میراث مکتوب- بهتازگی رمان «بازگشت به پنج رود» نوشته آندری ولوس با ترجمه آبتین گلکار از سوی نشر برج به چاپ رسیده است. این کتاب که به سرگذشت زندگی پدر شعر فارسی یعنی رودکی میپردازد، در روسیه با استقبال گسترده مخاطبان روبهرو شد. نویسنده در این رمان خواسته تا از ورای پرداختن به زندگی شاعری ایرانی، نگاه خود به وضعیت کنونی جهان را نیز در قالب رمان به خواننده عرضه کند. ولوس در نوشتن این رمان به مستندات تاریخی عمدهای دسترسی داشته و به همین دلیل سهم واقعیت تاریخی در کارش قابل توجه است و از طرفی با بهکارگیری عنصر تخیل مایههای روایی رمانش را قوت بخشیده است. «بازگشت به پنج رود» جزو پرفروشترین کتابهای فصل تابستان نشر برج نیز بوده است. در ادامه متن گفتوگوی انجام شده با آبیتن گلکار را میخوانید:
«بازگشت به پنجرود» از رمانهای روسی است که توانست توجه و نگاه خوانندگان و منتقدان زیادی را در روسیه به خود جلب کند. به نظر شما چه عاملی باعث چنین استقبالی در روسیه از رمانی شد که داستان زندگی شاعری ایرانی است؟
فکر میکنم مهمترین عامل این باشد که سرگذشت شاعری شرقی برای نویسنده فقط ابزار و دستمایهای بوده برای بیان افکار و تأملات او درباره اوضاع حال جهان. بسیاری از مسائل مطرحشده در کتاب، در روزگار خود ما هم موضوعیت دارند و همین باعث شده که کتاب، بهرغم فاصله زمانی و مکانی فراوان ماجراهایش با روزگار ما، هم برای خوانندگان روس جذاب و تفکربرانگیز باشد و هم برای ادبیاتدوستان کشورهای دیگر.
آندری ولوس در «بازگشت به پنج رود» چه سودایی در سر دارد و دیگر اینکه چه تصویری از زندگی و زمانه رودکی به ما نشان میدهد و چه بخشهایی از زندگی پدر شعر فارسی در این رمان بازنمایی شدهاست؟
از زندگی رودکی درمجموع اطلاعات زیادی در دست ما نیست. به همین دلیل، بیشتر آنچه در این کتاب درباره زندگی رودکی نقل شده، آفریده خود نویسنده است؛ ولی در عین حال، بهخوبی پیداست که وُلوس تسلط خوبی بر منابع مربوط به آن روزگار دارد و از آنها نیز، به شیوهای هنری و غیرمستند، در نوشتن رمانش بهره برده است. در نتیجه، تصویری که از کل حیات سیاسی و فرهنگی آن زمان بهدست میدهد؛ حتی اگر واقعی نباشد، کاملا باورپذیر است.
«بازگشت به پنج رود» اگرچه ماهیتی رمانگونه دارد؛ اما محور روایی آن سراسر مبتنی بر تخیل خلاقه نویسنده نیست و عمده آن بر مستندات تاریخی بنا شدهاست. به نظر شما این رمان به چه ژانری تعلق دارد؟
من این اثر را رمان تاریخی میدانم؛، همانند بسیاری از نمونههای مشهور این ژانر در ادبیات غربی، که آمیزهای از خیال و واقعیت هستند. نویسنده ضمن آنکه اساس و چارچوب کار خود را بر برخی اطلاعات مستند و واقعیِ تاریخی بنا کرده است، هر جا که صلاح دیده شخصیتهایی خیالی را وارد اثر کرده یا به قهرمانان حرفها و اعمالی نسبت داده که در هیچ سندی موجود نیست، به طوری که در بسیاری از جاها جز با پژوهشی جدی نمیتوان بهقطع مشخص کرد کدام بخشها مستند و کدام بخشها زاییده خیال نویسنده هستند. اصولا هم فکر میکنم کسی که این کتاب را میخواند، نباید در آن بهدنبال شناختن سیمای واقعی رودکی باشد یا مثلا از خیالات نویسنده درباره او به خشم بیاید. کتاب را باید همانند رمانی خیالی خواند که قهرمانش رودکی است.
شما در یکی از نشستها که سال گذشته در خانه کتاب و ادبیات ایران درباره «ظرافتهای ویرایش در متون ترجمهای» برگزار شد به مهمترین مشکل در ترجمه و ویراستاری متون ایرانشناسی اشاره کردید که آن منبعشناسی و دسترسی به منابع بود. خواستم این مسئله را بهنوعی به ترجمه این رمان تعمیم دهم؛ چراکه «بازگشت به پنج رود» نیز متن تازهای است که از منابع کهن استفاده کرده است. درباره چالشهایی که در این ترجمه این اثر داشتید بیشتر توضیح دهید.
بله، آن مشکل دقیقا در ترجمه این اثر نیز خود را نشان میداد. وُلوس در این رمان بارها صحنهها و حکایاتی را از منابع قدیمی تاریخ و ادبیات ایران، مانند «تاریخ بخارا»، «نصیحةالملوک»، «سیاستنامه»، «کلیله و دمنه» نقل کرده است، بدون آنکه ارجاعی داده باشد. یافتن این ارجاعها مشکل بزرگی بود که حتی خود نویسنده هم نتوانست در این زمینه کمک چندانی بکند. بسیار محتمل است ارجاعهایی هم باشند که من موفق به کشفشان نشدهام. حتی پس از یافتن ارجاعها نیز باز گاهی مسئله چگونگی نقل آنها مسئلهساز میشد. این مشکلی است که در ترجمه این رمان به سایر زبانها پیش نمیآید. مسئله اینجاست که نویسنده در حقیقت متنی را از فارسی به روسی ترجمه کرده و در متن رمان گنجانده است. حالا اگر بخواهیم همین بخش را دوباره، بدون توجه به متن فارسی، از روسی برگردانیم کار عجیبی است و اگر هم متن فارسی را عینا بیاوریم، با سبک بقیه متن همخوانی ندارد، ضمن آنکه نویسنده به نقل عینبهعین منابعش نیز پایبندی نداشته و هر جا لازم دیده تغییراتی در آنها داده است. برای همین ناگزیر شدم راهحلی بینابینی انتخاب کنم و ضمن استفاده از واژهها و تعبیرات متن اصلیِ فارسی، گاه تغییراتی هم در آن بدهم تا یکدستیِ سبکیِ متن زیاد به هم نریزد.
مشکل دیگری که در ترجمه با آن روبهرو بودم این بود که نویسنده در بسیاری از جاها از کلمات و اصطلاحات فارسی استفاده کرده است که برای خواننده روس نوعی غرابت را تداعی میکنند، در حالی که همین واژهها در فارسی در زمره واژههای عادی و روزمره به شمار میآیند و اگر معادل ساده آنها در ترجمه به کار میرفت، آن غرابتِ سبکی که در متن اصلی وجود دارد، در ترجمه فارسی از دست میرفت. به همین دلیل، تصمیم گرفتم تقریبا به همان نسبت که نویسنده در متن روسی از واژههای فارسی استفاده کرده، من هم در متن فارسی از برخی واژههای قدیمی و دور از ذهن فارسی استفاده کنم تا غرابت زبانی و سبکیِ متن تا حد امکان حفظ شود.
در آخر بفرمایید چه ترجمههایی در دست کار دارید و آیا به زودی ترجمه دیگری از شما خواهیم خواند؟
بهتازگی ترجمه رمان «دکتر ژیواگو» را شروع کردهام که البته کار وقتگیری است و فکر نمیکنم زودتر از یک سال دیگر به پایان برسد. در کنار آن، ترجمه یک نمایشنامه از بولگاکف و یک کتاب تحقیقی از تورج اتابکی و لانا راوندی فدایی درباره سرگذشت نسل نخست مهاجران و کمونیستهای ایرانی در شوروی نیز در حال اتمام است و امیدوارم بهزودی آنها را تحویل ناشر بدهم.
رمان «بازگشت به پنج رود» نوشته آندری ولوس با ترجمه آبیتن گلکار در 528 صفحه با قیمت 135 هزارتومان توسط نشر برج منتشر شده است.
منبع: ایبنا