میراث مکتوب- متنی که میخوانید برگرفته از مقالهایست به زبان اردو با عنوان: «نسخه نادری از فرهنگ تحفة السعادت و مترادفات هندی در آن»، مقالهنویس: پروفسور فیروز احمد، مجله «ادب و ثقافت»، مدیریت ترجمه و چاپ دانشگاه ملی مولانا آزاد برای زبان اردو، حیدرآباد،هندوستان، شماره 7، سپتامبر 2018، صفحات: 11- 40.
فرهنگ «تحفة السعادت» فرهنگ فارسی است که در 916 هجری در هندوستان تألیف شده است. دربارۀ مؤلف چندان اطلاع نداریم. نام اصلی وی محمود و نام پدرش شیخ ضیاء بوده است. هرمان اته و «دانشنامه ایرانیکا» و دکتر ریحانه خاتون ، نام پدر وی را «شیخ ضیاءالدّین» نوشتهاند. در خود فرهنگ، برای نام پدرش «شیخ» به کار برده است، بنابراین میتوانیم «شیخ محمود» بنامیم. امّا این اشخاص، از روی چه منبعی «شیخ ضیاء» را «شیخ ضیاءالدّین محمود» نوشتهاند، معلوم نیست. به نظر من، نام کامل مؤلف «تحفة السعادت» به این صورت است: شیخ محمود بن شیخ ضیاء.
وی در سرودن انواع شعر مهارت داشته است: غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، حمد و نعت و هجو. قصیدههایی در مدح سلطان اسکندرشاه سروده است. نظام خان معروف به سلطان سکندر لودی ( دوره حکومت:1489-1517م) که پس از پدرش، بهلول خان لودی، در دهلی سلطنت را به دست گرفت.
با اینکه چندین نسخه خطّی از این فرهنگ وجود دارد، امّا تاکنون این فرهنگ منتشر نشده است. [1]. دکتر ریحانه خاتون در مجموعه مقالات (2008، گروه فارسی، دانشگاه اسلامی عَلیگَر، هندوستان) مقالهای نوشته است با عنوان: «بررسی کوتاه فرهنگ تحفة السعادت» و نسخههای خطّی آن را در این کتابخانهها معرّفی کرده است: «کتابخانۀ رضا رامپور»؛ «مؤسسۀ تحقیقات عربی و فارسی مولانا آزاد» در تونک ایالت راجستان؛ «کتابخانۀ سلطانیه» در لَکنو؛ «کتابخانۀ حمیدیه» در بوپال، « کتابخانۀ شرقی و عمومی خدابخش» در پَتنا؛ «موزۀ بریتانیا» در لندن.
دکتر ریحانه خاتون شش نسخهخطّی را نام برده است که قدیمیترین نسخه دارای تاریخ کتابت 1118 هجری است و در موزۀ بریتانیای لندن نگهداری میشود.
البتّه به جز این شش نسخه، از «تحفة السعادت» حداقل چهار نسخۀ خطّی دیگر در هندوستان است: سه نسخه در «موزۀ سالارجنگ» (شهر حیدرآباد، هندوستان) و یک نسخه در کتابخانۀ شخصی من. مشخّصات نسخهخطّی «موزه سالار جنگ» در: «فهرست نسخههای خطّی فارسی»، جلد نهم، سال 1988، صفحه 131 آمده است که سه نسخه دارای شمارههای: 3696 / 3697/ 3698 هستند. نسخههای شماره 3697 و 3698 ناقصالآخر هستند. نسخۀ شمارۀ 3696 در ترقیمهاش آمده است: «تمّت اتمام ماست به تاریخ دهم ذی قعده 1025 هـ روز یکشنبه» که از دو نسخۀ قبلی قدیمیتر تقریباً تمیز و کامل است. صفحات ابتدایی و وسط نسخه کمی مخدوش شده است. هر سه نسخه با هم فرق دارند. گویا با عجله نوشته شدهاند.
نسخهای از « تحفة السعادت» که در کتابخانۀ شخصی بنده است، کاغذ نازک، دارای 512 اوراق یعنی 1024 صفحات است. بیشتر 15 سطری است. کمتر ورقی است که در حاشیهاش، لغتی نوشته نشده باشد. مدخلها با حروف درشت نوشته شدهاند و با روشنایی سرخ روی آنها خط کشیده شده است. در ابتدای این نسخه، 42 بیت در حمد و 26 بیت در نعت سروده است. سپس 18 بیت «در مدح سلطان اسکندر شاه طاب ثَراهُ و جعل الجنّة مثواه». 32 بیت نیز در «مدح بندگی خواجگی سعد فرملی نوّرالله قبره». سپس مطلبی به نظم و نثر در بیان تألیف کتاب و درباره منابع آن آورده است.
فرهنگ، به ترتیب حروف تهجّی نوشته شده شامل 29 باب است. هر باب «دو فصل» دارد. فصل اوّل مفرد الفاظ آمده است و در فصل دوم مرکب الفاظ. برخی از الفاظ اعرابگذاری شدهاند. اصطلاحات و ترکیبهایی که از واژگان ترکییی هستند ذیل الفاظ مرکب نوشته شدهاند. معنی مدخلها بیشتر به فارسی نوشته شدهاند. البته مترادفهای عربی، فارسی و هندی هم آورده شدهاند.
تاریخ کتابت یکی از نسخههای موزه سالارجنگ، 1025هجری است. نسخۀ کتابخانۀ من هم تاریخ کتابت 1025 هجری است؛ که نسخهای تمیز و خوشخط به خط نستعلیق است. گویا این دو نسخه، از نسخۀ «موزه بریتانیا» (لندن) هم قدیمیتر هستند. تاریخ کتابت نسخه «موزه سالار جنگ» 10 ذیقعده است و تاریخ کتابت نسخۀ من 19 ذی الحجه است. هر دو نسخه فاقد نام کاتب و محل کتابت هستند. نسخۀ سالارجنگ دارای دو مُهر است که به قدری کمرنگ هستند که قابل خواندن نیستند. این نسخه دارای دو ترقیمه است. یک ترقیمۀ کوتاه است که پس از پایان آخرین مدخل آورده شده است. و ترقیمه دوم در پایان خود «تحفة السعادت». علاوه بر این دو ترقیمه، از نام «تحفة السعادت» و شعرهایی که در سطرهای بالا نوشته شدهاند، معلوم میشود که این فرهنگ، در 10 ماه صفر 916 هجری نوشته شده است به نام: «تحفة السعادت». امّا وقتی نسخۀ 1025 هجری آماده شد، عرفیت هم به آن اضافه شد. ترقیمهها:
(1) تمت تمام شد کار من نظام شد. کتاب تحفة السعادت عرف محمودی (لغات) بعون الله تعالی.
(2) تمت تمام شد کتاب محمودی بوقت ظهر روز پنج شنبه تاریخ 19 ذی الحجة 1025 هجری. مالک کاتبه فقیر حقیر اضعف العباد الله الملک العلّام هر که از ین بخواند یا منفعت گیرد تا حین حیات بدعای خیر و ایمان یاد آرد و بعد از ممات بفاتحه ارواح شما کرد و اگر غلطی یا خطایی واقع شده پاس عفو فرماید.
در این دو نسخه و در نسخههای «موزۀ سالار جنگ» نامهای: «محمودی لغات» یا «کتاب محمودی (لغات)» اصلا نیامده است. در نسخههایی هم که دکتر ریحانه خاتون معرّفی کرده است، این دو نام نیامده است. معلوم نیست چرا در این دو ترقیمه آمده است. چارلز ریو، بلوخمن و دکتر شهریار نقوی هم به این دو نام هیچ اشارهای نکردهاند. به نظر من، عنوان لغت همان «تحفة السعادت» است و بعدها به دلیل شهرتش این دو عرفیت به آن اضافه شده است.
بلوخمن که به اهمیت این کتاب اشاره کرده است، آن را «فرهنگ اسکندری» و «تحفة السعادت اسکندری» نامیده است. هرمان اته نوشته است که «فرهنگ ابراهیمی» (که به نام «شرفنامه ابراهیمی» هم مشهور است) در واقع، تألیف مشترک محمود بن شیخ ضیاء و شیخ ابراهیم قوام فاروقی است. دکتر شهریار نقوی هم این حرف را تایید کرده است. امّا دکتر کلیم سَهسرامی با دلیل تاریخی این حرف را رد کرده است: «شرفنامه یا فرهنگ ابراهیمی در سال 862-879 هجری/ 1458-1475م نوشته شده است. تحفة السعادت در سال 916 هجری/ 1510 تألیف شده است». به علاوه معلوم نیست که هرمان اته چطور شیخ محمود را «تهانسیری» و «قاضی» نوشته است.
محمود شیرانی از آن دسته محققانی بود که به زبان و ادبیات فارسی بسیار علاقهمند بود. در مجموعۀ مقالات او (جلد اول، سال: 1987) مقالهای است با عنوان: «زبان اردو در یک فرهنگ قدیمی فارسی» که درباره واژگان و عبارات اردو در متون فارسی و فرهنگهای لغت قرنهای هشتم و نهم هجری بحث شده است [2]. محمود شیرانی نشان داده است که در فرهنگ «بحر الفضائل» تعداد واژگان هندوی بیشتر از 250 است. وی در این مقاله نوشته است: «به خاطر داشته باشیم که در فرهنگهای فارسی، واژگان هندی به دلیل مشکل بودنشان توضیح داده میشد. بنابراین برای توضیح، نیاز به زبانی بود که در بین مسلمانان رایج بود. اگر این ذخیره الفاظ در تمام ایالتها و مناطق هندوستان متداول نبود، قاعدتاً باید فرهنگنویس بنگالی، از فرهنگنویس مالوهای نقل میکرد و بعد یک فرهنگنویس اهل دهلی یا پنجاب عین آنها را نقل میکرد. در این صورت نه خودش چیزی میفهمید و نه خوانندگان فرهنگ. به علاوه مدخلهای این فرهنگها مشترک نیستند و اختلاف لهجه در آنها دیده میشود که به ظاهر نتیجه اثرات بومی و عصری است. مثلاً: واژۀ فارسی «آفتابپرست» در فرهنگهای فارسی قدیمی «ادات الفضلا» و «بحر الفضائل»: «گهرگهت» نوشته شده است. در شرفنامه ابراهیمی «گهراگهیت».
در «تحفة السعادت» 500 واژه هندوی/ اردو به کار رفته است. اگر واژگان هندوی/ اردو به کار رفته در این فرهنگهای قدیمی فارسی را به همراه همان املا و تلفظشان گردآوری کنیم، مشکل «خالق باری» و معماها و چیستانهای امیرخسرو حل خواهند شد.
—————————————————————
پینوشت:
[1] فرهنگ «تحفة السّعادت»، تألیف: شیخ محمود بن شیخ ضیاءالدّین، تدوین و تصحیح: دکتر ریحانه خاتون، ناشر: پروژه ملّی نسخههای خطّی (National Mission For Manuscripts) ، دهلینو، جلد اوّل- شامل حرف «آ» تا «خ» که در سال 2018و جلد دوّم- شامل حرف «خ» تا «غ» درسال 2019 منتشر شد. دو جلد دیگر این فرهنگ هم در هندوستان در دست انتشار است. نیز، شایان ذکر است که در ایران دکتر حمیدرضا قانونی به عنوان رسالۀ دکتری «فرهنگ تحفة السّعادت» را در دانشگاه نجفآباد اصفهان (سال دفاع: 1395)، تصحیح کرده است.
[2] مرحوم دکتر نذیر احمد (1915-2008) هم سه مقاله در این باره نوشته است: «عناصر هندوستانی در فرهنگهای قدیم فارسی» (با تکیه بر :«فرهنگ قواس»؛ «زفان گویا»؛ «ادات الفضلا») که در «مقالات پروفسور نذیر احمد» چاپ شده است: به کوشش: دکتر ظفر احمد صدّیقی، ناشر: عرشیه پَبلیکیشنز، دهلینو، 2012.
منبع: پایگاه نسخ خطی