از این رو در سال 78 دفتر مذکور به مؤسسه ای غیردولتی اما کمک بگیر دولت (که تمام اموال و دارایی هایش از آن دولت است)، تغییر ماهیت داد. مؤسسه ای که هر ساله در چارچوب اساسنامه مصوب، مطابق اهداف مصرّح وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحت نظر هیأت امنا و بازرس قانونی، گزارش عملکرد و فعالیت های خود را اعلام می کند. البته گزارش واقعی عملکرد این مرکز، هر روزه از طریق وبگاه میراث مکتوب برای دوستداران و علاقه مندان به مباحث متن پژوهی و مطالعات میراثی، نسخه شناسان و فهرست نویسان و ایران شناسان داخل و خارج و نیز از طریق شبکه های اجتماعی جهانی عرضه می شود.
ذکر مجدد فعالیتهای آموزشی و پژوهشی و انتشاراتی این مؤسسه که در سایت مرکز مندرج هست و بر کتابدوستان و وبگردان و سایت جویان پوشیده نیست، چندان لطفی ندارد. این مرکز می تواند یا می توانست تجربه ای برای توسعۀ فعالیت های فرهنگی در راستای تقلیل تصدی گری مدیریت های دولتی باشد. بارها وقتی دیداری با مسئولی دست می دهد، این مثال را یادآور می شوم که چرا- مثلاً فلان شرکت میلیاردها خرج تبلیغات می کند؟ مگر نه این است که کیفیت هر کالا بهترین تبلیغ برای آن کالاست؟ غرضم از این سؤال همواره این بوده که وزارتخانه ها به جای تصدی گری و داشتن ده ها مؤسسه وابسته و تابعه، سزاست که طبق اصول و ضوابطی معین کارها را واسپاری کنند تا از بالاترین ظرفیت های ناشناخته مردمی در مدیریت فرهنگی کشور استفاده شود. طبعاً حمایت از آنها می تواند براساس میزان عملکردشان که آیا طبق برنامه و اهداف بوده یا نه، افزایش یا کاهش یابد. به عبارت دیگر لازم است مؤسسات نظارتی بسیاری تأسیس شود تا برای مسألۀ نظارت هزینه شود، در این صورت است که حمایت ها جهت دار و معنا دار می گردد. طبعاً ناظران باید از متخصصان موضوع مورد بازرسی باشند. اما نتیجه اش این است که حمایت متوجه سازمان های کارآفرینی می شود که بازدهی کیفی عملکردشان زیاد است. مثلاً وزارت ارشاد باید از تولید نشریات تخصصی نقد کتاب حمایت ویژه کند، زیرا وقتی نقد علمی در نشریات تخصصی رونق گیرد، بساط کتابسازی و پخته خواری برچیده می شود. یا وزارت ارشاد باید از ادبیات داستانی، رمان، طنز، متون و کتب مرجع حمایت ویژه کند، معنایش این است که این آثار در اولویت قرار دارند و افراد نخبه جامعه در تولید این آثار درگیرند و باید از آنها حمایت ویژه شود.
اما نکته مهم در کار مدیریت میراث مکتوب این که، در این 20 سال تلاش، آنچه بیش از هر چیز برای حقیر خوشایند و رضایتبخش بوده است، تنها تولید کتاب و نشریه و سایت و نشست و همایش و… نبوده و نیست، بلکه ایجاد زمینه برای استعدادهایی است که سر در لاک خود داشتند، به میراث مکتوب اعتماد کردند و مجال شکوفایی قابلیت ها و توانمندی های خود را یافتند. هرگاه سیمای هر یک از آنها را از نظر می گذرانم – البته بلا تشبیه- یاد این آیه می افتم که«… فوجدک ضالّاً فهدی» یکی به تحصیل در خارج و دیگری به تدریس در داخل مشغول است.
دهها نفر به تصحیح رساله و کتاب مشق علم آموزی کردند و صاحب تألیف و تصنیف شدند. نیز یاد این نکته می افتم که 20 سال پیش هیچ واحدی و رشته ای و درس میان رشته ای در کشور برپا نبود اما اکنون در برخی دانشگاه های ایران واحدهای درسی و نیز رشته ها و دروس میان رشته ای راه اندازی شده است. ……
سزا نیست که من دربارۀ این مؤسسه چیزی بگویم و از آن تعریف و تمجید کنم که مشک آن است که …و نیز خوشتر آن باشد که … «گفته آید در حدیث دیگران». و البته بهتر تر آن است که بگذاریم برای آیندگان که در بارۀ کارهای انجام شده داوری کنند زیرا:
انّ آثارنا تدلّ علینا فانظروا بعدنا الی الآثار
……………………………………………
نظر کاربر: حسین مسرت
چهارشنبه 25 دي 1392 – 15:16
نشر صدها اثر بازمانده از دوران علمی گذشته و دسترسی آسان به گنجینۀ فرهنگی پیشینیان کوچکترین خدمت علمی نشر میراث مکتوب است .امید که پایدار باشد وبا پشت سرگذاشتن بحران کاغذ و گرانی در سالهای گذشته راه روشن خود را ادامه دهد.