به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و پنجاه و هفتمین نشست از سلسله نشستهای متن پژوهی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب که به جایگاه منشآت خان احمد گیلانی در مطالعات صفویهپژوهی اختصاص داشت با همکاری پژوهشکدۀ تاریخ اسلام در روز چهارشنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۰، ساعت ۱۷ تا ۱۹ برگزار شد.
در این نشست، دکتر عباس پناهی عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان، دکتر ابوالفضل حسنآبادی مدیر مرکز نسخ خطی آستان قدس رضوی، و دکتر محمدرضا ابوئی مهریزی عضو هیئت علمی دانشگاه اهل بیت، به ایراد سخنرانی پرداختند. مدیریت این نشست را دکتر فاطمه احمدوند عهدهدار بود.
کتاب «منشآت» خان احمد گیلانی، با تصحیح عباس پناهی، به عنوان سیصد و شصت و سومین اثر از آثار مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب است. عباس پناهی، مصحح «منشآت» خان احمد گیلانی، این اثر را به جهت دربرداشتن نامهها و فرامین با محتوای اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی و هنری، گنجینهای ارزشمند از دورۀ پایانی حکومت امیران کیایی میداند و آن را مأخذی برای شناخت اوضاع فکری و دینی گیلان سدۀ دهم و یازدهم هجری قمری قلمداد میکند.
اکبر ایرانی، مدیر مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب:
نوع ادبی منشآت یعنی نامهنگاری تاریخی یکی از معتبرترین اسناد دورهای است که آن منشآت در آن دوره نوشته شده است. این منشآت برای شناخت جامعه، تاریخ، مردم و مشاغل و سِمَتها بسیار مفید هستند. در مقدمه نکاتی را آقای پناهی گفتهاند که نیاز به توضیح بیشتر دارد مثل این مورد که خان احمد گیلانی نگون بخت است که در دورهٔ طهماسبی تا شاه عباسی بوده است و یا اینکه شاه عباس عمارتهای زیادی را در گیلان تخریب کرده است که نیاز به روشنگری بیشتری دارد که چه عماراتی را شاه عباس تخریب کردهاند و از این قبیل موارد. از اینها گذشته باید در مقدمه محتوای نامهها بررسی میشد که در این مورد کمکاری شده است. یک سری ایرادهایی هم در متن کتاب موجود است که به احتمال زیاد خطا از سمت ما (مؤسسه) بوده است. در مجموع کتاب منشأت خان احمد گیلانی دارای ارزش بالای است و من خوشحالم که این کتاب در مؤسسهٔ ما منتشر شد.
دکتر عباس پناهی، عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان:
در ابتدا چند نکتهای راجع به اهمیت این اثر بگویم. درمورد تاریخ محلی گیلان کتابهای معدودی نوشته شده است از جمله کتاب تاریخ خانی لاهیجی، کتاب تاریخ گیلان عبدالفتاح فومنی، تاریخ گیلان و دیلمستان سید ظهیرالدینِ مرعشی و یکی هم نامههای خان احمد گیلانی. کتاب منشآت خان احمد گیلانی بر خلاف کتابهای دیگر که دستوری بوده، نامههای رفتوبرگشتی است که در موضوع هم تنوع بسیار زیادی از قبیل فرهنگ، اقتصاد، مشاغل، تفریح مردم و غیره را شامل میشود که از این منظر بسیار حائز اهمیت است. ما در این کتاب با اطلاعات باارزشی چون سیر فکری حاکمان گیلان از تشیع زیدی و اهل تسنن به شیعهٔ امامی، تجارت گستردهٔ مناطق جنوب کاسپین با مناطق شمالی کاسپین، تاریخ محلی گیلان در ارتباط با صفویان، چگونگی قدرت گرفتن صفویان و رابطهای که با حکومت محلی گیلان داشتند، بررسی تاریخ فکر گیلان صفوی و پیش از آن، تحولات عصر صفوی و غیره مواجه هستیم.
یکی از مشکلات من در تصحیح این کتاب چندموضوعی بودن آن بود که نیاز به گسترهٔ زیادی از دانشها داشت. در مورد سؤالی که آقای ایرانی پرسیدند باید اشاره کنم عمارات گیلانِ پیش از صفوی عمدتاً از چوب بوده که از این دوره به بعد تبدیل به سنگ شده است.
دکتر محمدرضا ابوئی مهریزی، عضو هیئت علمی دانشگاه اهل بیت:
سنت نامهنگاری در فرهنگ اسلامی و همچنین ادبیات فارسی و ادبیات عرب موجود بوده و لااقل از دورهٔ سلجوقی به طور جدی با آثاری از آنها مواجه هستیم که همان سنت به دورهٔ صفوی هم کشیده شده است. شیوع زبان فارسی در دورهٔ صفوی در نقاط دیگر چون هند و عثمانی یکی دیگر از مؤلفههای این دوره است. خان احمد گیلانی شخصیتی است که هم در حوزهٔ حیات سیاسی و هم در حوزهٔ حیات دینی و فکری و همچنین در حوزهٔ علمی و ادبی روزگار خودش یعنی نیمهٔ دوم قرن دهم هجری و نخستین سالهای قرن یازدهم هجری فعالیت دارد.
محتوای نامههای خان احمد گیلانی را در مجموع میتوانیم به سه دسته تقسیم کنیم. یکی نامههایی که محتوای فکری و مذهبی دارند که مسائل مذهبی این دوره را به ما نشان میدهند. دستهٔ دوم مربوط به نامههایی است که خان احمد با صاحبان قدرت رد و بدل کردهاند. دستهٔ سومِ نامهها مربوط هستند به نامههایی که بین خان احمد و رجال علمی، ادبی و هنری رد و بدل شده است. به اجمال به ذکر چند نکته دربارهٔ سه دستهٔ فوقالذکر میپردازیم.
مورد اول بحث مذهب است. آنچه از این مکتوبات به نظر میرسد خان احمد گیلانی به نظر یک مؤمنِ مصمم به مذهب شیعهٔ امامی اثنی عشریه بوده است. این مطلب موقعی اهمیت مییابد که در بعضی منابع (مثل تاریخ سلانیکی) خلاف این موضوع ذکر شده است. اطلاعاتی که سلانیکی از زمان حضور خان احمد گیلانی در عثمانی به دست میدهد یک اطلاعات بسیار ناب، ممتاز و دست اول است. او در این کتاب، خان احمد گیلانی را یک سنی شافعی معرفی میکند و نه یک شیعه (زیدی یا دوازده امامی). و حتی اشاره میکند خان احمد گیلانی رسائلی در رد قزلباش یا روافض نوشته است!
مورد دوم بحث مناسبات با خاندان صفوی است. سیر این نامهها نکات ارزشمندی را شامل میشود. مثلاً اختلافی که خان احمد گیلانی با شاه طهماسب صفوی داشته که نهایتاً منجر به دستگیری خان احمد و حبس ایشان در قلعهٔ قهقه در ۹۵۷ ه.ق. شده است که بعد از فوت شاه طهماسب در سال ۹۸۴ ه.ق. از زندان آزاد شده و به گیلان برگشته و مجدداً بر مسند قدرت مینشیند. خان احمد با جانشینان شاه طهماسب (شاه اسماعیل ثانی و شاه محمد خدابنده) ارتباطاتی دارد تا برسد به شاه عباس صفوی از سال ۹۹۶ هجری. دربارهٔ مسائل گوناگون مثل منازعات خان احمد گیلانی با شاه عباس در این منشآت نکات قابل توجهی به چشم میخورد.
مورد سوم نامههایی است که بین خان احمد و رجال علمی، ادبی و هنری مثل مُلا زیتون کمانچهای یا منجمباشی و یا برخی روضهخوانها رد و بدل شده که اطلاعات ارزشمندی را دارا است.
دکتر ابوالفضل حسنآبادی، مدیر مرکز نسخ خطی آستان قدس رضوی:
در مورد چاپ اثر باید به میراث مکتوب تبریک بگویم که در این گرانی کاغذ این کتاب را با وضع خوبی چاپ کردند، من نظرم این است اگر ممکن بود بخشی و یا همهٔ اثر را به صورت فاکسیمیله در کتاب میآوردند خیلی خوب میشد اما با توجه به اینکه باید چاپ رنگی درمیآمد و هزینهها بالا میرفت قابل توجیه است.
در مورد ساختار این اثر باید عرض کنم که آقای پناهی در حوزهٔ اسناد کارهای زیادی کردهاند و شخص مناسبی برای تصحیح این کتاب است. ساختار کتاب یک مقدمه دارد و یک متن اصلی و یک نمایهها که کار علمی آبرومندی از آب درآمده است. بنظر من بهتر است در مقدمه دربارهٔ خان احمد و جایگاهش مطالبی آورده بشود و در آخر کتاب توضیحی هم راجع به اماکن و برخی اصطلاحات آورده که خوب است.
نکتهای دیگر دربارهٔ این منشآت و اساساً منشآتی که در دورهٔ صفوی نگاشته شدهاند این است که افرادی که به تصحیح اینها پرداختهاند اهل تاریخ بودهاند، در صورتی که منشأتِ پیش از این (عمدتاً تیموری) را افرادی از اهل ادبیات تصحیح کردهاند.
نکتهٔ بعدی دربارهٔ به کارگیری لفظ «منشآت» است. منشآت اشاره به جمع نامهها دارد اما بعضی از این [به اصطلاح] منشآت، فرامین و احکام هستند و ربطی به نامه یا نامهها ندارد و در واقع لفظ «منشآت» اصطلاحِ پذیرفته شدهٔ نادقیقی است که همهٔ ما آن را برای اینگونه گردآوریها به کار میگیریم.
نکتهٔ بعدی اینکه منشأت به لحاظ محتوایی کمتر مورد توجه اهالی تاریخ قرار گرفته و لازم است توجه بیشتری به منشآت بشود.
نکتهٔ بعدی این است که در نقل از منشآت و در استناد به منشآت ما حتماً باید دقت داشته باشیم و به عنوان یک منبع صددرصد تاریخی به آن نگاه نکنیم، یعنی چشم بسته هر آنچه در آنها ذکر شده است را بدون تحقیق نپذیریم.
یکی دیگر از نکاتی که باید در مورد اهمیت این منشآت عرض کنم در زمینهٔ تاریخی محلی است که به طور نمونه همین منشآت خان احمد گیلانی اطلاعات مستند و باارزشی دربارهٔ تاریخ محلی گیلان به دست میدهد. مورد بعدی این است که این منشآت محتوای متنوعی دارد که در تاریخنگاری غیررسمی صفوی بسیار حائز اهمیت است.