میراث مکتوب – قلم را در سوگ بزرگمردی میگریانم که دیگر در میان ما نیست. دانشمند بیهمتایی که اگر ظهور نمیکرد، امروز شناخت ما از زبانها و فرهنگهای نیمۀ شرقی جهان ایرانی در قرون کهن بسیار اندک میبود.
استاد ولادیمیر اَرانُویچ لیفشیتس در روز ششم اکتبر 1923 در پترُگراد (بعداً: لنینگراد، اکنون: سنتپترزبورگ) زاده شد و تحصیلات خود را در زادگاهش به انجام رساند. در سال 1940 وارد رشتۀ ایرانشناسی در بخش شرقشناسیِ دانشکدۀ زبانشناسی دانشگاه دولتی لنینگراد (اکنون: دانشکدۀ شرقشناسیِ دانشگاه دولتی سنتپترزبورگ) شد. با پایان نخستین سال تحصیل او در دانشگاه، آتش جنگ جهانی دوم به اتحاد جماهیر شوروی کشیده شد و لیفشیتسِ جوان، مانند بسیاری از هموطنان خود، بیدرنگ راهی جبهۀ جنگ شد. پس از چهار سال حضور در میدان جنگ، سرانجام در 28 اکتبر 1945، گروهبان یکم لیفشیتس به خانه بازگشت و تحصیلاتش را از سر گرفت. وی در ژوئن 1948 تحصیلات کارشناسی خود را در بخش ایرانشناسیِ دانشگاه دولتی لنینگراد به پایان رساند و در نوامبر همان سال، در مؤسسۀ شرقشناسیِ فرهنگستان علوم اتحاد جماهیر شوروی در لنینگراد، دورۀ دکتری را آغاز کرد. در 5 مِه 1952 از رسالۀ دکتری خود با عنوان ضمایر در زبان افغانی (پشتو) به راهنمایی استاد اَلکساندر اَرنُلدُویچ فرَیمَن دفاع کرد.
از اواخر ماه مِه 1952 تا اوایل آوریل 1958، در مؤسسۀ زبان و ادبیاتِ فرهنگستان علوم جمهوری تاجیکستان شوروی به عنوان پژوهشگر ارشد مشغول به کار بود و در آنجا سرپرستی بخش زبان تاجیکی را نیز به عهده گرفت. پس از بازگشت به زادگاهش در سال 1958، پژوهشهای خود را در شعبۀ لنینگرادِ مؤسسۀ شرقشناسی فرهنگستان علوم شوروی (اکنون: مؤسسۀ نسخههای شرقیِ فرهنگستان علوم روسیه) ادامه داد. لیفشیتس در اکتبر 1965 با دفاع از کتاب خود با عنوان اسناد سُغدی از کوه مُغ. جلد 2: اسناد و نامههای حقوقی، که در سال 1962 به چاپ رسیده بود، موفق به کسب درجۀ شایستگی علمی شد.
یکی از علایق و زمینههای اصلی تحقیقات لیفشیتس، از زمان دانشجوییش در مؤسسۀ شرقشناسی فرهنگستان علوم در لنینگراد، مطالعه و ترجمۀ مجموعۀ اسناد اقتصادی بهدستآمده از ارگ قدیم نسا بود. لیفشیتس از ابتدای دهۀ 1950 مطالعه و انتشار این متون را در کنار استادان میخائیل میخائیلُویچ دیاکانُف و ایگور میخائیلُویچ دیاکانُف به صورت جدی در پیش گرفت. پس از درگذشت زودهنگامِ میخائیل دیاکانُف، تا حدود یک دهه بعد، ایگور دیاکانُف و ولادیمیر لیفشیتس انتشار این اسناد نویافته را در قالب چند مقاله ادامه دادند. این همکاری در سه دهۀ پایانی قرن بیستم نیز دوام داشت و نهایتاً انتشار کامل تصاویر این اسناد (در پنج جلد) و انتشار متن و ترجمۀ انگلیسی آنها (در سه جلد) در طی بیستوپنج سال ــ از 1976 تا 2001 ــ در لندن صورت پذیرفت.
مجموعهای از اصلاحات و اضافات و تعلیقات لیفشیتس بر اسناد سغدی بهعلاوۀ یادداشتهای تکمیلی وی در کتابی با عنوان کتیبهشناسی سغدی آسیای مرکزی و سِمیرِچیِه در سال 2008 در سنتپترزبورگ به چاپ رسید و در سال 2015، برگردان انگلیسی این کتاب در لندن منتشر شد. علاوه بر این، در سال 2010 کتاب تازهای با عنوان نامشناسی پارتی در سنتپترزبورگ به چاپ رساند.
در میان ایرانشناسان امروز، لیفشیتس یکی از برجستهترین متخصصان کتیبهشناسی ایرانی، بهویژه زبانهای ایرانی میانۀ شرقی، به شمار میرفت و آثار او در زمینۀ کتیبهشناسی پارتی و سغدی از مراجع دستاول و مهم محققین است. به همین سبب بود که اغلب باستانشناسان حوزۀ آسیای مرکزی برای خوانش و تحلیل یافتههای تازۀ کتیبهشناختی، پیش از هر کس، به او رجوع میکردند. همو بود که با نبوغ و دقت بیمثالش بسیاری از این نوشتههای خاموش را پس از قرنها دوباره گویا ساخت و بر آگاهی ما از سدههای فراموششده افزود.
همانگونه که بیش از نُه دهه زندگانی او موهبتی پربار برای ایرانشناسی دانسته میشد، فقدان او بیتردید فاجعهای جبرانناپذیر برای ایرانشناسی خواهد بود. با این حال، باید او را سپاس گفت که آثار ماندگار و شاگردان (اکنون جانشینان) شایستهای از خود به یادگار گذاشت.
مراسم تشییع پیکر زندهیاد استاد لیفشیتس در روز جمعه 16 ژوئن مقابل ساختمان مؤسسۀ نسخههای شرقی فرهنگستان علوم روسیه در سنتپترزبورگ برگزار خواهد شد و پیکر او در گورستان کامارُوو در کنار دیگر مشاهیر و اندیشمندان روسیه به خاک سپرده خواهد شد.
نام و یادش جاودان!
یادداشت کاملتری دربارۀ زندگی و آثار استاد لیفشیتس در شمارۀ آتی مجلۀ گزارش میراث منتشر خواهد شد.
احسان شواربی