به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، به مناسبت گرامیداشت بیستوهشتمین سال تأسیس این مؤسسه، از روز دوشنبه ۲۷ دیماه تا پنجشنبه ۳۰ دیماه ۱۴۰۰، مجموعهای از گفتارهای اساتید و پژوهشگران برجسته دربارۀ فعالیتها و دستاوردهای مؤسسۀ میراث مکتوب در فضای مجازی پخش خواهد شد.
این سخنرانیها، در قالب یکصد و شصت و یکمین نشست مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و به صورت ضبط شده در صفحۀ اینستاگرام مؤسسۀ به نشانی @mirasmaktoob و صفحۀ آپارات به نشانی www.aparat.com/mirasmaktoob پخش میشود.
در روز سهشنبه ۲۸ دی ۱۴۰۰، یعنی روز دوم از یکصد و شصت و یکمین نشست مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، محمدرضا ابوئی مهریزی (پژوهشگر تاریخ اسلام و عضو هیئت علمی دانشگاه اهل بیت)، پرویز اذکائی (مؤلف و پژوهشگر حوزۀ تاریخ و فلسفه)، محمد باقری (استاد بازنشستۀ پژوهشکدۀ تاریخ علم دانشگاه تهران و سردبیر نشریۀ میراث علمی اسلام و ایران)، محمدمهدی جعفری (پژوهشگر قرآن و نهجالبلاغه و عضو هیأت علمى دانشگاه شیراز)، اکرم جودی نعمتی (دانشیار دانشگاه امام صادق (ع) و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی)، علی رواقی (قرآنپژوه، شاهنامهپژوه و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی)، محمدعلی کاظمبیکی (عضو هیئت علمی دانشکدۀ الهیات دانشگاه تهران)، و سیدعلی میرافضلی (شاعر، پژوهشگر ادبیات و خیامپژوه) پخش شد. در ادامه گزارش این سخنرانیها را میخوانید.
پیشنهاداتی برای فعالیتهای آتی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب
دکتر محمدرضا ابوئی مهریزی
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت استادان معزز و گرامی عرض سلام و ادب دارم. یک نگاه گذرا به سالهایی که از بدو تأسیس مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب گذشته تا به حال، به خوبی به ما نشان میدهد که فعالیتهای این مؤسسه تا چه اندازه مملو از خیر و برکت در حوزۀ حیات فرهنگی جامعۀ ما بوده است. شمار زیادی از متون تراثی در حوزههای گوناگون تاریخی، ادبی، عرفانی، جغرافیایی، علمی و کلامی و حوزههای دیگر با همّتِ والای مدیر محترم این مرکز جناب دکتر اکبر ایرانی و همکاران ایشان تصحیح شده و به زیور طبع آراسته شده است. این مسئله البته جای سپاسگزاری، تجلیل و ستایش بسیار دارد و به هر حال ما امیدواریم که این فعالیتها کماکان تداوم داشته باشد و ما شاهد عرضۀ آثارِ بسیار دیگری از متون تراثی ایران و اسلام توسط این مؤسسۀ وزین و ارزشمند باشیم.
بنده مطالب خود را به صورت فشرده و مختصر در دو قالب کلی به عرض اساتید معزز میرسانم. یکی در مورد استمرار و تداوم فعالیتهای میراث مکتوب در آینده و دیگر، در قالب یک نگاه اصلاحی و بازنگرانه نسبت به آنچه که تاکنون در این مؤسسه انجام شده است.
یکی از اتفاقات مهمی که در این مؤسسه وزین رخ داده توجه خاصی است که نسبت به متون رجالی صورت گرفته است، متون رجالی در حوزههای گوناگون علمی، ادبی و تاریخی. دسترسی به این متون برای اصحاب علوم انسانی در رشتههای مختلف مثل تاریخ، ادبیات، عرفان و دیگرِ رشتهها اهمیت بسیار زیادی دارد. در کارنامۀ میراث مکتوب ما شاهد این هستیم که آثار گرانسنگی از این حیث تاکنون تصحیح و چاپ شدهاند که کتاب عرفات العاشقین و عرصات العارفین جناب تقیالدین بلیانی اصفهانی، کتاب نشتر عشق جناب عظیمآبادی و خلاصه الاشعار جناب تقیالدین کاشانی از اهمِّ آنهاست. اینها متون بسیار گرانقدر و ارزشمندی است که انتشارشان به لحاظ تسهیل دسترسی پژوهشگران توانسته کمکِ شایانِ توجهی برای مطالعاتِ تاریخی و ادبی فراهم سازد. ما امیدواریم که میراث مکتوب آن توجه ویژه را نسبت به این آثار در برنامۀ آتی خودش هم همچنان داشته باشد و آثار متنوع دیگری را که در این حوزه وجود دارد و نسخههای آنها در کتابخانههای مختلف ایران و جهان موجود است، در روند تصحیح و انتشار قرار دهد.
نکتۀ دیگر که در این راستا میبایست به آن توجه داشته باشیم این است که تاکنون عمدۀ اشراف و عمدۀ تمرکزِ میراث مکتوب به متون تراثی بوده است که به طور مستقیم و غیرمستقیم مربوط به حوزۀ ایران فرهنگی است که هر چند بسیاری از این آثار به نوعی دربردارندۀ نکاتِ مهمی در مورد حیثیات عمومی جهان اسلام هم هستند اما به هر حال بنا بر دلایلی که البته بسیاری از آنها کاملاً منطقی و طبیعی هم هستند، این تمرکز بیشتر روی متونِ حوزۀ ایران فرهنگی است. بنده گمان میکنم خوب است که به موازات این عنایت به متون حوزۀ فرهنگِ ایرانی ما به حوزههای مختلفِ جهان اسلام هم همین توجه و اشراف را داشته باشیم، حوزۀ مغرب و اندلس، مصر و شام، حجاز و یمن، حوزۀ آناتولی، حوزۀ ماوراءالنهر و قفقاز و همچنین شبه قاره هند حوزههایی هستند که به موازات آنچه مربوط به اقلیم ایرانزمین است حتماً باید مورد توجه قرار بگیرد و نسبت به تصحیح و انتشار آثار این حوزهها اقدام شود.
به خصوص به حوزههایی که ارتباطِ ملموستری با فرهنگِ ایرانزمین و سوابق فرهنگی و مدنی این سرزمین دارند بیش از پیش بایستی رسیدگی شود و متون آنها مورد بازیابی و تصحیح و انتشار قرار بگیرد. حوزۀ ماورالنهر و ترکستان، حوزۀ آناتولی و قلمروی سلاطین آل عثمان و همچنین حوزۀ شبه قارۀ هند، حوزههایی هستند که البته میراث مکتوب و پژوهندگانی که با این مرکز تاکنون همکاری داشتهاند آثارِ ارزندهای را مربوط به این حوزهها تاکنون تصحیح و منتشر کردهاند، اما با توجه به حجم عظیمِ آثاری که مربوط به این حوزههای جغرافیایی و فرهنگی است، آنچه تاکنون صورت گرفته، هرچند بسیار محترم و ارزشمند است، امّا به نظر میرسد که کافی نیست و ما حتماً باید در این راستا کوششهای بیشتری بکنیم.
من فکر میکنم که کتاب آیینِ اَکْبَری جناب آقای ابوالفضل علامی که البته در هند در چند نوبت چاپ سنگی شده است و همچنین کتاب شاهد صادق جناب محمدصادق مینای اصفهانی، در شمار متون مرجع و دانشنامهای ارزندهای هستند که ما حتماً بایستی به آنها بپردازیم و تصحیح علمی و انتقادی جدیدی در مورد آنها توسط فضلا صورت بپذیرد. متونِ جغرافیایی و تواریخ محلی هم از این حیث اهمیّت بسیار زیادی دارند و از جمله کتاب تاریخ نیشابور امام حاکم نیشابوری و کتاب تاریخ همدان جناب شیرویه دیلمی، آثاری هستند که حتماً بایستی، انشاءالله، منتشر بشوند. برخی از فضلا از جمله جناب آقای دکتر سیدمحمدمهدی جعفری و همچنین جناب دکتر احمد خامهیار به ترتیب نسبت به بازسازیِ کتابِ تاریخ نیشابور امام حاکم و کتاب تاریخ همدان جناب شیرویه دیلمی اقدام کردهاند و خوب است که حالا با تماسی که اولیای میراث مکتوب با این بزرگواران میتوانند برقرار کنند کار چاپ و انتشار زحمتی که این بزرگواران در راستای بازسازی این آثار کشیدهاند توسط مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب انجام شود.
علاوه بر اینها، کار چاپ آثارِ عکسی یا فاکسیمیله که تاکنون میراث مکتوب در این حوزه گامهای مؤثری برداشته، حتماً بایستی همچنان به عنوان یکی از اولویتهای مهم میراث مکتوب مورد توجه قرار بگیرد و این کارها ادامه داشته باشد و تصاویر نسخههای نفیسی که در کتابخانههای ایران و جهان موجود است، تهیه و به صورت عکسی انشاءالله منتشر بشود.
اما در موارد غیر از انتشارات، میراث مکتوب تا کنون در زمینه برگزاری همایشها هم توجه خاصی را مبذول داشته و امیدواریم موارد دیگری را هم که میراث مکتوب به آنها اندیشیده، مثل همایش مشیخۀ خاندان حموی و همچنین همایش شخصیت و منشآت خان احمد گیلانی، پیگیری کند تا انشاءالله این همایشها به صورت عالی و مطلوب محقق شود و برگزار شود.
شخصیتی همچون قاضی میرحسین میبدی، با توجه به اینکه تاکنون لااقل سه اثر ارزنده از آثار این مردِ بزرگ توسط میراث مکتوب منتشر شده است، و نیز با توجه به ابعاد گسترده و متنوع شخصیت علمی این مرد دانشمند، موردیست که میراث مکتوب میتواند به آن در قالب یک همایش بپردازد.
در قسمت دوم عرایضم به اصلاح و بازنگری میپردازم. من گمان میکنم که خوب است متونی که تصحیح میشوند، پیش از آن که منتشر بشوند، توسط داوران و صاحبنظران، بهلحاظ تصحیحِ متن، به لحاظ مقدمه و تعلیقات مصحح و همچنین نمایهها و اعلام، حتماً مورد بازنگری و ارزیابی قرار بگیرد تا از این طریق با استفاده از دیدگاهها و نظریات عالمانۀ صاحبنظران بتوان این کارها را به صورت منقحتر و دلپذیرتر و کمنقصتر انشاءاالله در اختیار داشته باشیم.
میراث مکتوب در زمینۀ فعالیتهای نشریاتی هم خدمات ارزندهای انجام داده است، منتهای مراتب به نظر میرسد که با بازنگریهایی میتوان به کیفیت بهتری دست یافت. از جمله بنده پیشنهاد میکنم که در مجلۀ آینۀ میراث، علاوه بر اساتید بزرگواری که به عنوان اعضای هیئت تحریریه حضور دارند، نؤسسۀ میراث مکتوب اعضای دیگری را هم با تخصصهای دیگر در حوزههای علمی و فرهنگی متنوعتر، به کار بگیرد تا اشراف علمی و تخصصی نسبت به داوری و ارزیابی مقالاتی که برای انتشار به مجله ارائه میشود، افزایش یابد و ارزیابی آنها بعد از این با جامعیت بیشتری صورت بپذیرد.
البته این موضوع به هیچ عنوان به معنای آن نیست که ما کارهای ارزندهای را که تاکنون در این حوزه در مجلۀ آینۀ میراث صورت پذیرفته است خدای ناکرده منکر شویم، هرگز. این مجله در واقع یکی از بهترین و وزینترین مجلاتی است که در این حوزه اکنون در ایران منتشر میشود و دوستداران بسیاری دارد. مقالات بسیار وزینی تاکنون در این مجله منتشر شده است، اما گمان میکنم که برای بهبود و در واقع افزایشِ کیفیت این مجله خوب است که علاوه بر استادانی که بیشتر تخصصهای ایشان در حوزههای ادبی و عرفانی و نسخهشناسی است، این مجله از استادانی با تخصصهای تاریخی و جغرافیایی و همچنین علمی، با رویکردی که البته نسبت به آثار و متون تراثی دارند، بهرهمند شود.
من مجدداً ضمن تشکر از اولیای گرانقدر و زحمتکش و شریف میراث مکتوب و آرزوی سلامتی و موفقیت روزافزون برای این بزرگواران از محضر اساتید معزز خداحافظی میکنم. خدانگهدار.
مروری بر آغاز به کار میراث مکتوب / ضرورت پرداختن به نسخ علوم و فنون و ادب
دکتر پرویز اذکائی
در ابتدای میراث مکتوب یا دفتر پژوهشهای میراث مکتوب یا مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب در سال ۱۳۷۲ بنده در همدان، به توصیه و سفارش استادم شادروان استاد محمدتقی دانشپژوه، کتابشناس و نسخهشناس بزرگ ایران در دوران معاصر، مشغول تهیه و تدوین فهرست نسخههای خطی بودم. یک روز ایشان با من تماس گرفتند که به زیارتشان بروم. من به تهران رفتم و در آنجا به اتفاق نزد آقای ایرانی رفتیم و با ایشان و کاری که قرار بود انجام بدهند آشنا شدم. آقای دانشپژوه آنجا گفت آقای ایرانی آقای ایرانی که به شما عرض کردم، ایشان هستند. تأکید آقای دانشپژوه روی «ایرانی بودن» که بارها تکرار شده بود برای من جالب توجه بود و شوق ما را زیادتر کرد که کسی متولی احیای متون گذشته شده که هم اسمش ایرانی است و هم در معنای بعیدش به اصطلاح در این راه ایرانی مسلک است.
به گمانم من جزو دو سه نفر نخستی بودم که به عنوان مشاور به این مجموعه پیوستم. بنا بر این شد که برای نسخههایی که لازم است چاپ و نشر بشوند، ما مشاورت بدهیم که از کجا شروع کنند. در همان جلسات نخست مطرح شد که نسخهای خطی با عنوان آثار باقیه که ترجمه فرهادمیرزا معتمدالدوله، که در واقع وزیر علوم عهد ناصری بوده، تصحیح و منتشر شود. من که این کتاب را خوانده بودم پیشنهاد کردم، به جای آن، که ترجمۀ فقط دو فصل آثار الباقیۀ ابوریحان بیرونی است و اهمیت چندانی ندارد، خود متن عربی کتاب بیرونی تصحیح و منتشر شود. در آنجا خود آقای دانش پژوه و دیگران هم تأیید کردند و قرار شد که سه اثر ابوریحان بیرونی تصحیح و ویرایش و چاپ و نشر شود؛ یکی آثار الباقیه، دیگری الصیدنه فی الطب، و سوم کتاب الجماهر فی معرفه الجواهر. کتاب الجماهر فی معرفه الجواهر را برای تصحیح به آقای یوسف الهادی که از محققان عراقی و آن زمان مقیم در ایران بود، سپردند. تصحیح کتاب الصیدنه را هم پیش از آن شادروان استاد دکتر زریاب خویی عهدهدار شده بود. تصحیح الآثار الباقیه هم به من سپرده شد و مشغول این کار شدم.
میراث مکتوب بنایش این بود که همۀ آثار نسخۀ خطی که به فارسی و عربی است چاپ شود. وقتی در آن جلسات اول از من خواستند دربارۀ فهرست آثاری که برای تصحیح و چاپ در نظر گرفته شده بود، نظر بدهم، من دیدم نسخههای خطی مورد نظر در حوزۀ کلام و فقه قرار دارد و به اصطلاح در حوزۀ مباحث مذهبی است. این موضوع مورد اعتراض من واقع شد و گفتم که متولی امر نسخههای خطی کلامی و فقهی و دینی، علما و فضلا و اساتید حوزوی هستند و این کار را آنها باید انجام بدهند که البته تا حالا هم انجام دادهاند. پیشنهاد من این بود به نسخههای خطی مغفول مانده و بیشتر کتابهای علمی مانند همین آثار باقیه، الصیدنه یا الجماهر بیرونی و امثال اینها و کتابهای نجومی و کتابهای علمی دیگر بپردازیم.
براساس این پیشنهاد آقای دکتر ایرانی شروع به انتخاب کتب با کمک مشاوران کرد. به تدریج تعداد مشاوران افزوده شد و علاوه بر خود مرحوم آقای دانشپژوه، شادروان ایرج افشار هم در این امر وارد شد. ایشان هم صاحبنظر بود و در این موارد اظهار نظر میکرد و مشاوره میداد. با حضور دو سه تن دیگر از فضلای نسخهشناس طی یکی دو سال یک هیئتی درست شد و فهرستی تهیه شد و این نسخهها بالمره چاپ شد. گمانم در ظرف ده سال یعنی تا سال ۸۸، ۱۲۴-۱۲۵ نسخۀ خطی بعضاً عربی و فارسی در موضوعات مختلف، هم ادبی هم علمی به چاپ رسید. یکی از کتابهای علمی که بنده طرفدارش بودم و هستم بود که به مرحوم دکتر جمشیدنژاد واگذار شد و ایشان آن را چاپ کرد.
در مجموع مرکز نشر میراث مکتوب طی این ۲۸ سال در طبع و نشر کتابهای خطی خدمات واقعاً جهادی انجام داده است. این آثار در رشتههای مختلفی بوده است. من همچنان تأکید دارم که میراث مکتوب نسخههایی را نشر کند که در موضوع علوم و فنون و ادب قرار میگیرد تا کتابهایی که در غیر این موضوعات است؛ همچون متون دینی و کلامی و تفسیر و این گونه موارد. برای این دست کارها مؤسسات چاپ و نشر بسیاری به خصوص در قم وجود دارد و علما و فضلای برجستهای هستند که این کارها را انجام میدهند. برای مثال یکی از آن مؤسساتی که متولی چاپ این قبیل کتب است کتابخانه بزرگ آیت الله مرعشی است. آنها هم نسخه را دارند، هم فهرست نسخ را و خودشان هم آنها را چاپ میکنند. حتی یک مجله با نام میراث شهاب دارند که فضلا تحقیقات خود را در باب نسخههای خطی در آنجا مینویسند حالا خواه مربوط به خود کتابخانه بوده باشد یا مربوط به جاهای دیگر. گمان کنم کتابخانۀ آیت الله مرعشی به تأسی از مجلههای میراث مکتوبِ که آقای دکتر ایرانی متولیاش هستند، مجلۀ میراث شهاب را تأسیس کرده باشند. این را هم عرض کنم که مجلههای مؤسسۀ میراث مکتوب در ترویج و بهخصوص شناسایی نسخههای خطی در کتابخانههای مختلف بسیار سودمندند. در زمان مرحوم آقای دانشپژوه ما سالها آرزو میکردیم که کاش مجلهای مثل فرض کنید مجلۀ معهد المخطوطات قاهره داشتیم. در این مجله نسخههای خطی که در کتابخانههای قاهره مصر و جاهای دیگر موجود بود، معرفی میشد. الحمدالله میراث مکتوب این آرزو را برآورده کرد و در این کار موفق هم بود.
آقای دکتر ایرانی واقعاً به صورتی مجاهدتآمیز و با قوت و استقامتی تمام و با دانش و آگاهی در کنار استفاده از مشاوران، خدمات بسیار برجستهای در ترویج میراث مکتوب انجام دادهاند و بسیار موفق بودهاند و ما از ارادتمندان ایشان هستیم.
احیای میراث مکتوب ایرانی اسلامی، بازتاب جهانی داشته است
دکتر محمد باقری
بیست و هشتمین سالگرد تأسیس مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب را تبریک میگویم. آرزو میکنم که کارهای این مؤسسه با موفقیت روزافزون همراه باشد. مسلماً چنین کار عظیمی نیازمند بودجه و حمایت اداری کافی است و هر چقدر برای این کار، یعنی احیای میراث مکتوبِ کشورمان هزینه شود به نظر من جا دارد. بیش از ده سال است که من با مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب کار میکنم. شروع کارم با برگزاری کنفرانس بینالمللی بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی بود و انتشار تصحیح کتاب لب الحساب قطبالدین لاهیجی که رسالهای است در سرگرمیهای ریاضی. از سال ۹۱ تاکنون نیز مجلهای علمی را که در زمینۀ تاریخ علوم ایران و اسلام است، در چارچوب این مؤسسه، منتشر میکنیم. این سعادت را داشتم که در جمعهایی که در میراث مکتوب شکل گرفته یا در ارتباطات کاری با محوریت میراث مکتوب با بسیاری از بزرگان فرهنگ و پژوهش کشور آشنا شوم، بزرگانی که متأسفانه بعضی از آنها حالا دیگر بین ما نیستند؛ استاد بزرگوار و ارزشمند آقای ایرج افشار، آقای جمشیدنژاد. درازباد عمر دکتر محمد روشن که در تصحیح جامع التواریخ کار ارزندهای در چارچوب مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب انجام داده است. احیای این آثار بازتاب جهانی داشته و دارد و باید روی این جنبه بیشتر تأکید شود. این میراث گرانبهای شاید چند میلیون نسخهای که از دورۀ اسلامی در شاخههای مختلف باقی مانده افتخار ماست و امیدوارم که مؤسسۀ میراث مکتوب غیر از خدمتی که در احیای این میراث میکند و خدمتی که به جامعۀ ما در احیای هویت ملی و دینی میکند، محلی باشد برای پرورشِ پژوهشگرانِ نسلِ جدید. بهخصوص در مجلۀ میراث علمی تلاش ما بر این است که این مجله تریبونی باشد برای کسانی که وارد این حوزه میشوند و در پژوهشکدۀ تاریخ علم دانشگاه تهران کار میکنند یا فارغالتحصیل آنجا هستند تا بتوانند ادامهدهندگان خوبی برای این راه باشند.
مؤسسۀ میراث مکتوب؛ آزادکننده و عمومی کنندۀ گنجینههای با ارزش
دکتر سید محمدمهدی جعفری
بسمالله الرحمن الرحیم
به گفتۀ متخصصان تاریخ تمدن، سنگ بنای تمدن و زیرساخت مدنیت اختراع خط است. با اختراع خط انسانها توانستند مفاهیم و مقاصد درونی خود را بهتر به دیگران منتقل کنند و به تدریج با تکامل خط زبان و ذهن نیز تکامل پیدا کرد. این خطها که در میان هر قوم و ملتی طبق سلیقۀ مخصوص با خودشان به طبق شرایط و امکاناتِ پیرامونی آنان شکل مییافت کمکم گسترش پیدا کرد و در میان دیگر مردم هم پخش شد. هر ملتی که به کمال تمدنی بیشتری دست یافته بود به خط و نوشته و پیراستن و آراستن آن گرایش بیشتری نشان میداد و پیشرفتها و افتخارات خود را بر سنگ و صخره ثبت میکرد تا برای آیندگان نیز پایا شود و از کارهای درخشانِ گذشتگان خود آگاهی یابند.
خط و نوشته در میان برخی از ملتها نموداری بود و برای شناساندن اشخاص و اشیا شکل آنها را مینگاشتند، مانند چین. برخی دیگر برای حروف نشانههایی داشتهاند، مانند خطهای میخیِ عیلامی و هخامنشی. این جریان ادامه داشت تا اینکه حروف الفبا اختراع شد. هر حرف به شکل مخرج آن حرف از دهان و لب و کام و زبان و دندان پدید آمده است. پایهگذار الفبا به این شیوه به ادعای ذبیح بهروز و دکتر محمد مقدم، هر دو از استادان زبانشناسی، اشو زردشت بوده است و از حروف فارسی باستان همۀ الفباهای هندوآریایی و اروپایی شکل گرفته است. در ایران باستان هم برای نوشتنِ اوستا حروف مخصوصی داشتند که مرکب از سی و شش حرف و شش صدا بود. برای اینکه آن کتاب مقدس را درست بخوانند.
در اسلام خط و قلم و نگارش و خواندن و درست خواندن و درست نوشتن بسیار تأکید شده است و قرآن به نون و قلم و برگهای نگارش یافته سوگند یاد کرده است. سوگندهای قرآنی برای متوجه ساختنِ انسانها به اهمیّت چیزهایی است که بدانها سوگند میخورند. نوشتن و نگارش و پدید آوردن کتاب در میان مسلمانان چنان رواج یافت که گویِ سبقت را از همۀ ملتهای دیگر ربودند و در سدههای سوم و چهارم و پنجم کتابخانههای دهها هزار و حتی صدها هزاری بنیاد نهادند. اما با تاخت و تاز اقوام بیفرهنگ بر ایران و دیگر کشورهای اسلامی بسیاری از این کتابها و کتابخانهها نابود شد. و با یاد بسیاری از آن کتابها و کتابخانهها در برخی از تاریخها و سرگذشتنامههای به جا مانده تنها دریغ و افسوس برای ما به بار آوردند. برخی از آن گنجینههای بسیار باارزش گذشتگان نیز در گوشۀ کتابخانههای ایران و جهان به زندان کشیده شدهاند و مارهای هفت سری بر روی آن گنجینهها خوابانیدهاند مبادا کسی بدانها نزدیک شود. لیکن گذر زمان برخلاف خواست تنگنظرانۀ زندانبانان و نگهبانان آن گنجهاست و چارهای جز گسستن زنجیرها و فرو ریختن دیوارها نیست و این طبیعتِ فرهنگ و تمدن انسانی است.
دفتر نشر میراث مکتوب یکی از آن کاوههای چرمینه پرچم و آزادکنندگان آن زندانیان و گشایندۀ آن گنجینهها و به فضای آزادِ عموم آورندۀ آن میراثهای گرانسنگ و باارزش است.
میراث مکتوب در مدت حدود سی سال صدها اثر نفیس و باارزش گذشتگان ما را با پژوهش و ویراستاری فرهیختگانِ آگاه و دلسوز از زیر خاک سدهها و بند و زنجیر کتابخانهها آزاد کرده و با ساختاری زیبا و دلربا و خردپسند در اختیار عاشقان آن آثار گذاشته است.
این کمترین هم که از آن آثار گرانبها بهرهمند شدهام توفیق روزافزون جناب دکتر اکبر ایرانی و همکارانش را برای سپردنِ هرچه تواناتر این راه و استقامت و پایداری در برابر مشکلات و موانع بسیار در راه نشر و پخش فرهنگ از پروردگار حکیم و علیم خواستارم.
کارنامه میراث مکتوب برای دستاندرکاران آن مایۀ مباهات است
دکتر اکرم جودی نعمتی
بسمالله الرحمن الرحیم
در آستانۀ بیست و هشتمین سالگرد تأسیس مرکز نشر میراث مکتوب هستیم. این مناسبت را به یاران و همکاران مرکز میراث مکتوب تبریک میگویم؛ به ویژه به جناب آقای دکتر ایرانی که از آغاز پرچمدار فعالیتهای این مرکز بودهاند، و در این سالهای فقر و فاقه اقتصادی و فرهنگی و در این زمانۀ عسرت چراغ نشر میراث مکتوب را روشن نگه داشتهاند و توانستهاند فعالیتهای آن را گسترش بدهند تا جایی که مرکز نشر میراث مکتوب که در آغاز برای چاپ و نشر تأسیس شده بود گسترش پیدا بکند و به مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب تبدیل بشود. این تغییر و تبدیل یقیناً کوشش فراوانی را میطلبد، انرژی بالایی صرف شده تا مؤسسه به این شکل در بیاید. خود این گسترش و ارتقا تبریک دارد.
از سوی دیگر باید به جامعۀ علمی، فرهنگی و پژوهشی که از محصولات و تولیدات مؤسسۀ میراث مکتوب توانسته استفاده کند و کسانی که آثارشان در اینجا به چاپ رسیده تبریک گفت. انشاءالله در سالهای آتی فعالیتهای بیشتر، بهتر و عمیقتری رو از مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب شاهد باشیم.
نگاهی به کارنامه بیست و هشت سالۀ میراث مکتوب به ما میگوید که این مرکز و این مؤسسه رسالتی را که برعهدهاش گذاشته بودند به خوبی انجام داده است و این امر برای دست اندر کاران آن مایۀ مباهات است. هر کدام از فعالیتهایی که این مؤسسه انجام داده همّت بالا و ارادۀ قوی و پشتکار ستودنی میخواهد. بخشی از این کارها در زمینۀ چاپ آثارِ خطی گذشتگان بوده که تیراژها و عناوین کتب چاپ شده در طی این سالها و با همه تنگدستیها کار قابل توجهی بوده است و انشاءالله بعد از این هم این فعالیت و سایر فعالیتهای این مؤسسه اعتبار علمی و محتوایی و روشی بیشتری پیدا کند. میراث مکتوب به خوبی در عرصۀ بینالمللی فعالیت کرده و با مراکز و کتابخانههای جهانی که خزائن نسخ خطی هستند و همچنین با شخصیتهای بینالمللی مرتبط شده است. همچنین به خوبی از شخصیتهای ملی و میهنی خود ما، از افکارشان، رهنمودهاشان و آثارو کارهای پژوهشیشان استفاده کردهاند. همینطور نشریات پژوهشی که در این مرکز چاپ شده، نشریاتی است که از اعتبار بالایی برخوردار است. علاوه بر این نشستهایی که میراث مکتوب داشته، کنفرانسها و همایشها و آن چه به تضارب آرا و همفکری و همافزایی اندیشمندان کمک کرده، همه ستودنی است و ما آرزو میکنیم که روز به روز در همه این فعالیتها موفقیتهای بیشتری حاصل کند.
من میخواهم از این فرصت استفاده کنم و پیشنهاداتی را به مؤسسه تقدیم کنم. ببینید یک مصحح برای اینکه بتواند یک اثر قابل اعتماد و معتبر را به جامعه علمی ارائه کند، نیازمندِ برخی حمایتهاست. این حمایتها الزاماً حمایت پولی و مالی نیست؛ گرچه در این زمینه هم باید نهادها و مؤسسههای متکفل امور انجام وظیفه کنند، به ویژه برای مصححانی که درآمدهای مشخص ندارند. مصححان احتیاج به حمایتهایی دارند تا کارهایشان با اعتبار بالاتر، با سرعت بهتر و دامنۀ گستردهتری بتواند نمود پیدا کند. من به برخی از این موارد اشاره میکنم و امیدوارم که میراث مکتوب آنها را مدنظر قرار بدهد.
اولین رکن تصحیح در اختیار داشتن نسخههای مورد اعتماد است. اگر مصحح نسخههایی مورد اعتماد نداشته باشد، هر چند آگاه به روشهای علمی و برخوردار از علم کافی و دانشی گسترده باشد، نمیتواند کار ارزندهای انجام بدهد. بنابراین «نسخه خطی» اصل و اساس کار است. در حال حاضر مصححان و بخصوص کسانی که وسواسهایی دارند، از صفر تا صد کار تصحیح را خودشان انجام میدهند و طبعاً این روش مشکلات خاصی دارد و سرعت کار را به شدت میگیرد. سپردن کار به نیروهای آماتور یا نیروهایی که کار اصلی آنها تصحیح نیست، هم خود آفاتی دارد که بعداً کار مصحح را مشکل میکند. خود من در تجدید چاپ آثارم به این مشکل برخورد کردم که در جاهایی که از دیگران کمک گرفتهام لغزشهای صورت گرفته که آن لغزشها باید با صرف زمان بیشتری توسط خودم جبران شود. من پیشنهادم این است که میراث مکتوب افرادی را به عنوان دستیار مصححان آموزش دهد. این خیلی مهم است که کسانی به عنوان یاریرسان مصححان وجود داشته باشند که در عین حال از صلاحیتهای خوبی هم برخوردار باشند. مثلابا توجه به اینکه تایپ نسخههای خطی از عهدۀ تایپیستها معمولی برنمیآید گروهی به عنوان دستیاران تایپیست وجود داشته باشد. اگر ما کسانی داشته باشیم که توانایی خواندن نسخههای خطی را داشته باشند و کار تایپ نسخهها را انجام بدهند بسیار به مصحح کمک میشود. این اتفاق بدون آموزش نمیتواند رخ دهد و این دستیاران باید آموزشهای مقدماتی ببینند. همچنین میتوانیم گروهی از دستیارانِ نمونهخوان، برای مقابله کردن، یا گروهی برای جستجوی نسخ داشته باشیم. الان تمام این کارها را خود مصحح انجام میدهد و اگر جایی هم از دیگران کمک میگیریم قابل اعتماد نیست. اما اگر میراث مکتوب بتواند طی فراخوانی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشتههای مرتبط را تحت چنین آموزشهایی قرار دهد، میتوان بعد از مدتی نیروهای منسجمی برای دستیاری مصححان در اختیار داشت. اگر میراث مکتوب تفاهمنامههایی با مراکز دانشگاهی و سایر مؤسسات پژوهشی داشته باشد، میتواند به تأمین این مقصود کمک کند.
همچنین از مؤسسۀ میراث مکتوب انتظار میرود در زمینۀ دسترسی به نسخ موجود در کتابخانهها و گنجینههای خارج از کشور به مصححان کمک برساند. هر چند شرایط تحریم و مشکل تبادلات مالی وجود دارد، اما در هر صورت همچنان که بسیاری از فعالیتهای مالی جریان دارد، میتوان برای نقل و انتقال مالی برای دریافت نسخهها هم چارهای اندیشید. در دورۀ دانشجویی من در دانشگاه تهران ما برای دریافت نسخه از کشورهای دیگر نسخههای مورد درخواست آنها را برایشان میفرستادیم. جریان چنین ارتباطاتی را میراث مکتوب میتواند هموار کند. درست است که میراث مکتوب برای این کار تأسیس نشده ولی این کار میتواند در نهایت خدمتی در مسیر اعتبار بیشتر فعالیتهای تصحیحی و تولیدات میراث مکتوب باشد.
همچنین حمایت از پایاننامههای مرتبط، تشویق دانشجوها و اقدام برای این که پایاننامههای تصحیحی زیر نظر استادان ورزیده انجام شود و نتیجه کار اعتبار بیشتری پیدا کند، از جمله کارهایی است که میراث مکتوب میتواند انجام دهد.
در پایان هم از میراث مکتوب انتظار میرود که توجه بیشتری را به تجدید چاپ آثار معطوف کند. وقتی اثری برای چاپ اول به میراث مکتوب داده میشود و میراث مکتوب با چاپ این آثار اعتبار پیدا میکند، انتظار میرود که در چاپهای بعدی هم پیشقدم و فعال باشد. چرا اثری که کار معتبر و ارزشمندی بوده و از چاپ اول آن بیست یا پانزده یا بیست و پنج سال گذشته، نباید تجدید چاپ شود؟ البته میدانم که الان کارهایی دارد صورت میگیرد، به ویژه در قالب چاپ دیجیتال آثار، ولی در هر صورت باید در آینده این موضوع مورد توجه باشد. باید توجه داشت که راضی و خرسند شدن به وضع موجود مقدمه افول است. هرگز نباید به وضع موجود راضی شد، بهویژه در جایی که قرار است کارهای ارزشمندی انجام شود و متکفل رسالتهای علمی است. ما برای تمام دستاندرکاران مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب به ویژه آقای دکتر ایرانی آرزوی توفیق داریم و امیدواریم افقهای بازی پیش رویشان باشد و کارهای ارزندهتری را به جامعه عرضه بکنند. موفق و پاینده باشید.
کار انجام شده در میراث مکتوب از بنیاد فرهنگ بزرگتر است
دکتر علی رواقی
به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه بر نگذرد
بیست و هشتمین سال تأسیس مرکز پژوهشی میراث مکتوب را به آقای دکتر ایرانی و همکارانشان تبریک میگویم. همچنین گشوده شدن این مرکز را باید به ملت ایران تبریک گفت، چرا که خدمتی که این مرکز به فرهنگ و زبان و ادب فارسی کرده کم نظیر است و کمتر سابقه داشته که کاری با این عظمت انجام بگیرد. همچنین باید از بنیانگذار این مرکز جناب آقای مسجد جامعی که با همّتِ بلندشان این مرکز را پایهگذاری کردند و سبب به ثمر رسیدنِ این همۀ کتاب و متون فارسی شدند، تشکر کرد. البته باید گفت اگر همّت و کوشش آقای دکتر ایرانی و همکارانشان نبود این کار پا نمیگرفت، چون چاپ و نشر کتاب حتی یک کتاب یا دو کتاب خیلی دشوار است، چه رسد به افزون بر سیصد و چند ده کتاب که میراث مکتوب به چاپ رسانده است.
پیش از انقلاب هم ما بنیاد فرهنگ و بنگاه ترجمه و نشر کتاب را داشتیم ولی تعداد کتابهایی که آنها چاپ کردهاند در این سطح نبود. جدا از اینکه کتابهایی که آنها چاپ کردهاند با کتابهایی که در مرکز پژوهشی میراث مکتوب به چاپ رسیده خیلی تفاوت دارد، باید گفت در مؤسسۀ میراث کار بسیار گستردهتر و بزرگتری از آن بنیاد پیش از انقلاب شده است. این همّتِ بلند باعث شده که الان مرکز پژوهشی میراث مکتوب به عنوان یک مؤسسۀ بزرگِ فرهنگی در ایران و بسیاری از کشورها شناخته شده است. به نظر من این کار بسیار بزرگ و بلندی بوده است که با تعداد کمی پژوهشگر سامان گرفت.
تنها نکتهای که به ذهن من میرسد که اگر این کار شده بود بهتر بود این است که باید از مصححان متون میخواستند که فهرستی از واژگان متنهایی که چاپ میکنند به دست بدهند. اگر این کار شده بود الان یک فرهنگِ بزرگِ فارسی هم در کنار این کتابها داشتیم. با اینکه این کار انجام نگرفته ولی کار مهم و بزرگی که انجام گرفته به چاپ رسیدن و نشر شدن این همه کتاب بود که تا به حال در هیچ مرکز و دفتر پژوهشی شکل نگرفته بود.
من باز هم به پایهگذاران این مرکز، به آقای دکتر ایرانی و همکارانشان، سالروز بیست و هشتمین سال تأسیس این بنیاد و مرکز را تبریک میگویم و امیدوارم که با همین تلاش و کوششی که داشتهاند و کار را به این نتیجۀ بزرگ رساندهاند، انشاءالله ادامه بدهند تا تعداد بیشتری از متون در دسترسِ دوستداران فرهنگ و زبان ایرانی قرار بگیرد.
محدود نشدن به دوره و موضوع خاص، نقطۀ قوت میراث مکتوب است
دکتر محمدعلی کاظمبیکی
دربارۀ فعالیتها و عملکردِ میراث مکتوب در حوزۀ تصحیح متون و نسخهشناسی، نگاهی به عناوین کتبی که میراث مکتوب چاپ کرده نشان میدهد که خوشبختانه میراث خودش را محدود به دورهای خاص یا موضوعی خاص نکرده است. در زمینههای مختلف و از ادوار مختلف منابع اصلی را منتشر کرده و این جای تبریک دارد و نقطۀ قوت میراث است.
گذشته از این میخواهم پیشنهاد کنم آثار ویرایششدۀ کسانی را چاپ کنید که حداقل یک اثر در زمینۀ نسخۀ خطی که میخواهند چاپ بکنند، داشته باشند. این خیلی مهم است که فرد متخصص باشد نه اینکه تنها به نسخۀ خطی دسترسی داشته باشد یا دو یا سه نسخۀ خطی را با هم مقایسه بکند. کسی که در یک زمینهای تألیفاتی دارد او میداند که کدام نسخه ارزش تصحیح دارد. همچنین به سبب تخصصش میتواند در کار تصحیح موفقتر باشد.
تا جایی که من میدانم میراث مکتوب چندان توجهی به انتشار تحقیقاتِ جدید نداشته است. بنابراین در حوزۀ تخصص و علاقۀ پژوهشی من یا هر کس دیگر، تا به حال فعالیت چندانی از میراث به چشم نیامده، اما اگر قرار باشد تألیفات جدید را منتشر بکند، به اعتقاد من که تخصصم رشتۀ تاریخ است توجه به تواریخ محلی اهمیت بسیار زیادی دارد.
در صورتِ گسترش فعالیتهای میراث مکتوب حمایت از تألیف را بسیار مهم میدانم. در مجموع زمینۀ تاریخ اقتصادی و تاریخ اجتماعیِ ایران جای کار زیادی دارد و امیدوارم که با تلاش میراث مکتوب فتح بابی در این زمینه صورت گیرد.
ظرفیت میراث مکتوب برای ایجاد ارتباطات علمی بینالمللی
سید علی میرافضلی
به نام خداوند
در مورد فعالیتهای مؤسسه میراث مکتوب آنچه که در یک نگاه و ارزیابی کلی میتوانم بگویم این است که این مجموعه با استمرار درخوری که در این سالها داشته و آثار و برنامههای مفیدی که اجرا و تولید کرده، توانسته جایگاه خود را در حوزۀ پژوهشی تثبیت کند و در نزد پژوهشگران هم به عنوان مؤسسهای که حامی فعالیتهای پژوهشی و انتشار متونِ ارزنده است، شناخته شود. میراث هم در حوزه نشر کتاب و احیا و تصحیح متون ارجمند در این سالها آثار بسیار خوبی منتشر کرده و هم در حوزۀ انتشارِ نشریه. دو نشریۀ این مؤسسه با دو شخصیت متفاوت هر دو مفید هستند و به جهت استمرارِ فعالیت، نشریات اثرگذاری به شمار میروند. ضمائمی هم که از این نشریات در این سالها چاپ شده، خود اغلب پژوهشهای پرمایهای بودهاند اغلب و بعضا به عنوان یک کتاب مستقل میتواند تلقی شود. نشستهای خیلی خوبی که برگزار شده و ارتباطاتی که میان پژوهشگران برقرار شده از دیگر کارهای ارزشمند بوده است.
آن چیزی که برای من در حوزۀ کارهای میراث شاید بسیار جالبتوجه و چشمگیر بوده انتشار و چاپ عکسی نسخههای خطی فارسی و عربی است که به نظرم یک کار بسیار جالب و اثرگذار بوده است. بعضی از این نسخهها از لحاظ تاریخی و نقشی که در پژوهشهای بعدی ایفا میکنند واقعاً پرمایه بوده و فیالمثل کتاب ارجمند علینامه که بعداً به چاپ حروفی رسید، یا دیوان حافظ که جناب ایمانی برای چاپ عکسی آن اهتمام ورزیدند، یا چاپ عکسی رباعیات خیام نسخۀ بادلیان آکسفورد از این دست به شمار میرود. این نوع کارها به پژوهشگران خیلی کمک کرده تا بتوانند کارهای پژوهشی خود را با دسترسی به منابع سر و سامان بهتری بدهند.
علاقۀ شخصی من شاید در این حوزه بیشتر از سایر حوزهها باشد و علاقهمندم که میراث همچنان با توجه به ارتباطات خیلی خوبی که در این سالها ایجاد کرده بتواند در شناسایی و چاپ عکسی نسخههای خوب از کتابخانههای جهان همچنان فعال باشد.
بحثی هم که در قالب انتظارات من از مؤسسۀ میراث مکتوب میتواند مطرح شود، با توجه به شخصیت و جایگاهی که میراث الان در بین پژوهشگران ایرانی و خارجی دارد، این است که بتواند ارتباطدهندۀ میان پژوهشگران باشد و با برگزاری سمینارها و همایشها امکان حضورِ محققینِ ایرانی را در همایشهای بینالمللی که در ارتباط با تحقیقاتِ ایرانشناسی صورت میگیرد، فراهم کند. البته کارهایی در این سالها شده که درخور قدردانی است ولی فکر میکنم اگر به صورت یک برنامۀ مدون و منظم میراث این کار را انجام بدهد و حتی سفرهایی تدارک ببیند که این پیوند در خلالِ آن سفرها قوت بگیرد و زمینهساز پژوهشهای مشترک و چاپ آثار محققین ایرانی خارجی در کشورهای میزبان باشد، ارزشمند است. به نظرم این کاری است که میراث از عهدۀ آن میتواند بربیاید و از حمایتِ مجامع و مجامعِ علمی هم میتواند برخوردار باشد.
من از جناب ایرانی و همکاران محترمشان که در این سالهای پرفراز و نشیب این مجموعۀ ارجمند را سرپا نگه داشتهاند بسیار سپاسگزارم و امیدوارم که برقرار و موفق باشند.