کد خبر:9356
پ
hamayesh_1

هم آوایی ادیبان در مهد ادب

همایش دو روزۀ «شعر، ادب و عرفان آذربایجان در قرن هشتم تا دهم هجری» در تالار وحدت دانشگاه تبریز در روزهای 11 و 12 آبان ماه سال جاری برگزار شد.

میراث مکتوب – اینجا به شهر اولین ها شهره است که در این بین، نخستین مدرسه، چاپخانه، مدرسه ناشنویان و نابینایان، کودکستان، سینمای عمومی، مهم ترین نمودهای فرهنگی آن است.

بلده ای که در روزگار صفویان، پنجمین شهر بزرگ جهان بود اما با این حال، زلزله های مهیبی را هم به چشم خود دید که شاید زمین لرزه ای که 236 سال پیش این شهر و مردمانش را درنوردید، برای ما جلوه محسوس تر و ملموس تری باشد؛ چه، تخریب مناره های مسجد کبود، حاصل همان اتفاق است که امروز نیز قابل ردیابی است. اما این شهرِ ولیعهدنشین دودمان قاجار که دروازه ورود تمدن نوین به ایران هم بود، در سده های پیشتر – و حتی تا همین امروز _ از مبادی ادبیات بوده و شعرش و شاعرانش زبانزد بوده اند. از صائب تبریزی و هُمام تبریزی و قطران تبریزی در سده های کهن گرفته تا محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار) و پروین اعتصامی و حتی از اهالی ادبیات داستانی چون صمد بهرنگی، رضا براهنی و تقی رفعت در روزگار اکنون، همگی در «تبریز» رشد و نمو یافته اند.

حالا چیزی در حدود 40 نفر از خانواده دانشگاهی تهران و اصفهان و تبریز، گرد هم آمده اند تا دو کتاب تازه تصحیح شده از دوران پر جوش خروش شعر در آذربایجان را به رونمایی بنشینند. «خلاصه الاشعار و زبده الافکار (بخش تبریز و آذربایجان و نواحی آن)» به تصحیح و تحقیق رقیه بایرام حقیقی  و «دیوان غیاث الدین کُجُجی(از عرفای قرن هشتمِ آذربایجان)» به تصحیح و تعلیق مشترک مسعود راستی پور و احسان پورابریشم عنوان این دو اثر است که عصر سه شنبه در نخستین روز همایش دو روزه «شعر، ادب و عرفان آذربایجان در قرن هشتم تا دهم هجری» در تالار وحدت دانشگاه تبریز در دست همگان قرار گرفت.

در این برنامه، ابتدا «محمدرضا پورمحمدی»؛ رئیس دانشگاه تبریز، ضمن گشایش همایش، گفت: شعله های عشق به هنر و خلاقیت، هیچگاه در این دیار به خاموشی نگراییده و همواره الهام بخش دیگر ملل بوده است.  تبریز چون آفتاب تابان تاریخ، خود را در پس اعصار و قرون حفظ کرده و محفل عارفان و شاعران بوده است. اگر تبریز را دارالعرفان بنامیم به بیراهه نرفته ایم. با توجه به این، در ابداع هنرهای مختلف همه صاحب سبک بوده اند که به مکتب تبریز معروف است اما متاسفانه عموم این هنرها گرد فراموشی را به خود دیده اند.

در ادامه اکبر ایرانی؛ مدیرعامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب، درخصوص اهمیت فرهنگی آذربایجان گفت: در هر نقطه از چهارگوشۀ جغرافیای سیاسی سرزمین ایران که بنگریم، نشانی از دانشمندانی می یابیم که در شکل گیری و تولید علم و فرهنگ و هنر، نقش بسزایی ایفا نموده و مایۀ افتخار ایرانیان در جهان بوده اند. بدون تردید در این زمینه، بعد از خراسان بزرگ که پایتخت فرهنگی ایران در سده های نخستین بود، به لحاظ کثرت و تنوع فرهنگ پروری، منشور فرهنگی و هنری آذربایجان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از این رو بایسته است تا برای معرفی این افتخارات، هر فرصتی غنیمت دانسته شود، تا نسل امروز با پیشینۀ درخشان علمی و فرهنگی خود آشناتر گردد.

در ادامه در غیاب «اسماعیل جبارزاده»؛ استاندار آذربایجان شرقی، پیام او به این همایش از سوی معاونت پشتیبانی استانداری قرائت شد و بعد، بخش دوم آغاز شد.

آغازگر اما رئیس شورای علمی همایش بود. «محمدعلی موحد» که خود از زادگان تبریز است و دل در گرو این شهر دارد، طی سخنانی گفت: ابتدا اشاره کنم که تنها این دو کتاب از سوی میراث مکتوب درباره آذربایجان منتشر نشده و آثار، بسیار است. اما این رونمایی، بهانه است. اینگونه همایش ها، سبب برخورد و ارتباط فضلای شهرهای مختلف می شود که خیلی مبارک است. امیدوارم  دیگر بار آتش زبانه بکشد و آذربایجان شعله ور شود تا نتایج آن را ببینیم. البته جای خوش بینی بسیار دارد  و در سال های اخیر دیده ام که این منطقه در حال تکان خوردن است.

از این دو اثر، یکی دیوان اشعار خواجه غیاث الدین شیخ محمد کُجُجی است. البته ما دو تا کججی داریم؛ کججی بزرگ که 5 سال بعد از مولانا و خواجه نصیرالدین طوسی یعنی در 677 قمری وفات یافته است. اما این کججی که اشعار، از او است، 110 سال بعد از کججیِ اول زیسته است اگرچه او هم بعد از شمس تبریزی، درخشان ترین چهره عرفان در روزگار خود بوده است و شیخ الاسلام تبریز بوده است.

کتاب دیگر، خلاصه الاشعار و زبده الافکار است. میرتقی الدین کاشانی، در اثر خود 870 شاعر را معرفی کرده و نمونه هایی هم از اشعارشان را آورده است. تصور اینکه کسی در قرت دهم در کاشان، 42 سال دست به نوشتن چنین اثری که بسان دایره المعارف است، سخت است. اصل این کتاب، مشتمل بر مقدمه‌ای در چهار فصل ، چهار رکن، خاتمه در هفت اصل و یک ذیل است که اثر منظور نظر، اصل هفتم از خاتمه شامل 35 شاعر تبریزی است که البته این تعداد، همه شاعران آن روزِ تبریز نیست. زیرا شاعران آن روزِ تبریز، 5 برابر این بوده و این اسامی، تنها آنهایی است که به گوش او در کاشان رسیده است. نکته مهم آنکه همه این شعرا، از مکتب وقوع هستند که به زبان امروز، همان واقع گرایی یا پوزیتیویستیِ ادبی یا هنری است پیروی می کرده اند. مکتبی که اواخر قرن دهم ظهور کرده و حدود 100 سال دوام داشته است و جالب آنکه اوج آن هم در تبریز بوده است. این مکتب به دنبال آن بود تا بگوید چرا زبان شعر، از زندگی فاصله گرفته و حتی از زبان کوچه و بازار جدا شده است.

در پایان، از دو اثر مذکور به همراه «سند ایجاد دبیرخانه دائمی احیای مکاتب تبریز» رونمایی به عمل آمد.

اما همایش «شعر، ادب و عرفان آذربایجان در قرن هشتم تا دهم هجری»، دیروز (چهارشنبه 12 آبان) در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، با برگزاری پنل های علمی و ایراد 15 سخنرانی در دو نوبت صبح و بعدازظهر از سوی چهره های برجسته علمی چون صمد موحد، حسن انوری، منیره پویای ایرانی، اصغر دادبه، علی اشرف صادقی، باقر صدری نیا، محمود عابدی، قربانعلی کریم زاده قراملکی، عباس ماهیار و توفیق سبحانی و البته جوان تری مانند میلاد عظیمی، سعید شفیعیون، بهروز ایمانی، مهدی رحیم پور و محمد ابراهیم پور نمین ایراد شد. این همایش غروب دیروز به کار خود پایان داد.

گزارش از حمیدرضا محمدی

گزارش تصویری این نشست را اینجا مشاهده کنید.

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612