میراث مکتوب- شاهنامه فردوسی از جمله متونی است که همواره مورد توجه قصهگوها و قصهخوانها بوده است. نقالانی که با نشاندادن پردهها یا با اجرای نمایش داستانهای شاهنامه را تعریف میکردند، طومارهایی از این قصهها در دست میگرفتد، تا بتوانند حین اجرا نیمنگاهی به آنها بیندازند و داستان را فراموش نکنند. این طومارها امروز یکی از منابع ما شدهاند، برای خواندن شاهنامه به نثر، آشنایی با تغییرات قصههای شاهنامه و دیگر حماسهها در طی اعصار و دریافت بسیاری از نکات فرهنگی و سنتهای عموم مردم جامعه ایران. موضوع یادداشتی که در ادامه میخوانید، طوماری با نام حسین بابا است که کمتر دیده شده است. این طومار از نظر زمانی به دوره کنونی نزدیکتر است.
طومار حسین بابا
حسین بابا مشکین یکی از نقالان معاصر است که در بین سالهای 1263 تا 1321 میزیست. حسین بابا بر اساس طومار مرشد ولیالله ترابی نقل میگفت و طوماری را نیز بر پایه برخی از گفتههای او تالیف کرد که به مشکیننامه معروف است. طومار مشکیننامه به همت داود فتحعلیبیگی و شیرین ضرابیان در قالب کتابی درآمد و انتشارات نمایش، وابسته به موسسه انجمن نمایش آن را در سال 1386 روانه بازار کرد.
آنچه در مشکیننامه میبینیم
مشکیننامه یک طومار ناقص است. یعنی داستانهایش از آغاز داستانهای شاهنامه شروع نمیشود. آنچه در ابتدای این نسخه خطی دیده میشود، شروع داستان ضحاک است. یعنی از پیروزی ضحاک بر جمشید. آخر کتاب را هم که باز کنید، داستان جنگ بهمن و خانواده رستم را میبینید. پس میتوان گفت: اول و آخر این کهنهکتاب افتادهست.
زبان و نثر کتاب بسیار ساده و نزدیک به زبان امروز است. برخی از اصطلاحات و کلمات آمیانه نیز در آن دیده میشود که مصححان نسخه نیز به آن پایبند بودهاند. نمونهاش آوردن فعل خوند (خواند) چپر (چاپار) در متن است.
در این طومار برخی از جملات ناقص گذاشته شدهاند. دلیلش میتواند تاثیرپذیری کاتب از شیوه نقل نقالان باشد. در مواردی که جملات ناقص است، مصححان با افزودن پرانتز و مطلبی درون آن، جملات را کامل کردهاند.
از آنجا که در این طومار و درواقع در کمتر نسخه خطیای نشانههای سجاوندی دیده میشود، مصححین این اثر برای تعیین علائم نگارشی درست، نسخه را با نظارت مرشد ولیالله ترابی خواندهاند تا با سبک و سیاق نشانهگذاری ذهنی نقالان آشنا شوند.
پاورقیهای این کتاب هم شامل چند مورد است: اول آنکه برخی از توضیحات استاد ترابی در شرح متن آورده شده است. این موضوع از آن جهت که از دانستههای یکی از مرشدان بزرگ عصر خود در باب متون نقالی آشنا میشویم حائز اهمیت است. مورد دوم برخی واژهها با املاهای تاریخی است. مصححان برای ثبت واژگان به املای امروز پایبند بودهاند اما برای رعایت امانتداری، ضبط تاریخی نسخه را نیز در پاورقی ذکر کردهاند. مورد سوم پاورقیها هم معنی برخی از لغات دشوار است.
آنچه در مشکیننامه نمیبینیم
یکی از نقاط ضعف بزرگ این اثر، نداشتن فهرستها در آغاز و انتهای کتاب و نمایهبندیها علمی است. به عبارت دیگر این متن یک متن پژوهشی نیست. تنها استنساخی از نسخه موجود است که با شروح اندکی در پاورقی به چاپ رسیده است.
در پایان این یادداشت باید گفت که این اثر شایسته نشر مجدد است. شایسته یک صفحهآرایی دقیق و ویرایشی دوباره. شایسته یک نمایهبندی درست و علمی. امروزه چاپ متون تصحیحی قواعدی دارد و شرایطی، که پایبند بودن به آن شرط اصلی دوام و رجوع به آن متن است. این حرفها و نوشتهها زحمات ناشر محترم کتاب را انکار نمیکند، اما بازنگری مجدد این اثر برای چاپ و تکمیل فهرستها، نمایهها و حتی مقدمه اثر ضروری مینماید.
منبع: ایبنا