میراث مکتوب- هرمان لَندولْت، استاد بازنشسته دانشگاه مكگيل كانادا و مصحح كتاب كشفالاسرار است. انديشه اسلامی مد نظر پرفسور لندولت عمدتاً فلسفه و تصوف در نگاه متفكرانی همچون ملاصدرا، سجستانی، ناصرخسرو يا مسائلی در اصطلاحشناسی فنی آثار اینان است. «عطار، تصوف و اسماعیلیه»، «عزیز نسفی و بحث ماهیت و وجود»، «اندیشه و نظر: عبدالرحمان اسفراینی» از جمله مقالاتی است که هرمان لندولت به نگارش آن پرداخته است. با او گفتوگویی انجام شده که گزارش آن را در ادامه میخوانید:
شما بسیار به زبان و ادبیات فارسی مسلط هستید. چطور شد که تصمیم گرفتید زبان فارسی یاد بگیرید؟
من فارسی را در سوئیس و پاریس یاد گرفتم. در سوئیس فیتْزْ مایِر استادم بود که هم اسلامشناس بود و هم ایرانشناس. در پاریس هم استادم مشوق بود که چند کتاب دربارهٔ زبان و ادب فارسی نوشته بود.
بهترين شيوه ترجمه متون به عقيده شما چيست؟ آيا ترجمه كلمه به كلمه میتواند مؤثر واقع شود؟
ترجمه هنر است و آموزش آن را بايد مثل هنرهای ديگر از استاد آموخت و بايد ديد چگونه استاد اين كار را انجام میدهد. اينها ميراث فرهنگی ايرانیهاست و لازم است اين ميراث احيا شود و از بين نرود.
در گذشته بسياری از مستشرقين متون كلاسيك فارسی را ترجمه و تصحيح میكردند. در حال حاضر فعاليت مستشرقين را چگونه ارزيابی میكنيد؟ آيا اين فعاليتها میتواند سبب شناخت نويسندگان و شاعران معاصر ما شود؟
من خيلی به اين مسئله خوشبين نيستم. برای اينكه هميشه آدمها استثنايی از سر اتفاق با كسی آشنا میشوند؛ ولی باقی افراد مراجعه نمیكنند.
شما تحقيقاتی نيز درباره اديان در دست انتشار داريد. در حال حاضر تحقيقاتی كه در موضوع اديان به ويژه در اروپا انجام میشود را چگونه ارزيابی میكنيد؟
در دانشگاههای اروپا درباره موضوع اديان با دقت تحقيق و بحث میشود و كتابهايی در اين زمينه نوشته میشود و اين تحقيقاتی كه درباره اديان صورت میگيرد، بسيار مفيد است.
درباره آثاری بگویید که تأليف كردهايد.
با نُسخ خطی همواره كار داشتهام و آثار علاءالدوله سمنانی و نورالدين اصفهانی و نسخههای خطی از ناصر خسرو به خصوص زادالمسافر ـ كه كار بر روی آن بسيار دشوار است ـ و يك نسخه خطی از كشفالمحجوب ابويعقوب سجستانی كه منحصر به فرد است، يعنی نسخه ديگری از آن وجود ندارد و اميدوارم اصل عربی آن پيدا شود را به فرانسه ترجمه كردهام. رسالهای نيز در مذاهب و اديان از اخوان الصفا در دست ترجمه دارم. این اثر بسيار مهم و جالب است و مشخص نيست كه آيا اين اثر اسماعيلی بوده است يا نه از نظر روحی به آنها نزديك است. در ايران، اين موضوع فرق دارد. چون ميراث فرهنگی مردم است و در حافظه تاريخی مردم ثبت و ضبط میشود.
وضعيت ترجمههايی كه از قرآن در كشورهای اروپايی انجام شده را چگونه ارزيابی میكنيد؟
ترجمههای قرآن به انگليسی نسبتا مفید است. ترجمه آربری خوب است شايد در همه جا بادقت نباشد اما جلوهای شاعرانه در انگليسی نشان میدهد و بهتر از ترجمه كلمه به كلمه است كه مفهوم نيست.
در سالهای گذشته اساتيد زيادی از كشورهای غربی به تصحيح متون فارسی پرداختهاند. از ديدگاه شما برای تصحيح متون فارسی هم اكنون چه روشهايی وجود دارد و بايد چه كرد؟
يادگرفتن روش تصحيح متون هنر است و تصحيح را نمیتوان فقط كپی كرد، بلكه بايد فكر كرد به اين موضوع كه مؤلف چه میخواسته بگويد. بعضی وقتها زمانی كه متنی را به زبان ديگر ترجمه كنيم فورا میبينيم اين متن به اين گونه نيست كه ناسخ گفته است.
فعاليت مؤسسه مطالعات اسماعيليه لندن تا چه اندازه آشنايی مخاطبان را با متون فارسی فراهم كرده است؟
خيلی كم. با وجود اين كه كتابهای زيادی پخش میشود، ولی اكثريت مردم به آن توجه نمیكنند. برای اينكه تفرقه در شهری مثل لندن زياد است و مردم كمتر كتاب میخوانند. با ادبيات كهن فارسی چندان آشنا نيستند فقط آنهايی كه از اول توجه كردهاند كتاب میخوانند. برای مثال اگر ترجمه ديوان «ابنهانی» را به يك فرد عامی و يا حتی فردی آكادميك نشان دهيد اصلاً با آن آشنا نيست. فقط آنهايی كه در اين باره دانشگاه رفتهاند ممكن است كمی متونی مانند منطقالطير را بخوانند ولی متون مشكل را نمیخوانند.
منبع: ایبنا