میراث مکتوب- دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، در آستانه سال نو، در یادداشتی به مرور برخی فعالیتهای این مؤسسه در سال 1397 و طرح برخی پرسشها درباره گرانی کاغذ پرداخته است.
ربع قرن از فعالیت مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب گذشت. عدد و رقم منشورات اعم از کتاب و نشریه، تا حدودی گویای فعالیتهای مؤسسه است. اما نقش و جایگاه مؤسسه و تأثیر فعالیتها و حضور علمی آن در بین مجامع فرهنگی و آکادمیک داخلی و خارجی، موضوعی است که کمتر بدان توجه میشود. رونق و رواج جدّی پژوهش و تصحیح متون کهن در کشور و تأسیس گروهها و تخصیص واحدهای درسی تصحیح متون و نسخهشناسی در دانشگاههای مختلف و رشد علاقهمندی دانشجویان مقاطع ارشد و دکتری به امر بازشناسی و احیاء نسخ خطی پیشینیان و اشتیاق برخی ناشران به انتشار متون، امری پسندیده و ستودنی است. این مؤسسه مفتخر است که در این زمینه سهمی هر چند ناچیز داشته و با انتشار پایاننامههای دانشجویان و مساعدت برای دریافت تصاویر نسخ خطی از کتابخانههای داخل و خارج برای آنان، موجب تشویق و ترغیب علاقهمندان به پژوهش در آثار نیاکان شده است. انتشار 63 شماره مجلۀ علمی پژوهشی آینه میراث که در هر یک بین 8 تا 12 مقاله پژوهشی در حوزۀ متنشناسی منتشر شده، نشان از رویکرد گسترده دانشگاهیان به پژوهش در متون کهن دارد. اگر چه قصۀ مقالات اسماً پژوهشی و رسماً گزارشی خود سر دراز دارد و اخیراً ما را با بحران کمبود مقالات جدّی مواجه کرده است؛ به طوری که از حدود 20 مقالهای که در ماه مورد بررسی اولیه قرار میگیرد، یک یا دو مقاله واجد داوری شناخته میشود که ممکن است همان دو مقاله هم مردود شود.
فصلنامۀ گزارش میراث که 79 شمارۀ آن تاکنون منتشر شده، از تنوع و تعدد مقالات و نقدهای سازنده برخوردار است. این فصلنامه بیشتر با اقبال اهل تحقیق مواجه شده و مطالب دریافتی از آنان، ما را تشویق میکند که فاصلۀ زمانی انتشار مجله را کمتر کنیم. انتشار ضمائم ـ یعنی مقالات بالای 50 صفحه – همراه با هر شماره گزارش میراث، کوششی است تا اهل تحقیق مقالات بلند خود را به صورت ضمیمه منتشر کنند؛ چنانکه در حال حاضر، بیش از 4 شماره ضمیمه در صف قرار دارد تا به دست انتشار سپرده شود.
مجلۀ میراث علمی ایران و اسلام نیز در عمر کوتاه خود که 13 شماره از آن منتشر شده، جای خود را میان پژوهشگران تاریخ علم در کشور باز کرده و محلی برای معرفی میراث علمی دانشمندان ایرانی به نسل علاقهمند به تاریخ علم شده است. این مجله نیز همچون آینه میراث هر شش ماه یکبار منتشر میشود و بنا بر این است تا در هر شماره نیز ضمیمهای همراه هر شماره چاپ شود. البته مقالات این نشریات در وبسایت میراث مکتوب قابل دسترسی است و علاقهمندان میتوانند در سراسر جهان از آنها بهرهبرداری کنند.
شورای علمی مؤسسه موافقت کرد تا در سال آینده پس از اخذ مجوز از معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعلاً یک شماره به زبان انگلیسی از مقالات برگزیده مجلات سهگانه مؤسسه آماده چاپ شود و طبق توافقی که با انتشارات بریل در لیدن هلند شده، این مجله از سوی آن انتشاراتی بینالمللی منتشر خواهد شد.
منشورات مؤسسه امسال بیش از سالهای قبل مورد توجه و لطف داوران جشنوارههای کتاب سال و حامیان نسخ خطی و پژوهش فرهنگی سال قرار گرفت. فهرست نسخههای خطی فارسی پاکستان در 4 جلد در جشنواره کتاب سال، شایسته تقدیر شناخته شد و همین کتاب در آیین حامیان نسخ خطی نیز برگزیده شد و دکتر عارف نوشاهی کتابشناس کوشای پاکستانی جایزه خود را دریافت کرد. در همین جشن حامیان کتاب، کتاب المشیخه و دستور الکاتب نیز برنده جایزه شدند. کتاب سنجش منابع تاریخی شاهنامه نیز در جشنواره پژوهش فرهنگی سال برگزیده شد. وبسایت یا تارنمای میراث مکتوب نیز در اولین جشنواره تارنماهای ایرانشناسی برگزیده شد. طبعاً مؤسسۀ میراث مکتوب این شش جایزه را مرهون زحمات و فداکاریهای همکاران و پژوهشگران علاقهمندی میداند که با عشق، وظایف حرفهای خود را انجام داده و موجب اعتلای نام این مؤسسه شدهاند که از همۀ آنها سپاسگزاری میکنم.
یک بثّ الشکوی و گلایه از بعضی ناشران و خریداران
واقعۀ تلخ گرانی کاغذ به مظلومیت کتاب و کتابخوانان افزود. با گران شدن و کمیاب شدن کاغذ که البته ناگفته نماند که یک بحران جهانی است، بهای پشت جلد کتاب سه برابر تا شش برابر شد. برخی معتقدند که کتاب هرچه گرانتر باشد عزیزتر میشود و خواننده قدر آن را بهتر میداند، چون کتاب کالای نفیس و ارزشمندی است و راحت تولید نشده پس باید گران باشد. اما متأسفانه مردم قدر این کالای نفیس را نمیدانند و حاضرند برای خرید ساندویچ ده دقیقهای 20 هزار تومان و پیتزای 20 دقیقهای 40-50 هزار تومان بی آنکه اعتراضی کنند و صدایشان در آید پرداخت کنند و حتی سفارشهای تلفنیشان هم کم نمیشود، اما برای خرید کتاب، هم توقع تخفیف دارند و هم توجه نمیکنند که این کتاب، ماهها بل سالها طول کشیده تا تألیف یا ترجمه یا تصحیح آن به سرانجام رسیده و توفیق انتشار یافته است.
گرانی چیز بدی است اما ما ایرانیان را به فکر وامیدارد که اولاً اعطای رایگان کتاب را کم کنیم تا هدیه گیرنده با خود بیندیشد که برای بقای یک مؤسسه و ناشر و اصحاب مطبوعات دست به جیب شود و بجای گرفتن رایگان، آن را خریداری کند. خوشبختانه در سالهای اخیر برخی از علاقهمندان و نیکوکاران با خرید و اهداء برخی کتب، گامی مثبت برای مشارکت در این امر مقدس فرهنگی برداشتهاند که از آنها تشکر میکنیم.
اگرچه گرانی کاغذ پدیدۀ بد و ناهنجاری است، اما مثلاً ما را وادار میکند که از پشت سفید کاغذ باطلۀ خود هم استفاده کنیم یا به ما میآموزد که حسب نیاز و تقاضای مخاطب کتاب را چاپ کنیم. با این وصف اجاره انبار و هزینه نگهداری و حفاظت، حذف یا به حداقل میرسد.
اما شوربختانه گرانی کاغذ به عدهای هم بهانه داده تا هم کاغذ را احتکار کنند و هم قیمت کتاب را بی حساب بالا ببرند و بازار کتابفروشی را آشفتهتر کنند. چرا باید برخی کتاب را با جلد سلفون سخت صفحهای 100 تومان و عدهای کتاب قطع رقعی با جلد شومیز را صفحهای 300 تا 400 تومان قیمتگذاری کنند؟ آیا نباید ساز و کاری برای نظارت و کنترل قیمتها چنانکه برای گوشت و مرغ در نظر گرفته میشود، برای این نوع قیمتگذاری هم وجود داشته باشد؟ آیا میتوان ساز و کاری برای اینکه پدیدآورنده بداند چاپ کتابش تمام شده و در انبار وجود دارد یا نه و یا دوبار یا بیشتر چاپ شده و مؤلف خبر ندارد و… وجود داشته باشد؟ دو سال پیش پیشنهاد شمارهگذاری در داخل کتاب را دادم و خود نیز درصدد اجرای آن بوده و هستم تا هر کس بداند چندمین کتاب را خریده است. اینها بخشی از چالشهایی است که جامعۀ فرهنگی و انتشاراتی ما با آن مواجه است. امیدوارم در سال آینده کوشش برای رفع موانع و حل مشکلات نشر بیشتر و نتایج بهتری حاصل شود. ان شاء الله.