کد خبر:22917
پ
D985D8B4DAA9D988D8B1

مشکور، عمرش را صرف اعتلای فرهنگ و هویت ایران کرد

نشست پاسداشت بیست و هفتمین سال درگذشت زنده‌یاد دکتر محمدجواد مشکور، مورخ، مصحح، ادیا‌ن‌پژوه، ادیب و مورخ پنج‌شنبه شب برگزار شد.

میراث مکتوب- نشست پاسداشت بیست و هفتمین سال درگذشت زنده‌یاد دکتر محمدجواد مشکور، مورخ، مصحح، ادیا‌ن‌پژوه، ادیب و مورخ پنج‌شنبه شب برگزار شد. در این برنامه که از سوی انجمن ایران‌شناسی برگزار شد، دکتر نصرالله پورجوادی، استاد سابق دانشگاه تهران، دکتر محمودجعفری دهقی، استاد فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران، دکتر روزبه زرین‌کوب، استادیار دانشگاه تهران و دکتر نادره جلالی، پژوهشگر تاریخ سخنرانی کردند و کارنامه مشکور را مورد بررسی قرار دادند.

روزبه زرین‌کوب گفت: محمدجواد مشکور را می‌توان در شمار محققان بسیاردان به شمار آورد که حوزه علایق بسیار گسترده داشت؛ ادبیات اوستایی و فارسی میانه، متون منثور و منظوم کهن فارسی، دستور زبان فارسی، زبان‌های کهن سامی تا تاریخ ملل و نحل و فرقه‌های اسلامی و تاریخ ایران و جهان اسلام احتمالا بخشی از شوق و اشتیاق علمی او را برای علم‌آموزی و نشر دانش نشان می‌دهد.

او با اشاره به علاقه زیاد مشکور به تاریخ کهن ایران افزود: از دوران جوانی محمدجواد مشکور علاقه‌اش به مطالعات تاریخ باستان به روشنایی خودنمایی کرد و با وجود میراث علمی خانوادگی که از هر دو خانواده پدری و مادری در وجودش بود و با آن‌که از فقیهان و عالمان دین نسب می‌برد و از سنین نوجوانی دانشی در خور توجه در ادبیات عرب، فقه و اصول و حکمت و فلسفه اسلامی آموخته بود، کتاب‌ها و مقالات فراوان که در حوزه مطالعات تاریخ ایران باستان نوشت یا تصحیح و تحقیق کرد نشان می‌دهد که او از جوانی شیفته تاریخ و فرهنگ ایران باستان بود و تا پایان عمر بخش مهمی از زندگانی علمی خویش را با ذوقی تمام و پشتکاری پایان‌ناپذیر مصروف این‌گونه مطالعات و تحقیقات کرد. 

استادیار دانشگاه تهران اظهار کرد: نخستین تحقیق جدی مشکور در تاریخ ایران باستان، مقاله مفصلی است با عنوان «روایت ابن عبری» که او آن را با همراهی یوسف بنیان در مجله دانش‌نامه خرداد 1326 به چاپ رساند. این مقاله مشتمل بر دو بخش است، بخش نخست؛ ترجمه تاریخ ایران باستان از متن سریانی «تاریخ عمومی ابن عبری» است که توسط یوسف بنیان ترجمه شد و بخش دوم آن ترجمه بخش ایران باستان از متن عربی «تاریخ المختصر دول ابن عبری» است که توسط مشکور همراه با تحشیه و تعلیقات بسیار و نیز مقایسه با متن منابع کهن ترجمه شد و با مقدمه‌ای از او به چاپ رسید.

 

ترجمه کتاب سوم دینکرد کجاست؟

در ادامه این برنامه دکتر محمود جعفری دهقی با اشاره به کتاب «دینکرد»گفت: یکی از آثاری که استاد مشکور به آن پرداخت کتاب «دینکرد» است و عنوان کامل اثرش در این رابطه «گفتاری درباره دینکرد» مشتمل بر شرح بخش‌های آن، تاریخ اوستا و ادبیات دینی پهلوی است او این اثر را در سال 1325 تالیف و آن را به استاد ابراهیم پورداوود به مناسبت شصتمین سال تولدش اهدا کرد.

او ادامه داد: مشکور در پیشگفتار این اثر انگیزه‌اش از تالیف اثر چنین شرح می‌دهد که چون کتاب سوم دینکرد را به فارسی ترجمه کرده بر آن شده است که تا پیش از چاپ آن مقدمه‌ای در معرفی اوستا و متون ادبیات پهلوی بنویسد تا خواننده کتاب را با آگاهی و اشرف بیشتری مطالعه کند و نیز از فرهنگ باستان و معارف دیرین این سرزمین کهن سال فی الجمله بصیرت و معرفتی حاصل شود و از روی خرد و دانش سر تعظیم به مفاخر گذشته و آثار نیاکان خویش فرود آورد.

استاد گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران بیان کرد: ظاهرا با وجود انتشار این کتاب مشکور نسبت به چاپ ترجمه دینکرد سوم که خودش در مقدمه به آن اشاره کرد، اقدامی انجام نداد. امروز هنوز برای ما جای سوال است که این اثر کجاست و امیدوار هستیم که فرزندان استاد نسبت به یافتن این اثر و چاپ آن اقدام کنند که البته این کار، اثری بسیار سترگ و ارزشمند خواهد بود.

 

مشکور؛ مورخ علم الادیان

دکتر نصرالله پورجوادی، استاد بازنشسته دانشگاه تهران گفت: درباره مشکور و آثارش می‌توان از جنبه‌های مختلف صحبت و بحث کرد. او هم در زمینه تاریخ سیاسی آثاری در کارنامه دارد هم در زمینه فِرق آثاری بر جای گذاشت هم در تصحیح متون دستی داشت. او همچنین زبان‌شناس بود و کتاب «فرهنگ هزوارش» را تهیه کرد که نشان می‌دهد به زبان‌های سامی تسلط داشت، اما مهم‌ترین شاخصه کارهای او در واقع توجهی است که هم به پیش از اسلام هم بعد از اسلام داشته است.

او ادامه داد: مشکور پیوستگی در تاریخ سیاسی و عقاید ایران را می‌دید و این به نظرم یکی از نکات قابل توجه کارهای اوست. فهرست مقالات او در مجموعه «نامه باستان» آمده است نخستین کاری که کرد، یک اثر نسبتا کوتاهی است درباره کلمات حضرت محمد(ص) که تقریبا بیست سال سن داشته که این کتاب را نوشت و کتاب دیگری که در سن 27 سالگی چاپ کرد، کتابی درباره دینکرد است که این کتاب هنوز هم قابل توجه است. من این کتاب را مطالعه کردم و به نظرم لازم است این کتاب تجدید چاپ شود.

استاد دانشگاه تهران اظهار کرد: به نظرم اطلاعاتی که مشکور در کتاب درباره دینکرد گردآوری کرده با وجود این‌که بعد از انتشار آن در 1325 تحقیقات بیشتری شده و آثار بسیاری در این رابطه منتشر شده است اما هنوز کاری که او انجام داد به نظرم هنوز هم معتبر است. درباره پیش از اسلام کار دیگری که انجام داده، «کارنامه اردشیر بابکان» است که آن را هم به زبان پهلوی و هم فارسی امروز درآورده و مقدمه‌ای بر آن نوشته که بسیار قابل تامل است.

پورجوادی گفت: اگر بخواهم دکتر مشکور را در زمره محققان وصف کنم او را در مورخان ادیان برمی‌شمرم یا کسی که علم الادیان یا بیان الادیان کار می‌کرد و در دوره جدید به آن پرداخت. از نظر تاریخی به نظرم ایرانیان علم ادیان را در قرن دوم و سوم پایه‌گذاری کردند، کتاب‌های زیادی که در تحت عنوان مقالات نوشتند یا کتاب‌های دیگری که در عنوان بیان الادیان به رشته تحریر درآوردند یا کتاب‌های فِرق در واقع همه اینها آثاری درباره تحقیق در رابطه با ادیان به شمار می‌رود. لذا این کار در دوره جدید مرحوم مشکور در پیش گرفته بود.

 

ایران‌شناسی نقطه مرکزی مطالعات مشکور

سخنرانی پایانی این برنامه دکتر نادره جلالی بود. آنچه در ادامه می‌خوانید متن سخنرانی ایشان دربارۀ نقش مشکور در ایرانشناسی است.

استاد مشکور طلبه واقعی علم بود و با درک محضر استادان بنام ایرانی و خارجی و تسلط بر چندین زبان (عربی، انگلیسی و فرانسه و زبان‌های پهلوی) دانشمندی جامع‌الاطراف شناخته می شد. او بیش از نیم قرن بی‌ادعا خواند، پژوهش کرد، نوشت و حاصل عمر پربارش آثار متعددی است که در زمینه‌های مختلف تاریخ و فرهنگ ایران و اسلام پدید آورد و حاکی از از دانش گسترده و کوشش‌های بی‌وقفه وی و تجدید چاپ آثارش نیز گواهی از استواری تحقیقات اوست.

دکتر مشکور از جمله نسل استادان پیشکسوتی است که بی‌شائبه ایران و ایرانی را دوست داشت، به آن عشق می‌ورزید،  هویت و فرهنگ ایرانی و اعتلای وطن را همواره در نظر داشت، در وطن ماند و عمر خود را وقف ایرانشناسی و تعلیم و تربیت شاگردان متعدد کرد و از این کار خود خشنود و راضی بود. این نکته یادآور این عبارت نیچه است: “هر کسی که چرایی برای زندگی دارد با هر چگونگی می‌سازد”. این چرا به چه معناست؟ یعنی ارزش‌های ما در زندگی. دکتر مشکور هم با توجه به اینکه ارزش انتها ندارد و هدف از دل ارزش‌ها پدید می‌آید و بر عزت نفس آدمی تاثیر می‌گذارد و وقتی در مسیر آن حرکت می‌کنیم بر کیفیت زندگی ما اثر خواهد گذاشت، مسیر دانشگاه و آموزش و تربیت نسل جوان را انتخاب کرد و از سوی دیگر با تاریخ نگاری به زندگی خود معنا بخشید و هویت داد.

او نقش مهمی در ایرانشناسی داشت، اما چگونه؟

برای ورود به بحث و پاسخ به این سوال ابتدا باید بدانیم اصلا اهمیت مطالعات ایرانشناسی در چیست؟

عزیزان کمابیش توجه کرده اند که ایران‌شناسی یکی از حوزه‌های مهم شناخت چیستی و کیستی ایرانیان است که در دو حوزه عمومی و خصوصی می‌تواند به احیا و باروری هویت ایرانیان بپردازد. بنابراین باید گفت آثار ایران‌شناسی نامداری چون دکتر مشکور که تاریخ ایران را به خوبی شناخته و به تدوین آن پرداخته به لحاظ خودشناسی برای ایرانیان حائز اهمیت فراوان است. او تاریخ‌نگاری است که با توجه به اطلاعات گسترده و گوناگون از حوزه مطالعات و پژوهش های ایران‌شناسی، ایرانیان را با خواندن آثار خویش، نه تنها به دانستن دعوت می‌کند، بلکه از طریق اطلاع رسانی درباره تاریخ ایران، خودشناسی نوینی برای آنان سامان می‌دهد و بدین‌گونه ایران‌شناسی را به ایران‌سازی متصل می‌کند.

از سوی دیگر، مدل مطالعه دکتر مشکور به گونه‌ای است که نوعی تاریخ‌نگاری خودی را اشاعه می‌دهد که در آن روش، نظریه و متن تاریخی درباره تاریخ ایران به وسیله ایرانیان در چهار حوزه تاریخِ تاریخ (تاریخ برای تاریخ، تاریخ به معنای عام)، سیاستِ تاریخ، تاریخِ فرهنگ و تاریخ هویت ایرانی شکل داده شده است. از این حیث در می‌یابیم که جستجوگری‌های او، ابتدا تسامح‌گر و مداراجو را می‌شناسد و بعد به مخاطبان خود می‌آموزد که تسامح و مدارا موجب قلب معانی درون‌کاوانه فنومن‌های تاریخی می‌شود و برای درس‌آموزی از تاریخ، از ابتدای تاریخ باستان تا تاریخ مدرن را مورد توجه قرار می‌دهد و به نوعی فلسفه معنابخش تاریخ ایرانی را به مخاطبان خود ارائه می‌دهد. در این مرحله دیده می‌شود که نگارندگان در ارجاع‌ به او از خود همت والا نشان داده و او روش خویش را به پژوهشگران تاریخ ایران نیز آموزش می‌دهد.

اما باید دانست نگرش دکتر مشکور نسبت به ایران چه بوده و چگونه تکلیف ایران‌شناسی را در آثار خود سامان داده و نوشته است؟

یکی از موضوعات بسیار مهم درباره دکتر مشکور، توجه او به معنا و تأثیر آن در زندگی است. بنابراین، او شاخص‌هایی را انتخاب می‌کرد که توانایی اثرگذاری این شایستگی‌ها را در زندگی انسان داشته باشد. از این رو، دنبال معانی متعالی بود نه مادی.

نکته دیگر آنکه، دکتر مشکور همواره می‌پنداشت که آثار وی، آیا نوشته‌هایی برای یادگار تاریخ است یا بر زندگی ایرانیان تأثیر دارد؟ با عنایت به فلسفه تحلیلی تاریخ روشن است که آنچه در تاریخ و برای تاریخ نوشته می‌شود در زمان‌های گوناگون چه پسین و چه پیشین به وسیله کاربران تاریخ مورد تفسیر قرار می‌گیرد. حال نوع برداشت آنها نیز مبتنی بر ایدئولوژی و جهان‌بینی آنها خواهد بود و من به عنوان یک شاگرد مدرسه تاریخ می‌پندارم دکتر مشکور می‌بایست از تألیفات خود بسیار خرسند بوده باشد، زیرا در نگاه نسبی‌گرایانه، اندیشه‌های او موجب غلیان و فراز و فرودهای ذهن ایرانیان درباره کم و کیف ایرانی بودن و ایرانی شدن شده است.

نکته دیگر در باب دکتر مشکور، توجه به زبان و دانستن زبان‌های دیگر است که این اقدام بسیار هوشمندانه است،زیرا زبان ابزار نقل تاریخ است. بنابراین هرچه زبان ساختمند و متنوع‌تر باشد، پیمانه‌های گردآوری آثار و آراء تاریخی نیز گسترده‌تر می‌شود. چرا؟ زیرا وقتی با جهان‌بینی‌های گوناگون به تاریخ نگریسته می‌شود، برداشت‌های مختلفی چه تحلیلی و چه تفسیری از آن به دست خواهد آمد.

توجه قابل اندیشه دیگر در کوشش های تاریخ‌شناسانه استاد مشکور ، توجه به رسوخ خصایص فرهنگی در متن تاریخی است. در نظر او، پیکره فنومن تاریخ، رابطه‌ای مستقیم با خصایص فرهنگی دارد و مخاطب ضمن برداشت اجتماعی از این متن لازم است به انگاره‌های فرهنگی متن تاریخی نیز توجه کند. بنابراین، در تجزیه عناصر فلسفه تاریخ بارها دیده‌ایم که در سخن و آثارش توجه به عینیت‌های اجتماعی و ذهنیت‌های فرهنگی اهمیت دارد.

خب، حالا با توجه به جریان‌شناسی‌های فرهنگی ذکرشده در می‌یابیم که دکتر مشکور دریچه را برای تاریخ می‌گشاید که در آن مخاطب از عناصر میراث فرهنگی خود خوشه‌چینی می‌کند و این خوشه‌چینی در انتهای نسبی زمان تاریخ (معلوم نیست تاریخ کی تمام می شود) به دستیابی جستجوگران به مفهوم هویت ختم می‌شود. بنابراین توجه به ابعاد اجتماعی و فرهنگی تاریخ و گستراندن آن در بین عناصر تاریخ ایران باستان، حلقه‌های متصل به هم برای دستیابی به هویت ایرانی را مهیا می‌گرداند؛ به نوعی که می‌توان دریافت در نظر دکتر مشکور رویارویی با تاریخ نه فقط برای دانستن بلکه برای شدن نیز هست و برای این شدن، او در نگاه آسیب‌شناسانه خود به زندگی‌های موجود در تاریخ هم به نقاط قوت توجه می‌کند و هم به نکات منفی.

اکنون با توجه به نکات یاد شده در می‌یابیم که تاریخ‌نگاری دکتر مشکور، تاریخ‌نگاری توأم با فهم زمانه و حقایق زندگی است و این نگاه به تاریخ نشان می‌دهد که چگونه تجربیات زیست شده گذشتگان می‌تواند در زندگی آیندگان تأثیر داشته باشد. این دقیقا همان چیزی بود و هست که مشکور در مطالعات خود به دنبال آن بوده است. به نظر می‌رسد که این فهم یعنی ، فهم معنایی تاریخ، نوعی برداشت مدرن از این حوزه دانش است که به طرح‌های مطالعات تاریخی ارزش‌های معنادار می‌دهد و برخلاف اندیشه هابرماس که برای رسیدن به مدرنیته تاریخ را پشت سر می‌گذارد، می بینیم که تاریخ با نگاه مشکور نه تنها با مدرنیته مغایرت ندارد، بلکه همچون عاملی برای تحقق مدرنیته به کار می‌آید. اینک متوجه می‌شویم و در می‌یابیم که نه تنها به خاطر مدرنیته نباید تاریخ را رها کنیم، بلکه تاریخ با استفاده از تجربیات زیست شده نسل‌های گذشته به شکل‌دهی مدرنیته و احیا شخصیت‌های ملی و وطنی یاری می رساند. این مهم‌ترین درسی است که از پژوهش های دکتر مشکور نصیب جامعه امروز ما می‌شود.

سخنان خودم را با سروده‌ای از این تاریخ‌نگار معناشناس به پایان می‌رسانم:

زندگانی جز شبی کوتاه نیست/ خفته از این همه کوتهی آگاه نیست

این همه لذات و آلام جهان/ لاجرم نبود جز از رویای آن

خفتگانیم اندرین کوتاه شب/ خیره از آن خوابهای بوالعجب

خفته پندارد که اندر خواب نیست/ زان سبب این خواب را نامیده زیست

گفت الناس نیام آن مرد ره / بعد ازین خفتن اذا ماتوانتبه

پس یه قول مولوی معنوی / آن حکیم نظم بخش مثنوی

تو بمیر ای خواجه پیش از مردنت/ تا نبینی زحمت جان دادنت

نه چنان مرگی که در گوری روی / بل چنان مرگی که در نوری روی

منبع: ایبنا و دبا

 

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612