میراث مکتوب – احمد افلاكی تقریبا بیست سال پس از وفات مولانا بهدنیا آمده است.
شیفتگی او به مولانا و احتمالا فروتنیاش باعث شده كه افلاكی كمتر از خودش بنویسد اما در رساله دیگران اشاراتی به او شده است. از قرار معلوم او شاگرد و مرید «عارف چلبی»، نوه مولانا بوده است و مراحل سیروسلوك عرفانی را زیرنظر او گذرانده است. او بعد از وفات مرادش، متولی مزار مولانا میشود و جلسات مثنویخوانی را در آنجا اداره میكند. افلاكی به درخواست عارف چلبی، زندگی خانواده مولانا و اطرافیان او را به رشته تحریر درآورده و در كتابی به نام «مناقبالعارفین افلاكی عارفی» گردآوری كرده است.
مناقب جمع منقبت است و شامل مقام و صفات عارفانه عارف است كه در این كتاب جمعآوری شده است؛ البته تعدادی از نامههای عارفانه هم در كتاب مناقبالعارفین موجود است، اما نامههای مولانا به طور خاص در یك كتاب جداگانه به نام مكتوبات است. بیگمان، بهدلیل ارادتمندی و شیفتگی زیادِ افلاكی نسبت به مولانا، مناقبالعارفین از مبالغه و مجامله دور نمانده و در مواردی به شرح كرامات و خوارق عاداتی آغشته شده است كه غیرواقعی یا لااقل اغراقآمیز جلوه میكند؛ ولی به هر حال از جای جای آن، شخصیت استثنایی و اندیشههای ژرف انسانی و اخلاقی مولانا بهوضوح آشكار میشود. همان طور كه رفت؛ مهمترین مرجع كتبی مناقبالعارفین، رساله فریدون بن احمد سپهسالار در شرح احوال مولانا است تا آنجا كه تقریبا سهچهارم نوشتههای رساله ذكر شده با تغییراتی مختصر و بدون ذكر ماخذ در آن تكرار شده است. از دیگر منابع كتبی افلاكی میتوان به معارف (اثر بهاءالدین ولد پدر مولانا)، مقالات شمس تبریزی، فیه مافیه، مكتوبات مولانا جلالالدین، ولدنامه (یا همان ابتدانامه) و معارف سلطان ولد و ربابنامه كه هر سه از آثار سلطان ولد فرزند مولاناست و انتهانامه اشاره كرد. همچنین، بیشتر اشعار منقول در مناقبالعارفین از مثنوی مولانا و دیوان كبیر (شمس) است ولی در جابهجای كتاب اشعار دیگری مشاهده میشود كه سراینده آنها نامعلوم است. فصل اول به شرح احوال و ذكر مناقب بهاءالدین ولد (یا بهاءولد پدر مولانا)، فصل دوم به برهانالدین محقق ترمذی (استاد مولانا)، فصل سوم به خود مولانا، فصل چهارم به شمسالحقِ تبریزی (مراد و مقتدای مولانا) و فصل پنجم به صلاحالدین زركوب (مرید و یار محبوب مولانا) اختصاص یافته است. فصلهای ششم تا نهم به ترتیب، به توصیف احوال و افكار حسامالدین، معروف به ابن اخی (مرید، شاگرد و از جانشینان مولانا)، سلطان ولد (پسر مولانا و از جانشینان او) جلالالدین چلبی (مرید مولانا و استاد شمسالدین افلاكی) و شمسالدین چلبی (مرید و از جانشینان مولانا) و بالاخره فصل دهم به ذكر اسامی و شرح احوال اولاد و اخلافِ بهاء ولد، مولانا و سلطان ولد و بعضی از مریدان و شاگردان آنها پرداخته است. مفصلترین بخش مناقبالعارفین، فصل مربوط به مولانا (فصل سوم) است كه به تنهایی بیش از نصف كتاب را شامل میشود. بدیهی است كه در سایر فصول كتاب نیز، به مناسبتهای مختلف، به كرات از مولانا یاد شده است. همچنین در مناقبالعارفین از دو تن از شاگردان و شارحان عقاید ابنعربی یعنی صدرالدین قونوی و فخرالدین عراقی نیز یاد شده و از مكالمات آنان با مولانا سخن رفته است.
ویرایش جدید
مناقبالعارفین كتاب مهم و قابل توجهی هم برای عموم مردم كه میخواهند با احوالات یكی از بزرگترین عرفای تاریخ آشنا شوند و هم عرفانپژوهان است. در این كتاب از شرح احوال و آثار و اقوال بسیاری از عارفان بزرگ، بهویژه مولانا جلالالدین رومی و اخلاف و اسلاف او و نیز شرح و تفصیل اخبار و وقایع مربوط به خاندان و سلسله او مبسوط سخن گفته شده است. از اینرو، از دیرباز، از منابع بسیار معتبر و مورد استفاده و استناد مولویشناسان و عرفانپژوهان بوده است. همچنین در مناقبالعارفین، چگونگی آداب و رسوم صوفیانه و اصطلاحات عرفانی و خانقاهی متداول در آن روزگار به تفصیل تشریح شده است. از دیگر سو در این كتاب، بسیاری از رویدادهای مهم آناتولی (آسیای صغیر) در سدههای هفتم و هشتم كه در منابع تاریخی مغفول مانده یا بدانها توجه كافی نشده آمده است. تصحیح مناقبالعارفین را «تحسین یازیچی» مولانا پژوه ترك سالها پیش انجام داده است. نشر دوستان به تازگی ویرایشی جدید از مناقبالعارفین را منتشر كرده كه مزیت آن نسبت به چاپ قبلی، ویرایش و اضافات «توفیق سبحانی» است. سبحانی كه با یازیچی ارتباط و همكاریهایی داشته است سعی كرده تا غلطهای یازیچی را اصلاح كند و این كار را هم به اذن او انجام داده است. فهرست آیات قرآن، نامها، جاها، لغات، احادیث و شجرهنامه خاندان مولانا كه ضمیمه مناقبالعارفین در این مجلد است، استفاده و بهرهبری از این كتاب را راحت كرده است. امید آنكه دیگر آثار عرفانی فرهنگ و سنت ما كه همچنان مغفول مانده است با همین كیفیت مورد عنایت قرار بگیرد.
منبع: روزنامۀ اعتماد