به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و بیست و سومین نشست از سلسله نشستهای علمی این مؤسسه با موضوع «نسخ خطی فارسی در هند با نگاهی به نسخ تصحیح نشده» روز یکشنبه 17 خردادماه 1399 به صورت مجازی در صفحۀ اینستاگرام مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب برگزار شد.
در این نشست پروفسور سیدحسن عباس، رئیس گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هندویی بنارس و رئیس سابق کتابخانۀ رضا رامپور با موضوع «تصحیح متون فارسی در هند (با نگاهی به آثار آزاد بلگرامی) و لزوم مشارکت علمی با نهادهای ایرانی»، دکتر احسانالله شکراللهی، رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند، با موضوع «میراث فارسی در هند و بایستههای پژوهشی»، دکتر سیدنقی عباس (کیفی)، پژوهشگر ملی بورسیه تاگور و کارشناس نسخ خطی در موزۀ ملی هند، با موضوع «وضع شاعران و شعر فارسی در هند، فهرستها و تذکرهها، و ضرورت همکاری هند با ایران و میراث مکتوب» و خانم دکتر سمیه شکری، پژوهشگر و مدرس، سخن گفتند.
خانم دکتر شکری، به عنوان کارشناس این نشست، در ابتدا در معرفی پروفسور سیدحسن عباس، گفت: پروفسور عباس در سال 1339 شمسی در ایالت بیهار هند متولد شدند. زبان اصلیشان اردو است و تا مقطع فوق لیسانس در رشتۀ اردو تحصیل کردند. ایشان پس از آن در ایران مقاطع فوق لیسانس و دکترای زبان و ادبیات فارسی را گذارندند و از آن زمان تاکنون بیوقفه به تحقیق در زبان فارسی پرداختهاند. پروفسور عباس یکی از چهرههایی هستند که زبان فارسی چه امروز و چه در آینده به ایشان افتخار خواهد کرد.
وی ادامه داد: موضوع رسالۀ دکتری پروفسور، «احوال و آثار آزاد بلگرامی» بوده و مرحوم ایرج افشار در مقدمهای که در سال 1373 بر این کتاب نوشتهاند از وسعت تحقیقات و مطالعات آقای عباس در زمینۀ آثار زبان فارسی تألیف در قلمرو هندوستان و دقت پژوهش وی تمجید کرده و رساله دکتری ایشان را از نمونههای خوب تحقیق و تجسس در ادبیات فارسیپردازان هندوستان دانستهاند و با اشاره به این که ایرانیان اطلاعات وسیعی در این زمینه ندارند، گفته است: آنچه خاورشناسان در این زمینه نوشتهاند همگی کهنگی پذیرفته است و طبعا مطالعات جدید افقهای جدیدی بر روی ما میگشاید و کتاب آقای عباس دربارۀ آزاد از ستونهای استوار تحقیق میباشد و یکی از برجستهترین ادیبان و سخنشناسان در هند با این کتاب به طور مشخص و کامل شناسانده شده است.
این محقق و پژوهشگر با اشاره به انجام پژوهشها و فعالیتهای علمی متعدد توسط پروفسور عباس در طول بیش از 25 سالی که از پیام گذشته، گفت: ایشان تاکنون جایزۀ سعدی را از ایران و جایزۀ غالب دهلوی را در هند دریافت کردهاند و جدیدترین کار ایشان که به زودی از سوی مؤسسۀ میراث مکتوب چاپ میشود کلیات دیوان فارسی آزاد بلگرامی است. از دیگر آثار و فعالیتهای علمی او در زمینۀ تصحیح متون و نقد ادبی میتوان به «دو رساله در نقدِ ادبی»، «مثنوی نالۀ شبگیر»، «تذکرۀ شعرای رامپور»، رساله «احقاق حق» و «جواب شافی» از وارستۀ سیالکوتی، رساله «هدایة السلطانیه» از یوسف بلگرامی، رساله «شرح بیت امیر خسرو» از جامی و مقالات علمی پژوهشی متعدد اشاره کرد.
جایگاه آزاد بلگرامی
در ادامه پروفسور سیدحسن عباس به بیان سخنان خود پرداخت و در ابتدا با درود به روح استاد ایرج افشار، گفت: ایشان برای من هم راهنما و هم استاد بودند و من را به طرف نسخههای خطی و ترجمه آثار ایرانشناسان بزرگ هند، مانند پروفسور نذیر احمد، پروفسور امیرحسن عابدی و اساتید دیگر که در هند زندگی و برای فارسی کار و کوشش میکردند، سوق داد.
رئیس گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هندویی بنارس ادامه داد: کتاب من دربارۀ آزاد بلگرامی در واقع رساله من در دانشگاه تهران بود که با توصیۀ استاد جعفر شهیدی توسط بنیاد موقوفات افشار منتشر شد. در حال حاضر قصد دارم این کتاب را با یافتههای دیگری که از آن زمان تاکنون داشتهام تکمیل و دوباره چاپ کنم.
وی گفت: آزاد بلگرامی بزرگترین شاعر دو زبانه بود که تا به حال، نه به اردو و نه به فارسی، کتابی دربارۀ او منتشر نشده است. او اشعار زیادی دارد که هنوز چاپ نشده است. من یک مجموعه از مقالات اساتید و پژوهشگران هند، از علامه شبلی تا به حال را که به اردو دربارۀ آزاد نوشتهاند جمع کردهام که توسط دانشجویی از دانشگاه جواهر لعل نهرو به زبان اردو ترجمه شده و آن هم انشاالله برای اردوزبانان چاپ خواهد شد.
این دوست من آقای عارف نوشاهی بود که به من پیشنهاد کرد روی آزاد بلگرامی کار کنم و گفت آزاد کسی است که باید به ایرانیان شناسنده و کتابهای او باید چاپ شود. تا آن زمان بیش از دو سه کتاب از او چاپ نشده بود و حالا دو سه کتاب دیگر او هم چاپ شده اما هنوز آثار او کامل به چاپ نرسیده است.
پروفسور عباس در خصوص مقام و جایگاه آزاد بلگرامی گفت: یکی از شاگردان هندو مذهب میرغلامعلی آزاد بلگرامی، با نام لچهمی نراین شفیق اورنگ آبادی که بسیار لایق و فایق بوده در تمام آثار خود از استادش بسیار با احترام سخن گفته است و در یکی از کتابهایش ابیاتی در وصف استاد خود دارد که با عبارت «لامکان است مقام آزاد» شروع میشود. خود آزاد هم میگوید «در عرب دیوان ما هم شورها افکنده است / گرم دارد بزمها را شعله الحان ما». آزاد بلگرامی یک نابغه بود که در نعتگویی و در قصیدهگویی به عربی و فارسی سرودههای فراوانی دارد که اگر گردآوری شود یک کتاب ارزشمند خواهد بود؛ ولی متأسفانه بیش از چند قصیده از نعت و منقبت پیغمبر (ص) چیز دیگری از او به دست نیامده است.
رئیس سابق کتابخانۀ رضا رامپور دربارۀ دیوان فارسی آزاد بلگرامی گفت: این دیوان دربردارندۀ حدودا 9 تا 10 هزار بیت غزل، مثنوی، نعت، قصیده و قطعات ماده تاریخ است. آزاد یکی از اساتید ماده تاریخ گویی بوده و ماده تاریخهای فراوانی در عربی و فارسی دارد و میتوان گفت در ماده تاریخگویی حریف نداشت.
گنجینۀ نسخ خطی هند و موانع بهرهبرداری از آنها
در ادامه خانم دکتر شکری با اشاره به ناشناخته ماندن آزاد بلگرامی در ایران، گفت: متأسفانه آثاری که در هند به چاپ میرسد به دست ایرانیان نمیرسد و از این طرف هم آثاری که در ایران چاپ میشود در هند پخش نمیشود. هر چند ممکن است فایل پی دی اف در اختیار علاقهمندان قرار بگیرد اما نسخه چاپی به دستشان نمیرسد و پرینت فایلهای پی دی اف هم هزینهبر است. پیشتر شما فرموده بودید که یکی از مشکلاتی که دانشگاههای دارای کرسی زبان فارسی در هند دارند این است که سرفصلهای درسی آنها از 50 سال پیش تا کنون تغییری نکرده است و علت آن هم این است که کتابهای جدید به دست آنها نمیرسد.
وی گروه زبان فارسی دانشگاه کشمیر را با بیش از 200 دانشجو یکی از گروههای فعال زبان فارسی شبهقاره توصیف کرد و گفت: حتی در این منطقه نیز که از نظر فرهنگی و ظاهری به ایران نزدیکتر است و مردم بسیار به فرهنگ ایرانی مشتاق هستند، دسترسی به کتب فارسی دشوار است.
وی گفت: وقتی کرسیهای زبان فارسی در هند دارند فعالیت میکنند حداقل کار این است که ما بتوانیم منابع را برای آن ها فراهم کنیم. شاید لازم است مجموعهای در این زمینه فعالیت جدی داشته باشد. چنین مرکزی میتواند ضمن ایجاد روابط میان مراکز علمی و کتابخانههای دو کشور، جریان تبادل اطلاعات و علم جدید و انتشارات جدید را تسهیل کرده، از پژوهشگران حمایت کند و مانع دوبارهکاریهای احتمالی شود و در مجموع کلید بسیاری از مشکلات میتواند باشد.
این محقق و پژوهشگر در ادامه خطاب به پروفسور عباس گفت: من اطلاع دارم که شما 30 کتاب نوشتهاید که هنوز چاپ نشده و در مسیر انتشار باقی مانده است و اگر این کتابها چاپ شود دنیا و مخصوصا ایرانیان که باید قدردان باشند، با فعالیتهای شما بیشتر آشنا میشوند. ما مشتاقیم خیلی سریعتر آثار بیشتری را از شما بخوانیم.
وی با اشاره به وجود نسخههای خطی فارسی فراوان در هند و ضمن بیان این که شمار آنها به بیش از یک میلیون میرسد، ادامه داد: اگر اشتباه نکنم زبان فارسی هفتصد سال زبان رسمی هند بوده، اما جالب و جذاب است که کشوری که الان افراد زیادی در آن به فارسی صحبت نمیکنند گنجینهای از این زبان و فرهنگ فارسی را در خود جای داده که هر کدام آن میتواند برای ما باب جدیدی را باز کند.
وضعیت تصحیح نسخ خطی در هند
پروفسور عباس نیز در خصوص تعداد نسخههای فارسی در هند گفت: ما اطلاع دقیقی از تعداد این نسخهها نداریم چون فرامین، اسناد و دست نوشتههای فراوانی در موزهها و یا در کتابخانهها نگهداری میشود که همچون بسیاری از نسخهها هنوز فهرست نشدهاند و ما نمیدانیم که تعداد آنها چقدر است.
وی در مورد وضعیت تصحیح نسخ خطی در هند گفت: در حال حاضر دانشجویان دوره پیش دکترا یا دکترا به تصحیح گرایش دارند اما کار تصحیح فقط گرفتن کتاب و نسخه و نقلنویسی آن نیست، بلکه مستلزم شناختن خط، خواندن خط، شناختن کاغذ و مواردی دیگر است. این دست امور هم نیازمند تدریس در دانشگاههاست. نکته دیگر آن است که از آنجا که این کار در هند از نظر اقتصادی دستاوردی ندارد، افراد با شوق و ذوق به سمت این کار نمیآیند. علاوه بر این تصحیح کار زمانبری است اما یک دانشجو فرصت محدود دو یا سه سالهای دارد و معمولا بیش از این زمان وقت صرف یافتن نسخهها و نکتهها نمیکند. این را نیز در نظر بگیرید که ممکن است یک نسخه از یک کتاب در دهلی، یکی در لاهور، یکی در تهران و یکی در لندن باشد و نتیجتا کار پرزحمتتر خواهد شد. بنابراین باید مرکزی وجود داشته باشد که این کار تسهیل کند.
پروفسور عباس ادامه داد: در عین حال در گذشته آقای سعید نفیسی و آقای دکتر معین به هند آمدند و میکروفیلم هزارن نسخه را جمعآوری کردند و به دانشگاه تهران بردند. اما هنوز کار چندانی بر روی آن میکروفیلمها نشده است. اما در هر صورت مرکزی باید باشد که از پاریس، برلین، لندن و هند و پاکستان و جاهای دیگر این نسخهها را گردآوری کند تا در مرحلۀ بعد دانشجویان و پژوهشگران بتوانند در روند سهلتری به پژوهش روی نسخهها بپردازند.
عدم همکاری مناسب مراکز و کتابخانههای هند با پژوهشگران ایرانی
وی دربارۀ این پرسش که علت عدم همکاری مناسب مراکز و کتابخانههای هند با پژوهشگران ایرانی چیست، گفت: علت این که دانشجویان و پژوهشگران همواره با این مشکل مواجه میشوند این است که هر کتابخانه قانونی برای خود دارد اما اگر کسی پیگیری کند این موانع برطرف میشود. البته این موانع همه جا وجود دارد اما پژوهشگران میتوانند با مکاتبه با آن مراکز و از طریق تبادل کتاب و یا عکس نسخ خطی که در اختیار دارند، که منجر به غنی شدن هر دو طرف این تبادل میشود، این موانع را برطرف کنند. اصولا کتابخانه به دنبال این است که کتابها و نسخهها را افزایش دهد تا مراجعان بیشتری داشته باشد.
رئیس گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه هندویی بنارس گفت: یکی از مشکلاتی که حتی در ایران هم دیده میشود این است که بعضی از مسئولان بخش نسخههای خطی افرادی هستند که هیچ علاقهای به مخزن یا بخش خود ندارند. بنابراین وقتی که برای دریافت نسخه میروید و تلاش میکنید درد شما را نمیفهمد و درک نمیکند که شما، که چه بسا از شهر دیگری برای این کار مراجعه کرده باشید، چقدر به آن نسخه نیاز دارید و ممکن است شما را روزها به بهانهها مختلف معطل کنند.
پروفسور عباس در بخشی از این نشست با مرور خاطراتش در ایران از دکتر احمد تفضلی، خانم دکتر ژاله آموزگار، دکتر سادات حسن ناصری، دکتر اسماعیل حاکمی، دکتر جلیل تجلیل، دکتر مظاهر مصفا، دکتر جعفر شهیدی و دکتر غلامرضا ستوده و دکتر شفیعی کدکنی به عنوان استادان خود و یا اساتیدی که در زمان حضورش در ایران در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران به تدریس اشتغال داشتند نام برد.
این پژوهشگر هندی زبان و ادبیات فارسی در ادامۀ سخنان خود به یکی دیگر از آثار آزاد بلگرامی پرداخت و گفت: آزاد کتابی به عربی به نام «سبحة المرجان فی آثار هندوستان» دارد که کتاب بسیار جالبی است. این کتاب در چهار فصل تدوین شده است. موضوع فصل اول آن اشاراتی است که در روایات و احادیث به هندوستان شده است که گردآوری چنین مطالبی کار دشواری بوده است. فصل دوم آن نیز به سوانح و احوال علما و روحانیون هند اختصاص دارد و برای اولین بار در هند در یک کتاب چنین مطالبی آمده است. فصل سوم نیز به صنایع بدیعی و استعاره و مجاز اختصاص دارد. فصل چهارم این کتاب هم دربارۀ حالات عشق و صفات معشوق است. او در این بخش سیمای معشوق در فرهنگ عرب و فرهنگ ایران را با سیمای معشوق در هند مقایسه کرده است.
وی ادامه داد: آزاد مطالبش را در دو فصل آخر اکثرا از سرزمین هند و از سانسکریت گرفته و به عربی ترجمه کرده و شواهدی هم از عربی و شاعران عرب آورده است و به عنوان سوغات به سرزمینهای عربی فرستاده است. بعدا شاگردان آزاد بلگرامی، یعنی شفیق اورنگآبادی و میرعبدالقادر مهربان اورنگآبادی، از استاد خود خواستند که این دو بخش را برای ایرانیها به فارسی ترجمه کند و او این کار را کرد و شواهدی که در این ترجمه آورده تماما از شاعران فارسیگوی ایران و هند است؛ که این کار هم خیلی مشکل است. بعضی وقتها هم که مثال نبوده خود آزاد شعر گفته است.
رئیس سابق کتابخانۀ رضا رامپور افزود: این ترجمه خود کتاب مستقلی به نام «غزلان الهند» نام گرفته که توسط آقای سیروس شمیسا تصحیح و منتشر شده است. البته ایشان در چاپ کتاب عنوان آن را «غزالان الهند» گفته که اشتباه است؛ چرا که عنوان این کتاب خود ماده تاریخ است و دلالت بر سال تألیف یعنی 1178ق دارد و اگر «الف» به آن اضافه شود بر سال 1179 دلالت دارد.
فعالیتهای مرکز تحقیقات زبان فارسی هند
در ادامه دکتر احسانالله شکراللهی، رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند، سخن گفت و ضمن سپاس از مدیریت مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب برای برگزاری این نشست مجازی، به تشریح فعالیتهای مرکز تحت مدیریت خود پرداخت و گفت: مرکز تحقیقات زبان فارسی هند که 40 سال پیش شکل گرفته تاکنون کارهای ارزندهای انجام شده است. طی سه دهۀ نخست فعالیت این مرکز فهرست نسخههای خطی تعدادی از کتابخانههای هند فراهم و تعدادی از پژوهشهای انجام شده در ارتباط با متون فارسی پشتیبانی و منتشر شد. علاوه بر اینها یکی از کارهای ارزشمند صورت گرفته انتشار یک مجلۀ تخصصی در حوزۀ تاریخ ادبیات و زبان فارسی به نام «قند پارسی» است که شاید از ماندگارترین کارهای مرکز باشد. یکی دیگر از فعالیتهای مرکز برپایی جلسات ادبی است که از زمان جناب ابطحی آغاز شد و به طور خاص از زمان دکتر قزوه رونق گرفت. این جلسات ماهانه به پیشنهاد یکی از استادان مدعو از دانشگاه دهلی به نام «انجمن ادبی بیدل» خوانده شد. انتشار فرهنگ چهار زبانۀ آریان (فارسی، هندی انگلیسی، اردو) را نیز میتوان یکی دیگر از عمدهترین فعالیتهای مکز تحقیقات زبان فارسی هند به شمار آورد.
وی با اشاره به وجود فراز و نشیبهایی در فعالیتهای این مرکز، گفت: زمانی با توجه به وجود منابع مالی و پشتیبانی بودجهای امکان کارهای فراوان وجود داشته است. در شرایطی که دانشآموختگان زبان فارسی در هند با مشکل اشتغال مواجه هستند، مرکز تحقیقات زبان فارسی یکی از جاهایی بود که در مقاطعی توانست از فارسیآموزان پشتیبانی کند و در نتیجه آنها هم سر شوق میآمدند که فارسی را بهتر بیاموزند و دنبال نسخهها باشند و متنهای فاخر و ارزندهای را چاپ کنند.
وضعیت زبان و نسخ خطی فارسی در هند
شکراللهی در پاسخ به پرسشی از وضعیت آموزش زبان فارسی و تصحیح نسخ خطی فارسی در دانشگاههای هند، گفت: علیرغم این که موج پرداختن به زبان فارسی تا حدی در هند فروکش کرده اما همچنان دانشگاههایی هستند که زبان فارسی را تدریس میکنند. میتوان گفت حدود 40 دانشگاه در مقاطع فوق لیسانس، پیش دکتری و دکتری کرسی زبان فارسی دارند و شاید 120 دانشگاه هم کالج آموزش زبان فارسی را در حد لیسانس دارند. علاوه بر اینها احتمالا حدود 70 تا 80 مدرسه علمی نیز وجود دارد که در کنار آموزش علوم اسلامی، زبان فارسی را هم تدریس میکنند.
وی با بیان این مطلب که اصولا اسلام را در شبه قاره با زبان فارسی میشناسند، اظهار کرد: یکی از عزیزان تعبیر بسیار زیبایی داشت به این مضمون که اسلام وقتی به سمت شرق حرکت کرد تا ایران را سوار با اسب عربی فتح کرد اما از ایران به بعد از اسب عربی پیاده و سوار بر اسب فارسی شد. تقریبا میتوان گفت که تمام شبه قاره اسلام را از رهگذر زبان فارسی به دست آوردند و بسیاری از متون پدید آمده در زبان فارسی در هند به مباحث فقهی و سایر علوم دینی به ویژه مباحث مربوط به تصوف و عرفان مربوط میشود. بسیاری از متونی که در زبان فارسی در زمینۀ عرفان پدید آمده در هند استنساخ شده چون برای بسیاری از هندیان نگاه صوفیانه و عارفانه به دین اسلام جذابتر و با آموزههای دینی هندو و سیک و سایر نحلههای هندی همخوانتر بوده است.
شکراللهی شبهقارۀ هند را گستردهترین سرزمینی که در آن زبان فارسی رایج بوده خواند و گفت: شبه قاره منطقۀ بسیار وسیعی است که تقریبا در اکثر نقاط آن زبان فارسی حضور و نفوذ داشته است. فارسی علاوه بر این که زبان رسمی دولت هندوستان بود زبان اهل فکر و فرهنگ و فرزانگان نیز بود و آثار مکتوب توسط این قشر است که پدید میآید. در واقع اگر هم مردم عادی به زبان دیگری سخن میگفتهاند اما اهل قلم به زبان فارسی تسلط داشتهاند. همان طور که در ایران قبل از قرن چهارم بیشتر آثار به زبان عربی پدید آمد.
رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند افزود: از آنجا که بزرگترین عرصۀ جولان زبان فارسی هندوستان بوده به همین نسبت هم بیشترین نسخههای خطی فارسی در این منطقه وجود دارد. هر چند این ارزیابی نسبی است و هنوز هیچ شمارش دقیقی انجام نشده است. اما در این حد میتوان گفت که بخش عمدهای از نسخ خطی موجود در هند، که مجموع آن را یک تا 5 میلیون نسخه ارزیابی کردهاند، به زبان فارسی است.
وی با اشاره به تلاش مرحوم احمد منزوی برای فهرستنویسی نسخ فارسی هند گفت: مرحوم منزوی به هند آمد و قصد داشت همان کاری را که در پاکستان انجام داده بود در هند هم انجام دهد اما ویزای ایشان تمدید نشد و این طرح نیمه کاره ماند و هنوز بخشی از فیشهای ایشان در بایگانی مرکز نگهداری میشود.
خط نسخ فارسی هند
دکتر شکراللهی در ادامه در پاسخ به پرسشی در مورد خطوط به کار رفته در نسخ فارسی هند و مسائل مربوط به خط در تصحیح نسخ هند گفت: نسخ هند از نظر خط متنوعاند، در نگارش بعضی از آنها خط تحریری به کار رفته است اما خط عمدۀ نسخههای متأخر نزدیک به شکسته است. خط شکسته در هرات پدید آمد و هرات هم بیشترین ارتباط فرهنگی را با شبه قاره داشته و به همین دلیل این خط خیلی زود در فضای فرهنگی شبه قاره نفوذ کرد و بسیاری از کاتبان نسخهها را با این خط نوشتند و امروزه کسانی که به سمت پژوهش متن میروند در خواندن خط شکسته با مشکل مواجه هستند.
رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند ادامه داد: بعد از رسمیت یافتن زبان اردو، خط آن هم، که به همان شیوۀ نستعلیق نوشته میشد، در هندوستان به رسمیت شناخته شد. اما ما در ایران به سمت خط نسخ رفتیم که به نظر من اشتباه نبوده؛ چرا که خوانایی را فدای زیبایی نکردیم. اساسا به نظر من یکی از علتهای قوت یافتن زبان فارسی در ایران همین انتخاب درست خط نسخ به جای خط نستعلیق است. خط نستعلیق فقط توسط قلم و دست خوب و زیبا نوشته میشود. الان شما کتابهای تایپ شده به خط نستعلیق اردو را که ببینید آن زیبایی را ندارد؛ چرا که قواعدی در خوشنویسی وجود دارد که نمیتوان آنها را در تایپ نستعلیق رعایت کرد و فقط با طراحی میتوان آن را پیاده کرد که به این شیوه هم سرعت کار بسیار پایین میآید.
وی افزود: به همین دلیل هم تقاضا برای یادگیری خط شکسته در هند زیاد است و معمولا در دانشگاههایی که برای سخنرانی حضور پیدا میکنم با درخواست برگزاری کارگاه شکستهخوانی روبرو میشوم. در این کارگاهها ما ضمن بیان شیوههای مختلف نوشتن حروف در خط شکسته، به صورت گروهی به خواندن نمونههایی از متون میپردازیم.
بایستههای پژوهشی در حوزۀ نسخههای خطی
رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند با اشاره به نیمه کاره ماندن فهرستهای تدوین شده از سوی این مرکز، گفت: پس از این که این فعالیت به هر علتی ادامه پیدا نکرد، مرکز میکروفیلم نور شکل گرفت تا به صورت تخصصی در حوزه نسخههای خطی کار کنند. آنها هم بخشی از کار را انجام دادند اما باز هم کار رها شد. از طرفی خانه فرهنگ ایران در هند، که یکی از بزرگترین خانههای فرهنگ ماست، به علت وسعت هند و وسعت تقاضاها و برنامهها عملا فرصتی برای پرداختن به نسخههای خطی ندارد. مأموریت خود من از طرف بنیاد سعدی در درجه اول معطوف به آموزش زبان فارسی، اعم از آموزش در سطوح ابتدایی، برگزاری کارگاه برای ارتقای کیفیت آموزشها در مراکز مختلف، بررسی سرفصلهای درسی، تولید متون آموزشی و ارتقای آنهاست. بنابراین موضوع نسخههای خطی همچنان بر زمین مانده است.
شکراللهی با اشاره به علاقۀ شخصی برای برداشتن گامهایی در زمینۀ نسخ خطی، گفت: من تا به حال چند بار به بخش نسخ خطی موزۀ ملی هند پیغام داده و یک بار هم حضوراً مراجعه کرده و از آنها درخواست داشتهام که اجازه دهند در فهرستنویسی نسخ فارسی به آنها کمک کنم و هر چند در ابتدا قول مساعد داده شد اما به هر دلیلی این امکان میسر نشد. امیدوارم با حضور آقای دکتر نقی عباس (کیفی) در مقام کارشناس شرایط این همکاری فراهم شود. اما به نظر من، در درجه اول، حتما باید از طرف ایران یک عزم جدی به این مسئله معطوف شود تا نسخهها شناسایی و فهرست آنها نوشته شود و در مرحلۀ نهایی متون ارزندهتر از نگاه ما، احیا شود.
وی دربارۀ انواع متون فارسی هند، اظهار کرد: یک دسته از این متون در حوزۀ ادبیات محض قرار میگیرد که برای اهل ادبیات جذاب و حائز اهمیت است. بخشی از آنها کتب تاریخ است که از آنجا که تاریخ هند تا حد زیادی با تاریخ ما گره خورده و بسیاری از مناسبات و روابط فرهنگی و سیاسی را میشود از این کتابها دریافت، برای ما مهم هستند. بخشی از متون هم به جامعه و فرهنگ و مردمشناسی هند مربوط است که از آنجا که هند همیشه برای ایرانیان جذاب بوده و آن را به عنوان کشور عجایب میشناختهاند و هنوز هم میشناسند، پرداختن به این متون هم میتواند مناسب باشد. بنابراین مسئولان باید اهتمام ویژهای برای نسخ هند به کار گیرند.
رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند با شکایت از بیتوجهی به این حوزه، گفت: ما شاهد بودیم که برای یک همایش چند روزه در مورد مسائل مربوط به ایران برای اردوزبانان بودجه قابل توجهی صرف و علاوه بر برگزاری همایش، چهل عنوان کتاب نیز چاپ شد، ولی با وجود این که همیشه به ما گفتهاند مهمترین محور استراتژی فرهنگی کشور گسترش زبان فارسی است، به قدری بودجه وجود ندارد که ما کتابهای درسی آموزشی را که در بنیاد سعدی تألیف شده، با توجه به بالا بودن هزینه نقل و انتقال، در هند بازچاپ کنیم و یا به انتشار کتابهای روزآمدتر برای آموزش در دانشگاهها و حوزههای علمیه هند، کمک کنیم.
وی با اشاره به گفتگوهایی که پیش از آمدن به هند با افراد دارای تجربۀ حضور در این کشور داشته، گفت: یکی از نکات زیبایی که در این گفتگوها شنیدم از رایزن اسبق فرهنگی آقای دکتر فولادی بود که میگفتند ما هر چقدر هم بخواهیم برای زبان فارسی در هند هزینه کنیم چندین برابر آن را دولت هند دارد از طریق بر پا نگه داشتن گروههای زبان فارسی هزینه میکند. شما تصور کنید در شرایطی که دایر کردن یک گروه زبان در یک دانشگاه هزینههای بالایی دارد، در حال حاضر نزدیک به 100 کالج و دانشگاه در هند در سطح لیسانس و دکتری، زبان فارسی را تدریس میکنند.
شکراللهی ضمن ناکافی دانستن اقدامات صورت گرفته برای این گروهها، گفت: تا کنون در رایزنی فرهنگی چهار عنوان کتاب چاپ شده است که به هیچ عنوان پاسخگوی نیاز هند به این عظمت نیست. این چهار جلد کتاب در واقع حاصل کار 9 استاد در یک هفته و بسیار ناقص است.
وی با اشاره به بررسیای که در مورد سرفصلهای درسی دانشگاههای هند انجام داده، گفت: من حاصل این بررسی را در جدولی در 100 صفحه آوردهام و در آنجا مشخص شده که هر دانشگاهی در هر موضوعی چه متون و مباحثی را محور قرار داده و بر این اساس میتوان دست به تألیف کتبی زد که پاسخگوی نیاز اکثر شعب آموزش زبان فارسی در دانشگاههای هند باشد.
شکراللهی در ادامه با اشارۀ مجدد به حضور گستردۀ زبان فارسی در هند، گفت: روزی آقای چندر شیکهر که یکی از استادان برجستۀ زبان فارسی در هند هستند با من تماس گرفتند و گفتند من الان برای دفاع یک رساله دکتری در دانشگاه امراواتی هستم که تا پیش از این اصلا نمیدانستم چنین دانشگاهی وجود دارد، اما امروز که به اینجا آمدهام اطلاع یافتم این دانشگاه گروه فعالی در رشتۀ زبان فارسی با 1200 دانشجو در مقاطع لیسانس تا دکترا دارد. بنابراین آثار زبان فارسی را در گوشه گوشه هند میتوان دید و از شمال تا جنوب هند و از شرق تا غرب آن زبان فارسی حضور دارد. فقط در دهلی در سه دانشگاه و یک کالج زبان فارسی تدریس میشودو این غیر از حوزههای علمیه و آموزشگاههای آزاد زبان فارسی است.
رئیس مرکز تحقیقات زبان فارسی هند ادامه داد: بخشی از کسانی که در کالجها زبان فارسی را میخوانند کسانی هستند که باید یک زبان دوم را یاد بگیرند و از آنجا که ممکن است آموختن زبانهای دیگر برایشان سخت باشد، به دلیل مشترکاتی که در حروف و کلمات فارسی و اردو وجود دارد و کار آنها را برای گرفتن مدرک آسانتر میکند، فارسی را انتخاب میکنند. البته در همین دورههای کوتاه مدت نیز کسانی به زبان فارسی علاقهمند میشوند و در ادامه آن را از طریقههای دیگر دنبال میکنند.
وی با اشاره به انگیزۀ گروهی دیگر از فارسیآموزان گفت: بسیاری از شرکتکنندگان در دورههای ما هدف خود را از یادگیری زبان فارسی بهرهمندی از گنجینۀ ادب پدید آمده در این زبان عنوان میکنند و اکثرا از مولانا و بعضا از حافظ و سعدی نام میبردند. بنابراین در شرایطی که در حوزۀ ادبیات منظوم، هیچ کشوری، چه به لحاظ کمیت و چه به لحاظ کیفیت، گنجینهای مانند ادبیات فارسی ندارد، باید از فرصتسوزی، که بدتر از کتابسوزی است، پرهیز کنیم و برای شناساندن این ادبیات در جهان بیش از پیش فعال باشم.
شکراللهی با اشاره به پدید آمدن بخشی از این میراث در شبهقاره، از امیرخسرو دهلوی به عنوان کسی که معاصر با حافظ بیشترین متن منظوم زبان فارسی را پدید آورده یاد کرد و گفت: هنوز مجموعه آثار امیر خسرو دهلوی چاپ نشده است و اگر ما میراثداران، آثاری را که گستره وسیع زبان فارسی قدیم بشریت کرده جدی نگیریم به خودمان ظلم کردهایم.
وی با تأکید بر اهمیت بستهبندی کالا فرهنگی برای برانیختن توجه مخاطبان، گفت: ما باید آثار بزرگان ادبیات فارسی را با بهگزینی و به صورت چندزبانه با ترجمههای فاخر عرضه کنیم تا دنیا ادبیات ما را بشناسد. اما در حالی که مقام رهبری هم تأکید داشتهاند که باید بیشتر روی این موضوع کار شود اما ما فقط شاهد اقدامات مقطعی و بی اثر مراکز فرهنگی هستیم و پس از مدتی این موضوع به دست فراموشی سپرده میشود.
مجلات فارسی شبهقاره
دکتر شکراللهی در ادامه دربارۀ مجلات فارسی شبهقاره گفت: در هند مجلات خوبی به فارسی منتشر میشود اما مانند مجله «قند پارسی» که مرکز تحقیقات فارسی منتشر میکند امکان چاپ و انتشار فصلی ندارد و عملا به صورت سالنامه درآمده است. مجلۀ «تحقیقات فارسی» دانشگاه دهلی، مجلۀ «نقد و تحقیق» که به همت دکتر کیفی منتشر میشود، مجلۀ «دانش» دانشگاه کشمیر، مجلۀ «دانش» پاکستان مهمترین این مجلات هستند. البته مجلهای هم به زبان انگلیسی و با عنوان «جامعۀ ایرانیان» در کلکته منتشر میشود که موضوع آن زبان فارسی و روابط فرهنگی با ایران است.
وی با اشاره به فعالیتهای دکتر نقی عباس کیفی، تربیت چنین فرزندی را یکی از بزرگترین کارهای دکتر حسن عباس توصیف کرد و گفت: دکتر کیفی حقیقتا مایه افتخار هستند. ایشان مدرس زبان فارسی در دانشگاه دهلی و جاهای دیگر بودهاند و جزو معدود کسانی هستند که زبان فارسی را کاملا مسلط و مانند ایرانیها صحبت میکنند. همچنین ایشان پژوهشگری توانا هستند که مقالات متعددی نوشتهاند. جالب است که در خوشنویسی هم دستی دارند و ورودی پیدا کردهاند و از همه اینها بالاتر خلاقیت ایشان در زبان فارسی و شعرگویی است.
خانم دکتر شکری نیز در همین رابطه گفت: من فکر میکنم افرادی مانند دکتر نقی عباس کیفی، دکتر عزیز مهدی، دکتر اکبرشاه و کسانی که در حال حاضر دارند در هند در زمینۀ زبان فارسی کار میکنند و ارتباطات زیادی با ایران دارند نسلی خواهند بود که در شکوفایی زبان فارسی در هند و شناساندن فرهنگ آن به نسلهای جدید، حرکت جدیدی ایجاد کنند. امیدواریم که دولت ایران نیز این تلاش را قدر بداند و از طریق مؤسسات مربوطه کمک کند تا اقدامات لازم در زمینۀ تحصیح و انتشار نسخ، انتشار کتاب و مجلات، آموزش زبان فارسی و تولید محتوا، که تا حدی پیش رفته، با وجود این فعالان، پویاتر و اثربخشتر پیش رود.
دکتر شکراللهی نیز با بیان این که نمیتوان بهانۀ نبود منابع برای پشتیبانی از این بخش را از دولت پذیرفت، گفت: من با توجه به تجربیات و مشاهداتم اطلاعاتی از منابع و بودجههای مصرفی در بخشهای مختلف دارم و میتوانم بگویم که قطعا بودجه زبان فارسی در هند یک هزارم بودجۀ مصرفی ایران در هند را هم به خود اختصاص نمیدهد. البته جناب خواجه پیری، مسئول بخش میکرو فیلم مؤسسۀ بین المللی نور، با این تخمین من موافق نبودند و معتقد بودند این مبلغ شاید یک ده هزارم هم نباشد. اما در هر صورت جای این پرسش وجود دارد که اگر ما در هند زبان فارسی را جدی نگیریم کجا میخواهیم جدی بگیریم.
دشواریهای تأمین نسخه از کتابخانههای هند
وی در رابطه با شیوۀ تأمین نسخه از کتابخانههای هند نیز گفت: اکثر کتابخانههای هند بر اساس یک قانون غلط یک سوم یا یک چهارم نسخه را در اختیار قرار میدهند و این در حالی است که بزرگترین فیلسوف کتابدار جهان که یک هندی به نام شیالی رامامریتا رانگاناتان است و پدر کتابداری لقب گرفته در پنج اصلی که مطرح کرده و دنیا این اصول را به عنوان اصول کتابداری و به نام او پذیرفته است تأکید دارد که کتابها برای مطالعهاند و باید به خواننده و متقاضی کتاب و وقت او احترام گذاشته شود. اما میبینیم که توصیههای کسی که جهان سخنش را پذیرفته، در کشور خودش رعایت نمیشود.
شکراللهی با اشاره به برخی تلاشهایش برای دسترسپذیر کردن نسخ خطی فارسی موجود در ایران برای پژوهشگران هندی، اعلام آمادگی کرد که در صورتی که پژوهشگری در دسترسی به نسخ فارسی هند با موانعی روبرو شد اقدامات ممکن را برای دسترسی وی به نسخ انجام دهد.
وی از دکتر رسول جعفریان یاد کرد و ضمن تمجید از اقدام او که با بارگذاری وارائۀ رایگان نسخههای خطی کتابخانۀ مجلس سنت حسنهای را پایهگذاری کرد، گفت: خوشبختانه به تأسی از ایشان و با تأثیر ایشان در سایر کتابخانهها و مخصوصا کتابخانه ملی نیز نسخهها فهرست شد و تصاویر آنها در اختیار پژوهشگران قرار گرفت. مرکز تحقیقات زبان فارسی هند هم حدود 500 نسخۀ خطی دارد که در سایت خانه فرهنگ یا سایت رایزنی فرهنگی دهلی نو معرفی شدهاند و تصاویر آنها در آنجا موجود است و ما میتوانیم فایلهای هر کدام را نیز به صورت جداگانه در اختیار پژوهشگران قرار دهیم.
دکتر شکراللهی در پایان اهمیت برخی از کتابهای چاپ سنگی را گوشزد کرد و ضمن تأکید بر ضرورت چاپ مجدد برخی از کتب، گفت: کتابهای چاپ سنگی اگر چه یک یا چند بار چاپ شدهاند اما به دلیل جنس بد کاغذشان در معرض نابودی هستند و به خاطر این که بعضی از آنها فقط نسخه چاپ سنگیشان باقی مانده و دیگر اثری از نسخۀ خطی آنها نیست، لازم است مورد توجه قرار گیرند. خوب است که استادان زبان فارسی و استادان متنپژوهی در ایران دانشجویان را تشویق کنند که به سمت تصحیح و چاپ امروزی این نسخهها، که چه بسا از نسخههای خطی تصحیح نشده مهمتر هستند، بروند.
شعر و شاعران فارسی در هند
بخش بعدی نشست به سخنان دکتر سید نقی عباس کیفی با موضوع «شعر و شاعران فارسی در هند» پرداخت اختصاص داشت که خانم دکتر شکری با اشاره به معرفیای که پیشتر از ایشان انجام گرفت، افزود: دکتر عباس کیفی بسیار دقیق، مشتاق و علاقهمند در زمینۀ زبان و ادبیات فارسی کار میکنند و تاکنون دو مجموعه شعر فارسی، یکی در هند و یکی در ایران، از ایشان منتشر شده است.
دکتر عباس کیفی هم با سپاس از مؤسسۀ میراث مکتوب برای برگزاری این نشست، دربارۀ شعر فارسی در هند گفت: هند یکی از سرزمینهایی است که از دیرزمان تا الان جایگاه شعر فارسی بوده است. شعر فارسی البته همچنان جذابیت گذشتۀ خود را دارد؛ با این تفاوت که پس از استقلال هند رونق آن در شبه قاره کم شده است. در واقع دست کم تا زمان اقبال لاهوری توجه به شعر فارسی بیشتر بود اما پس از استقلال هند کم کم از تعداد شاعران کاسته شد و اکنون چند شاعر بیشتر نداریم که به فارسی شعر میگویند.
وی ادامه داد: پس از استقلال هند از میان ادیبان و سخنورانی که فقط در زمینه شعر و با تمام توجه کار میکردند نام پروفسور ولی الاحق انصاری و دکتر غلام مجتبی کرمانی بالای فهرست است. این سخنوران، شعر فارسی را تا دو دهه پیش از ما ادامه دادند و پس از یک خلأ حدوداً دو دههای نسل ما به این عرصه وارد شدند و الان 10 تا 15 شاعر هستیم که به فارسی شعر میگوییم و از این میان چند نفر، از جمله خود من، هم صاحب مجموعه منتشر شده هستیم.
دکتر عباس کیفی ضمن بیان اینکه بیشتر این شاعران به استقبال اشعار شاعران قدیم رفته و اشعار خود را در قالب کلاسیک سرودهاند، افزود: از جمله کسانی که الان در عرصه شعر فارسی فعالیت میکند پروفسور سید فاطمه بلقیس حسینی هستند که به شعر سپید گرایش دارند. دکتر عزیز مهدی هم که سالها در ایران بوده و با قالبهای شعری معاصر بیشتر آشناست در این زمینه کار میکند. دکتر عزیز مهدی البته یک مجموعه ترجمه اشعار شاعران معاصر ایرانی را هم به انگلیسی چاپ کرده است. آقای مهدی باقرخان، آقای اخلاق آهن و دوستان دیگر هم در زمینۀ شعر فعال هستند و خوشبختانه الان شاهد ظهور و رشد گروهی از شاعران جوان در هند هستیم.
این شاعر پارسیگوی هندی در مورد ارتباط نسل جدید هند با زبان فارسی گفت: در حال حاضر زبان فارسی در دانشگاههای هند تدریس میشود و افرادی این رشته را انتخاب میکنند و تا مقطع دکترا آن را ادامه میدهند، اما اصلیترین مشکلی که با آن مواجهه هستند آینده شغلی است. با توجه به این که امکانات هم در حال کم شدن است، اگر کسی هم علاقهمند و توانمند باشد خود را با مانع شغل مواجه میبیند.
وی افزود: اگر بتوان از طریق خانۀ فرهنگ ایران و مؤسسۀ میراث مکتوب این نسل جدید را در زمینۀ نسخهشناسی تربیت کرد و پروژههایی به عهده آنها گذاشته شود، هم به این دانشآموختگان و علاقهمندان زبان فارسی جهت داده شده و هم برای زبان فارسی و آثار آن قدمی هر چند کوچک برداشته خواهد شد.
فهرستنویسی نسخههای خطی فارسی هند
عباس کیفی دربارۀ فهرستنویسی نسخههای خطی فارسی هند نیز گفت: نسخهها عموما فهرست نشدهاند و بیشتر فهرستهایی هم که چاپ شده مربوط به قبل از استقلال هند است. فهرستهای چاپ شده هم روشهای گوناگونی دارند؛ بعضی فهرستها توضیحات زیادی دارند و برای مثال فهرست سالار جنگ ممکن است دربارۀ یک نسخه 10 تا 20 صفحه توضیح داده باشد؛ بعضی فهرستها هم فقط نام نسخه، نام نویسنده و شماره نسخه را آوردهاند. بنابراین تدوین فهرستهای استاندارد هم میتواند یک زمینۀ همکاری میراث مکتوب با دانشمندان و نهادهای علمی هند باشد.
کارشناس نسخ خطی در موزۀ ملی هند با اشاره به در دست انتشار بودن ترجمه فارسی فهرست نسخههای دانشگاه بنارس از سوی مؤسسۀ میراث مکتوب، آن را گام ارزشمندی دانست و افزود: بیشتر فهرستهایی که الان در دسترس ما هستند به زبان انگلیسی است و اگر این فهرستها به فارسی چاپ شود کار خوبی است. در مرحلۀ بعد هم مناسب است که به سراغ فهرستهای اجمالی برویم و آنها را تفصیل بدهیم و برای کتابخانههایی که اصلا فهرست ندارند، فهرست نوشته شود.
وی ضمن بیان این مطلب که موزۀ ملی هند پس از هفت دهه هنوز یک فهرست منظم از نسخ ندارد، از عزم مسئولان دولتی برای تدوین فهرست نسخ این مجموعه خبر داد و گفت: با چاپ فهرست موزۀ ملی هند راه پژوهش در نسخههای این مجموعه هموارتر خواهد شد.
عباس کیفی در عین حال با تأکید بر ضرورت ارائۀ آموزش مناسب به علاقهمندان زبان فارسی در زمینۀ نسخهپژوهی و حمایت مالی از این فعالیت، گفت: ممکن است کسی به ادبیات فارسی علاقه داشته باشد اما در وهلۀ اول به علت نداشتن اطلاعات و مهارتهای لازم گرایشی به فهرستنویسی نسخ و کار روی نسخهها نداشته باشد و در اینجاست که زمینههایی باید فراهم شود که دانشجویان به این کار علاقه پیدا کنند و به این سمت کشیده شوند و بودجۀ این کار هم باید با همکاری تأمین شود.
کارشناس نسخ خطی در موزۀ ملی هند ادامه داد: ما در دانشگاههای هند در مقطع فوق لیسانس نسخهشناسی را تدریس میکنیم اما مشکل این است که این درس فقط در حد یک درس عمومی است که در آن کلیاتی دربارۀ نسخهشناسی طرح میشود و کسی با گذراندن آن نمیتواند فهرستی به فارسی بنویسد. مگر این که کسی شخصا به تصحیح نسخه علاقهمند باشد و خود پیگیر این امر شود وگرنه دانشگاه در قبال تصحیح نسخه هیچ فعالیتی انجام نمیدهد.
وی با بیان این که تصحیح نسخه خطی در دانشگاههای هند بیشتر به عنوان پایاننامه انجام میشود، افزود: در این قالب نسخههای زیادی تصحیح شدهاند اما از لحاظ موضوعی کمترین دستهای که به آنها پرداخته شده نسخههای شعری بوده است. این در حالی است که دواوین متعددی از شاعران چند قرن اخیر وجود دارد که نیازمند تصحیح و چاپ است.
در ادامه خانم شکری با اشاره به تأثیر صحیح نسخ در تکمیل تاریخ ادبیات گفت: هر چند حتی برخی از استادان تصحیح نسخه را جدی نمیگیرند و آن را کاری در حد تایپ نسخه به حساب میآورند اما اگر نسخ به درستی مورد استفاده قرار گیرد میتواند کمک شایانی به پیشبرد علم کند. به عنوان مثال وقتی ما تذکرههای چاپ شده را بررسی میکنیم میبینیم که از شاعرانی نام برده شده که نه تنها دیوان آنها به چاپ نرسیده بلکه نامی هم از آنها در ادبیات فارسی نیست.
نقی عباس کیفی در همین رابطه به نکتهای دربارۀ تصحیح تذکرهها اشاره کرد و گفت: متأسفانه یک مشکل جدی است در تصحیح تذکرهها اکتفا به نقل متن است و مصصحان تلاشی برای شناسایی آثار افراد نام برده شده در تذکره و ذکر محل نگهداری آن اثر و یا فهارسی که از آن نام بردهاند نمیکنند؛ در حالی که اگر این اطلاعات آورده شود کمک قابل توجهی به شناسایی صاحبان آثار و پژوهش در نسخ میشود.
وی در پایان راه حل بسیاری از این مشکلات را در همکاری دو جانبۀ نهادهای علمی و پژوهشگران ایرانی و هندی دانست و با نام بردن از تصحیح کتاب مرآت الاصطلاح آنندرام مخلص، به کوشش چندر شیکهر، حمیدرضا قلیچخانی و هومن یوسفدهی، به عنوان نمونهای خوب از این همکاری سخن خود را با بیتی از صائب تبریزی به پایان برد:
روشن شود چراغ دل ما به یکدگر چون رشتههای شمع به هم زندهایم ما