میراث مکتوب- در روزهایی که سرمای جانسوز اسفند، کم کم جایش را به بهار دلنشین شهر میدهد، آرامگاه حکیم توس، جایی که خاستگاه حماسه و ادب، زبان و فکر و فرهنگ فارسی است، میزبان مراسمی شد با عنوان «نوروز در میراث شاهنامه». استادان مطرح زبان و ادبیات فارسی همچون دکتر محمدجعفر یاحقی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، سید مهدی سیدی فرخد، فردوسی پژوه و محقق فرهنگ، زبان و ادبیات فارسی و دکتر فرزاد قائمی، استاد دانشگاه فردوسی با مخاطبان خود از اهمیت نوروز در فرهنگ ایرانی و ارتباط آن با شاهنامه سخن گفتند. همچنین شاهنامهخوانی، درختکاری و کاشت سرو سیمین در محوطه آرامگاه و نیز افتتاح کتابخانه و مرکز اسناد آرامگاه فردوسی با نام دکتر محمدعلی ندوشن، از دیگر بخشهای این دورهمی ادبی و فرهنگی بود که صبح پنجشنبه گذشته برگزار شد.
فردوسی باغبان هویت ایرانی است
در ابتدای این نشست، دکتر محمدجعفر یاحقی، فردوسی پژوه مطرح و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گفت: فردوسی باغبان هویت ایرانی است و درخت تنومند شاهنامه را در این سرزمین کاشته است. حکیم فرزانه توس، همواره از شاهنامه بهعنوان درختی تنومند یاد کرده است. این یادکرد با شغل فردوسی که باغدار بوده همخوانی دارد چراکه واژه درخت در شاهنامه نیز بسیار تکرار شده است.
چرا به نوروز، نوروز گفته میشود؟
یاحقی با اشاره به آیین باستانی نوروز، گفت: همه میدانیم نوروز در فرهنگ ما و شاید فرهنگ بشری از شاهنامه سرچشمه گرفته است و دلیل نامگذاری این زمان از سال به نوروز به زمان اساطیری جمشید برمیگردد. وقتی جمشید به قدرت رسید تمام دیوها و بدکاران را مطیع خود کرد و بر دنیای نیکیها مسلط شد. پس از این ماجرا همه اطراف او جمع شدند و این روز را به او تبریک گفتند و به قول فردوسی «مر آن روز را روز نو خواندند» و از آن جا نوروز آغاز شد. پس نوروز ریشه در عصر اسطورهها و عصر حیات این سرزمین دارد.
نوروز؛ مولود هم آوایی فرهنگ ایران
وی درباره علت توجه فارسی زبانان به آیین نوروز، تصریح کرد: اگر امروز نوروز در شماری از کشورها به رسمیت شناختهشده است، علت آن را باید در شاهنامه جست وجو کرد چراکه این دستاورد عزیز از شاهنامه سرچشمه میگیرد و مولود هم آوایی فرهنگ ایران است که امروز جهانی شده است. نوروز در نقطهای از سال قرارگرفته که بهترین زمان ممکن است، زمانی که شب و روز بهاندازه هم هستند و تحویل سال، مرحله جدیدی از حیات را نوید میدهد. همه ملتها تجدید سال دارند ولی تجدید سال هیچکدام از آنها در این نقطه زیبای سال قرار نگرفته که از آن روز به بعد روزها بلندتر و شبها کوتاهتر است. شاید اتفاقی نیست که پایان سرایش شاهنامه هم در آستانه نوروز و ۲۵ اسفندماه است.
هدیه فردوسی به بشریت
دکتر یاحقی افزود: از روزگار جمشید که روزگار افسانهها و اسطورههاست تا امروز، نوروز بهعنوان یک یادگار تاریخی در سینه فرهنگ ایران قرارگرفته و همچنان ادامه دارد. این معجزهای است که شاهنامه و فردوسی بزرگ به بشریت هدیه دادهاند. ریشههای نوروز درگذشتهها و شاخ و برگ آن در روزگار ما قرارگرفته و باید قدر این آیین را بدانیم.
چند آیین کهن نوروز
سید مهدی سیدی فرخد، پژوهشگر فرهنگ و زبان و ادبیات فارسی که کتاب «چراغ برات» را درباره آیینهای خراسان نوشته، دومین سخنرانی بود که با حاضران سخن گفت. او این گونه آغاز کرد: نوروز و آیینهای آن در ایران بزرگ یک واقعه بسیار مهم بوده است؛ واقعهای که با نزدیک شدن به زمان این رویداد، جامعه دچار تحولات رنگارنگی میشد. ازجمله آن میتوان به اندرگاه یا روزهای بیصاحب و بیموکل که همان ۵ روز آخر سال است، اشاره کرد. در این پنج روز آیینهای مختلفی برگزار میشد، ازجمله این که مردم با لباسهایی آراسته به استقبال روح مردگان که از آسمان به زمین میآمدند، میرفتند و این روزها به نام فروردگان (روزی که فروهرها از آسمان به زمین میآیند) نامگذاری شده بود. هنوز در برخی نقاط خراسان شب قبل از عید نوروز را عید مردهها میدانند و روز اول فروردین را عید زندهها میگویند.
وی ادامه داد: دومین رسم در این ۵ روز این بود که تمام حکام مملکتی معزول بودند و مردم در این روزها حق داشتند مسئولان را به خاطر خطاهایی که کرده بودند، توسط فردی که به «میر نوروزی» معروف بود محاکمه و تنبیه کنند. سومین رسمی که میتوان به آن اشاره کرد، «کوسه برنشین» بود که شامل کوسه و عروس کوسه میشد. اینها که یک زن و یک مرد بودند و نمادی از الهه باروری، در کوچه و برزن راه میافتادند و به خانه مردم میرفتند، از مشکلات آنها میپرسیدند و برای رفع مشکلاتشان دعا میکردند و مردم هم چیزهایی بهعنوان پاداش به آنها میدادند. اکنون بقایای این مراسم را در برخی نقاط ایران در قالب مراسم اسب چوبین میبینیم. رسم بعدی که آیینی نوروزی به شمار میآید «مردگیران» بوده که روزهایی از این ایام تمام امور به زنان سپرده میشده و مردان حق بیرون آمدن از خانهها را نداشتند. هنوز بقایای این رسم در برخی نقاط کشور و خراسان بزرگ فرهنگی وجود دارد. این مراسم تا ۱۳ فروردین هم ادامه پیدا میکرد.
کشتی چوخه از آیینهای نوروزی
سیدی ضمن اشاره به این که بسیاری از آیینهای نوروزی خراسان بزرگ در حال فراموشی است، به فعالیت گودهای کشتی در توس و نزدیکی آرامگاه فردوسی درگذشتههای دور اشاره کرد و گفت: مردم مشهد و توس سیزدهم فروردین هرسال به برگزاری کشتی چوخه در توس اقدام میکردند اما امروز خبری از این مراسم باشکوه نیست. اینیکی از همان آیینهایی است که میتوان امروز آن را در توس احیا کرد.
نوروز و سنت احترام به روح نیاکان
در ادامه این مراسم، دکتر فرزاد قائمی، استاد دانشگاه فردوسی مشهد، نیز در سخنانی به اهمیت نوروز در اساطیر ایران از ایران باستان تا روزگار ما پرداخت و گفت: سنت نوروز به روزگار دور حتی پیش از مهاجرت هندواروپاییها به فلات ایران بازمیگردد. یکی از سنتهای مهم استقبال از نوروز، سنت احترام به روح نیاکان بود. در دوران ایران باستان، مردم معتقد بودند در روزهای آخر سال ارواح نیاکان به زمین بازمیگردند و برای احترام به روح آنها مراسمی برگزار میشد.
قائمی خاطرنشان کرد: در ۵ روز آخر سال، مردم استراحت میکردند و به خوشگذرانی میپرداختند. دریکی از بخشهای یشتها در اوستا به این سنت اشارهشده و این موضوع نشان از قدمت و عظمت این رسم و رسوم دارد.
وی افزود: در سنت باستان، به ششم فروردین نوروز بزرگ میگفتند و معتقد بودند خداوند جهان را در این روز آفریده است. هشتم فروردین روزی بوده که مردم به طبیعت میرفته و سنت سبزهافشانی را انجام میدادهاند و با تغییر تقویم از یزدگردی به جلالی عملاً جشن سبزهافشانی از هشتم به سیزدهم فروردین منتقلشده است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: سنت دیگری که با نوروز ارتباط عمیقی دارد، بازگشت فرشته رویش است که مهمترین مظهر آن سیاوش بوده است. سیاوش در دوران ایران باستان مظهر خدای نباتی بوده یعنی خدایی که در بهار و تابستان به روی زمین میآمده و با شروع زمستان به زیرزمین میرفته. با بازگشت خدای نباتی و رسیدن بهار، جشنهای زیادی برپا میشده است. فردوسی در شاهنامه نیز بابیان داستان زنده شدن دوباره سیاوش، اشاراتی به این موضوعات داشته است.
وی گفت: اصل اسطوره نوروز مربوط به دعای مردم برای داشتن سالی پربار بوده و احترام به زمین و نعمتهای آن است. عملاً نوروز ستون فرهنگ ایرانی و تنها آیینی است که از عصر باستان تا امروز بهصورت پررنگی وجود داشته و به حیات خود ادامه داده است.
منبع: خراسان