میراث مکتوب- «شاهنامه» به راستی موسیقی است؛ شاهنامه شاهكاری است كه خود به خود از داستانهای زیبایش و وزن شعرش، موسیقی به وجود میآید. موسیقیهایی كه میتوان همه آنها را به صورت اُپرا، باله یا سبكهای دیگر اجرا كرد. من در بچگی از رادیو شیرخدا را شنیده بودم و از هفت، هشت سالگی برنامه رادیویی شیرخدا را گوش میكردم. بعدها كه بزرگتر شدم به تدریج درباره زورخانه شنیدم و اینكه این نوع موسیقی در زورخانهها اجرا میشود. من آن موقع نمیدانستم زورخانه چیست و كجاست اما بالاخره به زورخانه رفتم. واقعا در آن مكان مبهوت و شیفته آن ورزشها و ریتم و ضربها شدم. ریتمها و ضربها و داستانهای مختلف شاهنامهای كه شنیدم- به خصوص داستان رستم و سهراب- باعث شد از كودكی در ذهنم این فكرها را داشته باشم كه اگر روزی توانستم این سبك را به صورت اُپرا در بیاورم و اجرا كنم.
فردوسی پیامآور است و در جایگاه خود آنقدر بلندمرتبه است كه انگار از جنس كوه دماوند است. اگر شاهنامه توسط جوانان فارسی زبان امروزین خوانده شود بسیار تاثیرگذار است. متاسفانه بسیاری از جوانان شاهنامه نمیخوانند اما اگر بخوانند بسیار تاثیر میپذیرند. شاهنامه همه چیز است. شاهنامه كتابی است كه مانند كتاب مقدس است. هم درس اخلاقی در شاهنامه نهفته شده وهم درس ملی، درس انسانیت، درس عشق و زندگانی است. شما همه چیز را در داستانهای شاهنامه میتوانید ببینید. شاهنامه حتی میتواند یك دیكشنری و لغتنامه باشد؛ لغتنامه انسانیت! شاهنامه یك معجزه ادبی است. به نظر من فرهنگ و هنر از خانواده آغاز میشود. خود پدرها و مادرها، افراد خانواده. هنگامی بچه به دنیا میآید اولین بستر آموزش برای او خانواده است. پدرها و مادرها ابتدا باید آنها را با شاهنامه و ادبیات فارسی آشنا كنند. بعدها كه آن كودك در خانه راجع به فردوسی، سیاوش، سیمرغ و… شناختی پیدا كرد، وارد مدرسه شود و داستان كامل و ادبی آنها را به شعر بخواند. همه چیز ابتدا از خانواده آغاز میشود.
ما باید سعی كنیم تا خانوادهها را به آموزش ادبیات به كودكانشان تشویق كنیم. خاستگاه اولیه انسانیت، ادبیات، موسیقی و… خانواده است. فرزند ابتداییترین و مهمترین آموزهها را از خانواده دریافت میكند. این آموزش باید در مدرسه ادامه پیدا كند. حالا بگوییم كه بعضی از خانوادهها به خاطر مشكلاتی نمیتوانند این درسها را آموزش بدهند. ممكن است خانوادهای پدر یا مادر نداشته باشد یا هزاران مشكل دیگر. اما حتما باید در مدرسه و كودكستان شروع كنند. باید داستانهای زیبای شاهنامه را بیاموزند. میشود به صورت انیمیشن یا بازی، نقاشی یا به صورت لذت موسیقی این آموزهها را به بچهها یاد داد. در این صورت هنگامی كه كودك در سالهای بالاتر با شعر شاهنامه روبهرو شد برایش آشناست. مانند این است كه ما ابتدا در مورد شهر یا كشوری توضیحاتی میدهیم و بعد میرویم از نزدیك آن كشور را مشاهده میكنیم. باید ابتدا آموزش داد و بعد آن دسته از انسانهایی كه عشق به ادبیات دارند خودشان این راه را دنبال میكنند و ادامه میدهند.
لوریس چكناواریان
منبع: روزنامه اعتماد