میراث مکتوب- كتاب «خیام نیشابوری: زندگی، افكار و رباعیات» تألیف حسین دانش و رضا توفیق، با ترجمه و توضیح شیخ ابراهیم زنجانی، به تازگی با تصحیح و تدوین مسعود جعفری جزی منتشر شده است.
غیاثالدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام یا خیامی نیشابوری (440-517 یا 519 ه.ق.) را امروز عمدتا به عنوان سراینده رباعیاتی طربانگیز، خوشباشانه، دمغنیمتشمار، آریگو به زندگی و طنازانه میشناسند كه نظامهای باور گوناگون را شكاكانه به سخره میگیرد و رندانه همگنان را به دریافتن دم اكنون فرا میخواند. البته آنچه حكمت شادان خیام را دلنشین و تاثیرگذارتر میسازد، این آگاهی است كه خیام، دانشمندی صاحبنام، ریاضیدان و منجمی یكه و یگانه، فیلسوف و حكیمی تراز اول و عالم بزرگی در جبر و هندسه است و آنچه در رباعیاتش از بیبنیادی و ناپایداری جهان و روزگار میگوید، نه از سر جهالت و ناآگاهی كه نتیجه غور و تامل در ژرفای عالم است.
میدانیم كه شهرت خیام شاعر، مدیون ترجمه معروف فیتز جرالد از رباعیات او به انگلیسی در نیمه دوم قرن نوزدهم است. او بود كه خیام شاعر را بر سر زبانها انداخت و اسباب اشتهارش از این جهت را فراهم آورد. البته خیام در روزگار خودش هم شخصیت علمی بسیار محترم و برجستهای بوده، فیلسوف و ریاضیدان و منجمی شناخته شده كه متاسفانه از آثار علمی او جز معدودی چون كتاب جبر و مقابله به زبان عربی در دست نیست. از رباعیات او هم تا بیش از هفتاد سال بعد از وفاتش، نشانی در آثار و كتابهای قدیمی نیست. قدیمیترین منبعی كه یك رباعی خیام را به نام او ضبط كرده رسالهای از امام فخر رازی (درگذشت 606 ه.ق.) است.
همین امر سبب شده برخی به این دیدگاه گرایش پیدا كنند كه شاید بتوان میان خیام شاعر با خیام حكیم و دانشمند تمایز گذاشت. اما این نظر از سوی بزرگانی چون محمد قزوینی رد شده و چنانكه مسعود جعفری جزی نوشته «امروزه با نظر به تحقیقاتی كه از جنبههای گوناگون درباره خیام و رباعیاتش صورت گرفته، میتوان با اطمینان خاطر گفت كه خیام ریاضیدان و حكیم گهگاه شعرهایی به عربی و فارسی میسروده اما شاعری پیشه اصلیاش نبوده و اعتنایی به گردآوری و تدوین این شعرها نداشته است. اصیلترین رباعیهای خیام همانهایی هستند كه در متون تالیف شده در قرن هفتم و هشتم آمدهاند. از قرن نهم به تدریج سرودن رباعیهایی با مضمونهای مشابه رونق گرفته و همه آن رباعیها به نام خیام ضبط شده است.»
در هر صورت از زمان انتشار ترجمه فیتز جرالد تا به امروز كتابها و بحثهای فراوانی درباره خیام و رباعیاتش نگاشته شده، از میان محققان غیرایرانی چهرههایی چون كریستین سن و ژوكوفسكی و از ایرانیان صادق هدایت، غلامرضا رشید یاسمی، سعید نفیسی و محمدعلی فروغی به تحقیق درباره خیام پرداختهاند.
یكی از آثار كلاسیك در این زمینه كتابی است كه در اوایل قرن بیستم توسط حسین دانش (1870-1943) یكی از ادیبان ایرانی مقیم استانبول و رضا توفیق (1866-1949) مشهور به فیلسوف، از اندیشمندان اهل تركیه فراهم كردهاند. این دو متن فارسی رباعیات را همراه با ترجمه و تفسیر و شرح آنها در سال 1301/ 1922 منتشر كردند. این كتاب با تغییرات و اصلاحات و حذف بخشهایی از مقدمه در سال 1927 به چاپ دوم رسید. نویسندگان در این اثر با بهرهگیری از نسخههای خطی، بهترین و موثقترین رباعیها را تدوین و ترجمهای فصیح از آنها ارایه كردهاند. آنها همچنین مباحثی درباره زندگی و افكار خیام و مقایسه نظام فكری او با دیگر فلاسفه و اندیشمندان در سرآغاز كتاب گنجاندهاند. روح علمگرایی غالب بر قرن نوزدهم و تمایل این دو پژوهشگر به اروپامحوری رایج در آن عصر در شرح آنها از رباعیات مشهود است، ضمن آنكه نحوه دستهبندی رباعیها، برمبنای موضوع و محتوای رباعیهاست، مثل رباعیهای بدبینانه، رباعیهای شكاكانه، رباعیهای مرتبط با تغییر و تحول عالم و … . آنطور كه مسعود جعفری جزی، در سرآغاز مفصل و خواندنی و جامع ابتدای كتاب نوشته، پژوهشگران ایرانی چون صادق هدایت و رشید یاسمی از این كتاب بسیار تاثیر پذیرفتهاند.
اما اخیرا متن ترجمه شیخ ابراهیم زنجانی (1233-1313 ه.ش.) از چاپ نخست كتاب، با تصحیح و تدوین مسعود جعفری جزی توسط نشر نیلوفر منتشر شده است. شیخ ابراهیم زنجانی، برای آشنایان به تاریخ معاصر ایران چهرهای آشناست، نه فقط به واسطه جایگاهش به عنوان دادستان دادگاه عالی تهران پس از عزل محمدعلی شاه كه حكم اعدام شیخ فضلالله نوری را صادر كرد، بلكه همچنین به علت سوانح مهم زندگی و نقش اثرگذارش به عنوان یكی از چهرههای مهم جنبش مشروطه كه برخی آنها در كتاب مشهور خاطراتش بازتاب یافته. ترجمه روان و شیوای زنجانی از كتاب دانش و توفیق، به سنت آن ایام با نظرات و دیدگاههای خود او همراه است. در سرآغاز مسعود جعفری جزی، بخش مفصلی به معرفی زندگی و اندیشههای شیخ ابراهیم اختصاص یافته است.
كتاب «خیام نیشابوری: زندگی، افكار و رباعیات»، نه فقط ما را با اندیشههای فلسفی خیام شاعر آشنا میسازد، بلكه به زمینههای شكلگیری نگاه نوین ما به او و تاثیرش بر جریانهای فكری یك سده معاصر كمك میكند و خاستگاههای سیر تطور نگرش امروزین ما به یكی از اركان ادب فارسی در معنای نوین را روشن میسازد. با مطالعه این كتاب در مییابیم كه چگونه خیام شاعر، در ذهنیت نوین فارسیزبانان شكل گرفته و چه متفكرانی در شالودهریزی و تثبیت این نگاه نقشآفرینی كردهاند.
محسن آزموده
منبع: روزنامه اعتماد