گلشن اسرار اثری است به نظم و نثر در عرفان که به شیوه خاصی تألیف شده؛ از سویی مجموعهای از حدود ۳۵۰۰ بیت در وزنی خاص (مفاعیلن مفاعیلن فعولن = هزج مسدس محذوف) دارد و از سوی دیگر مقدار قابل توجهی متن منثور درباره مسائل عرفانی و سیر و سلوک در اثنای آن گنجانده شده و گاه آنچه را که ابتدا به نثر توضیح داده، به زبان شعر نقل میکند.
در این قسمت منثور هم حدود یکصد بیت از خود گلبن کازرونی و شاعران مختلف از جمله حافظ، مولوی، سعدی، شیخ محمود شبستری، خاقانی و … آورده شده که تنها یک بیت آن به زبان عربی است.
این کتاب در سه جلد تألیف شده است؛ جلد اول به بیان عقاید طوایف و اصحاب مختلف اختصاص دارد، جلد دوم به شناخت سلوک و شرایط آن میپردازد و جلد سوم در بیان آداب و شرایط ارادت مرید به مراد است.
حدود چهل و هفت حکایت کوتاه و بلند منظوم در این سه جلد وجود دارد. گلشن اسرار علاوه بر اهمیتی که در شناخت تصوف دوره قاجاریه دارد، از لحاظ شناخت تحولات زبانی در آن دوره و همچنین اطلاعات تاریخی و جغرافیایی نیز حائز اهمیت است. کلمات، ترکیبات، اصطلاحات و امثال فراوانی در گلشن اسرار به چشم میخورد که پیشتر در متون فارسی سابقه نداشته و یا حداقل قابل توجه است. برخی از این موارد برساخته خود گلبن است و برخی دیگر به تحولات زبان فارسی ارتباط دارد.
محمدکاظم گلبن در گلشن اسرار یک دوره از مهمترین مسائل عرفانی را مطرح میکند و وسعت مشرب خود را نمودار میسازد. او تقسیمبندیهای مختلفی از فرقههای صوفیه و فیلسوفان مطرح میکند و براساس نظریات آنان به بحث میپردازد که نشاندهنده گستردگی آگاهیهای او در زمینههای مختلف تصوف و حکمت و نموداری است از سفرهای متعدد وی و حضور او در محیط علمی و صوفیانه. وسعت نظر و پرهیز از تعصّب در گلشن اسرار از ویژگیهای بارز آن است. تاریخ تألیف این کتاب مشخص نیست، اما از آنجا که وی در جایی از زلزله سال ۱۲۳۹ ق کازرون یاد میکند و نسخه اساس ما در سال ۱۲۶۰ ق تحریر شده، گلبن باید این کتاب را بین سالهای ۱۲۴۰-۱۲۶۰ ق تألیف کرده باشد.
ملّا محمدکاظم کازرونی متخلص به «گلبن»، شاعر و عارف قرن سیزدهم هجری است. در کازرون به دنیا آمد. در چهارده سالگی از این شهر بیرون رفت و پنجاه و شش سال بعد به آن بازگشت و در طی این مدت بسیاری از شهرهای ایران را دیده و مدت زیادی در کرمان ساکن بوده است؛ به هندوستان، عراق، شام و حجاز نیز مسافرت کرده و «کشکولبهکف» به خدمت بعضی از عارفان رسیده بود. همچنین خود او در گلشن اسرار به گشت و گذار در میان الوار فارس و مسافرت به مسقط، اُرفه و موصل اشاره میکند. البته او در پایان همین کتاب عنوان «حاج» را پیش از نام خود میآورد که نشاندهنده سفر مکه اوست.
گلبن پیش از آنکه در سلک اهل تصوف قرار گیرد، مدتی از جمله مداحان محسوب میشده است. او مدتی نیز نزد میرزا ابوالقاسم سکوت شیرازی به سلوک پرداخته و نسبت به وی ارادت داشته است، همچنانکه در این کتاب بارها با احترام از وی یاد میکند. محمدکاظم گلبن پس از بازگشتن به کازرون در خانۀ پدری معتکف شد و به عبادت و ارشاد مردم پرداخت. سال وفات گلبن کازرونی مشخص نیست اما براساس شیوهای که به هیچ وجه موثق نیست، سال ۱۲۷۰ هجری قمری را به عنوان سال وفاتش تعیین کردهاند.
به هر حال، آخرین تاریخ موجود در دیوان وی مربوط به سال فوت علیقلیخان حاکم کازرون (۱۲۶۶ ق) است و ثابت میکند که وی در این سال در قید حیات بوده است. بنای آرامگاه گلبن در شمال حیاط وسیعی، در محلهای که به نام او به «حاج کاظمی» مشهور بوده، قرار داشته است. در دو طرف این آرامگاه دو اتاق کوچک ساخته بودند که در یکی از آنها ناصردیوان، مبارز نامی کازرون علیه استعمار، که به وی ارادت فراوان داشت، مدفون بوده است. این آرامگاه را در سالهای اخیر ویران کردند.