میراث مکتوب- سجاد آیدنلو، تحقیقی دربارۀ جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی در شاهنامه و پایگاه هزار سالۀ شاهنامه در آذربایجان را در قالب کتابی با عنوان «آذربایجان و شاهنامه» منتشر کرده است. این اثر از سوی انتشارات دکتر محمود افشار و با همکاری انتشارات سخن راهی بازار نشر شده است.
آیدنلو، در مقدمهای که بر اثر خود نوشته است، به تلقی ضدّ آذربایجانی بودن شاهنامه در نزد برخی اشاره کرده و نوشته است: «مشاهدۀ این تلقّیات دربارۀ فردوسی و شاهنامه در بین برخی از کتابدوستان و قلم به دستان آذربایجانیِ ارجمند از یک سو و جایگاه مهم و محترمِ آذربایجان و آذربایجانیان در شاهنامه از سویی دیگر، این فکر / طرح را در ذهن من ایجاد کرد که پژوهشی را در باب ابعاد گوناگون پیوندهای آذربایجان و شاهنامه آغاز کنم تا در آن ضمن روشن شدن نقش آذربایجان در متن شاهنامه و موقعیّت شاهنامه در آذربایجان و نزد آذربایجانیها در هزار سال گذشته نقدها، پرسشها و شبهاتی نیز که از جانب منتقدانِ ارجمند آذربایجانیِ فردوسی و شاهنامه مطرح میشود، به صورت علمی و مستند بررسی و توضیح داده شود».
وی با بیان اینکه از سالهای ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱ موضوع این اثر را در دستور کارهای علمی خود قرار داده است، افزوده است که نتایجِ مطالعاتِ هفدههجده ساله طیّ پنج ماه کارِ پیوسته و شبانروزی، سرانجام تألیف و نوشته شد و در این اثر از برخی مقالات مرتبط با موضوع «آذربایجان و شاهنامه» نیز استفاده شده است.
بنابر آنچه در مقدمۀ «آذربایجان و شاهنامه» آمده است، مباحثِ این اثر در هفت فصل تنظیم شده است. در فصل اوّل، با عنوان «آذربایجان در شاهنامه» جایگاه و نقش آذربایجان و آذربایجانیان در داستانهای شاهنامه در هر دو بخش روایی (حماسی-اساطیری) و به اصطلاح تاریخی بررسی شده است. نخستین حضورِ داستانیِ این منطقه در شاهنامه در دورۀ پادشاهی کاوس و با ذکر نام اردویل (اردبیل) است که آزمونِ تعیینِ جانشینِ شهریار ایران (کیکاووس) در آنجا برگزار میشود و کیخسرو پس از کامیابی در این کار، آتشکدۀ مهم و معروفِ آذرگشسب را در اردبیل میسازد. بعد از آن نام آذربایجان به صورت «آذرآبادگان» ـ که ظاهراً تغییر فردوسی در وجه «آذربادگان» به ضرورتِ وزنی است ـ چندین بار در شاهنامه آمده است.
در فصل دوم این اثر با نام «ترک / ترکان در شاهنامه» توضیح داده شده که تورانیان در شاهنامه با ایرانیان همتبار و ساکن شرق و شمالشرقِ ایران هستند ولی چون در تاریخ واقعیِ ایران، همسایگان شرقی و شمال شرقیِ ایرانیان «ترک» بودند به تدریج دو واژه / مفهومِ «تورانی» (از حوزۀ روایتهای ملّی ـ پهلوانی) و «ترک» (از عرصۀ تاریخ) با هم در آمیخته و در معنا، معادل یکدیگر به کار رفته و «توران» نیز با «ترکستان» یکی پنداشته شده است.
فصل سوم کتاب «زبان ترکی در شاهنامه» نام دارد. از زمانِ ظهورِ اقوام و قبایل ترک در سدۀ ششم میلادی و جهانگشاییهای آنها از آسیای میانه تا شرق اروپا زبان ترکی در این مناطق شناخته شده بود و با زبانهای رایج در این نواحی روابط مختلفی داشته است. ایرانیان نیز از دورۀ پیش از اسلام (به ویژه عصر ساسانیان) زبان ترکی را میشناختند و با آن داد و ستدِ زبانی داشتند. به همین مناسبت در داستانهای شاهنامه، هم از زبان و خطّ ترکی نام رفته و هم از سخن گفتن و نوشتن به این زبان و خط.
فصل چهارم «آذربایجان در روایتهای ملّی ـ پهلوانی ایران (خارج از شاهنامه)» نام دارد. نگارنده در اين فصل در بعضی از منابعِ اوستایی، پهلوی، فارسی و عربیِ روایتهای ملّی ـ پهلوانی غیر از شاهنامه، حضور آذربایجان در داستانهای اساطیری، حماسی، پهلوانی و آیینیِ ایران و روابطِ شخصیتّهای حماسی ـ اساطیری تحقيق كرده كه نتيجه حاصل شده از تحقيق نشان ميدهد كه آذربایجان در سنّتِ داستانی و آیینیِ ایران بیرون از متن شاهنامه نیز جایگاه مهمّی دارد چنانکه خاستگاه و سرزمینِ اساطیری و نخستینِ ایرانیان است.
به گفتۀ آیدنلو، وی از فصل پنجم به بعد موقعیت شاهنامه در آذربایجان و نحوه و انواع توجّهاتِ آذربایجانیان به این اثر از سدۀ پنجم تا دورۀ معاصر را مورد بررسی قرار داده است. فصل پنجم با عنوان «شاهنامه در آذربایجان» مفصلترین گفتار کتاب است و در آن سیزده بخش / موضوع با شواهد متعدد و مستند مطرح شده است.
«شاهنامهشناسان و شاهنامهپژوهان آذربایجانی» فصل ششم این اثر است. در این فصل با معرفی کوتاه سیزده نفر از شاهنامهشناسان و شاهنامهپژوهان آذربایجان و مرورِ موجزِ کتابها و مقالات ایشان این نتیجه به دست آمده است که افزون بر فضلِ تقدم آذربایجان در شاهنامهشناسیِ علمی و جدید به اعتبار مقالاتِ مرحوم استاد تقیزاده، شماری از بهترین، عالمانهترین و جریانسازترین کتابها و مقالاتِ تخصصی این حوزه نیز به قلم شاهنامهشناسان و شاهنامهپژوهان آذربایجانی به ویژه استادانِ فقید دکتر ریاحی و دکتر سرکاراتی نوشته شده است و آذربایجان در کارنامهٔ فردوسیشناسی، سهم بسیار بزرگ و تأثیر نمایانی دارد.
فصل هفتم کتاب «بررسی نظریاتِ منتقدان آذربایجانیِ فردوسی و شاهنامه» نام دارد. مؤلف اظهار امیدواری کرده است که ناقدانِ گرامی این فصل کتاب را با گشادهنظری و بینشِ منطقی و علمیِ مورد انتظار از اهلِ قلم، مطالعه کنند.
نمایۀ نام اشخاص، مکانها، کتابها و فهرست منابع مطالب پایانی کتاب «آذربایجان و شاهنامه» است که در ۷۸۱ صفحه به بهای ۱۵۰ هزار تومان از سوی انتشارات دکتر محمود افشارو با همکاری انتشارات سخن منتشر شده است.
مریم مرادخانی