میراث مکتوب – ادبیات فارسی از پرظرفیتترین و زیباترین ادبیات عالم و ملتهاست که پیوسته مجذوب نظر جهانیان واقع شده است.
تأثیر و گسترش آن در مناطق گوناگون جهان بهخصوص در شبه قاره هند و پاکستان در ادوار گذشته، گنجینههای بسیار ارزشمندی را در زمینههای مختلف دانش بشری بهویژه در عرصه تاریخ و ادبیات و عرفان به یادگار گذاشته و روابط مستحکمی بین ملتهای ایران و شبه قاره ایجاد کرده است. ارتباط فرهنگی بین مردم این مناطق و خدماتی که بهخصوص نویسندگان و شعرای شبه قاره هند به زبان و ادبیات فارسی کردهاند و پیوستگیهای فرهنگی که وسیله زبان فارسی مرتبط گردیده و گذشتههای فرهنگی و ادبی و عناصر سببساز توسعه آن و چگونگی تحولات در این زمینه و نقش شخصیتهای ارزشمند و صاحب ذوق در این مسیر که زبان فارسی را قویترین وسیله برای تبادل اندیشه و ترویج معارف بشری و فرهنگ اسلامی و عامل مهم تهذیب اذهان مردم به کار گرفتهاند از مباحث مهم و آموزنده در ایجاد همبستگیهای مفید بینالمللی بهشمار میرود بهخصوص در کشورهایی نظیر ممالک شبه قاره که در آن، شخصیتها بیشتر از اجتماع میتوانند مظهر خدمت و پیشرفتهای اساسی باشند.
خدماتی که نویسندگان و شعرای هند و بهطور کلی شبه قاره هند به زبان و ادبیات فارسی کردهاند، کمتر از ایرانیها نیست، بلکه در برخی از موارد گوی سبقت را ربودهاند. هند، شعرای چیرهدست و علما و عرفا و سخنسنجان و ادیبان و سخنرایان و انشاپردازان بزرگی را در دامن خود پرورش داده که با خدمات شایان آنان به زبان فارسی، نام یکی از سه سبک شعر فارسی (سبک هندی) به این دیار اختصاص یافته است. همچنین در بعضی از اعصار، وقتی ستاره ادبیات فارسی درخشیدن گرفت، مثل دوره مغول یا پس از نادرشاه افشار تا استیلای کریمخان زند که دوره هرج و مرج ادبیات و فرهنگ ایران بود، دربار دهلی، مرکز شعرا، ادبا و هنرمندان به شمار میرفت و بیشتر آفریدههای منظوم و منثور آن، علاوه بر اینکه مبین موضوعات علمی، تاریخی، سیاسی، حماسی، اخلاقی، دینی، عرفانی، هنری، وصفی و غیره بوده است، بازتاب مسایل عمده اجتماعی است و بسیاری از آفرینشگران تلاش کردهاند تا مقام والای انسان را در نظر داشته در توسعه دانش عمومی و در تساوی حقوق و اصل برابری و برادری، درس انسانیت عاری از تبعیض و امتیازطلبی، تبلیغ و تعلیم دهند و به شکوفایی و افتخارات بیشتر زبان فارسی بیفزایند.
جواهر لعل نهرو، نخستوزیر هند مستقل، که با تاریخ و فرهنگ ایران آشنایی کامل داشت و شیفته آن بود؛ درباره نخستین سفرش به ایران گفته بود: «دیدن ایران بزرگترین آرزوی من بود» و در باب پیوند مردم ایران و هند اظهار داشته که: «میان تمام اقوام و طوایف قبل از همه و بیشتر از همه، هندیان از فرهنگ ایران متأثرند. سرزمین ایران، روحش به هندوستان آمده و در عمارت تاج محل که نمونه متعالی هنر این سرزمین است، کالبد و جسمی مناسب برای هویتش یافته است».
اکنون نیز در دوره معاصر، شخصیتها و استادان بزرگی که ذکر آنان از حوصله خوانندگان ارجمند این سوگنامه خارج است، تلاش کردهاند که با پاسداری و ترویج این میراث مشترک در جهت آفرینشهای ادبی و تاریخی و توسعه آن که روزگاری زبان دانش و فن و هنر و زبان معیار در تار و پود این دیار بود و چون حلقه وصل، همچنان وحدت و همدلی پدید میآورد و مقام والای بشریت را مورد خطاب قرار میدهد؛ خدمات شایانی انجام دهند. اما افسوس که به تدریج مفاخر بزرگ این رشته، دار فانی را وداع گفتهاند و توجهات و زحمات بسیار میطلبد که نشانهایی از آن دوران طلایی بازآفرینی شود. یکی از آن شخصیتهای برجسته که چند روز پیش دیده به نقاب خاک کشید، دانشمند هنرشناس و ایرانشناس برجسته، پروفسور دکتر عبدالودود اظهر دهلوی بود.
در مراسم بزرگداشت و اولین سالگرد درگذشت بینانگذار انتشارات امیرکبیر، ناشرِ فاضل بیهمتا و شخصیت رنج کشیده جفا دیده عزیزمان، زندهیاد عبدالرحیم جعفری با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و ادب و فعالان صنعت نشر بود که بانوی فرهیخته استاد نوشآفرینِ انصاری و استاد بزرگ دکتر مهدی محقق، مرا از درگذشت این دوست عالمِ عامل مشترکمان باخبر کردند؛ دوست گرانقدری که بارها در انجمن استادان زبان فارسی در شبه قاره هند میزبان ما بودند و من در فاصله بیش از دو دهه که گاهی برای تدریس در دورههای کوتاه مدت آموزش زبان فارسی و یا به دعوت ایشان در مقام ریاست انجمن استادان فارسی دهلی و دبیرکل انجمن استادان فارسی سراسر هند، راهی هند میشدم، از همان بدو ورود، از میزبانیهای برادرانه و دوستانه این استاد فرزانه و کم مانند و دیگر استادان همکارشان بهرهمند میشدم و گاهی، اداره مراسم گشایش گردهمایی مجلس محتشم استادان را در رامپور و دهلی و نواحی دیگر پیشنهاد میدادند و از همه نظر مراقب نظم کارها بودند. دو روزی تمام وقت درصدد برآمدند که مرا در برآورد اشتیاقاتم در مشاهده محیط زندگی و اشتغال «جینی مذهبان و هندوان و سبکها» و آداب و مراسم آنها و دیدار و گفتگو با رهبران آنان که با تعدادی آشنایی دیرینه داشتند، همراهی کنند.
پروفسور اظهر دهلوی از مفاخر فرهنگی و استاد مسلم و نادر دانشگاه جواهر لعل نهرو در دهلی و از مروجان بزرگ زبان و ادب فارسی و پاسداران فخیم فرهنگ مشترک ایران و شبهقاره و دوستی باوفا و حکیمی گرانقدر بودند و از خلق و خوی مردم نجیب هند و مراتب دانایی و افتادگی و وزانت سرشار در گفتار و کردار برخوردار بودند. کارگشایی و همدردی و مهماننوازی و فروتنی و بردباری و زهد و تعبد و اخلاص از ویژگیهای بارز او بود. بیتکلف و بیتوقع میزیست و از هرگونه مداهنه و ریا و تمجیدگویی و تمجیدپسندی و تعارفات به دور بود. آشنای حقیقت بود و از پرگویی و غیبت کردن و خواهشهای مادی و برتریجویی و خودنمایی، بری بود.
وسعت اطلاعات و فضایل و محامد اخلاقی او و عشق و ارادتی که به ایرانیان و فرهنگ زبان آنها داشت، کارنامه درخشانی را در ذهن آشنایانش ترسیم میکرد و مقام و منزلت و حرمت او را بین دانشجویان و دانشوران و همکارانش ملزم میساخت. او حقی سترگ در گسترش زبان فارسی در هند دارد و از شاگردان مبرز استادان عدیمالنظیر دکتر ابراهیم پور داوود، دکتر محمد معین، دکتر صادق کیا، دکتر پرویز ناتل خانلری و دکتر ذیبحالله صفا به شمار میرفت. «راماین» کتاب مقدس هندوان اثر معروف «رتناکر والمیکی» نگاشته بین سالهای ۴۰۰ پیش از میلاد تا ۲۰۰ پس از میلاد را در دو جلد زیرنظر شادروان دکتر حسن مینوچهر به عنوان رساله دکتری، ترجمه، تصحیح و تکمیل کرد و توسط بنیاد فرهنگ ایران در تهران به چاپ رساند. (۱۳۵۰)
«راماین»، کتابی است منظوم مشتمل بر ۲۴۰۰۰ بیت در ۷ باب حاوی آیین نیک، قانون زندگی، افسانه، تاریخ، روایت، اساطیر، مذهب، اخلاق، حماسه و شعر و ادب که به لحاظ قدمت و طرز بیان، در ردیف کتابهای مقدس هندوان قرار گرفته و در آن «رام» به عنوان انسان کامل یا بهترین بشر معرفی شده است.
دکتر اظهر به پاس خدمات ارزندهاش به زبان و ادبیات فارسی و تلاش که برای تجّلی بیشتر این ادبیات داشت و سالهای متمادی به واسطه خصلتهای منحصر به فردی که در ریاست انجمن استادان زبان و ادب فارسی ایفا میکرد و هماوردی نداشت و به قول همکاری، دومی نیز ندارد؛ به دریافت نشان عالی ریاست جمهوری هند(۱۹۸۷) و جایزه غالب دهلوی (۲۰۰۵) و جایزه ادبی سعدی(۲۰۰۹) نائل شد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
گوهر پاک تو از مدحت ما مستغنی است
فکر مشّاطه چه با حسن خدا داد کند
منبع: روزنامه اطلاعات