به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و بیست و هفتمین نشست این مؤسسه که روز یکشنبه 15 تیرماه 1399 برگزار شد به گرامیداشت چهل و نهمین سالگرد درگذشت دکتر محمد معین اختصاص داشت.
در این جلسه که در صفحۀ اینستاگرام مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب برگزار شد، دکتر علیاشرف صادقی، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، و مهدخت معین، دختر مرحوم دکتر معین و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی، سخن گفتند و مدیریت این نشست نیز به عهدۀ الوند بهاری بود.
در ابتدای این نشست الوند بهاری بخشهایی از یادداشت دکتر صدرالدین الهی دربارۀ کلاسهای دکتر محمد معین را خواند و سپس گفت: پیش از این هر ساله در زادگاه دکتر محمد معین در آستانۀ اشرفیه، مراسم یادبوی برگزار میشد و امسال شاید اولین سالی است که بعد از نزدیک به سه دهه این مراسم برگزار نمیشود. به همین دلیل مؤسسۀ میراث مکتوب امسال به سهم خود، در جلسهای اینستاگرامی به این مناسبت، یاد ایشان را با حضور و سخنان یکی از برجستهترین شاگردان ایشان و دختر ایشان گرامی میدارد.
وی در خصوص آثاری که دربارۀ مرحوم دکتر معین نوشته شده، گفت: «ارجنامۀ محمد معین» از مجموعۀ ارجنامههای مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب سال 1389 منتشر شده است و مثل بقیۀ این دست ارجنامهها چاپش به اتمام رسیده ولی فایل آن از فروشگاه اینترنتی این مؤسسه قابل تهیه است. مقالات خواندنی و بسیار مفیدی به خصوص دربارۀ تحقیقات متنشناختی دکتر معین در این کتاب به چاپ رسیده است. فهرستی از مقالات، ترجمهها و تألیفات ایشان و نیز یادداشتهایی دربارۀ زندگی و ویژگیهای شخصی ایشان هم در این ارجنامه آمده است.
بهاری دربارۀ دیگر اثاری که به دکتر معین پرداختهاند، گفت: «کارنامه دکتر معین» به کوشش دکتر عبدالله نصری را نیز سالها پیش انتشارات امیرکبیر منتشر کرد. از کتابچههایی که انجمن آثار و مفاخر فرهنگی چاپ میکند شمارۀ 92 به دکتر محمد معین اختصاص یافته است. در جلد دهم «پژوهشگران معاصر ایران» آقای هوشنگ اتحاد نیز یکی از افراد معرفی شده آقای دکتر معین است.
وی در ادامه در معرفی دکتر علیاشرف صادقی، یکی از سخنرانان این جلسه، گفت: دکتر صادقی در سالهای پایانی دهه 1330 و آغاز دهۀ 40 در دانشگاه تهران ادبیات فارسی خواندهاند؛ یعنی زمانی که بهترین استادان در تاریخ رشته ادبیات دانشگاه تهران در آنجا حضور داشتند. ایشان با دریافت بورسیۀ شاگرد اولی برای تحصیل در خارج از کشور، تحصیلاتشان را در دانشگاه سوربن پاریس در رشتۀ زبانشناسی عمومی ادامه دادهاند و در این دوره نیز استادانی همچون آندره مارتینه داشتهاند. البته دکتر صادقی به موازات زبانشناسی عمومی در زمینۀ فرهنگ و زبانهای باستانی نیز تحصیل کرده و مطالعاتی داشتهاند.
بهاری ادامه داد: ایشان استاد بازنشستۀ گروه زبانشناسی دانشگاه تهران، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و سرپرست فرهنگ جامع زبان فارسی هستند که تا کنون دو جلد آن منتشر شده است. همچنین مقالات فراوانی از ایشان در زمینههای پژوهشهای لغوی، فرهنگنویسی، مسائل تاریخی زبان فارسی و دستور زبان فارسی به چاپ رسیده است. من دستکم پنج نوشته از دکتر صادقی دربارۀ دکتر معین دیدهام؛ یادداشتی در راهنمای کتاب در سال 1350، مقالهای دربارۀ فرهنگ فارسی، مقالهای دربارۀ برهان قاطع، خاطراتی از دکتر معین در ارجنامه ایشان و مطالبی دربارۀ نامههای مرحوم دکتر معین.
پشتکار بسیار عجیب دکتر معین و دقت بسیار او در تصحیح متون
در ادامه دکتر صادقی به بیان مطالب خود پرداخت و گفت: دکتر معین سالهای 1338 تا 1341 در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران استاد من بود. ایشان چندین ویژگی داشت که در کمتر کسانی دیده میشد. دکتر معین در زمینههایی که مورد علاقهاش بود، یعنی در زمینۀ تصحیح متون، در زمینۀ فرهنگنویسی و سایر مسائل مربوط به ادبیات فارسی، پشتکار بسیار عجیبی داشت.
وی با بیان این که دکتر معین در زمینۀ تصحیح متون بسیار دقیق عمل میکرد، اظهار کرد: یک نمونۀ از تصحیحات ایشان متن چهار مقاله است که پیشتر علامه قزوینی ظاهرا در سال 1927 در لایدن هلند چاپ کرده بود. دکتر معین این متن را دوباره با نسخی مقابله کردند و توضیحاتی برای دانشجویان نوشتند و بعد هم تعلیقات قزوینی را با یادداشتهای استادان دیگر مانند استاد مینوی، نفیسی و دیگران در یک مجلد قطور جمعآوری کردند. این کتاب در حدود سالهای 1336 و 37 چاپ شد و بعدها هم دوباره به چاپ رسید.
دکتر صادقی ادامه داد: نمونه دیگری از تصحیحات دقیق ایشان جوامع الحکایات عوفی است که یک باب آن را در زمان حیات خودشان با مقابله با نسخی که در دست داشتند به چاپ رساندند. دو باب آن را خانم دکتر مهدخت معین بعد از فوت ایشان در سالهای بعد به چاپ رساندند و اگر ایشان زنده میماندند یک تصحیح بسیار معتبر و قابل اتکا از آن به دست میدادند. خانم دکتر امیربانو کریمی هم در مقدمۀ یکی از جلدهای این کتاب گفتهاند که ای کاش خود دکتر معین زنده میماندند و کتاب را به همان شیوۀ خودشان تصحیح میکردند.
عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی ضمن بیان این مطلب که دکتر معین برخی از تحقیقاتش را بسیار عمیق پیش برده است، گفت: رسالۀ دکترای ایشان «مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی» بود که بعدها آن را در دو جلد گسترش دادند که یک جلد آن را خودشان به اسم «مزدیسنا و ادب فارسی» چاپ کردند و جلد دیگر آن بعد از درگذشت ایشان چاپ شد.
آثار لغوی و دستوری دکتر معین
دکتر صادقی با اشاره به جستجوهای بسیار دکتر معین در زمینۀ دستور زبان فارسی گفت: ایشان در این زمینه کار خود را با رسالههای کوچکی همچون علامتهای جمع، اسم مصدر، معرفه و نکره شروع کرده بودند. در سالهای بعد مطالبی، اعم از یادداشتهای خودشان و یادداشتهایی از دیگران که در اختیارشان قرار داده شد، به این رسالهها افزودند. شواهد زیادی هم به این نوشتهها اضافه کردند و نهایتا کتابفروشی ابن سینا آن را در چهار جلد به چاپ رساند. کسانی که در دستور زبان کار میکردند از این نوشتهها استفاده زیادی بردند و ای کاش میماندند و این کار را ادامه میدادند و بخشهای دیگری از دستور زبان فارسی را مورد بررسی و جستجوهای موشکافانۀ خودشان قرار میدادند.
سرپرست فرهنگ جامع زبان فارسی دکتر معین را یک لغوی توصیف کرد و گفت: ایشان وقتی برهان قاطع را چاپ کرد، با استفاده از تحقیقات ایرانشناسان غربی و متون شرقی که به صورت علمی تدوین شده بود، حواشیای بر این کتاب نوشتند که در آن زمان، یعنی از 1330 تا 35، بسیار مغتنم بود. این کتاب در چهار جلد چاپ شد و بعدها نیز در چاپ سال 1342 یادداشتهای دیگری از خودشان و از دیگران به کتاب افزودند که بعضی اغلاط برهان را تصحیح میکرد.
وی در خصوص فرهنگ معین نیز گفت: ایشان از سالها پیش یادداشتهایی از متون و از تحقیقات میدانی جمعآوری کرده بودند و قصد داشتند فرهنگهایی فارسی در سه سطح مفصل، متوسط و مختصر تدوین کنند.
همکاری دکتر صادقی با دکتر معین در مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا
دکتر صادقی با اشاره به همکاری دو سالهاش با دکتر معین در مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا، گفت: سال سوم دانشکده بودم که به من گفتند در مؤسسۀ لغتنامه، که در آن زمان نامش سازمان لغتنامۀ دهخدا بود، همکاری داشته باشم. در آنجا به آقای دکتر شهیدی که معاون لغتنامه بودند گفتند یک حرف را به ایشان بدهید تدوین کند و حرف گاف را که دکتر رضا قاسمی مشغول تدوین آن بودند به من سپردند و حرف سین را به مرحوم دکتر قاسمی دادند.
وی با اشاره به نوع فعالیتهای دکتر معین گفت: من در مؤسسۀ لغتنامه شاهد بودم که ایشان در طبقۀ بالا مشغول تهیه فیشهای فرهنگهای خودشان بودند و به جد میشود گفت که هیچ فرصتی نداشتند که یک دقیقه از وقتشان را برای بحث در مورد مسائل دیگر بگذارند و یا با کسی صحبت و به قول خودمان اختلاط کنند. گاهی که برای بعضی سؤالهای مربوط به لغات و لغتنامه به ایشان رجوع میشد میگفتند این سؤالات را از آقای پروین گنابادی بپرسید؛ چون میخواستند کار خودشان را ادامه دهند.
دکتر صادقی ادامه داد: ایشان موفق شدند در زمان حیات خود چهار جلد فرهنگ متوسط را منتشر کنند که یک جلد اعلام و سه جلد لغت بود. جلد چهارم لغت هم تقریبا در پایان بود که فوت کردند و جلد ششم که نیمۀ دوم اعلام بود توسط مرحوم دکتر شهیدی، با استفاده از منابعی که در دسترس بود، به پایان رسید. متأسفانه مرحوم دکتر معین فرصت نکردند که فرهنگ مفصل و فرهنگ مختصرشان را در اختیار عموم قرار بدهند. ای کاش افرادی پیدا میشدند که لغوی بودند و یادداشتهای ایشان را میگرفتند و مدون میکردند و این کار ایشان را به همان سبکی که بود به سرانجام میرساندند.
جایگاه فرهنگ معین
سرپرست فرهنگ جامع زبان فارسی با اشاره به نیازی که در آن زمان به چنین فرهنگی وجود داشت، اظهار کرد: در آن زمان به غیر از لغتنامۀ دهخدا که نیمه کاره بود و فرهنگ عمید که فرهنگی بود که برای عموم مردم و نه برای ادبا نوشته شده بود، فرهنگ دیگری در دسترس نبود. فرهنگ معین در آن شرایط خیلی کارها را راه میانداخت؛ چه برای دانشجویان ادبیات، چه برای عموم مردم و چه برای برخی استادان.
وی ادامه داد: البته بعدها فرهنگ دیگری به نام فرهنگ سخن منتشر شد که با استفاده از آنچه در زبان امروز فارسی به کار میرود و آنچه در متون فارسی به کار رفته است، تدوین شده بود. فرهنگ سخن فرهنگی امروزی بود و مقداری از لغتهای متون قدیم هم با استفاده از لغتنامه و فرهنگ معین در آن گنجانده شده بود.
دکتر صادقی ضمن بیان این مطلب که فرهنگ دهخدا و فرهنگ معین منعکسکنندۀ مواد لغوی فرهنگهای موجودی بود که بیشتر در هند نوشته شده بود، گفت: متأسفانه هندیها در نگارش فرهنگهای فارسی خیلی به اهل زبان رجوع نمیکردند و با نسخههای مغلوط متون فارسی سر و کار داشتند. به همین دلیل واژههای مصَحّف بسیاری در این فرهنگها آوردهاند و معانیای که استنباط کردهاند خیلی جاها درست نیست. این اشتباهات متأسفانه وارد لغتنامۀ دهخدا و فرهنگهای دیگر، به جز فرهنگ سخن، شده است.
استاد بازنشستۀ گروه زبانشناسی دانشگاه تهران ادامه داد: ای کاش ایشان توانسته بودند کار را به سرانجام برساندند. بعد از ایشان هم دختر دانشمندشان سرکار خانم دکتر مهدخت معین که یادداشتها در اختیارشان است باید در سالهای گذشته این کار را میکردند. حالا هم ما از ایشان تقاضا میکنیم که با دانش ژرفی که در زمینههای مختلف ادبیات دارند و به کمک عدهای از پژوهشگران جوان این کار را آغاز کنند و به انجام برسانند.
وی با اشاره به استقبال دکتر معین برای اصلاح اشتباهات فرهنگ منتشرشده، گفت: در آن زمان مرحوم دکتر معین خواسته بودند کسانی که در فرهنگ متوسط نقایص یا اشتباهاتی میبینند برای ایشان یادداشت بفرستند. افراد زیادی هم یادداشت فرستادند. حتی از بعضی دانشمندان هندی هم یادداشتهایی رسیده بود. خود من هم در پاریس که بودم یادداشتهایی در زمینۀ ریشهشناسی و در مواردی دیگر برای ایشان میفرستادم. بعدها از مرحوم دکتر شهیدی پرسیدم که چرا این یادداشتها را در آخر جلد ششم چاپ نکردید و ایشان گفتند به علت این که دکتر معین فوت کرده بود صلاح ندیدم آنها را چاپ کنیم. البته این یک حرف کاملا غیرعلمی بود.
برخی ویژگیهای شخصیتی و حرفهای دکتر معین
دکتر صادقی در ادامه دربارۀ ویژگیهای شخصیتی و حرفهای دکتر معین گفت: ایشان حتی یک لحظه از وقت خودشان را هدر نمیدادند و بهترین استفاده را از وقت میکردند. حتی در بعضی مجالس که در زمینههای مختلف صحبت میشد یک مرتبه میدیدیم که ایشان کاغذی به دست میگرفتند و یادداشت میکردند. برای مثال یک نفر تعبیری یا لغتی را در معنایی به کار برده بود و ایشان که به نظرش این کاربرد تازه میآمد آن را یادداشت و در کارهای خود از آن استفاده میکرد.
وی ادامه داد: دکتر معین بسیار امانتدار بودند و هر کس یادداشتی برای ایشان میفرستاد به نام آن شخص چاپ میکردند. من به یاد دارم که زمانی از شیراز فردی به نام حبیب آیتاللهی یادداشتهایی برای ایشان فرستاده و ایشان در برهان قاطع چاپ کرده بود. بعدها در پاریس من ایشان را دیدم که آمد معماری خواند و بعدها استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. خود من در زمانی که دانشجو بودم یادداشتهای مختصری درباره برهان قاطع و حواشی آن داشتم که در اختیار ایشان قرار دادم و ایشان آن یادداشتها را در چند بخش در پایان جلد پنجم چاپ کردند و نام من را پای هر بخش گذاشتند.
عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به رایج بودن ضد این ویژگی در بین استادان، گفت: این ویژگی مرحوم دکتر معین در استادان، چه استادان قدیم و چه استادان لاحق، دیده نمیشد. دیدهایم که بعضی دانشجویان تیزهوش بعضی مطالب را به استادان میگویند و بعدا در چاپ کتاب یا متن، این مطلب به اسم خود استاد چاپ شده و اسمی از آن دانشجو برده نشده است.
وی یکی دیگر از ویژگیهای دکتر معین را به یاد داشتن دوستان صمیمی دانست و گفت: مرحوم دکتر محمد مکری که بعد از کودتای 28 مرداد به پاریس رفته و در آنجا ساکن شده بود با دکتر معین دوست بود. دکتر مکری قبلا یک جلد فرهنگ به نام فرهنگ فارسی نوشته بود که چند حرف آن را انتشارات طهوری به چاپ رسانده بود. البته ایشان نامش محمد کیوانپور مکری بود و بعد که به پاریس آمده بود کیوانپور را حذف کرده بود. هر موقع که دکتر معین به پاریس میآمد به آقای مکری تلفن میکرد و ایشان هم به ما خبر میداد و ما به منزل دکتر مکری میرفتیم و ایشان را میدیدم. خاطرم هست که یک بار هم با مرحوم ابوالحسن نجفی، دکتر محمودیان، که بعدها استاد زبانشناسی دانشگاه لوزان شد، دکتر حبیباللهی و دکتر زمردیان به منزل ایشان رفتیم.
فعالیتهای علمی فعلی دکتر صادقی
دکتر صادقی در بخش پایانی سخنانش در پاسخ به پرسشی دربارۀ فعالیتهای علمی خود از اتمام کار دیوان عنصری تا پایان سال خبر داد و گفت: این کار نقایص کوچکی داشت که در حال برطرف کردن آنها هستم. من میخواستم در فرصتی بعضی یادداشتهای ناقص را بر اساس جنگهای موجود در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران تکمیل کنم که خوشبختانه اخیرا تمامی نسخههای خطی این جنگها در اختیار قرار گرفته است.
وی افزود: در حال حاضر همچنین مشغول تکمیل یادداشتهایم دربارۀ پسوندهای تحبیبی نامهای خاص هستم. بخشی از این پژوهش در شمارههای اخیر مجله فرهنگنویسی منتشر شده و چند بخش دیگر از آن باقی مانده است. در این رابطه مشغول بررسی کتب رجالی و حدیثی عربی هستم که نامهای قدیمی ایرانی بسیاری در آنها به کار رفته و منبعی بسیار غنی است که تا به حال چندان مورد توجه نبوده است. من این نامها را استخراج کردهام و یادداشتهای زیادی دارم که نتیجه آنها در مجله فرهنگنویسی ارائه خواهد شد. بد نیست اشاره کنم که مفصلترین مورد پسوند «ویه» است که بیش از هر پسوند دیگری در نامهای تحبیبی فارسی به کار رفته است.
مروری بر آثار چاپ شده پس از درگذشت دکتر محمد معین توسط دکتر مهدخت معین
در ادامۀ این جلسه دکتر مهدخت معین، دختر مرحوم دکتر محمد معین، ضمن سپاس از مدیریت و کارکنان مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب برای برگزاری این جلسه، گفت: امسال پس از سالها که به طور مرتب حوالی 13 تیرماه مراسم سالگرد مرحوم استاد معین در آستانۀ اشرفیه و در محل آرامگاه ایشان برگزار میشد با توجه به محدودیتها مراسم هر ساله برگزار نشد و از مؤسسۀ میراث مکتوب که این برنامه را اجرا کرد سپاسگزاریم.
دکتر مهدخت معین در ادامه به بیان مطالبی دربارۀ آثاری از دکتر معین که پس از درگذشت ایشان منتشر شده است، پرداخت و گفت: مرحوم استاد معین کتاب «مزدیسنا و ادب فارسی» را ابتدا در یک جلد چاپ کرده بودند و بعد اضافاتی بر آن نوشتند که بعدها من آن را چاپ کردم. بعد از آن هم دو جلد مقالات ایشان را جمعآوری و چاپ کردم. آقای الوند بهاری هم مقالات زیادی را گردآوری کرده و در اختیار من قرار دادهاند که انشاالله در آینده توفیق چاپ آنها را داشته باشیم.
وی با اشاره به نگارش «حافظ شیرین سخن» در سال 1318 در دو جلد، گفت: استاد معین فقط جلد اول را چاپ کرده بودند. ایشان بعدا یادداشتهای مفصلی بر جلد اول نوشته بودند. جلد دوم هم در ابتدا در دسترسمان نبود و بعد که به کمک مادرم این بخش را یافتیم به همراه یادداشتها توانستیم حافظ شیرین سخن را در دو جلد چاپ کنیم. البته این کتاب در چاپهای بعدی در یک جلد منتشر شد.
دکتر مهدخت معین افزود: لازم است به این نکته هم اشاره کنم که مادرم خانم مهین پرنیان امیرجاهد برای پیدا کردن کتابها و یادداشتهای پدر خیلی کوشش کردند و در کارهای خانواده و منزل نیز به من کمک زیادی کردند تا بتوانم به کار چاپ این کتابها برسم.
وی با اشاره به چاپ بخش دوم «جوامع الحکایات» پس از فوت مرحوم دکتر معین، گفت: البته من در این زمینه کار خاصی نکردم چون کتاب عینا در زمان خودشان چاپ شده بود، اما از آنجا که انبار انتشارات دانشگاه دچار آتشسوزی شده بود به ایشان اطلاع داده بودند که فرمها سوخته و از بین رفته است، ولی بعدها گفتند که فرمهای چاپ شده را یافتهاند و ما توانستیم آنها را چاپ و منتشر کنیم.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به چاپ و انتشار «چهار مقاله و تعلیقات» در دو نوبت در سالهای 1334 و 1336 توسط خود استاد معین، گفت: از این کتاب که نایاب شده بود من فقط دو جلد را دیدم؛ یکی در کتابخانه خودمان و یکی که متعلق به جناب آقای دکتر شمیسا بود. ایشان بزرگواری کردند و کتاب را که باید اوراق و برای چاپ استفاده میشد در اختیار ما قرار دادند.
وی افزود: یکی دیگر از کتابهای استاد معین که آن را دو یا سه بار چاپ کردیم مجموعۀ دستور در چهار جلد و مشتمل بر مباحث «مفرد و جمع»، «اسم مصدر»، «حاصل مصدر»، «اضافه»، «اسم جنس» و «معرفه و نکره» بود.
دکتر مهدخت معین با بیان این که در حال حاضر «گنجینۀ عرفان» که به شرح اشعار حافظ اختصاص دارد مراحل نهایی چاپ را میگذراند، اظهار کرد: استاد معین گنجینۀ عرفان را در دو جلد نوشته بودند که جلد اول در برگیرندۀ غزلهای منتهی به حرف «الف» تا غزلهای منتهی به حرف «د» است و جلد دوم هم قاعدتا باید از حرف «ر» تا آخر دیوان حافظ را در بر بگیرد، اما آنچه ما یافتهایم تا حرف «ش» است و اطلاعی نداریم که ایشان ادامه شرح غزلیات را تألیف نکردهاند و یا ما پیدا نکردهایم.
وی ادامه داد: آنچه هم مربوط به بخش دوم است به صورت چرکنویس و نامنظم بود و چاپ آن کار خیلی مشکلی است. با این وجود چند سال است که من مشغول این کار هستم و امیدوارم که خطاهای کمی در آمادهسازی و چاپ این کتاب مرتکب شده باشم. در مجموع از میان کتابهایی که نام برده شد زمان خیلی زیادی صرف آمادهسازی و چاپ دو کتاب «چهار مقاله و تعلیقات» و «گنجینۀ عرفان» شد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: با این که استاد معین همزمان با حافظ شیرین سخن، یعنی حوالی سال 1318، در سن 21 یا 22 سالگی، غزلیات حافظ را شرح کردهاند ولی مطالبی بسیار جالب و خواندنی در شرح ایشان وجود دارد و میتوان گفت با همه تحقیقات عالی و ارزشمندی که تا حالا دربارۀ حافظ انجام شده است، باز هم کتاب «گنجینۀ عرفان» همچون کتاب «حافظ شیرین سخن» قابل استفاده است.
دکتر مهدخت معین با ارائۀ توضیحاتی دربارۀ کلیت چاپ آثار مرحوم دکتر محمد معین، گفت: من در روند کار مهارت زیادی در خواندن خط استاد معین پیدا کردم و تقریبا میتوانستم اکثر بخشهایی را که مشکل و ناخوانا بود بخوانم. در این میان فقط موارد بسیار اندکی پیش آمد که نتوانستم و به آنها در حاشیه اشاره کردم. همچنین دوست دارم دربارۀ همه کتابهایی که چاپ کردهام سخن مرحوم دکتر بهرام فرهوشی را در آغاز مزدیسنا یاد کنم که نوشته بودند: «دریغا کتاب هنگامی نشر مییابد که مؤلف گرانقدر آن روی در نقاب خاک کشیده است. شاید اگر خود او چنین نابهنگام به سرای جاودان نمیشتافت این کتاب رنگی دیگر میگرفت». مسلما همین طور است؛ آقای دکتر صادقی هم اشاره فرمودند؛ ولی من فکر میکردم وظیفه دارم این کار را انجام دهم.
وی با اشاره به نمونهای مشابه، گفت: یکی از ریاضدیدانان بسیار معروف اروپا مطالب بسیاری را کشف کرده و نوشته، اما آنها را چاپ نکرده بود. گویا یکی از شاگردانش اخیرا موفق شده همه نوشتههای او را به صورت اینترنتی ارائه کند. با این اقدام دیگران میتوانند هر کدام بخشی را تدوین و چاپ کنند و یا از آنها استفاده کنند و یا در معرض استفاده دیگران قرار بدهند. من فکر میکنم اشخاصی مثل استاد معین نیز هر چه نوشتهاند باید در اختیار دیگران قرار بگیرد. الان یادداشتهای ایشان برای فرهنگ مشروح موجود است ولی متأسفانه ما توفیق چاپ آن را نداشتهایم و امیدوارم در آینده به نحوی توفیق انتشار این یادداشتها فراهم شود.
گلایه از ناشرانِ متعرض به مالکیت معنوی آثار مرحوم دکر معین
دکتر مهدخت معین در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به قانون مالکیت معنوی مؤلفان پس از درگذشت آنان، گفت: متأسفانه در حالی که طبق قانون پیش از این تا 30 سال بعد از فوت مؤلف بازماندگان او امتیاز انحصاری چاپ آثارش را در اختیار دارند اما خیلیها در مورد اثار دکتر معین این قانون را رعایت نکردند. بعدا هم که قانون تغییر کرد و 30 سال به 50 سال تغییر داده شد، باز هم ادامه دادند. من مکرر به وزرات ارشاد مراجعه کردم و مسئولان قول همکاری دادند و به ناشران هم اخطار دادند ولی به هر حال آنها کارشان را ادامه دادند.
وی ادامه داد: در قانون مربوطه دو ماده وجود دارد یکی این که اثر نباید مشابه اثر اصلی باشد و من استنباطم این است که منظور از مشابه نبودن این است که باید عین اثر اصلی باشد. قبلا کتابهای رمان، مثل کتابهای صادق چوبک یا کتابهایی که مشمول این 30 سال قرار گرفته بود چاپ میشد، ولی این که یک فرهنگ شش جلدی را تغییر بدهند و تبدیل به یک جلد یا دو جلد یا سه جلد یا چهار یا پنج جلد کنند و در قطعهای مختلف چاپ و منتشر کنند به نظرم اصلا درست نیست و هیچ کس حق ندارد چنین کاری را بدون اجازه بازماندگان مؤلف انجام بدهد؛ ولی این کار انجام شد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: دومین ماده این بود که حقوق معنوی مؤلف زمان و مکان ندارد و همیشه باید حفظ شود؛ از جمله نام مؤلف. در این شرایط وقتی اغلاط و اشتباهات زیاد وارد یک اثر میشود به تبع به نام مؤلف هم لطمه میخورد و من متأسفم از این مسئله که دربارۀ اثر استاد معین اتفاق افتاده است. در کشورهای دیگر رسم این است که این کار را اطلاع میدهند و شاید من میتوانستم جلوی خیلی از اشتباهات را بگیرم. البته می دانم که خوشبختانه هیچ کدام از ناشران درجه اول اقدام به این کار نکردند و چاپ آثار دکتر معین به این صورت نقطه ضعف مهمی در پروندۀ ناشران به شمار میرود. حتی در یک مورد ناشری ادعا کرده بود که من با آنها همکاری کردهام. من از این همه ناجوانمردی متأسفم.
وی افزود: یک مطلب هم در این مورد وجود دارد که صورت طنز پیدا کرده است. قبل از اتمام 30 سال بعد از فوت استاد از کسی که دست اندر کار چاپ و نوشتن بود پرسیدند چه کار میکنی؟ گفت فرهنگ معین مینویسم. بعدها معلوم شد که ایشان فرهنگ شش جلدی معین را به صورت یک جلدی خلاصه میکرده که بعد از 30 سال به صورت یک جلدی چاپ کند.
خانه موزۀ دکتر معین
دکتر مهدخت معین در بخش دیگری از سخنان خود به تبدیل منزل دکتر معین به خانه موزه اشاره کرد و گفت: مادرم خیلی مایل بودند خانه را در اختیار نهادی قرار بدهند که حفظ شود و سالها این را در ذهن داشتند بود تا این که در سال 1380 شهرداری مراسم بزرگداشتی برگزار کرد و در آنجا اعلام کردند که هم خانه استاد معین و هم خانه استاد محمدعلی امیرجاهد (یعنی پدربزرگ من) را که هر دو در جوار هم بودند، میخواهیم تبدیل به خانه موزه کنیم.
وی ادامه داد: با موافقت مادرم خانه تخلیه شد و در اختیار شهرداری قرار گرفت و پس از انجام تعمیرات به صورتی زیبا درآمد. در حال حاضر در منزل استاد امیرجاهد کارگاهها و کلاسهای موسیقی دایر است و در منزل استاد معین نشستهای ادبی و جلسات تفسیر حافظ و مولوی برگزار میشود. من پیشنهاد میکنم علاقهمندان به ادب و هنر از این خانه موزهها، که بازدید از آنها برای عموم آزاد است، در منطقۀ پیروزی و انتهای خیابان بایزید بسطامی، دیدن کنند. دسترسی به این منطقه از طریق اتوبان امام علی امکانپذیر است.
دکتر مهدخت معین در پایان با بیان این که استاد معین در 24 ساعت 18 ساعت کار میکردند، با ذکر خاطرهای از دکتر معین در حین ترجمۀ کتاب «ایران از آغاز تا اسلام» پروفسور رومن گریشمن از انگلیسی و فرانسه و گفت: ایشان فرانسه و انگلیسی و عربی را خیلی خوب میدانستند و از هر سه این زبانها هم ترجمه دارند، هم سخنرانیهایی به هر سه زبان ارائه میدادند و هم مقالاتی به این زبانها نوشتهاند. علاوه بر اینها ترجمههایی نیز از زبان پهلوی انجام دادند.