کد خبر:18541
پ
2-1

دربارۀ دکتر ابوالقاسم امامی

زمان آشنایی و اولین دیدار بنده با استاد امامی، در مهرماه 1373 در دانشکده الهیات بود.

میراث مکتوب – به نام خداوند جان و خرد/  کزین برتر اندیشه برنگذرد

خرد بهتر از هر چه ایزد بداد            ستایش، خرد را به از راه داد

خرد رهنما و خرد دلگشای          خرد دست گیرد به هر دو سرای

زمان آشنایی و اولین دیدار  بنده با استاد امامی، در مهرماه 1373 در دانشکده الهیات که خدمت مرحوم استاد شیخ عبدالله نورانی رسیدم که خدایش بیامرزاد که الحق از نیکان روزگار بود، مصححی برجسته و کتابشناس و نسخه شناسی متخصص و روحانیی روشنفکر و شجاع بود.

در اولین برخورد جذب حسن خلق، تواضع و فروتنی، خوشرویی استاد امامی شدم و احساس کردم که گویا سالهاست با ایشان، رفیق گرمابه و گلستان هستیم.

به قول حضرت حافظ شیراز:

                   به حسن خلق توان کرد صید اهل نظر       به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را

البته من واقعاً به این کلام بلند حضرت مولانا اعتقاد دارم که:

                              نوریان مر نوریان را جاذبند                  ناریان مر ناریان را طالبند

برای همین بود که ایشان از همان جلسه نخست قول همکاری دادند و در تمام جلسات کارشناسی برای تدوین کتابشناسی متون کهن فرهنگ و تمدن اسلامی در کنار مرحوم نورانی راهنما و یاور بنده بودند.

دکتر امامی تحصیلات حوزوی خود را در مشهد نزد بزرگانی چون ادیب نیشابوری و شیخ مجتبی قزوینی گذراند و مدتی از محضر استادان علوم دینی در قم به فراگیری علوم پرداخت و سپس به تهران آمد و دکتری خود را در رشته فرهنگ عربی و علوم قرآنی دریافت کرد. تصحیح و تحقیق‌ قسمت‌ پیش از اسـلام تـجارب الامم و نیز یک‌ مقدمه مفصل تحقیقی دربارۀ احوال و آثار مسکویه و شیوۀ تاریخنویسی‌ او، موضوع رساله دکتری ایشان بود‌ که‌ درسال1356 با درجۀ بسیار خوب از آن دفاع کرد. از همین جا علاقه مندی استاد به احیاء آثار ابوعلی مسکویه رازی شدت گرفت و عزم خود را جزم کرد تا پروژۀ کلان ابوعلی مشکویه پژوهی را به سرانجام رساند. از این رو، دکتر ابوالقاسم امامی فرزند علمی و معنوی ابوعلی مسکویه یا مشکویۀ رازی است. پس اگر او را ابن مسکویۀ زمان بنامیم. گزافه نگفته ایم.

فعالیتهای دکتر امامی علاوه بر تدریس علوم قرآنی و متون عربی در دانشگاههای مختلف عمدتاً در سه زمینه متمرکز بوده است:

  1. ترجمۀ قرآن کریم
  2. تحقیق و تصحیح و ترجمۀ دیوان منسوب به امام علی و ترجمه زیارت جامعۀ کبیره
  3. تحقیق، تصحیح و ترجمه تجارب الامم و کلیۀ رسائل ابو علی مسکویه و تصحیح آثار مرتبط با مشکویه شناسی مثل تصحیح کیمیای سعادت در ترجمه تهذیب الاخلاق و طهارة الاعراق که توفیق انتشار آن را ما در میراث مکتوب داشته ایم و الان هم دو جلد از مجموعه رسائل مشکویه در دست صفحه ارایی است که ان شاءالله بزودی به طبع خواهد رسید.

مقدمتاً دو نکته را عرض کنم. یکی در تکمیل مباحثی که استاد امامی در مقدمه تجارب در خصوص وجه تسمیه مشکویه و مسکویه و پسوند اوُیه یا یَوَیه فرموده اند این توضیح را اضافه کنم که، نخستین بار نولدکه در سال 1892 در کتابی که در ضمیمۀ مجله شرق شناسی چاپ کرد، این پسوند را از پسوندهای تحبیبی دانست که صورت کامل آن شکل دیگری دارد. مثلا شهرویه در اصل شهریار بوده، مرزویه در اصل مرزبان بوده و مشکویه احتمالاً مشکان بوده. دکتر علی اشرف صادقی در مقاله ای که در جشن نامه مرحوم دکتر بهمن سرکاراتی نوشته اند به تفصیل در باره وجه تسمیه سیبویه یا سیبوَیه سخن گفته اند.

مقدمۀ دوم سخنی است که می خواهم در باب نهضت فارسی نویسی در دورۀ قاجاریه عرض می کنم. در عصر قاجار که مرحوم ملک الشعرای بهار از آن به «بازگشت ادبی» تعبیر می کند، نویسندگانی چون قائم مقام فراهانی و فاضل خان گروسی و بدایع نگار تهرانی به تقلید از نثر و سبک بیهقی به احیای نثر قرن 5و6 هجری روی آوردند که منشآت قائم مقام و فیض الدموع بدایع نگار از نمونه های زیبای نثر ادبی دورۀ موسوم به رستاخیز ادبی است. اما پس از انقلاب مشروطه بخصوص در عصر پهلوی اول شرایط کاملا تغییر کرد و جنبش سره نویسی و پالایش زبان فارسی از کلمات و واژگان عربی آغاز شد که اقدامی خطرناک برای نابودی زبان فارسی بود. به گفتۀ فریدون آدمیت: میرزا آقاخان کرمانی مدعی شده بود که اگر ایرانیان بدانند که بر اثر استیلای زبان عربی چه زیانها به ایران رسیده، دیگر یک کلمۀ عربی در زبان فارسی استعمال نمی کنند. احمد کسروی نیز از مروجان این اندیشه بود و به سره نویسی و جعل واژگان بی اساس کوششها کرد و کتب خود را با همان نثر غیرمفهوم پارسی جعلی تألیف نمود. اما پس از تأسیس فرهنگستان اول و مخالفت جمع کثیری از ادبای زمان، این حرکت با شکست مواجه شد، اگرچه هنوز معدود افرادی هستند که به بهانۀ توانمندی زبان فارسی از بکاربردن واژگان عربی خودداری می کنند و برای برساخته های بی اساس خود فرهنگ لغت تألیف کرده اند و اگرچه  مورد توجه محافل ادبی عوام پسند هستند اما در انجمنهای علمی و آکادمیک ادبی و زبانشناسی، جایگاهی ندارند. این مقدمه را برای این عرض کردم که بگویم خدمتی که امثال دکتر زرینکوبها و دکتر امامی ها با نگارش آثار ادبی به حفظ و ترویج زبان فارسی کرده اند، بسیار ارزشمند و درخور ستایش است، با آنکه می دانیم ایشان متخصص زبان عربی است و انس و الفتی دیرین با شعر و ادب عربی دارد، اما شیوه ای که ایشان در قرآن کریم و تجارب الامم و دیگر کارها، برای برگردان تازی به پارسی پیش گرفته اند، می خواهند نشان دهند که تا چه اندازه به قلمرو زبان فارسی احاطه دارند و حرمت زبان متن و مبنا را پاس می دارند و قدرت زبان پارسی را چه نیکو ارائه می کنند.

استاد امامی در ترجمه قرآن، باقلمی شیوا و ادیبانه، زیبایی كلام پارسی را در ترجمه كلام الهی به نمایش می گذارد. بنای وی بر این بوده است كه ترجمه‌اش به دور از حشو و زوائد، پیراسته از کاستیها و آراسته به هنر پارسی نویسی کهن باشد تا بتواند موسیقی سخن پارسی را به آهنگ كلام الهی نزدیك تر سازد  و با استفاده از لغات سره فارسی، توانایی زبان فارسی را در ارائه مفاهیم گوناگون پا به پای زبان عربی نشان دهد.

ایشان در مؤخّره ای که بر ترجمۀ خود از قرآن کریم نگاشته اند که آن شاهدی بر توانمندی ایشان به هر دو زبان پارسی و تازی است، انگیزۀ خود را در باب  گزینش شیوه ترجمه شان چنین بیان می کنند:  

«زبان پارسی یكی از پرمایه ترین زبان های گیتی است. زیرا افزون بر زمینه های نه كم اهمیت باستانی خود، نماینده آمیزه ای است گرانبها كه از برخورد ملت ها و فرهنگ های گوناگون شان در روند گسترش تمدن اسلامی، حاصل آمده است. هم از آن روی كه زبان ما، سبب گسترش موج های سپس تر فرهنگ و تمدن  اسلامی، در سرزمینهای نزدیك و دور، از هند و چین و اندونزی و پهنه های دیگر جهان شده است». و در ادامه می نویسند: «اما این واژگان، در این بستر جدید، با دستگاه آوایی و دستوری كاربردی زبان ما، هماهنگ شده و بنابر هنجار ساختاری و معناشناختی زبان پارسی، دستخوش دگرگونی های بسیار شده است …. از این رو، نگارنده، كوشیده است تا از واژگان آنك تازی و اینك پارسی، كه در روند پارسی و پارسی تر شدن، بسی تحول یافته، پرهیز كند. تا در كار برابر گذاری واژگان متن شریف و نشان دادن نسبتاً دقیق مفاهیم قرآنی، خلطی پیش نیاید و همزمان، آزمونی باشد در نشان دادن توانایی زبان ناب ما، به ویژه در رساندن مفاهیم والای قرآن كریم و ارائه اندكی از لطف و آن همه زیبایی كه در سخنش نهفته است»

براستی كه مترجم ادیب و دانشمند خوش ذوق و هنرمند ما، از این رهگذر، با حفظ حریم انصاف و اعتدال در گزینش و چینش واژگان و پرهیز از ساختن کلمات و مفردات بی اساس، خدمت شایانی به ادب پارسی نموده و یکی از بهترین گنجینه های ادبی را برای ادب دوستان به ارمغان نهاده است.

می دانیم که مهمترین وجوه اعجاز قرآن کریم، جنبه اعجاز بلاغی آن است. یکی از آیاتی که نمونه شایان و برجسته از منظر بلاغی قرآن است و به واسطۀ آن با مشرکان قریش تحدی شد که آیه ای به مثل آن بیاورند، آیه کریمه 44 سورۀ هود است. مفسران بیش از ۲۵ وجه ادبی و بلاغی در این آیه ذکر کرده اند. ترجمه کوتاه، رسا و زیبای دکتر امامی از این آیه، کاملا هماهنگ با سیاق، لحن و آهنگ این آیه است.

و قیل یا ارض ابلعی ماءکِ و یا سماء أقلعی و غیض الماء و قضی الامر واستوت علی الجودی و قیل بعدا” للقوم الظالمین

وگفته شد: ای زمین آب خود فرو بر و ای آسمان بس کن، آب فرو نشست و فرمان گزارده آمد و کشتی بر جودی بایستاد و گفته شد نفرین بر مردم ستمکار باد.

نمونه ای هم از سورۀ مرسلات انتخاب کرده ام ذیل آیۀ « ان المتقین فی ظلال و عیون، و فواکه مما یشتهون….پرهیزگاران در سایه ها و چشمه سارانند، و میوه هایی از آنچه می خواهند، خورید و آشامید، گواراتان، به پاداش آنچه خود می کردید و ما نیکوکاران را چنین پاداش دهیم، وای آن روز بر دروغ انگاران= ویل یومئذ للمکذبین»

اما مفصلترین کوشش پژوهشی استاد امامی، تحقیق و تصحیح تجارب الامم در هشت جلد و انتشار دو جلد ترجمۀ آن در سالهای اخیر بوده است. مشکویه که یک فیلسوف اخلاق و مورخی حکیم است، به تاریخ نگاهی فلسفی و تربیتی دارد. گزارشهایی را برمی گزیند که برای انسانهای آینده، درس و پند وعبرت باشد تا مراقب باشند آنچه بر سرگذشتگان رفته برای آیندگان رخ ندهد و آنچه موجب سعادت و شکوهمندی آنان شده، برای آیندگاه چون چراغ راهی باشد. دکتر امامی در بخش تاریخ پیش از اسلام تجارب الامم می کوشد تا گزارشهای تاریخی را با زبانی پارسی تر و نزدیک به زبان باستان بنویسد و از وازگان عربی کمتر بهره بگیرد. نمونه ترجمه ایشان در بخش اندرز اردشیر از شاهکارهای این ادیب هنرمند است که توصیه می کنم حتماً دوستان این بخش را بادقت مطالعه کنند. نمونه هایی از این اندرزنامه تقدیم می شود:

« بدانید آنچه را که شما پس از من بیازمایید، همان است که من از پیش آزموده ام و به شما همان رسد که به من رسیده است. در کشورداری شادی و رنج از همان جای بینید که من دیده ام…. ما دیده ایم شهریار نیکبخت پیروز را، کارساختۀ کامیاب دور اندیش را، بینا به رخنه گاه ها و آگاه به نهان ها و دانای کهنسال را که همچنان می کوشد و می اندیشد، لیک شیوۀ درست شهریاری او، پس از وی برافتد. ترس بزرگ من برای شما، از آن است که فروپایگان که شما در شمارشان نمی آرید، در خواندن و پژوهیدن و دریافتن دین، از شما پیش افتند و شما از آن روی که به نیروی شهریاری خویش پشتگرم باشید، کار آنان سبک گیرید تا سرانجام در میان کسانی که از رده های پایین و تودۀ مردم که کسی از ایشان را کشته اید، یا بر ایشان ستم کرده اید،یا آنان را خوار داشته اید، سرداریهای نهانی پدید آید….»(ج1/113-117)

اما زیارت جامعه که گویا مفصلترین زیارتی است که به انشاء و املاء حضرت امام هادی علیه السلام وارد شده، در سند و منبع آن هیچ جای شک و شبهه ای نیست. برای این ادعا همین بس که در جوامع کهن شیعی یعنی « من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق و تهذیب الاحکام شیخ طوسی » به طور کامل از آن یاد شده است.  این اثر، جامع ترین زیارتی است که با آن می توان همۀ معصومین علیهم السلام را زیارت کرد و نیکبختانه کیمیای سعادت، برای ترجمۀ این گوهر گرانقدر، نصیب استاد امامی شده است که این بزم باشکوه امروز برای چهره گشایی از این ترجمۀ ارزشمند برپا شده است. به تعبیر استاد مهدوی دامغانی در مقدمه ای که بر این زیارت شریفه بر این چاپ نوشته اند و در مجموعۀ مقالات ایشان نیز با عنوان «در برف پیری» اخیراً بازچاپ شده، چنین فرموده اند که: «آنچه در بارۀ سخنان حضرت مولی الموالی علی مرتضی- سلام الله و صلواته علیه – گفته شده که « دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوق یعنی فروتر از سخن آفریدگار و فراتر از سخن آفریدگان، در مورد این زیارت جامعه صادق است.

در پایان ضمن عرض تبریک به مترجم محترم جناب استاد امامی و ناشر گرامی جناب آقای داوودی بندهایی از ترجمه زیارت جامعه کبیره برگزیده ام که حسن ختام و ختام مسک عرایض خود قرار می دهم:

«… نیکبخت آنکه با شما دوستی کرد، نابود آنکه با شما دشمنی ورزید، ناکام آنکه شما را انکار کرد، گمراه آنکه از شما جدایی گزید. آنکه چنگ به دامن شما زَنَد، رستگار و آنکه پناه به شما آرد، در زینهار است. هر که پیروتان شد، بهشت جای اوست و هر که از راه شما سر بتافت، دوزخ آرامگاه او. هر که انکارتان کرد، کافر است، هر که با شما در افتد به شرک افتاده و هر که از شما سربتابد، در پایین ترین جای دوزخ است. گواهی می دهم که این حال شما در گذشته و جاری برایتان در آینده است و اینکه روحتان و نورتان و سرشت تان یکی است. پاک و پاکیزه اند و مانند یکدیگرند…..پدر و مادر و خود و کسان و دارایی ام فدایتان، هر که خدا را خواهد، به شما آغازد و هر که خدا را یگانه دانست، از شما پذیرفته و هر که آهنگ او کند، به شما روی آورده. سرورانم! مرا توان شمردن نیکیهای تان نیست. با ستایش خود، هرگز به کنه شما نرسم و به نهایت وصفتان دست نیابم. شما برای خوبان نورید و برای نیکان رهنمون. شما حجّتهای آن خدای جبّارید و خداوند هم به شما آغاز کرد و به شما پایان می بخشد. به سبب شماست که باران فرو می فرستد و به وجود شماست که آسمان را از این که جز به اذن او بر زمین افتد، باز می دارد. به وجود شماست که اندوه زدوده می شود و سختی ها از میان می رود….»

متن سخنرانی دکتر اکبر ایرانی در مراسم رونمایی از کتاب بیکرانه ها (مقدمه، متن و ترجمه ی زیارت جامعه ی کبیره) – جمعه 24 شهریور 1396.

بیکرانه ها (مقدمۀ متن و ترجمۀ زیارت جامعۀ کبیر)، با پیشگفتار احمد مهدوی دامغانی، بازگردان ابوالقاسم امامی، انتشارات یاس نگار، 1395، تهران. صص: 33-34.

 

 

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612