ميراث مكتوب- پنجاه و هفتمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب با عنوان « آسيب شناسي تصحيح و چاپ متون كهن» با سخنراني دكتر علي اشرف صادقي، دكتر اكبر ايراني، جمشيد كيانفر، سيد علي آل داود و عبدالكريم جربزه دار، روز شنبه 15 ارديبهشت ماه 86 در تهران برگزار شد.
در آغاز اين نشست، جمشيد كيانفر گفت: در كل نظام آموزشي ما، تصحيح، اساسا محلي از اعراب ندارد.
وي افزود: بحث تصحيح متون در تمدن اسلامي، چيز جديدي نيست، اما در دنياي غرب تا حدودي تازه است و داراي شيوه هاي مختلف كه امروز در جامعه ما هم، از اين شيوه دوم يعني شيوه متن منقح كه در غرب رايج و متداول شده، استفاده مي شود. در گذشته، ما آثاري زيادي را داريم كه درسده هاي بعد از آثار پيشنيان، توسط فضلا با استفاده از چند نسخه تصحيح مي شد، اما قيد نمي شد كه منابع مورد استفاده اينها كدام نسخه هاست. بنابراين ما به اين نسخه ها به عنوان نسخه جديد برخورد مي كرديم و اين سنت تا اواخر قاجار را ادامه داشت.
دكتر علي اشرف صادقي نيز در اين نشست، گفت: بايد در خريد مراقب بود و كتاب اصل را خريد.
استاد زبان شناسي، افزود: بهتر است ابتدا شرح دهيم كه تصحيح يعني چه، نسخه مقابله شده يعني چه و چرا اين كار اهميت دارد؟ مسئله تصحيح از قديم براي دانشمنداني كه اهل تحقيق بودند، مطرح بوده، چون كتابهاي قديم را اشخاص حرفه اي به نام كاتب يا ناسخ، از روي يك نسخه اي با دست مي نوشتند و طبعا معلوم نيست وقتي كه آن نسخه اصل (مادر) كه از روي آن استنساخ مي كردند، آيا خوش خط بوده يا نبوده؟ آيا خودش از روي نسخه درست تر نوشته شده بوده يا از روي نسخه مغلوطي؟ در نتيجه ممكن است در آن نسخه، بد خواني شده باشد و كاتب هم كه اهل سواد نبوده و براي ارتزاق استنساخ صرف مي كرده، بنابراين اصطلاحات را نمي فهميده و غلط كپي مي كرده است.
سيد علي آل داود نيز معتقد بود كه اگر تحريرهاي مختلفي از متون كهن در اختيار داريم، بايد عين آن تحرير هاي مختلف را با توجه به نسخه هاي نزديك يا همان كه وجود دارد، تصحيح و جداگانه منتشر شود.
وي افزود: اگر از متون تاريخي يا شعري تحرير مختلف داريم، به اين دلايل بوده كه جداگانه تصحيح و منتشر شده و يا به دلايل اختلاف در نسخه هاي خطي بوده است، چرا كه ارتباط مثل امروز، وسيع نبوده كه كاتبين بتوانند از نسخه هاي يك استفاده كنند، در نتيجه نسخه هاي خطي مهاجرت مي كرده است. مثلا در ايران، يك نسخه خطي مهم در زمان كم يا حداكثر يك قرن، به جاهاي مختلفي كه زبان فارسي، گسترش داشته، مهاجرت مي كرده و در آنجا، توسط كاتبان مختلف كتابت مي شده است. زبان فارسي هم مثل زبان هاي ديگر، گونه هاي مختلف داشته كه باعث مي شده برخي لغات و اصطلاحات ويژه و متفاوت داشته باشد.
سيد علي آل داود ادامه داد: كاتبين، چون اكثراً اعتقادي به امانت داري نداشتند -جز درمورد كتابهاي مذهبي- راجع به متون، امانت را ضروري نمي دانستند و سبك نگارش و زبان كتاب را به گونۀ زبان خودشان تغيير مي دادند. در نتيجه، صورتهاي مختلفي از كتابهاي مهم در ايران در اختيار است و كاتبين در گوشه هايي از ايران، اين كتاب را به تحريري جديد ارائه مي دادند و اين موجب شده كه در متون كهن، نسخه هاي مختلفي از يك كتاب را در دست داريم كه تحريرهاي مختلف همان كتاب است.
عبدالكريم جربزه دار به عنوان سخنران بعدي نشست، گفت: كار تصحيح به حمايت جدي و عملي اولياء فرهنگي، نياز دارد.
وي ادامه داد: مصحح براي تصحيح يك كتاب 600 صفحه اي، چند سال روي آن كار مي كند،اما ناشر توانايي پرداخت حق التصحيح را ندارد و به واقع، كار تصحيح به حمايت جدي و عملي اولياء فرهنگي، نياز دارد. كما اينكه تاليفشان با حمايت اولياء وقت بوده، شما همين شاهنامه فردوسي و چگونگي تاليفش را ببينيد. از قبل از كتاب شاهنامه تا بعد از كتاب شاهنامه و تا ديروز، تمام كتابهايي كه تاليف شده اند، باني داشته اند. الان هم در غرب اگر بخواهد يك پروژه عملي پياده يا تحقيق يا تاليف شود، يك نهادي هزينه پروژه را تقبل مي كند، زمان لازم صرف مي شود و تحقيق كه آماده شد، يك موسسه انتشاراتي چاپ مي كند و فقط در مقدمه ذكر مي شود كه اين كار با حمايت اين موسسه بوده است. ما اگر مي خواهيم واقعا صحبت از متون بكنيم، هيچ چاره اي نداريم جز آنكه از متون حمايت شود، وگرنه بدون حمايت، كاري از پيش نمي بريم.
در ادامه نشست، دكتر اكبر ايراني، گفت: تاليف و نگارش كتاب در فرهنگ اسلامي، جزيي از نشانه هاي برجسته تمدني است.
مدير عامل مركز پژوهشي ميراث مكتوب، افزود: بهترين مونس و همدم براي مردم و اهل علم و فرهنگ، كتاب است. اساس فرهنگ بايد با حمايت هاي جدي متوليان شكل گيرد، اما بحثي كه ما به عنوان يك موسسه فرهنگي و علمي بايد دنبالش باشيم و جزو مشكلات ماست و اين انتظار هست كه ما اين را انجام دهيم، بحث استاندارد سازي هاي اين مسائل است. يعني از ما انتظار دارند كه در باب روش تصحيح متن، الگويي پيشنهاد دهيم، كاري كه هنوز به آن راضي نيستيم، البته در عمل بالنسبه موفق بوده ايم، دليلش هم همين مشاركت هايي است كه مراكز علمي در خارج از ما مي خواهند. در بحث تصحيح اين كار را شروع كرده ايم و آرشيو بالنسبه خوبي را فراهم آورده و در حال آماده سازي منابع اوليه هستيم. تا اين زمان آنچه كه درباره روش تصحيح، مقاله عربي و انگليسي در داخل و خارج نوشته شده، همگي در مجموعه اي در حدود 40 مقاله در حال ويرايش و آماده سازي براي چاپ است.
در پايان اين نشست، جلسه پرسش و پاسخ برگزارشد.
دكتر صادقي گفت: اصول تصحيح را بايد از جايي درس داد و در هيچ دانشگاهي در ايران، حتي يك واحد درس براي اين كار ندارد و همه كساني كه كتاب تصحيح كرده اند، به صورت تصادفي و يا به ذوق خود تصحيح را ياد گرفته اند و يا تصور مي كنند ياد گرفته اند. اين است كه مي بينيم كه اغلب اين كتابهايي كه بعضي از استادان بزرگ هم تصحيح كرده اند، معيوب است. يعني اصول در آن رعايت نشده و تنها همين مركز پژوهشي ميراث مكتوب است كه سال گذشته به اين فكر افتاد كه از چند نفر دعوت كند تا هر كدام چند جلسه درباره روش تصيح نسخ خطي درسي دهند.
آقاي ذاكري هم اعتقاد داشت كه مصحح بايد دو جور اطلاعات داشته باشد. يكي در مورد موضوعي كه مي خواهد به آن بپردازد، صاحب نظر باشد، وگرنه تصحيح او به درد نمي خورد و ديگر اين كه بايد روش تصحيح را بداند و من گاهي كتابهايي مي بينم كه به جاي تصحيح، تقليدشده و اين خطاست.
دكتر خطيبي هم گفت: در بحث استاندارد سازي، مسئله اصلي خوانندگان كتاب و علاقه مندان كتابهايي كه تصحيح شده، اين است كه از چه تصحيحي استفاده كنند. متوليان امور فرهنگي مثل نشر ميراث مكتوب، فرهنگستان ادب فارسي و جاهاي ديگر، چه نقشي مي توانند در اين زمينه، بازي كنند و چه راهنمايي براي علاقه مندان به كتاب دارند؟
آل داود در اين ارتباط گفت: نكته آقاي خطيبي اصولا قابل حل و فصل نيست كه نهاد و يا فردي را متولي اين كار قرار دهيم. بايد سطح عمومي فرهنگ در كشور بالا برود و مجلدات نقد و بررسي كتاب داشته باشيم. بايد درتلويزون ساعات معيني اين مفاهيم را به مردم بگويند. آنچه بسيار موثر است، مطبوعات بوده كه با نقد و معرفي كتاب، مي توانند نقش موثري داشته باشند.
دكتر ايراني هم در اين خصوص، گفت: دربحث آسيب شناسي تصحيح و چاپ متون، با اين مسئله به شكل جدي مواجه هستيم. يك كتاب كه به دفتر مي رسد معمولا 2تا 3 استاد آن را داوري مي كنند و با يك سري شرايط اصلاح، تصويب مي شود. در مورد متون معروف، كاري نمي توانيم بكنيم چون عوام و مردم به اين مسئله كاري ندارند. مسئله ما بحث پژوهش و روش كار و تصحيح است كه بايد آسيب شناسي شود و هر كتابي كه چاپ مي شود، جلسۀ نقدي با حضور مصحح و داوران براي آن گذاشت.
آقاي كيانفر هم گفت: اگر به روانشناسي فروش كتاب هم توجه كنيم، مي بينيم از جميع خريداران كتاب، تنها يك درصد هستند كه مي گويند ما تصحيح فلان شخص را مي خواهيم. غالبا فقط اسم كتاب و نويسنده را مي دانند و به بيش از آن كاري ندارند. اهل كتاب و اهل فن، مي دانند چه مي خواهند، ولي عامه مردم را نمي توانيد متوجه كنيد كه اين تصحيح منقح است، چرا كه اصلا تصحيح منقح به درد او نمي خورد و مشكلي را از او حل نمي كند. پس بايد ديد به چه منظور دنبال تهيه كتاب هستند.