میراث مکتوب- دکتر علیرضا زرین، گفتگویی با دکتر محمدرضا توکلی، فوق دکترای شیمی پزشکی دانشگاه اکستر و نویسندۀ کتابهای متعدد علمی، داشته که آن را در ادامه میخوانید.
قریب هشت سال است که از انتشار مصاحبۀ پیشینام با دکتر صابری در بارۀ ناصر خسرو در شهرگان میگذرد. در این مدت، آن مصاحبه در نشریۀ دریچه، دانشکدۀ ادبیات فارسی، دانشگاه اصفهان، و دیگر نشریات، بازنشر یافت و خوشبختانه، کتاب دکتر صابری، سفر برگذشتنى، در خصوص سفرنامۀ ناصرخسرو در ایران منتشر شد و جایزۀ جلال آل احمد را نصیب خود کرد. مهمتر آنکه مورد توجه ادبدوستان نیز قرار گرفت. او در این مدت دو کتاب دیگر نیز در این باره نوشته است: كتاب سفر ديدار و آوارۀ درۀ یمگان. علاوه بر این، اخیراً نیز به قدیمیترین نسخۀ سفرنامه در هندوستان دست یافته و به ویرایش آن پرداخته و برای انتشار آمادهاش کرده است.
بی شک آثار ناصرخسرو، به ویژه سفرنامهاش، سزاوار پژوهش و تعمق بسیارند. در گذشته، ناصرخسرو را بیشتر به خاطر برخی اشعار درخشان و پر مغزش میشناختیم، مصرعهایی چون “روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست” و “گفتا ز که ناليم که از ماست که بر ماست”، و بیتی چون “نکوهش مکن چرخ نیلوفری را / برون کن ز سر باد و خیرهسری را”. هرچند این گونه اشعار او شاهکارند، اما سفرنامۀ او کتابی است هم سطح با بزرگترین آثار ادبی دنیا، هم از نظر ژانر سفرنامهنویسی و هم از نظر دانش و جهاننگری سترگی که در درون آن نهفته است. پس بی جهت نیست که دانشوری چون دکتر رضا صابری از جان و مال خود مایه گذاشته و در جستجوی عشق معنوی زندگی خود، سفرهای طاقت فرسا و پر بار و بری را به انجام رسانده است. حاصل اکنون چهار کتاب دربارۀ سفرنامۀ ناصر خسرو میباشد.
ناصرخسرو چهرهای بسیار ویژه در ادب فارسی است. قصاید او با تمام زیباییهای شاعرانۀ سخنوری و فلسفی او، باز هم حق مطلب را در مورد او بیان نمیکند. سفرنامه، از دیدگاه من، کماکان، نگین درخشانی است بر تاجی که بر تارک ادب فارسی نشسته. همانطور که پیشین هم نوشتهام: برای من به عینه و به مصداق و برابر شعر است، همان طور که تاریخ بیهقی نیز پیش زمینه و معدن و مأخذی برای فصاحت زبان زیبای شعر به اصطلاح سپید احمد شاملو بود و شد. بنابراین، کشف نسخهای کهن از این اثر سترگ و ویرایش آن و انتشار عنقریباش، رویداد ادبی شگفتی است و بهانۀ خوبی که باز با دکتر صابری به گفتگو و پرس و جو بنشینیم:
دکتر علیرضا زرین: شما نويسنده و مترجم كتابهاى پزشكى و علمى هستيد چه شد كه به ناصرخسرو علاقمند شديد و تا به حال سه كتاب در بارهی او منتشر كردهايد؟
رضا توکلی صابرى: با خواندن شعرهايش و سپس خواندن سفرنامه با او آشنا و شيفتهی شخصيت او شدم.
چگونه به كار تصحيح سفرنامه پرداختيد كه كار تخصصى اديبان است؟
– راستش، در ابتدا كتاب سفربرگذشتنى را، كه گزارشى از سفرم در پى رد پاى ناصرخسرو است، براى چاپ به مرحوم آقاى زهرايى مدير نشر كارنامه دادهبودم. چند سالى در دست ايشان بود. روزى ايشان از من پرسيد آيا مىتوانى سفرنامه را تصحيح كنى؟ من بى درنگ و بدون فكر كردن پاسخ دادم: آرى! بعد با خودم فكر كردم كه “چرا بدون تامل آرى گفتی، اگر او از تو بخواهد سفرنامه را تصحيح كنى، چكار مىكنى؟” سپس امكان اين كار را بررسى كردم. به يادداشتهاى پس از سفرهایم و منابع جديدم نگاهى كردم و ديدم نكات تازهاى در مورد سفرنامه دارد. متوجه شدم كه تمام تصحيحات سفرنامهی ناصرخسرو خيلى قديمى هستند و فاقد اطلاعات جديداند. به دنبال پيداكردن نسخههاى قديمى سفرنامه رفتم و چند نسخهی قديمى سفرنامه را تهيه كردم و به تدريج فكر تصحيح آن در من قوت گرفت.
چه چیز باعث شد که شما حتی تا هندوستان سفر کنید تا به قدیمی ترين نسخه ی سفر نامه دست بیابید؟
– در طى پژوهش در مورد نسخههاى سفرنامه به نسخههاى قديمىترى از نسخه شارل شفر فرانسوى، كه منبع همه سفرنامههاى موجود است، برخوردم. اين نسخهها در كتابخانههاى مختلف جهان، مانند انگلستان، هند، و پاكستان، پراكنده بود. سعى كردم همهی آنها را تهيه كنم. قديمىترين نسخه در هندوستان بود كه براى تهيه آن به هندوستان رفتم.
لطفاً در مورد شارل شفر و سفرنامهی تصحيح او كمى توضيح دهيد؟
– خاورشناس فرانسوى شارل شفر، سفرنامه ناصرخسرو را همراه با ترجمهی آن به زبان فرانسوى با مقدمهی ۵٨ صفحهاى و پاورقىهاى مفصل همراه با نمايه و پيوست در سال ١٨٨١ مطابق با ١٢٩٨ هجرى قمرى در ٣۴٨ صفحه (بدون هيچگونه توضيح يا اضافات فارسى) منتشر ساخت. نسخهی تصحيح شدهی شفر به علت اين كه وى فارسى زبان نبوده و متعلق به فرهنگ ديگرى است، داراى كاستىهايى است. همه تصحيحات سفرنامههاى موجود از روى نسخهی شفر تهيه شدهاند.
شفر از دو نسخهاى كه در كتابخانهی ملى پاريس نگهدارى میشود براى اين تصحيح استفاده كرده است. يك نسخه به خط نستعليق است كه ١٩٧ صفحه دارد و هر صفحهی آن ده سطر دارد و در قطع كوچك است. اين نسخه در سال ١٢٩۴هجرى قمرى، مطابق با سال ١٨٧٧ ميلادى نوشته شده است. نسخهی ديگر نيز به خط نستعليق نوشته شده و هر صفحه شامل هجده سطر و در قطع وزيرى است و ١۶١ صفحه دارد. اين نسخه در سال ١٢٩٢ هجرى قمرى، مطابق با ١٨٧۴ ميلادى، از روى نسخهاى كپى بردارى شده است كه در سال ١٢٠٧ هجرى قمرى، مطابق با سال ١٧٩٢ ميلادى نوشته شده است.
در مورد اين نسخهی قديمى هم لطفاً كمى توضيح دهيد. آشنایی شما با این متن از کجا و کی شروع شد و چه مراحلی طی کرد؟
– در طى بررسىهايم متوجه شدم كه چند نسخهی قديمىتر از نسخهی شارل شفر وجود دارد. قديمىترين نسخهی سفرنامه در كتابخانهی ندوهالعلماء بود، كه يك مدرسهی دينى در شهر لكهنو در هندوستان است. سعى كردم از طريق اينترنت با آنها تماس بگيرم و درخواست يك رونوشت از كتاب را بكنم. ولى پاسخ ندادند. از طريق وابستهی فرهنگى هندوستان در تهران و واشنگتن دى سى اقدام كردم، ولى آنها هم نتوانستند كمكى بكنند. براى به دست آوردن دومين نسخهی قديمى سفرنامه كه در شهر چست در پاكستان بود نيز با وابستهی فرهنگى پاكستان در تهران و واشنگتن اقدام كردم و اين كوشش هم به جايى نرسيد. از طريق موسسات فرهنگى هم سعى كردم ولى موفق نشدم. تنها راه حل این بود كه خودم به لكهنو بروم. اين كار را كردم و به لكهنو و مدرسهی ندوهالعلما رفتم. با اينكه در تهران گفته بودند آنها هرگز رونوشتى به تو نخواهند داد و اگر خيلى محبت كنند ممكن است رونوشت صفحاتى را به تو بدهند، توانستم متن كامل را به دست آورم.
تفاوتهای اصلی این نسخه با نسخههاى مهم دیگر چیست؟
– نسخهاى كه در مدرسهی ندوهالعلماء در شهر لكهو نگهدارى مىشود تاريخ ٢٧ رمضان سال ١٠٠۶ قمرى (١۵٧۵ ميلادى) را بر خود دارد و كاتب آن مبارك قنوجى است. اين كتاب در حدود ٢٨۶ سال قديمىتر از نسخهی شارل شفر است. كتاب ١٨٠ صفحه ١۵ سطرى به اندازه ۵/١٢ در ۵/٢١ سانتيمتر است. عناوين و بعضى نامها و آيات قرآنى و كلمات عربى با خط سرخ نوشته شده است. بيشتر سالهاى هجرى قمرى در متن كتاب در حاشيه به عدد نوشته شده است. جا افتادگى كلمات و جملات در اين نسخه از همهی نسخهها كمتر است. با اين حال دو صفحه كامل از كتاب در بخش مربوط به فلسطين و شهرهاى آن جا افتاده است. صفحات زيادى از كتاب، به ويژه صفحات فرد، در حال پوسيدگى و پارگی است.
آيا فقط از همين نسخه استفاده كرديد يا نسخههاى ديگرى را هم بررسى كرديد؟
– خیر. از دو نسخهی قديمى ديگر كه تا به حال كسى از آنها استفاده نكرده است نيز بهره بردم. يكى از آنها تاريخ سال ١١٠٢ هجرى قمرى مطابق با ١۶٩١ ميلادى را دارد و ١٩٢ سال از نسخهی شفر قديمىتر است. اين نسخه در موزهی بريتانيا نگهدارى مىشده است، اما اكنون به كتابخانهی بريتانيا منتقل شده (نسخهی بريتانيا) و نويسنده يك نسخه ديژيتال از آن را تهيه كرده است و در اين تصحيح سفرنامه از آن استفاده كرده است. اولين بار گاى لسترنج در پاورقى ترجمهی بخش فلسطين و شامات سفرنامه به انگليسى كه در سال ١٨٩٣ منتشر شد، از وجود اين نسخه در موزهی بريتانيا خبر داده است.
اين نسخه به خط شكستهی نستعليق نوشته شده و سطرهاى آن در يك مستطيل ١١ در ٢١ سانتيمتر به طور مستقيم و مورب از چپ به راست و مورب از راست به چپ نوشته شده است. عناوين و بعضى بخشهاى مهم كتاب و نيز بعضى نامها و آيات و كلمات عربى با خط سرخ نوشته شده است. در حاشيهی كتاب بعضى از نامها و يا كلمات با مداد به انگليسى نوشته شده است كه نشان میدهد يك فرد آشنا به زبان انگليسى آن را خوانده است.
نسخهی ديگر نسخهی چاپ دهلى است كه همراه با مقدمهاى به قلم خواجه الطافحسين حالى، شاعر اردو زبان، در سال ١٢٩٩ هجرى قمرى برابر با سال ١٨٨٢ ميلادى، يعنى يك سال پس از نسخهی شفر، از روى نسخهی لكهنو تهيه و منتشر شده است. متن كتاب به خط نستعليق و به خط محمد يعقوب على است و در حاشيه و بين سطرهاى آن توضيحاتى در مورد معانى واژهها و مكانها داده است كه اطلاعات تازهاى به دست مى دهد. بعضى كلمات نیز اعراب گذارى شده است كه خواندن متن را دقيقتر میسازد. اين نسخه از روى نسخهی لكهنو يك سال پس از انتشار متن سفرنامهی شفر چاپ شده است و چون الطافحسين فارسى زبان بوده است، متن بهترى از شفر تهيه كرده است. الطافحسين مى گويد كه هم تصحيح او و هم تصحيح شفر از روى نسخهی لكهنو تهيه شده است.
به نظرتان علل اصلی تفاوتهای متون گوناگون سفرنامه چیست؟
– مىدانيد كه در گذشته توليد انبوه كتاب از روى يك نسخه امكان نداشته است. نسخه بردارى يا به روش شنيدارى بوده يا ديدارى. يعنى يا كاتبان مختلف مینوشتند يا از روى يك نسخه رونوشت بردارى مىكردند. در حالت دیگر، يك نفر آن را مىخواند و چند كاتب آن را مىنوشتند. علاوه بر آن، نقطه گذارى به دقت امروز نبودهاست، و يا بخشهایی از نسخهها در اثر مرور زمان پاك شده يا كاتبان كه سواد چندانى نداشتهاند توجهى به نقطه گذارى نمىكردند. به همين علت بر حسب سواد نويسنده يا خوانندهی كتاب، كلمات مشابه تغيير مىكرد. مثلا در بعضى نسخهها “برزانجير” به “برزالخير” و به “ديد آمد” به “پديد آمد” و “سنكلان” به “سمنگان” و “ژاست” به “دشت” تبديل شده است. از سوی دیگر، ناصرخسرو متهم بود به قرمطى و رافضى بودن و داشتن كتابهايش بسيار خطرناك بوده و در طى قرون متمادى تعداد محدودى به طورمخفيانه توسط پيروانش كه شيعيان اسماعيلى بودند، تكثير و باعث مىشده كه دقت رونوشت بردارى از اين نسخهها مانند كتابهاى مشهور و پرخواننده نباشد.
با ویرایش این متن کهن به چه دریافتها و کشفهای نویی در مورد آن، دست یافتهاید؟
– سفرنامه ساختار ادبى و جملهبندى جالبى دارد. اصل صحيح بعضى واژهها را كه تغيير يافته و متن را دشوار يا بىمعنى كرده است، پيدا كردم. با رفتن به منطقه و در دست داشتن سفرنامه، این گونه معنى دقيق متن را فهميدم. بعضى مكانهاى جغرافيايى را كه مورخين فكر مىكردند از بين رفته است، پيدا كردم. بعضى بخشهاى مبهم آن را به علت سفر به منطقه روشن كردم و معانى آن را دريافتم. نقشه مسير او را تصحيح كردم.
چگونه است که سفرنامه تااین اندازه توجه شما را به خود جلب کرده و بخش مهمی از فعالیت ادبی و شخصی شما را در برگرفتهاست؟
– سفرنامه كتابى بسیار خواندنى است. پس از خواندن آن به اهميتش آگاه شدم. مىدانيد كه او اولين سفرنامه حج را نوشته است. در هزار سال گذشته كسان زيادى در جهان از او تقليد كردند و سفرنامهی حج نوشتند. ولى هيچ كدام دقت او را نداشتند و پس از سفر، خاطرات خود را نوشتند. او در طى سفر يادداشت برمىداشته و بنابراين كتابش خيلى مستند و دقيق است. در طى سفرنامه در برابر مشكلات مختلف سفر در هزار سال پيش از اين، ناصرخسرو شخصيت خود را نمايان مىسازد و اين شخصيت اوست كه مرا مجذوب كرد.
شمهای از سفرهای روحی، ذهنی، معنوی و عملی خود را در ارتباط با سفرنامه بیان کنید و راستی منزل بعدی سفرتان در این زمینه چیست؟
– در طى سفر و در جاهايى كه ناصرخسرو رفته بود و توصيف كرده بود، گويى كه او هم با من بود. در سراسر سفر سايهی او را در كنارم حس مىكردم. در بسيارى از مكانها واقعاً گويى با من بود و باهم گفتگو مىكرديم و به اين علت در چند جا بسيار احساساتى شدم. دو سفرنامه ديگر هم نوشتهام كه در انتظار چاپ آنها هستم. يكى شرح سفر در ايران و ديگرى شرح سفر در كشورهاى اروپايى، آفريقايى و آسيايى است. ولى اكنون برنامه سفرى ندارم. خيلى دوست دارم افغانستان آرام تر شود تا بار ديگر از مزار ناصرخسرو ديدن كنم.
در نهايت، در مقایسه با بزرگان ادب فارسی، شما ناصرخسرو را چگونه و در چه مقامی ارزیابی میکنید؟
– ناصرخسرو يكى از بزرگان علم و ادبيات و فلسفهی ايران است. او يكى از هفت شاعر بزرگ زبان فارسى است. من فقط يك شخص ديگر را همپا و همقامت او مىشناسم و او ابوالقاسم فردوسى است. هر دو مهر ايران را به دل داشتند، هر دو به خاطر آرمانهاى خود با قدرتهاى سياسى روز درافتادند، هردو لقب حكيم گرفتند. هردو آثار خود را به فارسى نوشتند و موجب غناى زبان فارسى شدند. هردو كار نوى كردند كه تا پيش از آنها كسى نكرده بود و اثرى جاودان به جاى گذاشتند. هردو شاعرى خردگرا بودند. ناصرخسرو حكيمى شاعر بود و فردوسى شاعرى حكيم. هردو عمرى دراز كردند، و هردو در تنهايى و به تلخى درگذشتند.
همچنین ارزیابی ادبی و معنویتان از سفرنامهای که تا این حد در راهش قدم و قلم زدهاید؟
– به نظرم سفرنامه ناصرخسرو يك اثر جهانى است. تعداد ملتهايى كه بتوانند آثار ادبى خود را كه متعلق به هزار سال است بخوانند از تعداد انگشتان يك دست كمتر است. بنابراين ما بايد خيلى سپاسگزار باشيم كه نياكان ما چنين آثارى را براى ما به يادگار گذاشتهاند. اين كتاب نه تنها ارزش ادبى دارد، بلكه به خاطر گزارشى كه از وضع جهان در قرن يازدهم ميلادى مىدهد، ارزش تاريخى زيادى دارد.
در مورد سه كتابى كه تاكنون در باره او منتشر كردهايد، توضيح بدهيد.
ابتدا مسير سفر او را رفتم و شرح سفرم را در كتاب «سفربرگذشتنى، پا به پاى ناصرخسرو بر جادهی ابريشم در هزارمين زاد روز او» منتشر كردم. اين سفر در طى هفت سال انجام شد. در اين سفر، من سفرنامه در دست سعى كردم به شهرها و روستاهایی كه ناصرخسرو رفته بود، بروم و از مكانها و بناهايى كه او به آنجا رفته بازديد كنم و وضعيت آنها را در كتاب سفرنامه با وضع كنونى شان مقايسه كنم. پس از آن آرامگاه او را در درهی يمگان در روستاى حضرت سعيد در افغانستان پيدا كردم، و به ديدار آن رفتم. البته مى خواستم سفرم را از مزار او شروع كنم، ولى به علت وضعيت افغانستان اين كار ممكن نبود. حتى وقتى در روستاى جرم درنزديكی روستاى حضرت سعيد بودم، طالبان حمله كردند و تا چند كيلومترى جرم رسيدند، ولى نيروهاى نظامى با آنها درگير شدند و آنها را بيرون راندند. گزارش اين سفر را در كتاب «سفر ديدار، سفر به كوهستانهاى بدخشان و ديدار از مزار ناصرخسرو» منتشر كردم. بر پايه مطالعاتم و تصويرى كه از شخصيت بىهمتاى او داشتم سرگذشت او را به شكل رمانى با عنوان «آوارهی دره يمگان» نوشتم كه به تازگى منتشر شدهاست.
_____
ناشران کتابهای مورد بحث꞉
۱. سفر برگذشتنى، پا به پاى ناصرخسرو بر جاده ابريشم
انتشارات علمى فرهنگی
تلفن: ٠٢١٨٨٧٧٤٥٦٩
https://elmifarhangi.com/
۲. سفرنامه ناصر خسرو، بر پايه كهنترين نسخه توسط انتشارات علمی فرهنگی به زودى منتشر خواهد شد. تلفن: ٠٢١٨٨٧٧٤٥٦٩
https://elmifarhangi.com/
۳. كتاب سفر ديدار، سفر به كوهستانهاى بدخشان و ديدار از مزار ناصرخسرو توسط نشر اختران. تلفن : ٠٢١٦٦٤٨٣٠٧٤ – ٠٢١٦٦٤١٠٣٢٥
http://www.akhtaranbook.ir/fa/
۴. نشر معین؛ کتاب «آواره دره یمگان»
تلفن مرکز پخش: داخلی ١ و٢ ٦٦٤٠٥٩٩٢(٠٢١)
www.moin-publisher.com