میراث مکتوب- کتاب «هزاره فردوسی» مشتمل بر دو مقاله از کنگره هزاره فردوسی به همراه متنی از مقدمه قدیم شاهنامه به قلم سیدحسن تقیزاده و علامه محمد قزوینی از سوی انتشارات عینک منتشر شد.
هدف ناشر از چاپ این کتاب، گرامیداشت جشن روز فردوسی و انتشار متن مقاله این دو شخصیت ارزشمند بههمراه متن کامل مقدمه قدیم شاهنامه بوده است، با این هدف که این کوشش، چراغ راه دوستداران زبان وادبیات فارسی، بهخصوص دوستداران حکیم ابوالقاسم فردوسی، باشد.
دو مقالهای که در کتاب «هزاره فردوسی» آمده، مقالاتی هستند که تقیزاده و قزوینی در سال ۱۳۱۳ به کنگره هزاره فردوسی ارائه دادند؛ کنگرهای که دولت ایران همزمان با رونمایی از آرامگاه حکیم طوس، در هزارمین سال میلاد فردوسی، برای بزرگداشت این شاعر بلند آوازه ایران برگزار کرد. بدینترتیب، کنگره هزاره فردوسی به مدت پنج روز از از ۱۲ تا ۱۶ مهرماه ۱۳۱۳ درتهران، طوس و چند شهر دیگر ایران برگزار شد و ۸۱ شخصیت برجسته ادبیات ایران و جهان، از جمله بهرام گور آنکلساریا از هند، جمشید جی اون والا از پارسیان هند، یوگنی برتلس و روماسکویچ از شوروی، سباستین بک و فریدریش زاره از آلمان، آنتونیو پاگلیارو از ایتالیا، ادوارد دنیسن راس از انگلستان، جمیل صدقی زهاوی از عراق، یان رپیکا از چکسلواکی، عبدالحمید عبادی از مصر، آرتور کریستنسن از دانمارک، هانری ماسه از فرانسه و… در آن حضور یافتند.
دربخشی از مقاله حسن تقیزاده در کتاب «هزاره فردوسی» آمده است: «شاهنامه عبارت است از داستانها وافسانههای ملی ایران، یعنی همه قصهها و اساطیری که از قدیم سینه به سینه از اسلاف به اخلاف مانده و درمیان آن قوم، در افواه دائر بوده و بهمرور زمان، هم شاخ و برگ پیدا کرده و هم بهتدریج بر آن ضمیمه شده است. این افسانههای بومی را که نظیر آن در اغلب اقوام دنیا از قدیم مانده و حکایت از قصههای تاریک و مبهم نیاکان اولی آن قوم میکند و درواقع، قسمتی از آنها شاید سرگذشت گزارشهای قبلالتاریخی به آنان و منازعات با اقوام دیگر و مهاجرتهاست که با قصههای خرافی بومی مخلوط شده و بهواسطه تسلسل روایات در افواه عوام در قرنهای بیشمار از شکل اصلی آن شبحی تاریک مانده است، منقسم به چند قسم میتوان نمود.»
علامه محمد قزوینی نیز در مقدمه خود به این نکته اشاره کرده است که: «مخفی نماناد که کسانی که علاوه بر نسخ چاپی شاهنامه، اتفاقاً دسترسی به بعضی نسخ خطی از آن کتاب داشتهاند، لابد ملاحظه کردهاند که بعضی ازاین نسخ خطی اصلاً هیچ دیباچه و مقدمهای ندارند و از همان صفحه اول، شاهنامه فردوسی شروع میشود و بعضی نسخ دیگر دارای مقدمه نثری قبل از شاهنامه منظوم هستند و این مقدمه نثر را نیز اگر اندکی دقت کرده باشند دیدهاند که اغلب از این دو قسم خارج نیست:
بعضی نسخ شاهنامه مقدمه نثر مختصری دارند، به اندازه هفت هشت صفحه ابتدای آن این عبارت است: سپاس و آفرین خدای را که این جهان و آن جهان آفرید، و این نوع نسخ شاهنامه در زمان ما نسبتاً بسیار نادر و کمیاب و عدد آنها رو به تناقص است و نسخی که دارای این نوع مقدمه میباشد عبارتند غالباً از نسخه قدیمه که قبل از هشتصد هجری استنساخ شدهاند یا بعضی نسخ جدیده که از روی آن نوع نسخ قدیمه استنساخ شده باشند و این مقدمه معروف است به مقدمه قدیم شاهنامه. بعضی نسخ دیگر مقدمه نثر مبسوط مفصلی دارند، به اندازه پانزده شانزده صفحه کمابیش (برحسب بزرگی وکوچکی قطع شاهنامه و ریزی و درشتی کتابت) و ابتدای آن مقدمه عموماً در نسخ خطی این بیت است:
افتتاح سخن آن به که کند اهل کمال
به ثنای ملکالعرش خدای متعال»
علامه قزوینی در بخش دیگر این مقدمه نوشته است: «این مقدمه گرچه همیشه درابتدای شاهنامه فردوسی مسطور است (یعنی در عده بسیار قلیلی از نسخی که این مقدمه را دارند) و اگرچه دراواخر آن صحبت از فردوسی و شاهنامه او و سلطان محمود به میان میآید، ولی معذلک کلّه، به ظن بسیار قویم و قراین عدیده، که بعدها مذکور خواهد شد، قسمت عمده این مقدمه یعنی قریب چهار خمس آن، از ابتدا تا آنجا که صحبت از فردوسی و سلطان محمود شروع میشود، مقدمه شاهنامه فردوسی نیست، بلکه مقدمه شاهنامه دیگری بوده است غیر از شاهنامه فردوسی و زماناً مقدم برشاهنامه فردوسی، و تفصیل این اجمال موقوف بر تمهید مقدماتی است…»
«فردوسی: زندگی وآثار»، «اسم، کنیه، نسب و وطن فردوسی»، «داستان تألیف شاهنامه»، «تحقیقات راجع به تاریخ تألیف نسخههای شاهنامه و مدارج عمر فردوسی»، «شاهنامه ابوعلی بلخی»، «شاهنامه ابومنصوری»، «تدوین داستان ملی در شکل کنونی و مأخذ کتبی آن»، «رفتن فردوسی به غزنه و تقدیم شاهنامه به سلطان»، «خروج ازغزنه و آوارگی و وفات» و «اشعار متفرقه فردوسی» برخی از سرفصلهای کتاب «هزاره فردوسی» هستند. این کتاب همچنین با متن نطق افتتاحیه محمدعلی فروغی در کنگره هزاره فردوسی همراه است.
«هزاره فردوسی» با قیمت ۲۴۰ هزار تومان در نشر عینک منتشر شده است.
منبع: ایبنا