میراث مکتوب- همام تبریزی در ۶۳۶ قمری دیده به جهان گشود از زادگاه، خاندان، محیط تربیتی و استادان او اطلاع چندانی در دست نیست، اما اینقدر معلوم است در آن دوران، با وجود اینکه فتنۀ مغول هنوز کاملاً فروکش نکرده بود، بسیاری از دانشمندانی که در اطراف و اکناف کشور پراکنده بودند. در مراغه و تبریز گرد آمدند و حوزههای علمی فراوانی را تشکیل دادند. همام نیز در چنین محیطی پرورش یافت و بدیهی است که از محضر بزرگان علم و ادب که در آن روزگاران در پایتخت ایلخانان اقامت داشتهاند، استفاده میکرده است.
تخلص وی در اشعارش همام است و از معاصران و دوستان نزدیک خواجه شمس الدین صاحب دیوان جوینی بود. بنا به گفته برخی از مورخان، تبریزی تحصیلات علمی خود را نزد خواجه نصیرالدین طوسی گذراند. همچنین وی از نزدیکان قطبالدین شیرازی بوده و قطبالدین کتاب مفتاح الفتوحش را به خواهش همام تألیف کرده است. ظاهراً پس از این تحصیلات علمی بود که وی به جاه و مقام رسید و مدتی وزارت آذربایجان را بر عهده داشت.
ورود به عرصه ادبیات و شعر
همام تبریزی شعرهای عربی و بخشی از شعرهای فارسی خود را در مدح عالمان و بزرگان ایلخانی نوشت و در دیوانی مشتمل بر شعرهای فارسی و عربی از قطعه، غزل، قصیده، مثنوی و رباعی آن را جمع آوری کرد. علاوه بر اینها مرثیهها، غزلها و اخوانیات دیگری در دیوان وی، جمع آوری شده که به حدود ۲ هزار بیت میرسد. به طور کلی اشعاری که در این دیوان به چاپ رسیده بیش از ۳ هزار و ۹۴۴ بیت است که شامل ۱۶۵ بیت عربی و سه هزار و ۷۷۹ بیت به فارسی است.
بخش اول در شعر عربی شامل قصاید، قطعات و مفردات در توحید، مدح و موضوعات مختلف دیگر و اما بخش دوم در شعرهای پارسی به این شرح است: ۱. توحید، نعت، مدایح و مواعظ شامل پنج غزل و قطعه در توحید، یک قصیده و یک قطعه در نعت حضرت پیامبر، قصاید و قطعاتی در مدح سلطان احمد تگودار، سلطان محمود غازان، سلطان محمد اللجایتو، خواجه شمسالدین محمد صاحب دیوان، خواجه رشیدالدین فضلالله، شیخ ابراهیم بن سعدالدین حمویه و سه قصیده در موعظه.
دیوان هُمام بعد از مرگ او به امر خواجه رشیدالدّین فضل الله از شعرهای پراکنده وی که در دست دوستان و اطرافیان بود، گردآوری شد و به فرمان آن وزیر مقدمهای بر آن نوشته شد. علاوه بر این دیوان ۲ مثنوی یکی بر وزن حدیقه سنایی در تحقیق و تهذیب شامل بیش از ۵۰۰ بیت منتخب، محکم و استوار و دیگر مثنویای به بحر هزج مسدس مقصور و محذوف به نام صحبت نامه با بیش از ۳۰۰ بیت در بیان عشق، ذکر احوال عاشق و معشوق، و فراق و وصال از این شاعر برجسته بر جای مانده است.
در ادامه به یکی از غزل های معروف وی اشاره میکنیم:
دانی چگونه باشد از عاشقان جدایی
چون دیده ای که ماند خالی ز روشنایی
سهل است عاشقان را از جان خود بریدن
لیکن ز روی جانان مشکل بود جدایی
در دوستی نیاید هرگز خلل ز دوری
گر در میان یاران مهری بودخدایی
هر زر که خالص آید بر یک عیار باشد
صد بار اگر در آتش آن را بیازمایی
ویژگی شعری
هُمام در غزل های خود بسیار تحت تأثیر شیوایی غزلهای سعدی قرار داشته و بعضی غزلهای او را استقبال کرده است اما خود نیز در غزل مبتکر و صاحب بیانی شیرین و مضمونهایی نو و دلپسند است. در حقیقت همام از میان شاعران پیش از خود از سنایی، انوری و نظامی تأثیر پذیرفته است و بر شاعرانی مانند عبید زاکانی، حافظ، کمال خجندی و شمس مغربی نیز اثر گذاشته شد. بنابراین همام از محضر بزرگان علم و ادب روزگار خویش بهره ها برد تا به جمع علما و عارفان زمانه اش وارد شود؛ بدین گونه جنبه علم و عرفان وی بر هنر شاعری اش پیشی گرفته بود.
او در فنون ادب از جمله شعر و انشای فارسی و عربی، محاوره و حسن خط از بزرگان زمان محسوب می شد. همچنین احاطه او بر علوم دینی به ویژه تفسیر، روایت، احادیث، فقه و غیره سبب شد تا آثارش به ویژه دیوان او، سرشار از تلمیحات و اشاره های گوناگون باشد. مبادی و سرچشمه های فرهنگ پیوسته ایران، از دیرباز با باورها، داستان ها و اسطوره هایی پیوند یافته که هرکدام مبین نیازی خاص و بازتاب آرزویی ملی و جهت یافته بودند.
همچنین در شعرهای هُمام نفوذ فکرهای عرفانی بسیار آشکار و حتی غزلهای او حاوی اشاره های صریح اهل سلوک است. عُبَید زاکانی ۲ غزل از او را، که یکی به زبان آذری است، در عشاق نامه خود نقل کرده و حافظ نیز به شعرهای او توجه داشته است.
از جمله ویژگیهای دیوان این شاعر بزرگ این است که با وجود حجم اندک، سرشار از فنون و صنایع بیانی است که هر یک به نوبه خویش نمایانگر ذوق، اندیشه و روح لطیف شاعر است، همچنین از نظر آماری استعاره اولین رنبه و تشبیه، کنایه و مجاز رتبه های دوم، سوم و چهارم را به خود اختصاص میدهد. نکته بسیار مهم در زیباشناسی شعر همام این است که این مباحث به طور کلی از پیچیدگی و تکلف به دوره مانده است. تشبیهات روی هم رفته ساده، مطلوب و دل پذیر است. کنایه ها، خواننده را دچار سردرگمی نمی کند.
استعاره ها بیشتر از نوع استعاره های معمول و مانوس است. همچنین این شاعر توانمند ادب پارسی با تمسک به تخیل هنری، و چنگ زنی به دامن پرنقش خیال، توانست که چندین مصداق را با یک نشانه به منظر حضور و ظهور رسانده و جهان تازه شاعرانه ای بیافریند، زیرا تصویر آفرینی و تصویرسازی یکی از راه های گریز از زبان کلیشه ای و بیرون رفت از زبان عادی و گذر به زبان ابهام آفرین ادبی است و بررسی ریشه ای این گونه موارد تصویرساز، ما را با بخشی از ارزش ها و زیبایی های هنری و بلاغی آشنا می کند.
خاموشی
سرانجام این شاعر توانمند و برجسته دوره ایلخانی در ۷۱۳ قمری دیده از جهان فروبست و در مقبرةالشعرا یکی از گورستانهای تاریخی تبریز به خاک سپرده شد.
منبع: ایرنا