میراث مکتوب- انتشارات فرزانِ روز کتاب «چند برگ تفسیر قرآن عظیم شامل پارههایی از سورههای شُعَرا و نَمْل» به کوشش رضوان مسّاح و مرتضی موسوی با پیشگفتاری از بهاءالدین خرّمشاهی را به چاپ رساند و راهی بازار نشر کرد.
خرمشاهی در پیشگفتاری کوتاه به تحسین کار علمی مساح و موسوی اشاره کرده و افزوده: عدهای از فضلای افغانستانی و ایرانی بر سر تنها نسخۀ بازیافته از این ترجمه کارهای پژوهشی کردهاند. غلامرضا مایلهروی، علی رواقی، سید حسن سادات ناصری و منوچهر دانشپژوه، فروغ سلطانیه و جدیدترین و فراگیرترین کار به همت بانو رضوان مساح و آقای مرتضی موسوی انجام گرفته است.
مساح و موسوی در مقدمۀ مفصلی که بر کتاب «چند برگ تفسیر قرآن عظیم» نوشتهاند، به جنبههای گوناگون این تفسیر پرداختهاند. در ابتدای مقدمه به این نکته اشاره شده است که در سال ۱۳۵۱ شمسی، و با همت انتشارات کتابخانههای عامّۀ افغانستان (کابل) عکس ۲۷ برگ باقیمانده از تفسیری کهن منتشر شد که عنوان چند برگ تفسیر قرآن عظیم به خود گرفت که شامل بخشی از آیۀ ۵ تا پایان سورۀ شعرا و آغاز تا بخشی از آیۀ ۱۶ سورۀ نمل است.
بنا به نوشتۀ این مصححان، در پیشانی کتاب مذکور پس از مقدمۀ دو صفحهای محمدکریم شیون، رئیس کتابخانههای عامۀ افغانستان با توضیحات ده صفحهای و نه چندان ساختارمند از غلامرضا مایلهروی روبهروییم.
مساح و موسوی به چند ویژگی مهم این اثر اشاره کردهاند. نخستین ویژگی که در متن تفسیر دیده میشود اعرابها و حرکاتی است که شماری از واژگان به خود گرفتهاند. بهدرستی دانسته نیست که این امر به دست مؤلف صورت پذیرفته یا نتیجۀ دخل و تصرف کاتب و برآمده از شیوۀ گفتار او بوده است.
از منظر این مصححان نهادن نشان ضمّه به جای فتحۀ فعل از جمله مواردی است که متأثر از لهجه میباشد. در کنار این ویژگی گویشی، نکتههای دستوری و خصوصیات سبکی این تفسیر نیز قابل توجه است. خصایص صرفی و ساختارهای نحو کهن، کیفیت تلفیق عبارات، روانی و سادگی جملات و خالی بودنشان از سجع و وزن و اسلوب کلی نگارش کتاب خبر از متنی کهنسال و تعلق آن به سدههای ۴ تا ۶ قمری دارد.
مساح و موسوی در ادامه مقدمه با توجه به اعراب و حرکات در لغات با قید تردید محل پدید آمدن آن را شرق یا شمال شرقی خراسان تخمین زدهاند و زمان نگارش را با توجه به ویژگیهای دستوری و سبکی متعلق به سده ۵ قمری میدانند. دربارۀ شیوۀ تفسیر مفسر نیز به این نکته پرداختهاند که پیش از هر سوره به شمار آیات آن اشاره کرده و در انتهای سوره هم خبری در باب فضلیت آن آورده است. همچنین از این چند برگ چنین برمیآید که مفسر تمایلی به شاهد جستن از شعر و نظم به ویژه از زبان فارسی نداشته است.
این دو مصحح در ادامه، به کار فروغ سلطانیه اشاره کردهاند که بعد از حدود چهل سال از سوی پژوهشگاه علوم انسانی با نام چند برگ تفسیر قرآن طاهر منتشر شد.
مساح و موسوی، در مقدمه نکات و نقدهایی را دربارۀ کار خانم سلطانیه ارائه کردهاند که از آن میان کژخوانی برخی از عبارات، اضافه شدن چیزهایی به تصحیح که در متن اصلی موجود نیست، اختلاف متن تصحیح شده با متن نسخه از جمله آن نقدها هستند.
از دیگر نقدها اشاره به نام اثر است که به «چند برگ تفسیر قرآن طاهر» تغییر یافته است. آیا سلطانیه در پی طرحی نو بوده است؟ یا به دلیل اینکه مایل هروی در مقدمه کار خود از «بیست و هفت برگ تفسیر قرآن پاک» یاد کرده است. سلطانیه برای انجام کاری نو، پاک را به طاهر تغییر داده است؟ البته حدس مصححان این است که دستاندرکاران چاپ عکسی اثر به سفارش مایل هروی در صفحهای مجزا به خط کوفی و بسیار درشت عبارت «چند برگ تفسیر قرآن ظاهراً از نیمۀ قرن چهارم و اوائل قرن پنجم» را ضبط کردهاند که مصحح ظاهراً را طاهر خوانده است.
«چند برگ تفسیر قرآن عظیم» به کوشش رضوان مساح و مرتضی موسوی از سوی نشر فرزان روز به قیمت ۲۰۰ هزار تومان منتشر شده است.