کد خبر:22342
پ
Neshast-14-b

دكتر نوشاهي: زبان فرهنگي شبه قاره ، زبان فارسي بوده است

دكتر عارف نوشاهي تاكيد دارد كه در شبه قاره هيچ وقت زبان مردم و محاوره روزمره فارسي نبوده و شما فكر نكنيد كه به خاطر اين همه آثاري كه در شبه قاره است، پس مردم به فارسي حرف مي‌زنند، بلكه زبان مردم همان زبان محلي بوده، اما زبان فرهنگي، زبان فارسي بوده است.

ميراث مكتوب: دكتر عارف نوشاهي تاكيد دارد كه در شبه قاره هيچ وقت زبان مردم و محاوره روزمره فارسي نبوده و شما فكر نكنيد كه به خاطر اين همه آثاري كه در شبه قاره است، پس مردم به فارسي حرف مي‌زنند، بلكه زبان مردم همان زبان محلي بوده، اما زبان فرهنگي، زبان فارسي بوده است.
وي كه در نشست بررسي تاريخچه‌ مطالعات‌ ايراني‌ و مباحث‌ متن‌پژوهي‌ در پاكستان ، سخن مي گفت ، افزود: وقتي در سال 1947 پاكستان از هند بزرگ جدا شد و استقلال سياسي به دست آورد, در دو مركز قديم مطالعات فارسي داشتيم ؛ يك دانشكدة  كه در سال 1864 يعني 1243 شمسي تأسيس شده بود و همزمان بخش فارسي آن فعال بود و ديگري دانشكدة اي كه در 1870 يعني 1249 شمسي تأسيس شده بود و همزمان تدريس فارسي و تحقيقات در زمينه ادبيات فارسي و مطالعات ايراني در آن، آغاز شده بود. اين دو مركز آموزش و تحقيقاتي فارسي كه تا زمان استقلال حدود 80 سال عمر خود را گذرانيده بودند، در آن سال ها در كارهاي تحقيقي به‌طور مستقيم و غيرمستقيم از همكاري دانشمنداني مثل دكتر شيخ محمد اقبال (كه غير از اقبال لاهوري است)وحافظ محمود شيرازي برخوردار بودند.
حافظ محمود شيرازي قبل از استقلال ، بازنشسته شده بود و پس از گذراندن يك زندگي پربار علمي در لاهور ،به وطن خود راجستان هند بازگشته و همان جا در سال 1946 يعني يك سال قبل از استقلال درگذشت. او اندوخته عملي زندگاني خود – يعني 3000 نسخة خطي فارسي را- به كتابخانه دانشگاه سپرد. در تحقيقات و تتبعات, مكتبي به وجود آورد كه امروز به مكتب شيراني معروف است. خصوصيت اين مكتب, اعتماد و اتكا به شواهد داخلي متن و سند است، يعني تأكيد بر اين نكته دارد كه آنچه از خود متون يا سند به دست مي‌آيد، قابل اعتماد است و اين ديه علمي در تمام كارهاي تحقيقاتي او آشكار است. بخشي از تحقيقات اردوي او متعلق به شاهنامه و فردوسي است كه در كابل و در تهران به فارسي ترجمه گرديده و چاپ شده است. براي فارسي  زبانان مسلم است كه شيراني در تحقيقات خود عقايد سست درباره فردوسي را رد و باطل كرده و اينجا نياز به بازگويي نيست ، مثل همان يوسف و زليخا كه به فردوسي منسوب شده و ايشان ثابت كردند كه فال او نيست.
وي ادامه داد: استاد ديگري كه در دانشكدة خاورشناسي لاهور خدمات شايسته در زمينه مطالعات ايراني و متن پژوهي انجام داد و براي همه شناخته شده است، پروفسور محمد شفيع است كه از قبل از استقلال با دانشكدة خاورشناسي همكاري داشت و تا زمان مرگ خود- 1963- از كارهاي علمي دست نكشيد. رشته مطالعاتي او عربي و فارسي بود. از ميان كارهاي فارسي او ،تذكرة ميخانة عبدالني قزويني, مكاتبات رشيدالدين فضل الله و كشف مثنوي عنصري كه خود داستاني دارد, شاخص است.در نسل بعد از استقلال در دانشكدة خاورشناسي لاهور, بايد از دكتر محمد باقر مرحوم و دكتر سيد محمد شاه ياد كرد كه در مطالعات ايراني و متون فارسي كار كرده‌اند.
دكتر محمد باقر مرحوم تحصيل كردة انگلستان بود، اما فارسي امروزي ايران را خوب مي‌دانست و از استاداني بود كه در زمان خود بيشترين مراوده و مكاتبه و رفت و آمد را با ايران و دانشمندان ايراني داشت و كاملاً دلبستة مطالعات ايراني و ادبيات فارسي بود. دكتر محمدباقر مؤسسه‌اي به نام آكادمي ادبي نيز تشكيل داد كه متون فارسي منطقه را چاپ مي‌كرد. اين آكادمي چندين متن خوب و شايستة فارسي مثل كليات لاهوري, ديوان لاهوري و ديوان مثنوي را چاپ كرده است.
مرحوم دكتر سيد عبدالله كه استاد اردو در آن دانشكده بود, دلبستة ادبيات فارسي بود و تحقيقات خود را به زبان اردو انگليس انجام داده است. مطالعات آلماني او دربارة حافظ و برخي متون فارسي در مجموعه‌اي به نام زبان و ادبيات فارسي گرد آمده و چاپ شده كه جا دارد به زبان فارسي ترجمه شود.دكتر سيد عبدالله از نسخه شناسان پيش كسوت است. او اولين فهرست, يعني فهرست نسخه‌هاي خطي فارسي دانشگاه را به زبان انگليس فراهم آورد.

وي همچنين گفت: دانشگاه پس از استقلال مركز پژوهشي به نام ادارة تحقيقات , تأسيس كرد. مدتي دكتر عبدالشكور آنس, زبان‌شناس معروف و مؤلف كتاب گرايش هاي تازه در زبان فارسي, رئيس اين اداره بود. هرچند كار اين مركز پژوهش در تاريخ و فرهنگ است ،ولي اولياء و رؤساي اين مركز باخبرند كه تاريخ و فرهنگ, پشتوانه زبان فارسي دارد و به همين دليل تا به حال اين مركز چندين كتاب به فارسي يا دربارة ادبيات فارسي يا ترجمه از فارسي را چاپ كرده كه من اشاره‌وار از فهرست شيراني در سه جلد, مكتوبات سعدالله خان, وزير شاه جهان و تاريخ ادبيات فارسي جلد سه تا پنج را نام مي‌برم. كتابخانه مركزي دانشگاه اكنون بزرگترين كتابخانه به حساب مي‌آيد و بخش زبان هاي شرقي كتابخانه كه شامل كتاب ها و نسخه‌هاي خطي عربي و فارسي مي‌شود, كاملاً جداگانه ارائه مي‌شود. كتابخانه حدود سه هزار نسخة خطي, عربي و فارسي و زبان محلي دارد و امروز بزرگترين مرجع و منبع مطالعات ادبيات فارسي و ايراني در است.
هنگام استقلال پاكستان نيز رئيس بخش فارسي دانشكدة دولتي لاهور براي ترويج مطالعات فارسي، انجمن فارسي را تأسيس كرد و به دعوت همين انجمن بود كه استاد سعيد نفيسي, استاد بديع‌الزمان فروزان‌فر و استاد علي اصغر حكمت بدانجا رفتند و سخنراني‌ها كردند و به ما دلگرمي‌ها دادند و اين شايد آخرين قافله از محققان ايران بود كه به شبه قاره يا پاكستان رفته و بعد از آن استادي در سطح آنها به آنجا نرفته است.
در لاهور علاوه بر دانشگاه و دانشگاه دولتي, چند مركز پژوهشي و فرهنگي ديگر نيز وجود دارد كه همه شان پس از استقلال براي انجام وظايفي تأسيس شدند و هر چند آنان مستقيماً  با ادبيات فارسي و مطالعات ايراني سر و كار نداند ،اما ناگزيرند گوشة چشمي به مطالعات فارسي و ايراني داشته باشند.
دكتر عارف نوشاهي افزود: دولت پاكستان در لاهور, يك سازمان مركزي علوم كه اكنون به سازمان نيمه اردو تبديل شده، تأسيس كرد. وظيفه اين سازمان تهيه كتب علوم به زبان اردو است كه نياز دانشگاه‌هايي كه علوم را به زبان اردو تدريس مي‌كنند, تأمين كند. اين سازمان از ميراث فارسي پاكستان و هنر غافل نبود و متن‌هاي بسيار مهم تاريخ و تذكره را به اردو ترجمه و چاپ كرد ،مثل اكبري, مآثراسرا و سير العارفين .
وقتي صحبت از مطالعات فارسي و ايراني در پاكستان است ،نام مرحوم مير سيدحسين حسام‌الدين  را بايد با كلك زرين نوشت. از ميان پاكستانيان اگر كسي را بتوان به عنوان ايران‌شناس و ايران دوست معرفي كرد، بايد از او نام برد. دغدغه‌ها و دلمشغولي‌هاي ايشان, حفظ و احياي زبان فارسي و مطالعات و تحيقات مرتبط با آن در پاكستان بود.
بخش ديگري از مطالعات ايراني و مباحث متن پژوهي به فعاليت‌هاي مؤسسات ايراني برمي‌گردد كه در پاكستان به نحو بسيار چشمگيري فعاليت دارند. پس از استقلال پاكستان در سال 1948, دولت ايران, خانة فرهنگ ايران را تأسيس كرد و به تدريج در شهرهاي ديگر پاكستان مثل خانة فرهنگ تأسيس شد. سفارت ايران در اسلام‌آباد پاكستان ،دفتر جداگانه رايزني فرهنگي دارد و استاداني مثل مرحوم مشايخ فريدني سمت‌ه رايزني داشت و موجب تقويت زبان فارسي در آنجا بود ،اما نقطه عطف نقش مؤسسات ايراني در پاكستان تأسيس مركز تحقيقات فارسي ايران و پاكستان در اسلام آباد در سال 1970 بود. هدف مركز جمع‌آوري نسخ خطي, تهيه فهرست نسخه‌هاي خطي پاكستان, نشر متون فارسي در زمينه تاريخ و ادبيات منطقه بوده و به حمدالله تاكنون كه چهار دهه از تأسيس اين مركز گذشته, مركز در سمت اهداف خود جلو رفته و بيش از 20 هزار مجلد نسخة خطي بوده و حدود 40 هزار كتاب چاپي در آن مركز گردآوردي شده كه بهترين جا براي پژوهش‌هاي ايراني و ادبيات فارسي براي پاكستانيان و حتي غيرپاكستانيان است. كار عمدة مركز تهيه فهارس نسخ خطي است و مركز اولين بار به پيشنهاد  دكتر علي اكبر جفري- مدير وقت مركز- تأليف فهرست مشترك نسخه‌هاي خطي پاكستان را آغاز كرد و چهار جلد آن كه تأليف استاد احمد منزوي است ، چاپ شده و نيز دورة 14 جلدي فهرست مشترك فراهم آمده است. كلا مسير مطالعات ايراني در پاكستان تغيير كرده به اين معنا كه در روزگاري مثلا محققي كه دنبال مأخذ يا منبعي بود و فهرست نسخ هم چاپ نشده بود, لذا عمري تلف مي‌شد و معلوم نمي‌شد كه نسخه كجا هست، ولي با فراهم آمدن دورة 14 جلدي فهرست مشترك, شناسايي منابع و نسخ آسان‌تر شده است. به كمك فهرست مشترك, بسياري از فصل‌هاي خالي و صفحات سفيد تاريخ ادبيات فارسي در شبه قاره پر شده است.
وي در پايان از نقش مجلات و نشريات پاكستاني در گسترش مطالعات ايراني, ادبيات فارسي و متون پژوهشي ياد كرد و گفت: در زمان استقلال پاكستان, تنها يك نشريه شناخته شده در محافل تحقيقاتي و شرق‌شناسي لاهور بود كه بهترين خدمت را در رواج مطالعات و تحقيقات ايراني و فارسي مي‌كرد ، بعداً آن دانشكده مجلات ديگر را نيز به چاپ رساند كه هر يك به مطالعات ايراني و ادبيات فارسي مي‌پردازد ،مثل مجله تحقيق و مجلة سفينه كه اين يكي به زبان فارسي منتشر مي‌شود. مجله صحيفه نشريه مجلس ترقي ادب لاهور, مجله اردو و نشريات انجمن ترقي اردوي، هرچند به زبان اردو منتشر مي‌شوند، اما هميشه صفحاتي اختصاص به زبان و ادبيات فارسي دارند.

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612