میراث مکتوب- سعدی تا اوایل قرن بیستم بزرگترین شاعر همۀ ادوار شناخته میشد و در قرن سیزدهم هجری، بزرگترین چهرۀ ادبیات فارسی انگاشته میشد. طبق نوشتۀ سفرنویسان، بیشتر عوام نوشتهها و اشعار سعدی را ازبر داشتند. سهم سعدی در حفظ و اشاعۀ زبان فارسی با هیچ شاعر دیگر ایران مگر فردوسی قابل قیاس نیست و زبان فارسی پس از فردوسی به هیچ شاعری به اندازۀ سعدی مدیون نیست. خداوند در سرشت سعدی جوهر شاعری را در حد نهایی آن به ودیعت نهاده و ما ایرانیان هر یک به طریقی مدیون کلام سعدی هستیم. طی هفت قرن گذشته، بوستان و گلستان سعدی نخستین کتابهای درسی بوده که محصلان زبان فارسی با آن آشنا میشدند و عوام باور داشتند باسواد کسی است که بتواند گلستان سعدی را روان و بیغلط بخواند. به تعبیر زیبای فروغی «سعدی بزرگترین استاد سخن است و کلام در دست او مانند موم بوده که به هر شکل که میخواسته، درمیآورده است».
سخن سعدی نمونۀ عالی فصاحت و بلاغت در زبان فارسی است؛ البته سعدی به دلیل داشتن زبان سهل و ممتنع، تقلیدناپذیرترین شاعر ایران باقی مانده است. ویژگیهای سخن سهل و ممتنع در زبان سعدی را اعتدال، سادگی، شیوایی، تناسب لفظ و معنی، خوشآهنگی و سجع، شیرینسخنی و طنز و ظرافت، درآمیختگی نظم و نثر و ایجاز دانستهاند.
اشعار سعدی در عهد وی نزد معاصرانش در ایران شهرت و رواج داشت و ادبای عصر با او مکاتبه داشتند. برخی ابیاتش در خارج از مرزهای ایران از جمله آسیای صغیر، هند و قلمرو خلافت اسلامی مانند امثال سایره مشهور بوده است. خود سعدی نیز از این شهرت، آگاه بوده؛ چنانکه گفته است:
هفت کشور نمیکنند امروز بیمقالات سعدی انجمنی
آثار سعدی دو وجه دارند: یک وجه غنایی (قصاید و غزلیات) و یک وجه اخلاقی (گلستان و بوستان) که حاوی پندواندرزهای حکیمانه است و در آن بیهمتاست. بعدها نیز در قرن هجدهم در مغربزمین برخی از اشعار سعدی را جزء بزرگترین سرمشقهای اخلاقی میشمردند. البته تأثیر تصوف در ذهن سعدی، مفهومی از اخلاق پدید آورد که بسی گستردهتر از آن است که تا آن هنگام در اخلاق سنتی رایج بوده است.
پند و اندرزگویی همواره جزئی جداییناپذیر از ادبیات بوده و بخش بسیار مهم و پردامنهای در ادبیات فارسی است. سابقۀ شعر پندآموز در ایران به قدمت شعر فارسی است و نخستین اشعار تذکرهها اغلب پندآموز هستند. برخورداری سعدی از تفکر و تخیل قوی و آوردن تصاویر بدیع و متعدد برای یک موضوع و روشنی و سادگی سبک او از موجبات حسن قبول و رواج سخن اوست. سخنان مشهور سعدی که حاوی امثال و حکم پیشینیان است، در الفاظی دلنشین و مؤثر بیان شده و عبارات و ابیات وی چندان سنجیده و پرمغز و عبرتآموز است که در طی قرون و نسلها جلب توجه عموم را کرده و زبانزد شده است.
اندرزهای سعدی اغلب خطاب به عوام است و برخی از سخنانش نزد عوام به صورت امثال درآمده است؛ در نتیجه بخشی از امثال فارسی، زادۀ قلم سحار شیخ اجل سعدی شیرازی است. استفاده از مثل در اشعار و آثار، یکی از عادتهای سعدی است که چون پیری جهاندیده و سفرکرده و سرد و گرم روزگار را چشیده بود، اغلب مثالهای عامیانه یا غیرعامیانه را در اشعارش به کار برده است. طبق مقدمۀ یوسفی بر تصحیح وی از گلستان سعدی، بیش از چهارصد جمله و بیت در گلستان میتوان یافت که در زبان فارسی حکم مثل پیدا کرده و از این میان 235 عبارت در حکم مثل سایر است. موحد آهنگین بودن جملات گلستان را علت مثلشدن آنها دانسته است. البته بسیاری از ابیات بوستان نیز ضربالمثل شده که این خود برهان قاطعی است بر درخشش پرمضمون و نکتهدار کلام سعدی. به زعم حکمت، مثلها از فرط سادگی، روانی و کمال ایجاز مورد استشهاد مردم واقع میشوند و این ویژگی، امتیاز اصلی کلام سعدی نسبت به دیگر گویندگان پارسی است.
در امثال و حکم دهخدا، 45000 بیت از شعرای کلاسیک ایران نقل شده که از این میان چهارهزار بیت از سعدی درج شده است؛ یعنی بیشترین شواهد شعری پس از شاهنامۀ فردوسی از سعدی است که نشاندهندۀ توجه ویژۀ دهخدا به اهمیت آثار سعدی به عنوان گنجینهای از امثال و حکم فارسی است.
در همین زمینه کتاب «پندنامه؛ فرهنگ امثال سعدی» نوشتۀ فرهاد اصلانی به تازگی در 316 صفحه از سوی انتشارات نگاه معاصر چاپ و روانۀ بازار نشر شده است.
امثال سعدی در فرهنگها عموماً بدون ارجاع هستند و در موارد معدودی به چاپهای گوناگون از آثار سعدی ارجاع داده شده است. در این کتاب کوشیده شده که ارجاعات به بهترین چاپ آثار شیخ اجل سعدی باشد و طبعاً بهرۀ فروانی از چاپ منقح گلستان، بوستان و غزلهای سعدی با تصحیح مرحوم استاد یوسفی برده شده است.
در این کتاب روش تنظیم الفبایی برای تدوین امثال در نظر گرفته شده و مداخل با نشان ستاره * مشخص شدهاند و اصل مثل نیز به صورت برجسته درج شده است. معنی لغات و اصطلاحات دشوار پس از ثبت مدخل، بر اساس فرهنگهای گوناگون آمده و در صورت لزوم گاهی در باب مثل توضیحی داده شده که در حکم تفسیر برای فهم بهتر مثل است. گاهی فهم مثل در گروی دانستن محتوای ابیات پیشین یا پسین است. در چنین مواردی آن ابیات هم ذکر شده و در یکیدو مورد هم خلاصۀ حکایت نقل شده است.
چنانچه مضمون مثل در سایر آثار سعدی یا دیگر متون نظم و نثر فارسی نیز به کار رفته باشد، موراد مشابه با عنوان «مانند» ذکر شده است. البته با توجه به محتوا و مضمون، گاهی برخی از مداخل را نمیتوان به عنوان مانند برای سایر مداخل ذکر کرد و در مواردی که اینطور عمل نشده، نظر به ثبت امثال به صورت مستقل در فرهنگهای امثال بوده است. در ذکر این مانندها، اولویت با سعدی بوده و سپس کوشیده شده تا ترتیب تاریخی لحاظ شود تا امکانی برای سنجش استفادۀ سخنوران از امثال پدید آید و به طور مثال چنانچه سابقۀ مثل به پیش از سعدی نیز مشخص شود. البته برخی از اینگونه سخنان پیش از سعدی هم رواج داشته یا مضمون آنها در آثار دیگران هم دیده میشود؛ اما این سخنان به آن صورتی که سعدی به عبارت کشیده در میان فارسیزبانان متداول شده که نشان از حسن قریحه و لطف بیان اوست.
در مواردی نیز مضمون خلاف محتوای مثل یافت شد که این موارد با عنوان «مقابل» ذکر شدهاند. مقابلها پس از مانندها درج شدهاند و عموماً کوشیده شده تا از اصل متون نقل قول شود و گاهی نیز به فرهنگها اعتماد نموده و به نقل از آنها مواردی ثبت شده است. در آوردن اینگونه موارد به منابع کهن و نزدیک به عصر سعدی توجه شده و در مجموع از بیش از یکصد شاعر و نویسنده مواردی نقل شده که نشان از گسترۀ تأثیر امثال سعدی بر سخنوران ادب فارسی دارد.
در فرهنگهای امثال، معمولاً توجهی به منابع پهلوی نمیشود و عمدتاً شواهد از متون فارسی نقل میشوند؛ اما سعدی به طور غیرمستقیم از اندرزنامههای ساسانی، مثلاً از ترجمۀ پندنامۀ بزرگمهر و ترجمۀ کلیله و دمنه تأثیر پذیرفته است. منبع اندرزهای خسروانوشروان و بزرگمهر در آثار سعدی ترجمۀ پندنامۀ بزرگمهر بوده است. بنابراین در این کتاب توجه ویژهای به ارائۀ شواهد از ادبیات فارسی میانه شده است.
برای دیدن صفحات ابتدایی کتاب کلیک کنید.