این کتاب پیش از همه در بر گیرندۀ تألیفات و نگاشتههای جدید این ایرانشناس در زمینه معرفی ادبیات و فرهنگ فارسیزبانان، به خصوص شاعران فارسی زبان حوزه فرارودان در اروپا و جایگاه تمدّن ایرانیان در این سرزمین می باشد.
باید یادآور شد که در فاصله نزدیک به ده سالی که آلکسند هایزر در شهر برلین آلمان به سر میبرد، بیش از ۲۵۰ مقاله در زمینۀ زبان و ادبیات فارسی در اروپا، به ویژه آلمان، به زبان های روسی و آلمانی به قلم آورده و توسط مطبوعات روسی و آلمانی این کشور و بیرون از آن منتشر ساخته است. از مهمترین نگاشتههای استاد، تحقیق سرنوشت واژه تاجیک و عناصر فرهنگ تاجیکان در پژوهشات دانشمندان اروپاست، که این مقاله بار نخست توسط مجلّه «پامیر» در سال ۱۹۹۱ و با عنوان «چه طور کشور تاجیکان فتح شد» انتشار یافت. نویسنده در آن نوشتار مهمترین خاطرات و نوشتههای سیّاحان اروپایی از جمله مارکو پولو، روبروکویس، یوهان شیلتبرگر، گونزالس دو گلاویخو را ضمن سفرشان به سرزمین خراسان بزرگ و فرارودان کهن شرح و تفسیر داده است. ارزش این مقاله در تاجیکشناسی و مجموعاً ایرانشناسی است که آلکسند هایزر ضمن نگارش آن مجموع اندیشههای این دانشمندان و کشّافان سرزمین فرارودان را راجع به گویش های مختلف زبان فارسی رایج در این منطقه، مردمشناسی و سنّت های فرهنگی مردمان این سرزمین زبان فارسی خاصه مناطق زرافشان، بدخشان کوهی و امثال آن را شرح و توضیح داده است. هرچند این مقاله کتاب «تاج طلایی» را شامل نمی شود، امّا نشر آن توسط چند نشریه و مجلّههای کشور آلمان تلاش های نستوح ایشان را در زمینه شناخت فرهنگ فارسیزبانان پیشاروی ما تفسیر میکند.
آن چه در کتاب «تاج طلایی» آمده است، بیشتر به مسئله جایگاه ادبیات و فرهنگ فارسی فرارودان از دید پژوهشگران اروپا اختصاص یافته است. آن گونه که خاورشناس نامور آلمانی، مانفرد لارنز در پیشگفتار کتاب مذکور تأکید میکند، «آلکسندر هایزر با نگارش مجموع این مقالات با اسناد معتمَد ثابت نموده که اساسهای شکوفایی این ظهورات ادبی (یعنی، پیوندهای ادبی شرق و غرب-تأکید از مؤلف نگاشته است) نه در عصرهای آخر، بلکه هنوز در قرون وسطی و مشخصاً عصرهای هفتده – هجده میلادی شکل گرفته بودند. در مجموع، آلکسندر هایزر در کتاب «تاج طلایی» مواد فراوان و جالبی را منظور نموده است که از روی آن میتوان به سهم او در پژوهش تحول و تحکیم پیوندهای فرهنگی شرق و غرب بهاگذاری نمود».
اگر به سهم آلکسندر هایزر در شناخت فرهنگ و ادبیات فرارودان و حتّی در ایرانشناسی بر اساس کتاب «تاج طلایی» او بهاگذاری نماییم، آن در چند مطلب خیلی مهم مجسم میگردد. نخست، مطلب جالبی که برای ما دلایل غریبی را راجع به مقام خانواده سامانیان در اندیشههای اهل نظر اروپا منظور میکند، پژوهش محقّقانه او تحت عنوان «صحیفهای راجع به سامانیان در «دیوان شرقی – غربی» گوته میباشد. بر اساس این تحقیق، آلکسندر هایزر سرنوشت تاریخی سامانیان و مقام شامخ آنان را در تحول فرهنگ فارسی بر اساس دلایل نامردود ثابت میکند و نشان می دهد که در پژوهش گرانمایه خاورشناس فرانسوی د. ایربلا تحت عنوان «کتابخانه شرقی» (۱۶۹۷) و نگاشتههای دیگر شرقشناسان نامور آلمانی چون فریدرک ویلکینز اطّلاعات فراوان و مفیدی راجع به خانواده سامانیان رفته است، و این موضوع جای تردیدی در استفادۀ گوته از این مطالب باقی نمی گذارد.
بخش مهم مقالات این کتاب در زمینه ترجمه و تحقیق آثار سخنوران فارسی، به خصوص شاعرانی از فرارودان به قلم آمده است. مهمترین بررسی راجع به ترجمههای اشعار استاد رودکی و تحقیقات دانشمندان اروپایی راجع به این استاد مسلم شعر فارسی است، که در رودکیشناسی جهانی از اهمیت ویژه علمی برخوردار میباشند. به ویژه، مقاله «سرنوشت ادبی استاد رودکی در آلمان» شناسنامه زیبای استاد شاعران در سرزمین هوتی به شمار می آید، که مطالعه آن علاوه بر افزایش دانستنی های ما، افتخار و هویّت فارسی زبانان را از حضور صاحبنظرانی مثل استاد رودکی در فرهنگ جهان با چنین شهامت هنری و ادبی رفعت خواهد بخشید.
در کتاب مذکور همچنین، به ترجمههای آثار کمال خجندی، عبدالرحمان جامی و دیگر سخنوران فارسی پرداخته است که از بررسی های مهم علمی تازه برخوردارند. به طور جِد می توان گفت که تا کنون راجع به ترجمه آثار کمال خجندی در اروپا نگاشته یا تحقیقاتی انجام نیافته بود و به این اساس جای اظهار است، که مقاله آلکسندر هایزر با عنوان «تشنگان را مژدهای از ما ببر…» (کمال خجندی در اروپا) از نخستین کارنامههای علمی در این عرصه به قلم آمده به شمار میرود.
هرچند در رابطه با جایگاه فردوسی، داستان های مربوط به عمر خیام در اروپا، سعدی، حافظ و دیگران سلسله پژوهشاتی تا امروز انجام یافتهاند و کتب مختلفی هم انشا گردیدهاند، امّا آلکسندر هایزر بیشک صفحات تازهای را در شناخت ادبیات پیشینه فارسی در این منطقه برای ما باز میکند. فزون بر این، تذکّر نمونههای ترجمه اشعار سخنوران فارسیگو در ضمیمه کتاب به زبان آلمانی، باز هم تأکیدی بر درخشان بودن کارنامۀ این ایرانشناس در آموزش سرنوشت ادبیات فارسی در کشورش دارد، که البتّه شایسته تحسین و تقدیر میباشد.
در بخش مهم تحقیقات مربوط به ایرانشناسی استاد هایزر به معرفی خدمات خاورشناسان اروپایی پرداخته است که در رشد ایرانشناسی جهانی نقش مؤثر داشته اند. یکی از چنین افراد نامور مانفرد لورنز میباشد، که همچون خاورشناس آلمانی و ختمکننده بخش شرقشناسی دانشگاه هومبولت برای آموزش زبان و ادبیات فارسی خدمت های شایستهای به انجام رسانیده است. مقاله آلکسندر هایزر با عنوان «شرقشناس مانفرد لورنز تاجیکان» خدمات بزرگ فرهنگی و ادبی این دانشمند را در زمینه ایرانشناسی به بهترین وجه تفسیر میکند. بر اساس مطالعه این مقاله استاد هایزر میتوانیم با آن نکات آشنا بشویم که خاورشناس مانفرد لورنز در زمینه برقرار نمودن روابط دوستی با سخنوران معروف تاجیک ساتم الغزاده، رحیم جلیل، باقی رحیمزاده و دیگران توانسته است که چندین تحقیقات پربار علمی در مورد آثار این سخنوران و فضیلت های بخش تاجیکی زبان فارسی در آثار تالیفات ایشان به قلم آورد. از نوشته هایزر معلوم میشود که مانفرد لورنز در رواج روند ترجمه آثار ادیبان فارسی، به خصوص سخنوران معاصر تاجیک به زبان آلمانی هم تأثیر بزرگی دارد، چون اکثر تألیفات سخنوران فارسی گوی تاجیکستان از زبان روسی به آلمانی ترجمه شدهاند و اصلاً کار مقابله و قیاس آن ها را با زبان اصل ـ یعنی فارسیی تاجیکی ـ این دانشمند صاحبنظر انجام داده است. از جمله، حتّی او در ضمن مقایسه ترجمه آلمانی اثر معروف استاد عینی «مرگ سودخور» با زبان اصل آن مشکلات موجوده را حلّ و فصل نموده، پیشگفتار مفصلی به عنوان یک تحقیقات جالب انشا کرده است، که در معرفی خدمات استاد عینی در تشکّل زبان و فرهنگ فارسی در قاره اروپا خیلی مهم و پرارزش به شمار می رود. همین جاست، که مانفرد لارنز از خالی بودن جایگاه ترجمه آثار ادیبان تاجیک از زبان اصل ابراز تأسّف می کند و برای حل این مشکل قدم بر میدارد.