ميراث مكتوب:كتر پورجوادي در نشست نقد و بررسي كتاب جامع العلوم ستيني گفت: كار ،كاري ارزنده است و بدون شك ما را قدم هايي در راه تحقيق اين كتاب پيش برده است.
وي به همت و پشتكار آقاي آل داوود ، آفرين و تبريك گفت و افزود: اين چاپ سنگي را سال ها پيش ديده بودم و هربار كه ميخواستم چيزي از درون آن پيدا كنم، بسيار دشوار بود، چون چاپ سنگي بدي دارد كه يكبار هم افست شده، ولي كتاب الان حروفچيني شده و تميز و با فهرست، آماده مطالعه است تا تحقيقات نسبت به آن ادامه يابد. اين است كه كار ،كاري ارزنده است و بدون شك ما را قدم هايي در راه تحقيق اين كتاب پيش برده، ولي بههرحال به اعتراف خودشان، مسائل و مشكلاتي ــ البته به دليل ماهيت خود كتاب ــ وجود دارد.
دكتر پورجوادي ادامه داد:وقتي به جامعالعلوم مينگريم ، ميبينيم كه آقاي آل داوود به حد وسط، خيرالامور اعتقاد دارند و پي مي بريم كتاب جامعالعلوم كتابي نيست كه از آن علم ياد بگيريم. زماني كه مرحوم ايزوتسو اشارات را درس ميداد، اشارات چاپ تهران را بهترين چاپ آن ميدانستند، زيرا آن كسي كه اين كتاب را تصحيح كرده بود، معلم كتاب بود. ممكن است براي ياد گرفتن فلسفة مشايي يا سينايي مجبور به رجوع به اشارات و شفا باشيم، ولي به جامعالعلوم نمينگريم تا علم ياد بگيريم، بلكه اين كتاب كاملاً تاريخي و متعلق به زمان گذشته است و علوم آن مثل رياضي، نجوم و حتي منطق آن جز جنبه تاريخي ، ندارد، پس بايد تصحيح و تحقيق درباره آن به نحو تاريخي بررسي شود؛ يعني بررسي شود كه اين كتاب مبتني بر چه منابعي بوده، سابقه تاريخي هريك از 60 علم چه بوده است؟
مؤلف كتاب بعضي ابواب را عيناً از كتاب هاي ديگر ترجمه كرده، گفته شد در مورد رياضي به مقدار زيادي از كافي ابن زيله گرفته، در تدبير منزل عيناً از بروسن گرفته كه بسيار اثر مهمي است، چرا كه قديميترين اثر است. به هر حال جامعالعلوم كتابي است ارزشمند، ولو از منابع ديگر گرفته شده باشد، ولي ما بايد اين منابع را بشناسيم و با شناسايي منابع به سراغ تصحيح متن و بررسي آن برويم.
وي اعتقاد دارد كه اين كتاب دو تحرير داشته است. يك بار فخر رازي با 40 عنوان نوشته و بار ديگر 20 تا اضافه كرد و اين كار در تاريخ هم سابقه داشته كه در تحرير دوم مباحثي بر تحرير قبلي اضافه شود، اما در تصحيح حاضر روشن نشده كه در چه نسخههايي 40 تا بوده و ادامه مي دهد: در مورد نسخههاي استفاده شده بايد بگويم كه آقاي آل داوود اشاره كردهاند كه قديميترين نسخه, احتمالاً نسخة بگليان است به تاريخ 574 كه درست است و باورنكردني، ولي به هر حال بايد اين نسخه ديده ميشد كه مورد استفاده واقع نشده است. نسخه قديمي ديگر از كتابخانة بريتانياست كه ميكروفيلم آن در دانشگاه تهران موجود است. حتي عكس آن نيز هست و اين قديميترين نسخهاي بود كه من در مورد اين كتاب ديدهام. همچنين از نسخة ملك به تاريخ 722 هم استفاده نكردهاند و جاي اين پرسش هست كه چرا از نسخههاي متأخر در اين كتاب استفاده نشده و از اين سه نسخه كه دو تاي آن در تهران بوده ،استفاده نكردهاند؟
وي افزود: نكتة ديگر اينكه در مورد ابواب بايد تحقيق شود. در نگاهي كه به باب احاديث كردم, مشاهده كردم كه بخشي از آن عيناً از رسالهاي است كه من چندي پيش از روي يك نسخة خطي در دو مجلد چاپ كردهام، يعني اين فصل از كتاب را كه از آن فخر رازي است، به صورت كتابي مستقل درآورده است. بسياري از مطالبي كه در اين كتاب آمده, مطمئنم كه در آثار ديگر فخر رازي به خصوص در تفسيرش آمده كه بايد مقايسه شده و ديده شود كه در كجا گفته شده است. در مقدمه, ايشان شرح حالي از فخر رازي آوردهاند. درواقع از بهترين شرح حال ها در مورد فخر رازي, مقالة مرحوم دكتر طاهري است كه حسن آن اين است كه منابع دقيقاً مشخص است و خيلي از مسائلي كه ما نميدانيم نيز در آن آمده است ، البته همين كه ما را از زحمت رجوع به نسخة چاپ سنگي نجات دادند ،كار بزرگي است و من به سهم خود از ايشان متشكرم.
دكتر پورجوادي: كار ،كاري ارزنده است
كتر پورجوادي در نشست نقد و بررسي كتاب جامع العلوم ستيني گفت: كار ،كاري ارزنده است و بدون شك ما را قدم هايي در راه تحقيق اين كتاب پيش برده است.
مطالب مرتبط