریمخان ده هزار پیاستر برای نوسازی و آرایش این ساختمان که خاک این دانشمند را دربر گرفته پرداخته است؛ اما از زمان کریمخان باز اینجا روی به ویرانی نهاده و اینک تنها از آن رو دیدنی است که استخوانهای این سخنور بلندآوازه را دربرگرفته است… شگفتا که در آرامگاه سعدی درویشی ندیدم؛ هر چند نوشتههای سعدی را میستایند. ارج و ستایش خاطره حافظ بر سعدی برتری دارد.» (ص 65)
گرمابه یکی از مکانهایی است که سیاح اروپایی درباره آن سخن گفته و برخی از آداب آن را چنین توصیف کرده است: «همه ایرانیان از رهگذر رنجش بسیار از ترکان و خوار شمردن ایشان، ریشهایشان را ـ اگر سیاه هم باشد ـ رنگ سیاه میکنند. ایرانیان به پیروی از قانون پاکیزگی همه موهای پیکره خود را تراشیده یا میسوزانند. مادهای که ایرانیان برای این کار میسازند ترکیب یا آمیزهای از آهک خام و زرنیخ که سخت خطرناک است. چون اگر بیدرنگ پس از به ریزش آغازیدن موها آن ماده را نشویی بسیار خطرناک میسوزاند».
اسکات در فصل دوم به نقد و بررسی برخی آثار کهن زبان فارسی از جمله گلستان و بوستان سعدی پرداخته و برخی معایب آن را برشمرده است. همچنین او در وصف کتاب «تاریخ طبری» آورده است: «به باور من تاریخ طبری یا رویدادنامه او بر بیشتر کتابهای نویسندگان ایرانی برتری دارد؛ این کتاب که نخست به زبان تازی نوشته شده بود، بدبختانه گم شد. شیوه گرداندن آن ساده و بیپیرایه است و به هیچ روی با سلیقه فاسد و انحطاط یافته روزگار کنونی سازگار نیست. نویسنده نه به جناس پرداخته و نه به تصویرهای ساختگی و تحمیلی؛ او گزارشهای خود را با زبانی یکدست و هموار مینویسد. اگر هرگز بر فراز نمیرود، فرود و افت نیز ندارد…».
او درباره شاهنامه فردوسی نیز در چند صفحه مینویسد و از ویژگی آن مینویسد و آن را با اشعار حماسی شاعران اروپایی میسنجد و در انتها نیز از آلوده شدن شاهنامه به دلیل … نسخهنویسان اشاره میکند که به اشعار شاهنامه افزودهاند. حافظ در چشم اسکات ارج و قرب دیگری دارد و چنانکه شعر او را «سخت بیهمتا» میداند و میگوید: «غزلهای سعدی ساختگی و غزلهای حافظ ساده و بیپیرایه است. سخن حافظ وحشیگونه و گاه در آن اوجی هست که در سخن هیچیک از دیگر سخنوران پارسی نمیتوان دید. تندی انتقالهایش از موضوع عشق و شراب، باریکبینیهایی درباره ناپایداری همه شادیها و خوشیهای آدمی بیش از اندازه زیباست و در این زمینه به ویژه به بسیاری از شعرهای هوراس میماند».
در جای جای سفرنامه اسکات نیش و نیشتری بر ایران و ایرانی انداخته شده از بدی سرزمین تا دانشی که او معتقد است وام گرفته از یونان و اروپاست؛ چنانکه مینویسد: «ایرانیان بیشتر به گونه ماشین وارهای گفتوگو میکنند تا آدمی خردمند، و چون درمییابند که در گفتوگو نمیتوانند کامیاب شوند به نمونه آوردن میپردازند. اما اگر به باورهای دیگران گوش شنوا نشان دادند نباید آنان را مغبون ساخت».
بخش سوم کتاب روایت تاریخ مختصر زندیه از نشستن به تخت کریمخان تا مرگ لطفعلیخان زند است. اسکات این تاریخنگاری را زیر چنبره فرمانروایی خودکامه میداند که بی نصیب از چربزبانی و دروغزنی نیست.
در بخش پیوستها، ابوالقاسم سری مترجم کتاب تذکراتی را به بهانه توضیحی بر پیوستها نوشته است: «در روزگار قاجار اروپائیان از گستره فرهنگ و تمدن ایران چندان که باید و شاید آگاهی نداشتهاند. خود این جهانگیر نمیبیند که زبان پارسی در هند رواج دارد و بیگمان خودش هم در جا زبان پارسی نیست، فرهنگ و تمدن ایران از چین تا شاخ آفریقا راه یافته و نفوذ دارد.» (ص 349)
کتاب «سفرنامه اسکات وارینگ در ایران» تالیف اسکات وارینگ ترجمه ابوالقاسم سری در 368 صفحه، به بهای صد و هشتاد و پنج هزار تومان از سوی انتشارات اساطیر به چاپ رسیده است.
منبع: ایبنا