میراث مکتوب- انتشارات فروهر تنها نسخۀ بازمانده از کتاب ملااسکندر، ستارهشناس روزگار قاجاریه، را منتشر کرد. این کتاب که «محقق التاریخ؛ تاریخ کرمان و پادشاهی ساسانیان» نام دارد، با ویرایش شهابالدین سمنان و گودرز رشتیانی به بازار کتاب راه یافته است.
ویرایشگران در آغاز پیشگفتار خود، بهکوتاهی آگاهیهایی از رویدادهای تاریخی کرمان ارائه دادهاند و سپس سرگذشت زرتشتیان (از فروپاشی ساسانیان تا روزگار قاجار) را اشارهوار نوشتهاند. آگاهیهای افزونتر دربارۀ نویسندۀ کتاب، ملااسکندر فرزند ملاگشتاسب، در ادامۀ پیشگفتار آمده است.
مؤلفان در پیشگفتار خود، به خاندان ملاگشتاسب و جایگاه آن در میان خاندانهای زرتشتی کرمان میپردازند و یادآور میشوند که از این خاندان چهرۀ نامداری چون ارباب کیخسرو شاهرخ برخاسته است. خودِ ملاگشتاسب از ستارهشناسان (منجمان) نامبردار زمان خود بوده است. آنچه ویرایشگران دربارۀ پیشگویی او نوشتهاند خواندنی و شگفتآور است.
در کتاب تاريخ كرمان که در بنگاه خاورشناسی خورشيد جی كاما ـ بمبئی موجود است دربارۀ ملاگشتاسب این چنین آمده است: «ملاگشتاسب پور بهمن كرمانی، دانشمند و ستارهشناس زرتشتی است. در استخراج تقویم و هیئت و ریاضی دستی بهسزا داشت. رمل نیكو میدانست و در سلوک و عرفان گام میزد. هنگام محاصرۀ شهر كرمان توسط آقا محمدخان قاجار، لطفعلیخان وی را خواسته و امر کرد نجومی ببیند كه آقا محمدخان شهر كرمان را فتح میکند یا خیر. ملا گشتاسب اسطرلاب را برابر آفتاب برده طالع وقت را معین و بعد از ملاحظۀ دقیق گفت روز جمعه 11 ربیعالثانی آقا محمدخان شهر را فتح خواهد کرد.
لطفعلیخان از این سخن برنجید. فرمان داد گشتاسب را در حبس اندازند و گفت اگر روز موعود حصار گشوده نشود، او را به قتل رسانند. گشتاسب در حبس بود تا روز موعود كه شهر فتح شد.
خبر پیشگویی ملا گشتاسب و زندانیبودنش در سپاه دشمن پیچید. آقا محمدخان را شاد و مسرور و اطرافیانش را قویدل ساخت. همین كه حصار كرمان بشكست و شهر مسخر شد، ملاگشتاسب از زندان نجات یافت و طرف محبت و توجه مخصوص آقا محمدخان قرار گرفت. با وجودی كه زرتشتی بود، شاهنشاه وی را بسیار گرامی داشت و ارادت خاصی نسبت به او پیدا كرد و خلعتی فاخر بخشید و مستمری و وظیفۀ امیرانه برایش مقرر ساخت.
در آن گیر و دار كه شهر كرمان به شهر كوران تبدیل شد، زرتشتیان بهواسطۀ ارتباط دینی با ملاگشتاسب كه طرف توجه شاه واقع شده بود، در امان ماندند و آسیب ندیدند. گویا خواست اهورامزدا بود كه شمار اندك زرتشتیان از سرزمین كرمان محو و نابود نشود. ملاگشتاسب تا اوایل پادشاهی فتحعلیشاه قاجار میزیست و به خدمت خلق و بیچارگان مشغول بود و بهواسطۀ عزت و احترام در دربار مورد حسد همگان بود».
بخش دیگر پیشگفتار دربارۀ کتاب ملاگشتاسب، «محققالتاریخ» است و آگاهیهایی که از دیگر منابع تاریخی از این کتاب بهدست آوردهاند. در پایان نیز گزارشی از تنها نسخۀ بازماندۀ کتاب و شیوه ویرایش و چاپ آن بهدست دادهاند. آن نسخۀ یگانه در آکادمی سنتپترزبورگ روسیه نگهداری میشود.
کتاب «محقق التاریخ» چکیدهای از تاریخ ساسانیان، از آغاز تا پایان شاهنشاهی آنان است. ملاگشتاسب سالشمار شاهان پایانی ساسانیان را، که در کتابهای تاریخی با اندکی اختلاف آورده شده، بر پایۀ آنچه در شاهنامه آمده، نوشته است.
یکی از بخشهای خواندنی کتاب ملاگشتاسب، گفتوگوی شاهزاده ساسانی با خلیفه است. ویرایشگران به ارزش و اهمیت این پاره از کتاب اشاره کردهاند و نوشتهاند: «آن بخش میتواند نمایانگر جهانبینی تاریخی زرتشتیان ایران در اواخر قاجاریه باشد».
نثر کتاب با آن که به سالیان آغازین روزگار قاجاریه بازمیگردد، ساده و روان است. ویرایشگران یادداشتهای کوتاهی در پانوشتهای کتاب آوردهاند و واژههای ناآشنا را معنی کردهاند. نمایهای نیز به پایان کتاب افزوده شده است.
کتاب «محقق التاریخ، تاریخ کرمان و پادشاهی ساسانیان»، نوشته ملااسکندر فرزند ملاگشتاسب در 112 صفحه و شمارگان یکهزار نسخه از سوی انتشارات فروهر منتشر شده است.
منبع: ایبنا