میراث مکتوب- آذر 1399 در یکی از برنامههای رادیو گفتوگو با عنوان «از پارسی تا فارسی» که به موضوع پژوهشهای زبانی اختصاص داشت، گفتگویی با خانم دکتر نازنین خلیلیپور، عضو مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، صورت گرفت که ایشان منحصراً دربارۀ پژوهشهای گویششناسی در ایران صحبت کردند. آنچه در ادامه میآید گزیدۀ این گفتگوست.
سلام عرض میکنم خدمت ایرانیان فرهنگمند، با یکی دیگر از برنامههای از پارسی تا فارسی در خدمتتان هستیم. طبق روال معمول برنامه، در بخش گمشده در مه، دربارۀ زبانها و گویشهای ایرانی صحبت میکنیم. در خدمت سرکار خانم دکتر نازنین خلیلیپور هستیم. برای ما و شنوندگان بفرمایید امشب قرار است دربارۀ چه موضوعی از شما بشنویم.
خلیلیپور: من هم سلام عرض میکنم، خدمت شما و شنوندگان گرامی برنامه. امشب قصد دارم دربارۀ پژوهشهای گویششناسی صحبت کنم و آثار پژوهشگران ایرانی که در داخل ایران فعالیت دارند معرفی کنم. من این پژوهشها را در دو دستۀ کار سازمانی و کار فردی بررسی میکنم. و اما علت اینکه تصمیم گرفتم امشب دراینباره صحبت کنم این بود که بارها در حین گفتگو و بحثهایی که با علاقهمندان یا حتی با برخی زبانشناسان داشتم، متوجه شدم که معمولاً پژوهشگران و صاحبنظران عرصههای گوناگون را نمیشناسند که البته طبیعی است که نشناسند چون ممکن است در آن زمینه کار نکرده باشند، اما گاهی افرادی را میبینم که به ضرس قاطع حکم میکنند که مثلاً در فلان زمینه اصلاً کار نکردهایم یا مثلاً ما در ایران برای گویشها واژهنامه نداریم و از این دست اظهارنظرها که به نظرم آمد بهتر است برنامهای به این موضوع اختصاص داده بشود. البته باید عرض کنم مطالعات زبانها و گویشهای ایرانی در ایران نوپاست و قدمتش به صد سال هم نمیرسد و ناگفته نماند غربیها هم در اینگونه مسائل پژوهشهای بسیاری داشتهاند، بااینحال این پرسش همواره مطرح است که خودِ ما ایرانیها در این زمینهها چقدر فعال بودهایم و ایرانیها دقیقاً دارند چه کار میکنند یا اینکه چه کارهایی کردهاند. بنابراین من در این برنامه افرادی که آغازگر این مطالعات بودهاند، آثاری که تولید کردهاند و همچنین افراد و نهادهایی که درحالحاضر در داخل ایران فعالند و همینطور واژهنامهها یا کتابها و مجلاتی که به گویشهای ایرانی اختصاص دارند برای شنوندگان عزیز این برنامه معرفی کنم.
همانطور که پیشتر عرض کردم، من این پژوهشها را در دو دستۀ فردی و سازمانی دستهبندی میکنم. اما پیش از آن باید نگاهی به سابقۀ علمی مطالعات گویشی بیندازیم.
در واقع اولین مطالعات علمی دربارۀ زبانها گویشهای ایرانی نو با تأسیس رشتۀ زبانشناسی در سال 1343 در ایران آغاز شد. البته پیش از آن کارهای ذوقی هم انجام میشد، مثلاً فردی فهرستی از واژهها و ضربالمثلهای منطقۀ خودش را تهیه میکرد، اما مطالعۀ نظاممند و زبانشناختی طبیعتاً در دانشگاه باید انجام میشد. گروه زبانشناسی همگانیدانشگاه تهران فعالیت خود را از سال ۱۳۴۳ تحت عنوان گروه زبانشناسی همگانی و فرهنگ و زبانهای باستانی شروع کرد و از آغاز سال تحصیلی ۷۱- ۱۳۷۰ گروه زبانشناسی همگانی از گروه فرهنگ و زبانهای باستانی جدا شد. کمکم گویششناسی نه بهصورت رشتهای مستقل بلکه وابسته پا گرفت، به عبارتی با نگارش پایاننامه ــ هم در رشتۀ زبانشناسی همگانی و هم در رشتۀ زبانها و گویشهای ایرانی ــ آغاز شد و مراحل تکامل خودش را طی کرد که در چند دهۀ گذشته شتاب بیشتری هم داشته است. اما همانطور که گفتم بیشتر در زمینۀ پایاننامههای دانشگاهی و مقالات و کتابهای فردی بوده تا پژوهشهای بزرگ میدانی.
در کنار این دسته مطالعات، افرادی مثل دکتر پرویز ناتل خانلری هم فعالیت میکردند و فهرستی از زبانها و گویشهای ایرانی تهیه کردند. افراد دیگری هم مثل دکتر محمد مقدم به صورت پراکنده کوششهایی کرده بودند که نمونهاش را در کتابهایی با عنوان ایران کوده میبینیم و من در اینجا از شمارۀ 11 ایرانکوده یاد میکنم که به گویشهای وفس و آشتیان مربوط میشود.
و اما در دورههای اخیر در حیطۀ مطالعات فردی باید از دکتر محمد دبیرمقدم یاد کنم که با کتاب ردهشناسی زبانهای ایرانی گام مهمی در مطالعات این حوزه برداشتند که انتشارات سمت کتاب ایشان را منتشر کرده است. همچنین در حیطۀ واژهنامهنویسی برای گویشها در چند سال اخیر میتوانم به فرهنگ تاتی کَرنَقی اثر آقای دکتر جهاندوست سبزعلیپور و به فرهنگ فعلهای گیلکی از خانم دکتر نرجس بانو صبوری و خانم دکتر بلقیس روشن از انتشارات ایلیا در رشت، فرهنگ بلوچیفارسی اثر دکتر عبدالغفور جهاندیده از انتشارات معین اشاره کنم. در حیطۀ مقالهنویسی آقای دکتر مهرداد نغزگوی کهن، عضو هیئتعلمی دانشگاه همدان، مقالات خوبی مینویسند. البته شمار پژوهشگران این حیطه و آثارشان بسیار زیاد است و من در اینجا صرفاً به حافظه اکتفا میکنم و ممکن است برخی را از قلم انداخته باشم. ناگفته نماند که حتی از داخل ایران پژوهشگرانی داریم که با پروژههای دانشگاهی خارجی هم همکاری میکنند که من به پروژه تهیۀ اطلس زبانهای ایران دکتر اریک آنونبی از دانشگاه کارلتون کانادا اشاره میکنم که خودشان بیشتر روی زبانهای لری کار کردهاند، ولی از زبانشناسان داخل ایران کمک بسیاری برای تهیۀ اطلس زبانیشان گرفتند.
و اما میرسیم به نهادها و سازمانهایی که در این عرصه فعالند. 1. فرهنگستان، 2. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 3. مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی 4. دانشگاههایی مثل دانشگاه گیلان که مجلات علمیپژوهشی ویژۀ گویشها دارند … این تقسیمبندیهایی که من کردم به معنی رتبهبندی نیست؛ بلکه هر کدام از این نهادها در جای خود و به وقت خود مؤثر بوده و هستند.
اولین جا فرهنگستان زبان و ادب فارسی هست. خب فرهنگستان دقیقاً چه میکند؟ فرهنگستان بخشی دارد به نام زبانها و گویشهای ایرانی که ویژهنامهای علمیپژوهشی هم در همین زمینه چاپ میکند. یکی از فعالیتهای این بخش این است که در وبگاهش پرسشنامه و شیوهنامهای قرار داده که از پژوهشگران دعوت شده داوطلبانه گویش موردنظر خود را براساس آن شیوهنامه گردآوری کنند. تاکنون گویشهای زیادی از این طریق جمعآوری شده و کتابهای گویشی بسیاری که شامل فهرست واژههای یک گویش یا زبان ایرانی است در انتشارات فرهنگستان به نام مجموعه گنجینۀ گویشهای ایرانی منتشر شده که من به برخی از آنها اشاره میکنم اما اگر شنوندگان عزیز بخواهند دربارهشان بهتر بدانند به وبگاه نشر آثار فرهنگستان مراجعه کنند. بعضی از این آثار اینهاست:
فرهنگ گویش دوانى، عبدالنّبى سلامى (۱۳۸۱)؛ بررسی گویش فینى، بهجت نجیبى فینى (۱۳۸۱)؛ گنجینۀ گویششناسى فارس، عبدالنّبى سلامى ـ دفتر اوّل (۱۳۸۳)، دفتر دوم (۱۳۸۴)، دفتر سوم (۱۳۸۵)، دفتر چهارم (۱۳۸۶)، دفتر پنجم (۱۳۸۸)، دفتر ششم (۱۳۹۰)، دفتر هفتم (۱۳۹۳)؛ گویش راجى هنجن، ابوالحسن آقاربیع (۱۳۸۳)؛ واژهنامۀ گویش بختیارى چهارلنگ، رضا سرلک (۱۳۸۱)؛ محمد حسندوست فرهنگ تطبیقی موضوعی زبانها و گویشهای ایرانی نو در دو جلد (فرهنگستان)
بعد از فرهنگستان به پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی میرسیم. آثار دکتر ایران کلباسی استاد بازنشستۀ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی از این دستهاند. کارهای ایشان شامل گویش کردی مهاباد، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی(1362)؛ فارسی اصفهانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (1370)؛ گویش کلیمیان اصفهان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (1373)؛ گویش کلاردشت (رودبارک)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (1376)؛ و مهمترین اثر این بخش فرهنگ توصیفی گونههای زبانی ایران، هست.
جایگاه بعدی به مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی تعلق دارد که همایش دوسالانۀ زبانها و گویشهای ایرانی را برگزار میکند و حاصلش به شکل کتاب چاپ میشود. برنامههایی هم برای دانشنامۀ زبانها و گویشهای ایرانی دارد که البته هنوز کامل و عملی نشده است.
در ادامه باید به دانشگاههایی اشاره کنم که مجلات علمیپژوهشی ویژۀ گویشها دارند که دانشگاه گیلان در این زمینه خیلی خوب کار کرده است.
من با توجه به وقت اندک برنامه مهمترین آثار و نهادها را معرفی کردم، البته مطمئنم متخصصان این مطالب را خیلی بهتر از من میدانند اما امیدوارم برای علاقهمندان این توضیحات مفید بوده باشد.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی