ميراث مكتوب- دكتر اكبر ايراني در شصت و سومين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب، گفت: گل، نخستين هديه خداوند به مقربين درگاه الهي است، كساني كه سعادت رضوان الهي نصيب شان مي شود.
مدير عامل مركز پژوهشي ميراث مكتوب، در نشستي با عنوان « گل و گياه در هزار سال شعر فارسي» كه روز دوشنبه 15 بهمن 86 در اين مركز برگزار شد، افزود: گل در دنيا مظهري از مظاهر جهان حضرت ربوي است و به دليل اينكه صفت دنيايي دارد، زوال پذير و فناپذير است و به قول سعدي: گويا گل همين پنج روز و شش روز باشد،اين گلستان هميشه خوش باشد. ما كتاب هاي زيادي در بحث نباتات و گياه شناسي داريم هم به زبان فارسي كه قديمي ترين نسخه فارسي تاريخ دار موجود آن در دنيا كه در كتابخانه ملي وين نگهداري مي شود و با قراردادي كه با آكادمي اتريش داريم، به صورت فاكسيميله و عكسي انشاالله با مقدمه استاد افشار و آقاي دكتر صادقي منتشر خواهيم كرد. كتاب كشاورزي دوازده رساله اي است كه اسمي ندارد، به عنوان كتاب دوازده باب كه استاد افشار تصحيح كردند و انشا الله تا پايان سال شايد به مرحله چاپ هم برسد. در تمدن اسلامي هم كتاب هاي زيادي از قرن سوم به بعد موجود است.
وي ادامه داد: كتاب نبات ابوحنيفه دينه وري در شش جلد كه مورخ ميگويد: لم يولد مثلهو، هرگز مثل او نوشته نشده و نكته جالبي كه من ديدم، بغدادي در خزائنتو ادب، بيش از هفتاد مورد از اين كتاب نبات دينه وري ذكر كرده و جالب اين است كه بعضي از اين مطالب را از اشعار عربي نقل كرده و همينطور ابن سينا در رسالة نباتياش، ابن بيقار الشاب، ابن رومية الشاب، ابن جزله مباحث كتاب منهاج. اين ها بحث هايي است كه در مورد داروشناسي و گياهان دارويي شده، اما در ادبيات اسلامي از گل و گياه هم بسيار -چه در حديث و چه در مثل- استفاده شده است.
دكتر ايراني همچنين گفت: استاد افشار در مقدمه شان مينويسند كه اگر چه بهرام گرامي در مطالعه خود به زمينة خاص نفوذ گل و گياه در شعر فارسي پرداخته، اما روشن است كه اين مظهر طبيعت در مناسبت هاي دارويي، خوراكي، عطرگيري، رنگ رزي، كاغذ سازي، درودگري، كندهكاري، باغچه داري و اخيراً گلآرايي نيز بايد مورد رسيدگي تمدني ما قرار گيرند. كما اينكه در كتب نبات عدما مانند كتاب النبات دينه وري و همة فلاحت هاي قبطي ورومي و ايراني و همچنين در عجائب نامههاي منسوب به طبري، همداني و قزويني و ديگران به گوشههايي متنوع از گياهان و حتي خيالي آنها اشاره شده است. به طور مثال يكي از دلايل و برجستگي هاي گل و گياه بررسي نامگذاري هاي جغرافيايي است كه از روي نام گياهان انجام شده، مانند گلپايگان، گلدسته، گل پرآباد، انجيره، انار، انجير آوند، گل زار، گل تپه، گل چشمه و گل خندان. سخنم را با اين شعر اقبال به پايان مي برم كه: «گمان مبر كه به پايان رسيد تاك مغان، هزار باده ناخورده در تاك است.»