کد خبر:22654
پ
Neshast-65-irani

سوره حمد را، اول سلمان بزرگ به فارسي برگرداندند

دكتر اكبر ايراني در شصت و پنجمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب، گفت: سوره حمد را اول سلمان بزرگ به فارسي برگرداندند و حضرت محمد(ص) اين را شنيدند و منكر نشدند، اما اين داستان در متون و منابع، كما بيش مورد اختلاف روات و مفسرين بوده است.

ميراث مكتوب- دكتر اكبر ايراني در شصت و پنجمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب، گفت: سوره حمد را اول سلمان بزرگ به فارسي برگرداندند و حضرت محمد(ص) اين را شنيدند و منكر نشدند، اما اين داستان در متون و منابع، كما بيش مورد اختلاف روات و مفسرين بوده است.
مديرعامل مركز پژوهشي ميراث مكتوب در نشستي با عنوان « چهره‌گشايي و نقد و بررسي كتاب قرآن فارسي كهن » كه روز چهارشنبه 8 خرداد 87 در اين مركز برگزار شد، افزود: چون در اين كتاب از سلمان بزرگ،صحابه  ايراني عالي قدر به عنوان اولين متجرم قرآن، نام برده شده – لااقل سوره حمد از قرآن چون  تقريباً در متون ومنابع آمده – بي مناسبت نديدم كه ذكري از اين مرد بزرگ بشود. يك ايراني رامهرمزي و به قول جندي شاپوري، از جنوب ايران، صحابي عالي قدري كه بسيار مورد اكرام واعزاز بود. در نمازشان، سوره حمدشان را به فارسي مي خواندند و اين مطلب بر پيغمبر گفته شد و حضرت نهي نكردند. در فقه، البته بحث است بين فقهاي شيعه وسني. ابوحنفيه قائل است به اين مساله كه مي شود سوره حمد را به فارسي خواند، اما در بين فقهاي شيعه، من خودم اطلاعي ندارم و ظاهراً فقط در قنوت مي توان به فارسي  دعا كرد. آن هم علتش اين باشد كه اهل سنت سوره حمد را نوعي دعا تلقي مي كنند كه آخرش هم آمين مي گويند كه از نظر فقه شيعه، آن آمين گفتن شان مبطل نماز است.
وي ادامه داد: به هر صورت، اين دال بر اين هست كه سوره حمد را اول سلمان بزرگ به فارسي برگرداندند و حضرت اين را شنيدند و منكر نشدند، اما اين داستان در متون و منابع كما بيش مورد اختلاف روات و مفسرين بوده و به طوري كه من نمونه اينجا ذكر مي كنم، ذيل همين آيه بعضي از اقوال را مي آورد. يك قولش از كتاب معراج الدرايه هست كه نقل كرده عليه كساني كه به فارسي قرآن  را مي خواندند يا ترجمه مي كنند يا مي نويسند:«من تعحل قرائت القران او كتابت هو بالفارسيه وهو مجنون واليداوا» كسي كه قرآن را به فارسي بخواند و بنوسيد، مجنون است و بايد مداوا بشود. اين كلام صاحب معراج الدرايه است كه بايد نوبت مداوا بگيريم، گروه ديگر برعكس كساني هستند كه مخالف اين نظر هستند و قائل به فضل زبان فارسي بعد از زبان عربي، از نظر رتبه زباني واهميت، آن را حتي زبان اهل بهشت ذكر كرده اند كه به اين حديث نبوي هم استناد كرده اند كه:«لسان الاهل الجنتۀ العربي والفارسيۀ الدريسۀ».

و در اين باب كه حضرت سلمان چه قرب و منزلتي نزد خاندان رسول دارند و نزد رسول اكرم (ص) داشتند، مطالب بسيار زيادي نقل هست. من خواستم يادي بكنيم از حضرت سلمان به عنوان ايراني آزاده اي كه اين همه مقام و منزلت در بين صحابي داشت و فخر ما ايرانيان هستند و طبيعتاً به دليل همين ايراني بودنش و شايد زماني هم كه زردشتي بوده، متهم به مجوسي بوده، عرب ها خيلي عليه اش مي زدند و مخالفت مي-كردند به طوري كه وقتي اين آيه نازل شد:«وان تقاولو يستقبل قوماً غيركم ثم لا يكون امثالكم» اگر رو برگردانيد خدا مردم ديگري را جاي شما خواهد آورد كه مثل شما نيستند، از شما بهتر هستند. پرسيدند كي هستند اين افراد؟
اگر علم يا ايمان يا دين در آسمانها باشد، مرداني از ايران برخواهند خواست وآن را به پائين خواهند كشيد. اين منزلت و شرافت و عظمت تا جايي است كه حضرت بارها فرمودند:«سلمان منا اهل البيت» سلمان از ما اهل بيت است.
دكتر ايراني گفت: اخيراً به فكر اين افتاده ايم كه تحقيقاتي پيرامون متون را آغاز كنيم و حمايت كرده و جهت بدهيم. پژوهش هاي محققين گرانقدر و علاقه مندي كه دوست دارند درباره متون كهن تحقيق بكنند و ارزش هاي زباني، تاريخ زباني و مباحث مربوطه اين متون را براي اهل علم ومحققين عرضه كنند. هدف ما اين است كه سلسله اي را راه بياندازيم كه تحقيقات درباره متون و آنچه كه محتواي متون را معرفي مي كند، در اينجا منتشر كنيم كه اين اولين كار است. در دومين كارمان، پي اين هستيم كه در واقع يك شيوه نامه اي هم براي اين كار طراحي بشود كه علاقه مندان به پژوهش درباره متون، دراين زمينه كارهاي ارزشمندي را عرضه كنند. در خود قرآن هم شايد بيش از 50 گويش و لهجه وگونه زباني و زبان هاي خارجي، يعني غير عرب به عنوان واژه هاي دخيل، ذكر شده و طبيعتاً كسي كه مي خواهد تاريخ زبان و زبان فارسي كار كند، بايد به عربي هم مسلط باشد، چون بايد بداند كه اين گونه هاي زباني كه در قرآن هست، در واقع در خود آن جايگاه گويشي، چه معنايي دارد و گاهي باعث شده كه خيلي از مفسرين دچار اشتباه  بشوند. درباره كلمه ثامدون كه ثمود در زبان هميوي و گويش هميوي، به معناي آواز وغناست، اينجا در لغت آمده و گفته وهم ثامدون يعني لاهون يعني لهو و سهو و اينجا در ترجمه هاي قرآن بيشتر اين را ذكر كرده اند، در صورتي كه من نديده ام. با توجه به تحقيقاتي كه كرده ام اين موسيقي بوده كه هنگام گرديدن و چرخيدن دور خانه خدا مي خواندند و اين غنا و گويش هميوي است.
وي افزود: در هر صورت، همين داستان طبيعتاً در تاريخ زبان فارسي هم مطرح هست و محققيني كه بخواهند در مورد زبان فارسي كار كنند – به خصوص روي متون كهن و مترجم قرآن- حتماً بايد توجه به هم گونه هاي زباني قرآني و هم گويش هاي موجود در تحريرهاي مختلف قرآن داشته باشند. از بحث هايي كه ما در آينده در اين مركز به آن خواهيم پرداخت، اين سوال است كه آيا مي توان در تحقيق و تصحيح متون، تحريرهاي متفاوتي از يك متن را به خصوص در متون قرآني كه بسيار زياد ترجمه شده، مورد توجه قرار داد؟

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612