میراث مکتوب – محمدعلی نقیب الممالک در مواقعی که ناصرالدین شاه خواهان شنیدن قصه ای بود، او را سرگرم می ساخت و برایش قصه هایی زیبا و شنیدنی نقل می کرد و از آنجا که شاه نیز فردی کتاب خوانده و اهل ذوق بود وظیفۀ نقیب الممالک بسیار دشوارتر می شد، زیرا مجبور بود قصه های زیبا و متنوعی نقل کند که مورد پسند شنوندۀ مخصوص خود، یعنی شاه قاجار واقع شود. به احتمال زیاد یکی از علل مهمی که نقیب الممالک را واداشته است که از گفتن قصه های رایج روزگارش نظیر رستم نامه و حسین کرد صرف نظر کند و به خلق داستان های متفاوت و شنیدنی بپردازد همان نکته سنجی و مشکل پسندی شاه بوده است.
قصۀ رموزحمزه از معدود قصه هایی است که نقّالان در دوران گذشته، به ویژه دورۀ صفویه و قاجار، در قهوه خانه ها، کوچه و بازار و به خصوص دربار شاهان نقل می کرده اند، زیرا در میان داستانهای عامیانه هیچ یک شهرت و محبوبیت قصۀ حمزه را در میان مسلمانان سراسر گیتی نیافته است.
متن کامل این مقاله نوشتۀ راضیه رستمی که در شمارۀ 62 و 63 گزارش میراث منتشر شده است اینجا بخوانید.