میراث مکتوب – هر از گاهی سخنی به نقل از جناب دکتر زیباکلام در فضاهای مجازی منتشر می شود که موجب تازه شدن داغ دل اهل درد می شود.
اخیراً گویا ایشان ضمن نامه ای که به جناب دکتر علی مطهری عضو محترم کمیسیون فرهنگی نوشته اند، آماری از وجوه تخصیص یافته به مراکز و مؤسسات فرهنگی توسط مجلس شورای اسلامی – که بارها در فضاهای مجازی و حقیقی مورد بحث و نظر مجالس و محافل فرهنگی بوده- نقل فرموده و به نوعی به این نوع تقسیم و به میزان تخصیص، اعتراض کرده است و ضرورت توجه بیشتر – مثلاً- به محیط زیست را خواستار شده است. این نوشته ایشان مرا بر انگیخت تا به نوع دیگری از این دست بی مهری ها به حوزۀ فرهنگ اشاره کنم.
نزدیک به ربع قرن است مؤسسه ای فرهنگی به نام مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب مشغول به کار و فعالیت است بی آنکه جایگاه و ردیف مشخصی در بودجۀ فرهنگی کشور داشته باشد. این مؤسسه در سال 72 در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دست توانمند جناب احمد مسجدجامعی بنیان نهاده شد تا راهی را که بنیاد فرهنگ ایران از سال 42 تا 58 شروع نموده و طی این مدت حدود 250 کتاب در حوزۀ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران منتشر کرده بود، ادامه دهد. پس از انقلاب یعنی از سال 72 تاکنون این مؤسسه، قریب 360 کتاب را به جامعۀ علمی و فرهنگی کشور تقدیم نموده و سه نشریه تخصصی که هر یک در نوع خود قابل استفاده و به تعبیر برخی کم نظیر است، جمعاً حدود 300 شماره منتشر کرده و دهها نشست و جلسۀ علمی و پژوهشی نیز برگزار کرده است.
در این سالها مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب توانسته است با عقد قرارداد مشارکت با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جلب مشارکتهای مردمی و مؤسسات علمی داخل و خارج کشور، چرخ این مؤسسه را با فراز و فرودهایی که داشته بچرخاند.
اما گاهی درپی یافتن راههایی برای جلب مشارکتهای بیشتر و کسب کمکهای دوچندان بوده ایم. از این رو از لاک تحقیق و پژوهش و سفارش مقاله و کتاب و فکر برگزاری همایش و نشست علمی بیرون می آمدیم تا جایگاهی ثابت به دست آوریم و گامی مؤثر برای تداوم جدّی امور فرهنگی خود برداریم. از این رو به توصیۀ دوستان کارآزموده، کوشش کردیم تا بلکه ردیفی در بودجۀ کشور برای گسترش و تداوم فعالیتهای این مؤسسه بیابیم. چند سال پیش دوبار به کمیسیون فرهنگی رفتم و دربارۀ اهمیت توجه به احیای مواریث شیعی و لزوم حفظ زبان فارسی با ترویج و انتشار متون کهن فارسی سخن گفتم و هر بار با احسنت برخی از نمایندگان محترم مواجه شدم، مبلغی هم تصویب شد اما چند روز بعد در کمیسیون «تلفیق» مردود و غیر ضرور تشخیص داده شد.
یکبار شخصی که با هم در پشت در کمیسیون فرهنگی ایستاده بودیم و او مرتب با تلفن در حال تبادل اخبار و مطالب بود، خبر داد که مبلغ چهار میلیارد ریال در کمیسیون برای مؤسسۀ تحت نظر ایشان به تصویب رسیده است. همان مؤسسه ای که در فهرست ردیف دارهای مذکور در نامه جناب زیباکلام آمده و اکنون چندین میلیارد تومان ردیف اعتباری مصوب دارد. همانجا با تعجب از ایشان پرسیدم که این مبلغ برای چه منظوری به مؤسسۀ شما تعلق گرفته؟ گفت ما برای بیمۀ مداحان این بودجه را می گیریم. پرسیدم مگر مداحی شغل است که به بیمه نیاز داشته باشد تا جایی که به یاد داریم هم اینها خود را ذاکر اهل بیت و بیمه حضرت ابالفضل(ع) می دانند و مداحی یک فعالیت هنری، عاشقانه و داوطلبانه است که این افراد در کنار مشاغلی که دارند، در ایامی خاص به فعالیت می پردازند. چند لحظه بعد یکی از نماینده ها که به فعالیتهای ما نظر لطفی داشت از کمیسیون بیرون آمد و با ناراحتی گفت فلان آقا می کوشد تا برای حسینیۀ محلشان ردیف بودجه فرهنگی بگیرد که گویا بعد به شکل دیگر ی موفق شده بود.
مسأله اینجاست که این مراکز و سازمانهای بودجه بگیر تا چه اندازه پاسخگو هستند؟ تا چه اندازه به برنامه ها و فعالیتهایی که اعلام می کنند عمل می کنند؟ چقدر سازمان بازرسی کل کشور و دستگاههای نظارتی قادر بوده اند بر کارها و فعالیتهای آنها نظارت کنند؟ طبعاً اگر دولت بر اساس میزان تحقق برنامه ها به این مراکز کمک می کرد بعید به نظر می رسد که تمایلی به تخصیص بودجه های جدید را داشته باشد.
به هر روی ما برغم تلاشهای متمادی و پیگیر و نداشتن اصحاب دردآشنا و علاقه مند، هیچگاه نتوانسته ایم بودجه ای مستقل از مجلس بگیریم و ناچار بوده ایم به همان مقدار مساعدت و مشارکت از کمکهای فرهنگی نزد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اکتفا کنیم و البته این موضوع موجب شده تا بکوشیم جمع علاقه مندان به حمایت از حوزۀ میراث مکتوب توسط افراد نیکوکار را دوچندان کنیم. اما این مشارکتها و کمکها همواره با نشیب و فرازهای مختلف مواجه بوده است. با این وصف، سالهاست که با زحمت بسیار در کنار فعالیت برای ترویج میراث مکتوب و بازسازی و احیای نسخ خطی و جریان سازی در دانشگاهها و مراکز علمی کشور، سه نشریۀ تخصصی را منتشر می کنیم. دوماهنامه «گزارش میراث» و دوفصلنامۀ دارای رتبۀ علمی پژوهشی «آینه میراث» و دوفصلنامۀ « میراث علمی اسلام و ایران» که به اعتراف اهل فن، دومین نشریه تخصصی در زمینه تاریخ علم در دورۀ اسلامی در کشور است.
اکنون چندماهی است که برای تداوم راهی که 24 سال آن را با مشقت فراوان پیموده ایم، درپی راه چاره ای هستیم تا سوخت این قطار پربار تمام نشود. هرچند نه موقوفه ای داریم که بدان متکی شویم و نه بودجه ثابتی که به اتکای آن برنامه های آتی خود را ترسیم کنیم و نه نمایندگانی را می شناسیم که بودجه کافی را برای تقویت این مؤسسه تصویب کنند و نه البته کوششهایمان برای بهبود وضع فعلی بجایی رسیده است.
برخی معتقدند باید مؤسسات خودکفا شوند و از طریق فروش محصولات خود بتوانند به فعالیتهای خود ادامه دهند. کسانی که با الفبای نشر متون علمی و تخصصی آشنا هستند می دانند که مؤسسات علمی وظیفۀ تولید علم و محتوا را دارند و بدون حمایتهای دولتی نمی توانند دوام بیاورند و به تولید و ترویج علم بپردازند. تصحیح و پژوهش متون کهن که هم برای گسترش زبان فارسی و تقویت فرهنگهای زبان فارسی و تقویت هویت ملی و تحکیم وحدت ملی و روابط قومی و… امری ضروری است و مایۀ افتخار ما ایرانیان است، آیا می تواند برای بقای خود به محصولات و منشورات و مجلات و نشستهای نقد و بررسی کتاب خود متکی باشد؟!
بد نیست آقای زیباکلام یک چهارشنبه آخرماه سری به مؤسسۀ میراث مکتوب بزند و نمک آبگوشت اصحاب میراث را بچشد و ببیند که چه اتفاق فرهنگی بزرگی در این مؤسسه افتاده و چه حجم وسیعی از فعالیتها در این فضای اندک و امکانات ناچیز صورت گرفته و بسنجد که امثال این مراکز که پایگاه اعتباری مالی پایداری ندارند چگونه سربلند از آزمونهای روزگار پس از انقلاب به در آمده اند، مع ذلک اما اکنون یکی پس از دیگری مسیر رکود و تعلیق و ریزش را طی می کنند، و در عوض بسا سازمانهایی که در فهرست مذکور در نامۀ ایشان هستند و بودجه های کلان می گیرند و کسی از آنها نمی پرسد این بیت المال را صرف چه امور مفیدی کرده اید و بازتاب آنچه صرف کرده اید چه بوده و چه دستاورد های علمی و فرهنگی ارزشمندی برای مملکت داشته اید؟
مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب با افتخار از تمام کوششها و فعالیتهای فرهنگی خود دفاع می کند و برخود می بالد که با بضاعت اندک خود توانسته است، نهضت تحقیق و تصحیح متون کهن را در کشور رونق بخشد و مورد توجه و عنایت مراکز علمی داخل و مؤسسات ایران شناسی خارج کشور باشد. به قول آقای مسجدجامعی که چندبار فرموده اند ما به برخی مؤسسات خیلی بیشتر از اینها کمک کردیم، ولی هیچکدام به اندازۀ میراث مکتوب عملکرد مثبت و قابل قبولی نداشته اند.
من البته به انصافی که در جناب زیباکلام سراغ دارم، مطمئنم وقتی به ایشان به هر مؤسسه ایران شناسی خارج کشور مراجعه کند، میزان آشنایی پژوهشگران و توجه ایران شناسان آن مؤسسات را با میراث مکتوب خواهد سنجید و اذعان خواهد کرد که این مؤسسه چه جایگاه آبرومندی برای نظام جمهوری اسلامی کسب کرده است، آنگاه از وضعی که این مؤسسه اکنون در آن قرار دارد اظهار تعجب و سپس اظهار تأسف خواهد کرد و احتمالاً چون جایی سراغ ندارد، با خودش نامه نگاری خواهد نمود.