به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، سخنرانی محمدجعفر یاحقی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به مناسبت بزرگداشت روز اسناد ملی و میراث مکتوب، امرروز سهشنبه 21 اردیبهشتماه 1400، در قالب سومین بخش از یکصد و پنجاهمین نشست مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، در صفحۀ اینستاگرام این مؤسسه پخش شد.
وی در ابتدای سخنانش نسخههای خطی را نیاکانِ خاموش ما خواند که هر گاه به سراغ آنها برویم و با آنها گفتگو کنیم به ما لبخند میزنند و تجربیات و اطلاعاتشان را در اختیار ما میگذارند.
وی در ادامه گفت: ما نمیتوانیم بدون توجه به اجدادمان خودمان را بشناسیم؛ و به عبارت دیگر شناخت ما از خودمان با شناخت نیاکانمان تثبیت میشود. اگر فرهنگ را یک پازل به نظر بیاوریم به نظر میرسد که نسخههای خطی هر کدام گوشهای و نقطهای از آن پازل هستند و با انتشار و معرفی آنها این پازل فرهنگی تکمیل میشود. تا وقتی این نسخهها در نقاط مختلف جهان پراکندهاند، گویی هویت ما پراکنده است و گردآوری آنها، چاپ و نشر آنها و به معرض استفاده گذاشتنشان به معنای تکمیل مجموعۀ فرهنگیای است که ما به آن متعلق هستیم.
وی با بیان این که کار احیای نسخههای خطی و دستنویسها کارِ چندان آسانی نیست، اظهار کرد: تبدیل کردن یک نسخۀ خطی، که قرنها پیش با سبک و اسلوب نویسندگی خاصی نوشته شده و زبانِ خاص و مشخصاتِ ویژهای دارد، به اثری که امروز قابل استفاده باشد، کار آسانی نیست. در واقع کار مصحح آراستن صورت ظاهر و روشن کردن باطن و نقاط مبهم نسخه خطی است. برای این کار باید یک دانش وسیع به کار گرفته شود تا بتوانیم همۀ جنبههای یک اثر را که در یک جغرافیای دیگر، در یک تاریخ دیگر و با یک نگاه دیگر تنظیم شده، بشناسیم و بشناسانیم؛ چنان که امروزیان آن را بفهمند. بنابراین باید از مصححها سپاسگزار بود که وقتِ خود و تواناییشان را در مسیرِ احیایِ این آثار به کار میگیرند و ما را به هویتِ فرهنگیمان نزدیک میکنند.
وی با اشاره به سهمی که در سرمایهگذاران در این کوشش دارند، گفت: باید از سرمایهگذاران هم که در احیای این آثار و در تکمیلِ این مجموعۀ فرهنگی نقش دارند، سپاسگزار بود. کارِ شناسایی و معرفی نسخههای خطی و چاپ آنها کار پُردردسری است که هرگز توجیه اقتصادی ندارد. بنابراین ناشرانی که دست به این کار میزنند در واقع خودشان را فدای مجموعۀ فرهنگی میکنند و این مستلزم داشتن اعتقاد به این کار است. مؤسسات و انتشاراتی که به این کار اهتمام میکنند در واقع باید با یک فکرِ دراز و درازآهنگ و دور و دوراندیشانه به مسئله اندیشیده باشند؛ به این که ما در آینده چنین مجموعهای را بتوانیم داشته باشیم و به این که سهم خود را در تکمیل هویت فرهنگی ایفا کنند.
وی سه دهه اهتمام و فعالیت مؤسسۀ میراث مکتوب در این مسیر را شایستۀ تقدیر دانست و گفت: آثاری که این مؤسسه به چاپ رسانده هر کدام به به دورهای، به جایی و به نقطهای منتسب است و در این میان باید توجه داشت چاپ آثار شاخص و برجسته ما را از آثار درجه دو و درجه سه بینیاز نمیکند. هر کدام از این آثار در جای خود اهمیت دارند. هرگز گلستان سعدی ما را از بهارستان جامی و پریشان قاآنی و دهها نظیرۀ دیگر بینیاز نمیکند؛ چرا که افرادی که این کتابهای دیگر را خلق کردهاند در جای دیگر، در دورۀ دیگر و با نگاهی دیگری به مسائل نگاه کردهاند و تجربیات و دستاوردهای دانشیِ خودشان را به کار گرفتهاند.
وی ضمن بیان این که این موضوع فقط مربوط به آثار ادبی نیست، ادامه داد: حتی یک کتاب علمی و ریاضی که در دورهای نوشته شده هرگز ما را از کتابهای ریاضی بعد از خود بینیاز نمیکند؛ چنان که آثار موسیقی هم همینطور است. هر اثری که منتشر میشود زاویهای و ضلعی از فرهنگ ما را با خود ظاهر میکند. حتی آثاری که خیلی متأخرند. بعضیها تصور میکنند که فقط نسخههای قدیمی و کهنسال اهمیت دارند. درست است که این دست متون اهمیت بیشتری دارند و این آثار بنیاد و بنای بسیاری از کارهای بعدی هستند، اما به هرحال کارهای بعدی هم، حتی اگر نسبت به قبلیها خیلی ضعیف باشند، جای خودشان را دارند.
وی گفت: شاهنامه جای خود را دارد اما بقیۀ آثارِ حماسی هم که به تقلید از شاهنامه یا بیتوجه به شاهنامه به وجود آمده است، حتی حماسههایی که جنبۀ تاریخی دارند، جنبۀ دینی دارند و حتی آنهایی هم که در معارضه با شاهنامه سروده شدهاند در جای خودشان مهم هستند و دورهای از فرهنگِ ما و گوشههایی از تمایلات فرهنگی ما را نشان میدهند و ما با مطالعۀ آنها و کنار هم گذاشتن آنها میتوانیم به مجموعۀ هویتی خودمان دست پیدا کنیم.
وی بر اساس این نگرش کارنامۀ مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب را در احیای این بخش از فرهنگ ما پربار ارزیابی کرد و گفت: این مؤسسه از همان ابتدای فعالیت خود آثار متنوعی را از میراث گذشتۀ ما، از قدیمیها گرفته تا متأخرترها، از آثار ادبی و عرفانی گرفته تا آثار تاریخی و علمی، مورد توجه قرار داده و نیاز طیفهای مختلفی را برای داشتن بعضی از کتابها برآورده است. این اهتمام شایستۀ تقدیر است و ما باید سپاسگزار مجموعۀ میراث مکتوب و دستگاههایی که از این مرکز حمایت میکنند، باشیم و تأثیر گامهای برداشته شده را در تحکیم مبانی فرهنگی ببینیم.
وی با اشاره به تنوع منشورات میراث مکتوب، گفت: وجهۀ همت این مرکز عمدتا انتشار کتابهای چاپ نخست است و اگر بعضی کتابها هم بازچاپ شده به ضرورتی بوده که بر کسی پوشیده نیست. همچنین یکی از کارهای مهمی که مرکز میراث مکتوب، مثل بعضی از دیگر مراکز، انجام میدهد نشرِ کتابهای خطی بهصورت نسخهبرگردان است. انتشار نسخهبرگردانها به عنوان اسناد فرهنگی مستقیم، برای محققان بسیار سودمندند و کارهای خوبی که میراث مکتوب در این جهت انجام داده، چه آنهایی که مستقلاً چاپ کرده و چه آنها که با کمک بعضی از مراکز نشر داخل و خارج، همه اسناد مکتوب تحقیقی هستند که در اختیار پژوهشگران میتوانند قرار بگیرند.
وی ادامه داد: وقتی یک کتاب به صورت حروفی چاپ میشود به هرحال یک مرحله از اصالت خود دور میشود؛ چرا که دخالتِ مصحح و تصرفاتی که در حین چاپ پیش میآید آن را تا حدی از سندیت اولیهاش میاندازد. ولی آثاری که بهصورت نسخهبرگردان چاپ میشود، تقریباً با 95-96 درصد اطمینان همان چیزی است که مؤلف اولیه انتشار داده و ما را با سرچشمۀ کار آشنا میکند. از همین رو مؤسسۀ میراث مکتوب به درستی به این کار اهتمام دارد.
وی افزود: آثار مختلف چاپ شده از سوی میراث مکتوب که مربوط به حوزهها و دورههای گوناگون است، هر کدام در جای خود از اهمیت بالایی برخوردار است و مجموعۀ کارهای میراث را تکمیل میکند.
وی با اشاره به دیگر مراکزی که پیش از میراث مکتوب در حوزۀ نسخههای خطی فعالیت داشتهاند، گفت: پیش از انقلاب بنیاد فرهنگ ایران کتابهای زیادی منتشر کرد. دانشگاه تهران و دانشگاههای دیگر و نیز بنگاه ترجمه و نشر کتاب سابق هم اهتمامهایی برای نشر آثار و متون خطی داشتهاند، اما آن اهتمام ویژهای که میراث مکتوب به شکل خاص روی این کار گذاشته و انرژی و نیرویی که به آن اختصاص داده قابل ستایش است و عنوانی که این مؤسسه به واسطۀ خصوصیتی که دارد به آن نامبردار شده، یعنی «میراث مکتوب»، برای ابد در تاریخ انتشارات ایران به نام این مؤسسه خواهد بود.
وی تربیت نیروهای متخصص برای رجوع و برای احیای نسخههای خطی در کنار و مجاورت مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب را یک غنیمت و از دیگر آثار و برکات این مؤسسۀ دانست و افزود: مقالات، نقدها و بررسیها و جلسات و میزگردهایی که معمولاً میراث در طول این سالهای به چاپ رسانده و برگزار کرده، خودبهخود نقش، وظیفه، و اهمیت آن را درجهت رسالتی که برعهده داشته، دو چندان کرده است.
وی ادامه داد: مجلهای مثل «آینۀ میراث» که واقعاً آینه میراث مکتوب ما است و مقالات و تحقیقات درجه یک و دسته اولی را در آن میبینیم یکی از دستاوردهای میراث مکتوب است که میتواند برای آیندگان مفید باشد. از خلال این مقالات و پژوهشهای هدفدار و تخصصی چیزهای زیادی میشود به دست آورد و پژوهشگرانِ نوکار و تازهکار میتوانند بسیار بسیار از این دستاوردها استفاده کنند. افراد بسیاری بودهاند که از قبل همین کارهایی که میراث مکتوب منتشر کرده مصحح شدهاند، شناخته شدهاند، در عرصۀ کارهای مطبوعاتی و کار انتشاراتی درخشیدهاند و به اعتبار این مرکز کارشان نامبردار شده است.
وی در پایان گفت: بنابراین اگر ما از مرکز نشر میراث مکتوب سپاسگزار باشیم و از مدیر دانشمند آن، جناب آقای دکتر ایرانی، تشکر ویژه داشته باشیم جای دوری نرفتهایم. من برای مجموعۀ میراث مکتوب آرزوی توفیق و آرزوی سربلندی هر چه بیشتر و توفیق در جهت گسترش زمینههای فعالیتشان میکنم. این که این مرکز با همه مشکلات و دشواریهای گلوگیری که امروز در کار نشر وجود دارد و با شرایط نامساعدِ ایامِ کرونا که راه را برای هر فعالیتی بسته است، به فعالیت خود ادامه داده، نیست مگر اثر اهتمام مدیریت شایستۀ آن.