میراث مکتوب – سهیل یاری گل دره، پژوهشگر در یادداشتی که در اختیار وب سایت مرکز پژوهشی میراث مکتوب قرار داده نکاتی را درباره مقالۀ «سرچشمۀ ایرانی یک مصراع عربی در اشعار حافظ» نوشتۀ دکتر وحید سبزیان پور (منتشر شده در شمارۀ 58 و 59 دوماهنامه تخصصی گزارش میراث) بیان کرده است.
یاری گل دره در این یادداشت نوشته است:
آقای دکتر سبزیانپور(دانشیار دانشگاه رازی-گروه ادبیات عرب) در مقاله مذکور – که در شماره اخیر مجلّه وزین و متین گزارش میراث چاپ شده است- به کمک و به تصریح برخی از متون فارسی و عربی به درستی اشاره کرده اند که مثل مشهور «مَن جرَّبِ المُجرَّب حَلَّت به النّدامة» از امثال ایرانی و از اقوال کسانی همچون انوشروان و یا بزرگمهر است که مانند بسیاری دیگر از امثال و حکم ایرانی وارد ادب عربی شده است.
نکته ای که میخواهم در این یادداشت مختصر عرض کنم این است که بایسته بود که آقای دکتر سبزیانپور به چند منبع ارزشمند دیگر هم ارجاعاتی میدادند (البّته دکتر سبزیانپور با توجّه به مقالاتی که از ایشان دیده ایم اهل تحقیق اند؛ لکن چون در این مقاله به چند منبع مهم دیگر ارجاعی نداده اند- و شاید هم مصلحت ندیده اند و شاید هم از نظر صائبشان پوشیده مانده است و به هر حال بیفایده ندیدم که به آن منابع اشاره کنم).
نخست:
همین مثل را دو قرن و نیم پیش از حافظ، سنایی در غزلی- که اتّفاقاً حافظ در سرودن غزل خویش به احتمال فراوان بدان نظر داشته است- چنین آورده است:
دی ناگه از نگارم اندر رسید نامه/قالت: «رأی فؤادی مِن هجرک القیامه..
گفتم وفا نداری گفتا که آزمودی / “مَن جرَّبِ المُجَرَّب حلَّت به النّدامة” (دیوان، ص 1012)
دوم:
در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نسخه ای موجود است که دربردارنده مجموعه ای از پندهای انوشروان- در قالب نظم- تست. همین اثر را استاد ارجمند دکتر علی اشرف صادقی در مقاله ای با عنوان «متنی منظوم از پندنامه انوشروان» در مجلّه «نامه ایران باستان» شماره 1و 2 چاپ کردند. اتّفاقاً در همانجا نیز از قول انوشروان مشابه همین مثل ما نحن فیه آمده است:
کرا آزمودی ازو در گذر/مکن آزمایش مرو را دگر
(متنی منظوم از پندنامه انوشروان، ص 45)
سوم:
در اسرارنامه عطّار نیشابوری چنین بیتی دیده میشود:
کسی را کازمودی چند و چونش/ مکن زنهار دیگر آزمونش
(اسرارنامه، ص 223)
استاد معظّم دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی در تعلیقات اسرارنامه، ص 480 درباره همین بیت به چند نکته مهم اشاره کرده اند(که البتّه مجملاً به دو نکته پیشین نیز اشارت کرده اند، «کلُّ صیدٍ فی جوفِ الفرا»!)، از آنجا که گفته اند «الفضل للمتقّدم»، استاد شفیعی کدکنی پیش از دکتر سبزیانپور با اطمینان کامل نوشته اند که این مثل «بی گمان یک اندرز کهن ایرانی است»(تعلیقات اسرارنامه، ص 480)، عین توضیحات استاد شفیعی کدکنی چنین است: «…سنایی این مثل را در غزلی تضمین کرده است(در اقلیم روشنایی، 264) و حافظ نیز (دیوان حافظ، 295).در کتاب الفصول، نسخه دانشگاه تهران، 45a ، هم بدان تمثُّل شده و نشان میدهد که در قرن چهارم هم رواج داشته است. نیز تاریخ بیهق، 152.بی گمان یک اندرز کهن ایرانی است در پندنامه انوشروان آمده است:
کرا آزمودی ازو درگذر/مکن آزمایش مرو را دگر..» (ص480)
یک دو مورد غلط تایپی نیز در مقاله هست.. مانند «الرزوزمار» و..
سهیل یاری گل دره
12/6/93
مطلب دکتر وحید سبزیان پور با عنوان «سرچشمۀ ایرانی یک مصراع عربی در اشعار حافظ» را اینجا مشاهده کنید.