کد خبر:14465
پ
0K9A3815-500x333_0

نقش عظیم ایرانیان در ظهور و بالندگی خوشنویسی اسلامی

اِبْنِ مُقْله را مبتکر و بنیان‌گذار خطوط مختلف و نیز مبدع و تنظیم‌کننده خطوط شش‌گانه و اصول دوازده‌گانه خوشنویسی می‌دانند.

میراث مکتوب- چندروزی است که اعلام یک خبر ذهن اصحاب هنر و رسانه را به خود مشغول کرده است: وزارت فرهنگ کشور ترکیه، پرونده هنر خوشنویسی اسلامی را برای ثبت به‌عنوان میراث ناملموس به یونسکو ارسال کرده؛ این در حالی است که ایران برای سال ۲۰۲۱ یا ۲۰۲۲ قصد داشت چنین اقدامی را انجام دهد. اگرچه برخی از کارشناسان معتقدند ثبت میراث ناملموس انحصاری نیست و هر کشوری که خوشنویسی دارد، می‌تواند این هنر را ثبت کند با این وصف پرواضح و غیرقابل انکار است که قاعده‌مند کردن خطوط شش گانه، توسط ایرانیان صورت گرفته و نستعلیق و شکسته‌نستعلیق خطوط خاص ایرانیان است و خوشنویسی از ایران به جهان اسلام گسترش یافته و این شاگردان میرعماد (خوشنویس عهد صفوی)، بودند که از هند تا مصر هنرمندان خوش‌نویس را تعلیم و پرورش دادند.

در این راستا و برای بررسی بیشتر و دقیق تر نقش عظیم ایرانیان در ظهور و بالندگی خوشنویسی اسلامی، گفتار حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و مدیرگروه مطالعات عالی هنر دانشگاه تهران را درادامه می خوانید:

بگذارید بدون هیچ مقدمه‌ای، سخن خود را با ابن‌مقله آغاز کنیم یعنی ابوعلی محمد بن علی بن حسین (حسن) بن عبدالله شیرازی ملقب به اِبْنِ مُقْله (شوال ۲۷۲- ۳۲۸ قمری/ مارس ۸۸۶ -۹۴۰ میلادی) که او را مبتکر و بنیان‌گذار خطوط مختلف و نیز مبدع و تنظیم‌کننده خطوط شش‌گانه و اصول دوازده‌گانه خوشنویسی می‌دانند. نقش او در ایجاد تحولی عظیم در سیر نگارش حروف از ساده‌نویسی به سمت خوشنویسی هنرمندانه مبتنی‌بر قواعد زیبایی‌شناسی بی‌بدیل است. همان قواعد زیبایی‌شناسانه‌ای که اخوان الصفا در رسائل خود از آن سخن گفتند و ما در کتاب هندسه خیال و زیبایی مبانی آن را بیان کرده‌ایم، در باب او آمده است. وی کسی بود که خط محقق را از خط کوفی و نسخ قدیمی بیرون کشیده و قاعده‌مند کرد. سپس خط ریحان را ایجاد کرد. بعد از آن خط ثلث را از خط ریحان اخذ کرده و قاعده‌مند ساخت. بعد از آنها به شکل‌دادن و منزه کردن خط نسخ پرداخت. ابن‌مقله قرآنی به خط نسخ نوشت و خطوط محقق و ریحانی و کوفی را در سر سوره‌ها قرار داد و هنگامی که خواست کتابت قرآن با سایر خطوط فرق داشته باشد خط توقیع را ابداع کرد. (ر ک به ابن مقله، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی) ابن‌مقله یک ایرانی است.

ابن بواب یا ابوالحسن علاءالدین علی بن هلال مشهور به ابن بواب (درگذشت ۴۱۳ ه ق ) ملقب به «قبله الکتاب» که او را کامل کننده خطوط شش‌گانه و شاگرد محمد بن علی شیرازی سمسمائی می‌دانند وی را مبدع شیوه‌ای در خوشنویسی می‌دانند که به مدت دویست سال بی‌رقیب بود نیز واضع قوانینی در خوشنویسی که به خط منسوب شهرت دارد. در این قوانین وی برای نخستین بار میزان سنجش حروف را تحت قاعده «نقطه» درآورد. بعد از گذر هزار سال این قواعد و قوانین همچنان روح حاکم بر خطوط اسلامی است. از دیدگاه محققان خط نسخ که توسط او شکل نهایی و متکامل یافت رفته رفته به خط رایج تمامی سرزمین‌های اسلامی تبدیل شد به قسمی که امروزه اغلب حروف چاپی مدرن عربی و فارسی با استفاده از این خط طراحی شده‌اند. وی بنا به اقوال موکد ایرانی و شیعه بود.

سلطان الخطاطین یا نظام الدین سلطانی معروف به سلطان‌علی مشهدی (۸۴۱-۹۲۶ ه‍. ق/۱۴۳۵-۱۵۲۰م) از خوشنویسان ایرانی و از معروف‌ترین نستعلیق‌نویسان قرن نهم و دهم ایران است. در باب او گفته‌اند هیچیک از نستعلیق‌نویسان قدیم در زمان خود به اندازه او صاحب شهرت نشده‌اند. «صراط السطور» او رساله منظومی است در قالب مثنوی که به قواعد خط پرداخته است.

شاه محمود نیشابوری ملقب به زرین قلم و کاتب اثر بی‌نظیر خمسه شاه طهماسبی که اخیراً در فرهنگستان هنر ایران رونمایی شد. هنرمندی بی‌نظیر و بی‌بدیل که مورد احترام بسیار شاه اسماعیل صفوی بود. شدت این احترام به‌گونه‌ای بود که در جنگ چالدران با عثمانی (۹۲۰ه‍. ق/۸۹۳ه‍. ش) شاه برای حفاظت از او دستور داد شاه محمود و کمال الدین بهزاد را همچون مرواریدهایی بس گران‌بها در غاری امن پنهان کردند. . نیز در تاریخ ضبط است پس از اتمام جنگ، نخستین چیزی که شاه جویا شد خبر سلامتی این دو بود.

بزرگ‌ترین خوشنویس نستعلیق یعنی میرعماد حسنی قزوینی (۱۵۵۴-۱۶۱۵ میلادی/ ۹۶۱–۱۰۲۴ ه‍. ق)خوشنویس پرآوازه و از سرآمدان هنر خوشنویسی ایرانی. زیبایی و جمال و جلال خطش چنان عالم‌گیر شد که شاعران در وصفش شعر سرودند همچون میر عبدالغنی تفرشی از شعرای معاصر میرعماد:
تا کلک تو در نوشتن اعجاز نماست بر معنی اگر لفظ کند ناز رواست
هر دایره تو را فلک حلقه به گوش هر مدّ تو را مدّت ایام بهاست
و. . . . . . .

در ادامه به بیان فهرستی از برجسته‌ترین آثار خوشنویسی که در بستر فرهنگ اسلامی ـ ایرانی تألیف و تصنیف شده می‌پردازیم. فهرستی که به همت استاد فقید محمدتقی دانش‌پژوه، در نشریه هنر و مردم ( دوره۸، ش۸۶ و۸۷( آذر و دي ۴۸): ص ۳۱-۴۳) و با عنوان “سرگذشت نامه‌هاي خوشنويسان و هنرمندان” ارائه گردید. عناوین مولفان که در پی نام خود عنوان قطعه‌ای از ایران بزرگ را با خود دارند (چون شیرازی، قزوینی، راوندی، تبریزی، اصفهانی، مشهدی، هروی، کرمانی، سبزواری، بخارایی، یزدی، کربلایی، قمی، نهاوندی، لاهوری، لاریجانی و لاهیجانی) نشان از ظهور و بالندگی بی‌بدیل خوشنویسی در بستر فرهنگ ایرانی اسلامی است. منابع دقیق و متقن تاریخی در این باب چنان اسناد قطعی و غیرقابل‌انکاری ارائه می‌دهند که هر که در آن کوچک‌ترین تردیدی روا دارد خود را در محضر تاریخ رسوا نموده است.

۱- راحه الصدور و آيه السرور: محمدبن‌علي‌بن سليمان‌راوندي كه در ۵۹۹ آن را ساخته است. راوندي در «‌فصل في معرفه اصول‌الخط من‌الدائره ‌والنقط» آن از نوشتن و پيدايش هر يكي از حروف در نسخ و محقق و ثلث سخن داشته است. او مي‌گويد كه « داعي معرفت خط را مفرد كتابي ساخته است ». پيداست كه تحقيق او پايه براي خوشنويسان پس از وي است. (چاپ محمد اقبال ص ۴۳۷ – ۴۴۷ ).

۲- اصول خطوط سته يا رسالة خط: خواجه عبدالله فرزند محمود صراف تبريزي در گذشتة ۷۴۲ كه در يك مقدمه و دو باب و يك خاتمه است. او شاگرد مالك‌قزويني‌ديلمي و سند استادان عراق و خراسان است و از خط او در فهرست سپهسالار(۲: ۸۵) و فهرست پاريس (بلوشه ۴: ۳۶۸ مجموعة شماره ۲۴۵۱) ياد شده‌ است. فتح‌الله‌سبزواري در ديباچة اصول و قواعد خطوط سته از او نام برده است (فرهنگ ايران‌زمين ۱۱: ۱۰۴) ابوالداعي يعقوب‌بن‌حسن‌بن‌شيخ ملقب به سراج حسني‌شيرازي شاگرد صدرالدين ‌روزبهان صوفي خوشنويس در تحفه‌المحبين خود كه به نام محب‌الله‌بن‌خليل‌الله‌بن‌شاه‌نعمه‌الله‌ولي‌كرماني نگاشته از «رسالة خواجه‌عبدالله صيرفي» ياد كرده و گفته است كه من آن را خوانده‌ام (بلوشه ۲: ۳۰۲ ش ۱۱۱۳). گلزار صفاي صيرفي شاعر كه در ۹۵۰ ساخته شده و به نظم فارسي است در نقاشي و رنگ‌آميزي پيداست كه از اين صيرفي نخواهد بود (بلوشه ۲: ۲۵۹ ش ۳/۱۰۵۰ ارمغلن ۱۲: ۱۷). نسخه‌هايي از اين رسالة‌عبدالله‌صيرفي در كتابخانه‌هاي دانشكدة ادبيات (۱: ۲۸۸) و آستان قدس رضوي (۷: ۱۵ و ۲۵۴) و مجلس (۷: ۱۵ و ۶۴۲ ) و مجموعة كريم‌زاده (مجلة وحيد ۴۷: ۱۰۵۶ ) هست. بنگريد به : كشف‌الظنون ۱: ۵۵۰ – مجلة ادبيات ۴۵: ۴۴ – تاريخ يزد ۱۱۸ و ۲۴۶- تاريخ جديد يزد ۷۸ و ۱۴۰ – جامع مقيدي ۳: ۱۵۰ و ۳۳۶ و ۳۹۸ و ۴۲۶ – ذريعه ۹: ۶۲۴ – دانشمندان آذربايجان ۲۳۸ – روضات‌الجنان‌كربلايي فهرست نامها – گلستان هنر ترجمة انگليسي ۲۸ و ۶۱ – ۶۳ و ۸۱ – مناقب هنروران ۱۸ و ۱۹ و ۷۴ – نمونة خطوط خوش‌بياني ص ۸ و ۱۲۳٫

۳ – رسالة‌خط قبله‌الكتاب ظهيرالدين مير‌علي‌سلطاني پسر حسن علوي تبريزي كه واضع نستعليق خوانده مي‌شود و در ۸۵۰ در گذشته است. در آن با عنوان نقل از «واضع‌‌لاصل مير‌علي تبريزي» از تعليم نسخ و تعليق و طرز پيدايش حروف در نوشتن هر يك و اندازة ‌آنها مانند سخنان راوندي گفت‌وگو شده‌است. (فهرست كتابخانه برون از نيكولسون ص ۲۰۵، نسخه در ۱۲ برگ است هر يك در ۶ سطر به خط تعليق رضاقلي اديب با آرايش – خوشنويسان بياني ص ۴۴۱).

۴- تحفه المحبين: ابوالداعي يعقوب‌بن‌حسن‌بن‌شيخ ملقب به سراج حسني شيرازي شاگرد صدرالدين روزبهان كه در زمان تأليف آن زنده نبوده است و او آن را از روي رسائل شيخ جمال‌الدين قبله الكتاب ياقوت مستعصمي و خواجه‌عبدالله صيرفي و مبارك‌شاه شاگرد ياقوت كه مولف آنها را به دستور روزبهان و دانشمندان ديگر خوانده و در اثر آن در سال ۸۵۸ طرح اين رساله را ريخته بوده ‌است در محمد‌‌آباد بيدر به نام حبيب‌الدين امير‌زاده محب‌الله پسر برهان‌الدين اميرزاده خليل‌الله پسر نورالدين شاه نعمه‌الله كرماني به روش صوفيانه ساخته است، يك مقدمه دارد در «بيان وضع خط» و دو مقاله. ۱- در بيان احوال قلم و اوصاف آن و باز نمودن تراشيدن قلم و ذكر تركيب مداد و آلات و اسباب كتابت و آداب كاتب. ۲- در بيان اصول تركيبي كه زيادات از دو حرف باشد و تركيب آن كلمات واقع شود. سپس خاتمه در بيان صورتي چند از الفاظ كه به رسم‌الخط مي‌بايد نوشت. (نسخة ۳۸ آنكتيل به نستعليق هندي آغاز سدة ۱۷ در پاريس كه در فهرست بلوشه (۱:۳ ش ۱۱۱۳) وصف شده‌است).

۵- رسالة خط: مير‌علاءالدوله‌حسيني كه در آن از تيمور‌گوركان و مير‌علي‌تبريزي و خواجه‌تاج سلماني ياد كرده است. مستوفي بافقي در جامع مفيدي (۳: ۳۹۵) از آن نقل كرده است.

۶- خلاصه الاخبار في بيان احوال الاخبار: خواند‌مير كه آن را در ۹۰۵ به نام مير‌علي شير‌نوايي به انجام رسانده است و مي‌رسد تا به سال ۸۷۵ ( استواري ۱: ۱۰۲ – ذريعه۷ :۲۱۰‌) فصل هنرمندان آن را سرورخان گويا در كابل به سال ۱۳۲۴ به چاپ رسانده است.

۷- آداب نگارش(رسالة منظوم در– ): استاد جواهر رقم خوشنويس، مورخ ۹۲۰٫ ( فهرست افغانستان ص ۹۱ مجموعه ش ۲۳ موزة كابلي رسالة ۵ در برگ ۱۳۹ به خط نستعليق با عنوان شنگرف از سدة ۱۲ و ۱۳).

۸- رسالة بوقلمون: ترجمة رساله‌اي است در رنگ‌ها يا مركب‌هاي رنگارنگ از عربي به فارسي در شصت‌و‌يك صنعت به نام محمود‌شاه‌بن‌محمد‌شاه‌بن‌همايون‌شاه‌بن‌احمد‌شاه دوم از فرمانروايان بهمني ( ۸۸۷ – ۹۲۴ ). (ديوان هند ش ۲۹۷۷ مورخ ۱۰۱۰).

۹- صراط السطوريا صراط الخط يا رسالة منظوم يا قواعد خطوط در علم خط نستعليق: سلطان علي مشهدي ( ۸۴۱-۹۲۶ ) به نظم در ۲۷۰ بيت.
چنين است عنوان‌هاي مطالب آن:
۱- در بيان نستعليق.
۲- در بيان جمع كردن لوح‌هاي مردان.
۳- در بيان ملاحظة خط و دانستن قواعد.
۴- در بيان مفردات.
۵- در بيان قواعد حروف.
۶- در بيان قلم‌تراش.
۷- در بيان خوشنويسي.
۸- در بيان منقبت مرتضي‌علي.
۹- در بيان قواعد نستعليق.

نسخه‌هاي فراواني از آن هست و در امتحان‌الفضلاء ميرزا سنگلاخ چاپ ۱۲۹۱ تبريز و گلستان هنر گنجانده شده و در لنين‌گراد چاپ عكسي هم شده‌است (در ۱۹۵۷). (خوشنويسان بياني ص ۲۵۳ – ريو ۵۷۳ – فهرست فيلم‌ها ص ۷۸ – ايوانف ۲: ۴۳۲ ش ۶۳۸ – ذريعه ۱۹: ۱۰۴ – دانشگاه ش ۵۹/۴۷۳۶ و ۲/۶۰۸۶ – نشريه۵ :۱۴۰‌). دومين رسالة مجموعة ۲۸ والكر در بادليان اكسفورد ( گ ۴۷- ۵۶) هم همين كتاب است و نخستين آن قواعد خطوط محمود‌بن‌محمد است (فهرست اته ۱۳۷۶).

۱۰ – گلزار صفا: صيرفي شاعر ، به نظم فارسي در نقاشي و رنگ‌آميزي ( بلوشه۲: ۲۵۹ ش ۳/۱۰۵۰ S. P. 1659 گ ۵۸ تا ۷۳ – ارمغان ۱۲: ۱ ص ۱۷ ).
در‌بارة نام آن چنين آمده (۵۸ر):
نام گلزار صفايش ز قضا است صيرفي بلبل گلزار صفا است
ماده تاريخ آن چنين است(۷۱ پ):
پي تاريخ تمامي سخن همچو بلبل چو شدم دستان‌زن
آمد از گلشن افلاك ندا صيرفي ساكن گلزار صفا (۹۵۰)

۱۱ – مداد الخطوط: مير‌علي هروي در گذشتة ۹۵۱ كه پس از ۹۲۶ و گويا در بخارا ساخته است. با امتحان الفضلاء ميرزا ‌سنگلاخ در تبريز در ۱۲۹۱ چاپ شده است ( خوشنويسان بياني ص ۵۰۴ )

۱۲ – لطايف نامه : سلطان محمد‌فخري پسر اميري هروي كه مجالس‌النفايس امير‌علي شيرنوايي را در آن به سال ۹۲۸ به فارسي برگردانده است ، در مجلس نهم قسم پنجم آن ذكر لطايف ارباب هنر است. متن تركي مجالس‌النفاس را به جز ترجمه‌هاي همين فخري وحكيم شاه محمد‌قزويني و شاه علي‌بن‌عبدالعالي و عبدالباق‌شريف‌رضوي ( دانشگاه ش ۳۰۲۹ ) ترجمة پنجمي است از شيخ‌زاده فايض نيمرداني به نام بقيه‌النقيه به سال ۹۶۱ ( نشرية كتابخانه مركزي دانشگاه ۶: ۶۳۱)

۱۳ – بابرنامه يا واقعات بابري: از ظهيرالدين‌بابر‌شاه ( ۸۸۸ – ۹۳۷) در آن سرگذشت سلطان‌علي‌مشهدو بهزاد هست و ترجمة فارسي اين بند آن از عبدالرحيم در مجلة ‌مدرسه خاوري ۱۰: ۳ ص ۸ و ۱۴۷ چاپ شده است (استوري ۱ : ۵۳۰ ).

۱۴ – مرقع شاه اسماعيل صفوي:كه مقدمة‌آن را شمس‌الدين محمد وصفي دربارة خوشنويسان و هنرمندان در سال ۹۱۶ نوشته است ( خوشنويسان بياني ص پانزده).

۱۵ – آداب‌المشق: از باباشاه حالي اصفهاني در گذشته در بغداد در ۹۹۶، ‌اين رساله را با ديباچة ديگري به مير‌عماد خوشنويس هم نسبت داده‌اند، در يك مقدمه است و دو باب. اين رساله شايد پيش از ۹۴۰ تأليف شده باشد چه در رسم‌الخط مجنون رفيقي از آن ياد شده‌است. محمد شفيع‌لاهوري آن را با ديباچه‌اي به زبان اردو و با دو فهرست مصطلحات و اعلام در مجلة ‌مدرسة خاوري در ۱۹۵۰ در ش ۱۰۱ (ج ۲۶ ش ۳ ص ۵۲ – ۷۱) از روي نسخة مورخ ۱ ج ۱۱۱۶ نشر كرده و بارهاي ديگر هم به چاپ رسيده است (خوشنويسان بياني ص ۸۵ – فهرست افغانستان ص ۲۱۸- نسخة شمارة ۱۷۹۵ و ۱۷۹۶ كتابخانة شاهنشاهي – فهرست سپهسالار ۳ : ۱۸ – فهرست فارسي مشار ۱۹ – فهرست ايوانف ۱ : ۷۵۱ ش ۵/۱۶۲۳ – كتابخانة ملك ش ۶/۵۲۶ ص ۶۰ فهرست مجموعه‌ها).

۱۶ – آداب خط: مجنون‌بن‌محمود (محمد) رفيقي چپ‌نويس يا توأمان‌نويس سرايندة منظومة شطرنج آميخته با نثر به فارسي (ش ۲۵ كتابخانة آقاي مجتبي مينوي، نشرية كتابخانة مركزي دانشگاه ۶ ، ۶۵۳) و ناز و نياز (‌دانشگاه ۵۵/ ۴۷۳۶ ). اين رساله در بحر ليلي و مجنون است چنانكه سام ميرزا در تحقة سامي (ص ۱۴۲) گفته كه مجنون رسالة نظمي به نامش در اين بحر بسته و يك بيت از آن را مي‌آورد:
رنگي كه صفاي خط در آن ا‌ست از آب حنا و زعفران است
و آن در نسخة ش ۲۴/۴۷۳۶ دانشگاه تهران (گ ۱۴۸ر) ديده مي‌شود و اين يكي از سه رسالة خط مجنون است كه مرحوم دكتر مهدي بياني به درستي حدس زده است. اين رساله «واعد خطوط» و «تعريف قواعد خط» هم خوانده شده‌است. دو نسخه‌اي از آن در موزة بريتانيا هست كه ريو (ص ۵۳۲) آنها را درست نشناخته است: يكي به نام رسالة وضع نسخ و نستعليق كه در فهرست كرافت (ص ۵ ش ۱۲) به مير علي نسبت داده شده‌است. آغازش:
از واضع خط نسخ و نستعليق بشنو سخني ز روي تحقيق
دومي به نام خوشنويسي به نام راقم كه در آداب خط است به وزن مثنوي،
آغازش: «بالاي الف سه نقطه بايد». آن بيت و اين مصرع را در آداب خط مجنون نسخة دانشگاه ديده‌ام پس اين دو بايد همين آداب خط مجنون باشد (دانشگاه ۴۲/۳۰۱۰ – ذريعه ۱۹ : ۱۰۴).

۱۷- خط و سواد يا سوادالخط: مجنون‌بن‌محمود (محمد) رفيقي به نثر تأليف ۹۴۰ و ۹۴۵ در شش باب.
۱ – در بيان خطوط و سطح و دور و وجه تسمية هر يك.
۲ – در ذكر استادان و مخترعان و بيان مرتبة ‌ايشان.
۳ – در بيان ادوات كتابت.
۴ – در بيان قواعد خط.
۵ – در شكل هر يك از حروف.
۶- در حسن خط و اصناف حرف‌ها.
فصل دوم آن در ش ۴ مجلد ۱۰ اوت ۱۹۳۴ و همة آن در ش ۲ مجلد ۱۱ سال ۱۹۳۵ ص ۴۶-۴۷ مجلة مدرسة خاوري به كوشش ياسين‌خان نيازي چاپ شده‌است (دانشگاه ۱/۳۵۲۲ – دهخدا ش ۵/۲۸۸ – ريو ۵۳۱ – ديوان هند ۲۹۳۱ – خوشنويسان بياني ص ۶۱۲ – ايوانف ۱: ۷۵۰ ش ۱/۱۶۲۳ و ۱۶۲۴ – ملك ۷/۵۲۶ فهرست مجوعه‌ها ص ۶۰ ).

۱۸- رسم خط يا رسم الخط: مجنون‌بن‌محمود رفيقي چپ‌نويس يا توأمان‌نويس، به نظم به نام سلطان مظفر فرزند سلطان ميرزاي باي‌قراي‌چنگيزي مورخ ۹۰۹ يا ۹۴۰٫ [۳۶] (دانشگاه ۲/۳۵۲۲ – ايوانف ۱: ۷۵۱ ش ۲/۱۶۲۳ – خوشنويسان بياني ص ۶۱۲).
۱۹- مركب سازي: مجنون رفيقي، به نثر (دانشگاه ۳/۲۵۲۲).

۲۰- مرقع محمد مومن كرماني فرزند خواجه شهاب‌الدين عبدالله مرواريد در گذشتة ۹۴۸ كه براي شاه‌تهماسب ساخته است و مي‌بايد مقدمه‌اي تاريخي داشته باشد در‌بارة هنرمندان و خوشنويسان (خوشنويسان بياني ۸۴۲).

۲۱- تاريخ رشيدي: ميرزا حيدر دو غلات كه در ۹۴۸ ساخته است. فصل هنرمندان سبك هرات دفتر دوم آن را محمد‌شفيع لاهوري در شمارة مه ۱۹۳۴ (۱۰: ۳ ص ۱۵۰-۱۷۰) مجلة ‌مدرسة خاوري از روي نسخة دانشگاه كيمبريچ چاپ كرده است، نيز چاپ آلمان در مجموعة آسيايي سال سوم ص ۸۰-۳۲۳ تاريخ ۱۸۸۸ در پترزبورگ، ارنولد ترجمة انگليسي آن را در BSOS سال ۱۹۳۰ (۵-۴ ص ۶۷۱-۶۷۴) نشر كرده است.

۲۲- مرقع بهرام ميرزاي صفوي كه مقدمة‌آن را دوست محمدبن‌سليمان‌كاتب‌كوشاني ‌هروي زندة تا ۹۷۲ دربارة هنرمندان به سال ۹۵۱ نوشته است. (خوشنويسان بياني ص پانزده و ۱۹۲)

۲۳- حالات هنروران: دوست محمد پسر سليمان‌كوشواني هروي كه كتابدار ابوالفتح بهرام ميرزاي صفوي و تا ۹۷۲ زنده بوده است. مقدمه و ديباچه‌اي دارد و براي كتابخانة همين بهرام‌ميرزا به سال ۹۵۳ تأليف شده است. نسخه‌اي از اين مقدمه در مرقع بهرام‌ميرزا در كتابخانة خزينة اوقات طوپقپوسراي (ش ۲۱۵۴) هست و محمد‌عبدالله جغتايي آن را در لاهور به سال ۱۹۳۶ با مقدمه‌اي به اردو و انگليسي به چاپ رسانده و دوباره مرحوم دكتر مهدي بياني اين ديباچه را از روي خود نسخة خطي در احوال و آثار خوشنويسان (ص ۱۹۱- ۲۰۳) گزيده‌وار نشر كرده است.

۲۴- اصول و قواي خطوط سته (رساله در-)- فتح‌الله‌بن‌احمد‌بن‌محمود سبزواري (شهرستاني يا شيرازي) مولف تحفه‌الائمه العليه في‌الحكمه‌العمليه يا اخلاق ظهيري، در آن يك خاتمه است و سه باب و يك خاتمه و از ابن‌بواب و ياقوت و علي‌بن هلال و عبدالله صيرفي و احمد سهروردي در آن ياد شده‌است، ‌تأليف آن از سدة ۱۰ است و بايد در ۹۵۵ يا اندكي پيش از آن ساخته شده باشد (نسخة‌مورخ ۹۵۵ ش B 551 لنينگراد ص ۲۵۳ فهرست) متن در فرهنگ ايران‌زمين (ج ۱۱) به چاپ رسيده است. (فهرست حقوق ص ۳۶ و ۱۱۹ – گلستان هنر ديباچة مينورسكي ص ۱۹).

۲۵- تحفة سامي: سام ميرزاي صفوي كه در ۹۵۷-۹۶۸ تأليف كرده است (چاپ همايون فرخ در ۱۳۴۷خ).

۲۶- مرقع امير حسين بيك خزانه‌دار شاه‌تهماسب كه مقدمة آن را مالك فيلواكوش قزويني ديلمي در گذشتة روز چهارشنبه ۱۸ ذح ۹۶۹ در سال ۹۶۸ در‌بارة هنرمندان نوشته است. (خوشنويسان بياني ص پانزده و ۶۰۱ – روضات‌الجنان كربلايي ۱: ۳۶۹ ).

۲۷- قواعد خطوط: ‌محمود‌بن محمد، ‌مثنوي فارسي است و آخرين تاريخي كه در آن آمده است سال ۹۶۹ است، در صنعت كتابت و فن خط در پنج مقاله:
۱- در تراشيدن قلم و اختلاف آن .
۲- در شناختن قلم .
۳- در گرفتن قلم و راندن و حركات انگشت.
۴- در مركبات.
۵- قواعد خط بر طريق نقطه و دايره.
خاتمه در ذكر استادان خطوط از ابن‌مقله تا سلطان‌علي مشهدي در گذشته ۹۱۹٫
آغاز: شكر و سپاس مرصانعي را كه چمن قرآن را به گلدستة رياض نون و القلم از ني مزين گردانيد.
نسخه‌اي از آن در بادليان اكسفورد شماره ۲۸ والكر( گ ۱ – ۴۶ ) هست و در فهرست اته (ش ۱۳۷۶) از آن وصف شده‌است ، عكس آن در كتابخانة ملي فرهنگ هست(ش ۷۶) (خوشنويسان بياني ص چهارده – نشرية كتابخانة مركزي دانشگاه ۲۷۷:۲).

۲۸ – مرقع امير غيب‌بيك امير شاه‌تهماسب: كه سيد‌احمد مشهدي درگذشتة ۹۸۶ در‌بارة هنرمندان در سال ۹۷۳ نوشته است و آن درست مانند رسالة قطب‌الدين محمد قصه‌خوان است (خوشنويسان بياني ص پانزده و ۴۹).

۲۹ – مذكر‌الاحباب: نثاري بخارايي كه در ۹۸۴ ساخته است. نواب صدر‌يار‌جنگ‌بندي از آن را كه دربارة هفت شاعر خوشنويس است در مجلة مدرسة خاوري (۹ : ۲ فوريه ۱۹۳۵ ص ۳۹- ۴۵) چاپ كرده است.

۳۰ – ريحان نستعليق: تاريخ تأليف آن ۹۸۹ است. محمد‌عبدالله جغتايي آن را در پونه به سال ۱۹۴۱ چاپ كرده است (خوشنويسان بياني ص ده و ۸۲۵).

۳۱ – مرقع محمد محسن هروي: كه خود او مقدمة تاريخي آن را در‌بارة هنرمندان در سال ۹۹۰ در هرات نوشته است (خوشنويسان بياني ص پانزده و ۸۳۳).

۳۲ – رسالة قطبيه: قطب‌الدين‌محمد يزدي خوشنويس شاگرد مالك ديلمي ( ۹۲۴ – ۹۶۹ ) كه چند سالي در بغداد زيسته و در ۹۷۸ تا ۹۹۰ در همين شهر نشان و سراغ او داده شده و تا سال ۱۰۰۰ زنده بوده ‌است. اين رساله تذكرة پنجاه‌ودو خوشنويس است و عالي افندي در مناقب هنروران (ص ۷ و ۱۲ و ۴۰ و ۵۳ و ۶۷) از آن ياد نموده و آن را در ۹۹۵ با اضافاتي از خود در آن به تركي درآورده است.
كلمات هوارت تاريخ تأليف رسالة قطبيه را ۹۹۴ نوشته است و شايد هم درست باشد چه يكسالي پيش از ۹۹۵ خواهد بود كه تاريخ تأليف مناقب هنروران است ولي سندي به دست نداده است. او شاگرد مقصود‌علي ترك و معزالدين شاگرد مير‌هبه‌الله و مير‌حيدر ‌بخارايي هم بوده و با واسطه شاگرد مير‌علي است. خط او در مرقع ۲۴۲ قاهره ديده مي‌شود (ش ۲۱۴۶) برادرش شرف‌الدين در طلاكاري و تذهيب هنرمندي نامور بود و اربعين جامي را در ۹۰۰ تذهيب كرده است (نمونة خطوط خوش ص ۳۵۵ – خوشنويسان بياني ص ۵۰ و ۸۷ و ۸۱۳ – گلستان هنر ص ۱۶۶ ترجمة انگليسي – كلمانت هوارت ص ۶ و ۲۳۵).

۳۳ – رسالة خط و خطاطان و نقاشان از قطب‌الدين محمد قصه‌خوان كه به نام شاه‌تهماسب يكم به سال ۹۶۴ (فرخندگي) تأليف كرده است. از آنچه در پايان اين رساله در نسخة ملي آمده «ياد كار ايشان در اين مرقع است» برمي‌آيد كه در مرقعي بوده و از آن جدا شده‌است. در مرقع امير غيب‌بيك امير شاه‌تهماسب مقدمه‌اي است از سيد‌احمد‌مشهدي در گذشتة ۹۸۶ كه تاريخ ۹۷۳ دارد و اين مقدمه با اندك تصرفي درست همين رساله است پس بايد آنچه قطب‌الدين محمد قصه‌خوان در ۹۶۴ نگاشته است همان را سيد‌احمد ‌مشهدي در ۹۷۳ برداشته و در ديباچة اين مرقع گذارده باشد. در نسخة دانشگاه بندي در‌بارة سيد‌احمد ‌مشهدي و خواجه زين‌الدين محمود به نظم و نثر آمده كه در چاپي نمي‌بينم پس آن بايد پس از مقدمة مرقع سيد‌احمد مشهدي تأليف شده باشد، پس مي‌توان گفت كه آن از قطب‌الدين محمد يزدي خواهد‌بود و تأليف آن بايد همان سال ۹۹۴ باشد و همو است كه در دو جاي اين كتاب با لقب «[قصه] خوان» يا «قصه [خوان]» آمده است و بايد گفت كه نسخة ‌ملي اگر تاريخش درست و بايد هم باشد پيش از اين يكي ساخته شده و نسخة دانشگاه پس از آن با بسطي به نگارش در آمده است ولي چه كنم كه تاريخ آن در پايان «فيض» آمده كه برابر است با ۸۹۰٫ اين رساله در مجلة سخن در تاريخ ۱۳۴۶ (ش ۱۷ ش ۶ و ۷ ص ۶۶۷ – ۶۷۶) از روي نسخة كتابخانة ملي فرهنگ به چاپ رسيده است. اين نسخه رسالة ششم مجموعة شمارة ۶۹۱ فارسي اين كتابخانه است. در ص ۳۹۳ – ۴۰۶ به خط نستعليق چليپاي محمدرضا پسر حاجي طهماسب قلي‌بيك در ۸ محرم ۱۰۵۷ ( انوار ۲ : ‌۱۹۶) نسخه‌اي از آن در رساله يكم مجموعة دانشگاه به شماره ۶۰۸۶ ( ش ۵۸۸ نسخه‌هاي مرحوم سعيد نفيسي ) به خط نستعليق سدة ۱۲ هست. دومين رسالة اين مجموعه منظومة خط سلطان‌علي مشهدي است كه ديباچه‌اي ندارد و انجام رسالة نخستين هم گويا افتاده باشد اگر چه از چاپ شده كم ندارد. اين دو نسخه از هم جدايي‌هايي دارند و چند بيتي در نسخة دانشگاه (نفيسي) است كه در ملي نيامده و عباراتي هم در آن هست كه در نسخه ملي ديده نمي‌شود. نسخه ديگري هم مرحوم دكتر مهدي بياني داشته است مورخ ۱۰۹۶ ( نمونة خطوط خوش ۳۵۵)….
آغاز نسخة دانشگاه: «در اسامي خطاطان. بسمله. حمد و سپاس به اخلاص مر خداي را كه قرين صانع بي‌چونيست كه زبنده (؟) مرقع بوقلمون به سواد بياض كه تولج‌الليل في‌ا‌لنهار و تولج‌النهار في‌الليل ملمع ساخت ( پيداست كه غلط است). آغاز چاپي: بسمله. حمد به اخلاص مقرون صانع بي‌چون را زيبد كه مرقع روزگار بوقلمون را به وجود آورد و بياض ( تولج‌الليل في‌النهار و تولج‌النهار في‌الليل ) را ملمع ساخت. انجام نسخة دانشگاه : چه مقصود اين قصه و قصه‌خواني او اظهار سخن‌داني ذكر بعضي استادان بود چه عبدالخطيه را آنجا رسيد كه بر آن شد تا كند تاريخ مرقوم:
به عقل عالم آرا مشورت كرد بگفتا نيستي زين فيض محروم
به امام رضا عليه‌السلام به مولانا علي مشهدي و (افتاده).
انجام چاپي: چون مقصود از اين قصه‌خواني ذكر بعضي از استادان بود كه يادگار ايشان در اين مرقع است به اطناب زياده محتاج نديده و به يك قطعه تاريخ ختم آن پسنديده.
ز قطب قصه‌خوان در رسم تاريخ شود بي‌شبهه اين ترتيب مفهوم
به صد فرخندگي اتمام چون يافت كن از « فرخندگي » تاريخ معلوم (۹۶۴)

۳۴ – مناقب هنروران: مصطفي عالي افندي دفتردار بغداد (۹۴۸ – ۱۱۰۸) كه به نام سعدبن‌حسن‌جان به سال ۹۹۵ ساخته است تحريري است به تركي با افزوده‌هايي از رسالة قطبية قطب‌الدين محمد يزدي كه خود او وي را در بغداد ديده بوده‌است. در استانبول به سال ۱۹۲۶ با ديباچه‌اي دراز در سرگذشت او و با فهرست به چاپ رسيده است.

۳۵ – فوائد الخطوط: درويش محمدبن دوست محمد بخاري كه در بيست سالگي به سال ۹۹۵ در ده فصل و يك خاتمه ساخته است. در تاشكند سه نسخه‌اي از آن هست كه يكي مورخ ۲ رمضان ۱۲۲۳، ديگري صفر ۱۳۲۳، سومي از سدة ۱۹ (فهرست ۱ :۳۲۰ ‌ش ۷۳۱ تا ۷۳۳) عكسي از نخستين اين سه نسخه در دانشگاه تهران هست (فهرست فيلم‌ها ص ۱۵۰).

۳۶ – روضات‌الجنان و جنات‌الجنان: حافظ حسين كربلايي خوشنويس در گذشتة ۹۹۷ كه در ج ۱ ص ۳۶۹ – ۳۷۳ آن اندكي از تاريخ خط آمده است (چاپ ۱۳۴۴ به كوشش آقاي سلطان القرائي).

۳۷ – مجموعه الصنايع: در آن از ساختن رنگ‌ها سخني به ميان آمده است و نسخه‌هاي آن ۴۲ باب يا فصل تا ۲۱۲ فصل دارد و بايد در سده‌هاي ۱۰ و ۱۱ تأليف شده باشد( فهرست فيلم‌هاي دانشگاه ص ۱۸۶).

۳۸ – خلاصه‌التواريخ: از گمنام كه نزديك ۹۵۰ تأليف شده‌است نه از قاضي احمد ابراهيمي حسيني‌قمي (۹۵۳ – پس از ۱۰۱۵) پسر شرف‌الدين ميرمنشي كه تاريخ حوادث در آن به نوشتة استوري مي‌رسد به سال‌هاي ۹۹۹ تا ۱۰۰۱ (استوري ۱: ۱۰۷۱ و ۱۰۷۴ و ۱۲۷۹ – سنا ش ۳۳۶ – نفيسي ش ۱۰۷۲ در دانشگاه – ذريعه ۷: ۲۲۳). فصل «آغاز و انجام خط اصل» آن را محمد‌شفيع لاهوري در مجلة مدرسة خاوري شماره اگوست سال ۱۹۳۴ (۱۰ : ۴‌ ص ۲۳-۳۰) از روي نسخة خطي دانشگاه پنجاب به چاپ رسانده است (استوري ۱: ۱۰۷۱ – خوش‌نويسان بياني ص نه – نمونة خطوط خوش ۳۵۴).

۳۹ – گلستان هنر: قاضي احمد ابراهيمي حسيني‌قمي (۹۵۳ – پس از ۱۰۱۵ ) كه پس از ۱۰۰۷ و ۱۰۱۵ ساخته شده و دو تحرير دارد، از بهترين كتاب‌هاي اين فن است و من در نشرية كتابخانة مركزي دانشگاه دفتر ششم در دنبال وصفي كه از خلاصه‌التواريخ ش ۳۳۶ كتابخانه سنا كرده‌ام از آن به تفصيل سخن داشته‌ام. افسوس كه با بودن هفت يا هشت نسخه از آن هنوز متن فارسي آن به چاپ نرسيده با اينكه ترجمة روسي و انگليسي آن نشر شده‌است ( استوري ۱: ۱۰۷۴) عكس نسخة مسكو و اصل نسخة لندن را در لنينگراد ديده‌ام و آقاي آكيموشكين خاور‌شناس متن فارسي را به چاپ مي‌رساند.

۴۰ – مرقع شاه‌دخت زيب‌النساء بيگم : متخلّص به مخفي دختر عالم‌گير پادشاه و دل‌رس بانو‌بيگم دختر شاه نواز‌خان صفوي (۱۰ شوال ۱۰۲۸ – ۱۱۱۴) كه مريد خواجگان جويباري و شاگرد ملامحمد‌سعيد اشرف‌مازندراني بوده و او را جواهر رقم رنگين‌نويس مي‌خوانده‌اند، او در اين مرقع نمونة خطوط خوش‌نويسان و نقاشان گذارده بود ولي آن از دست رفته و مقدمة آن كه ملا‌رضاي راشد نوشته بود در كتابخانة خدابخش پتنه هست (خوشنويسان بياني ص ۲۲۲ – تذكرة شعراي كشمير اصلح ميرزا ص ۱۰۹ و ۱۸۹ و ۲۷۹ و ۶۰۷ و۶۱۰ ).

۴۱ – مآثر رحيمي: خواجه آقا عبدالباقي‌بن خواجه‌آقا باباي كرد نهاوندي خوشنويس جولك نهاوند ۹۷۸ – ۱۰۴۵ )، در تاريخ هند اسلامي مورخ ۱۰۲۵٫ در مجلد سوم آن سرگذشت خوشنويسان و نقاشان معاصر اوست ( استوري ۱: ۵۵۲ و ۱۳۱۵ – ذريعه ۱۹: ۴ ).

۴۲ – تاريخ عالم‌آراي عباسي : اسكندر‌بيك منشي كه در ۱۰۲۶ ساخته است ، درآن « ذكر خوشنويسان عصر شاه‌تهماسب» و «ذكر نقاشان بدايع‌نگار كه هنرمند روزگار بودند» هست(ص ۱۷۰ و ۱۷۴).

۴۳ – مرقع گلستان و گلشن: كه يكي در ۱۰۳۱ و دومي در ۱۰۴۶ به نگارش در آمده و خط محمدحسين زرين‌قلم كشميري جهانگير‌شاهي در گذشتة ۱۰۲۰ و ديگران در آن دو هست و هر دو مقدمه و خاتمه‌اي دارند. (هنرو مردم ش ۶۱ و ۶۲ و ۷۳ و ۷۷ و ۷۸ – نمونة خطوط خوش كتابخانة شاهنشاهي ص ۱۱۲ – خوشنويسان ۷۰۲).

۴۴ – گلزار صواب: نفيس‌زاده ابراهيم حسيني قريشي مقري كه براي سلطان مراد چهارم پسر احمد يكم (۱۰۳۲ – ۱۰۴۹) به تركي در يك فصل و دو باب ساخته است.
نسخه‌اي از آن را كلمانت هوارت داشته است به اندازة بياضي دراز ۱۰×۲۰ در ۲۹ برگ. نسخه‌اي هم شفر داشته كه در كتابخانة ملي پاريس است به شمارة S. P. Turc 1160 (كلمانت هوارت ص ۷ ) نيز نسخة برلين ش ۹۳۰ شرقي ( ش ۲۶۹ فهرست تازه ).

۴۵ – مرقع داراشكوه: در گذشتة ۱۰۶۹ كه محمد‌شفيع‌لاهوري آن را در مجلة مدرسة خاوري در شمارة فورية ۱۹۵۵ با مقدمه‌اي وصف كرده است (خوشنويسان بياني ص يازده و ۱۸۵).

۴۶ – شاه‌جهاننامه يا عمل صالح: از محمد صالح كنبوه لاهوري كه در ۱۰۷۰ به انجام ر‌سانده است (استوري ۱ : ۵۸).
سرگذشت خوشنويسان آن با تذكرة خوشنويسان غلام محمد هفت قلمي چاپ شده‌است (خوشنويسان بياني ص ده ـ نمونة خطوط خوش ص ۳۵۶).

۴۷ – مرآه العالم: بختاورخان شيخ محمد بقاي سهارنپوري (۱۰۳۷ – ۱۰۹۶) كه در ۱۰۷۸ ساخته است.
نمود يكم افزايش آن در‌بارة خطاطان و نقاشان است و محمد‌شفيع‌لاهوري آن را در مجلة مدرسة خاوري در شمارة اوت ۱۹۳۴ (۱۰ : ۴ ص ۳۳ – ۶۵) نشر داده است. (استوري ۱: ۱۳۲ و ۱۲۴۲).

۴۸ – تذكرة محمد‌طاهر نصرآبادي اصفهاني كه در ۱۰۸۳ آغاز كرده است ، فرقة دوم صف سوم آن (ص ۲۰۶ – ۲۰۹ چاپ ۱۳۱۷ خ) در ذكر خوشنويسان است. محمد شفيع اين بند را در مجلة مدرسة خاوري (۱۱: ۴ ص ۱۵۴ – ۱۵۹ ) در تاريخ ۱۹۳۵ نشر كرده است.

۴۹ – جامع مفيدي: محمد مفيد مستوفي بافقي كه در ۱۰۸۲ – ۱۰۹۰ ساخته است ، فصل هفتم مقالت دوم مجلد سوم آن دربارة خطاطان است. ( چاپ ۱۳۴۰ خ ۳: ۳۹۶ – ۴۰۳).

۵۰ – خط( رساله درـ): مختصري است با اشارات بسياري به استادان قديم ، از سدة۱۲ آغاز: بدانكه قبله‌الكتاب جمال‌الدين ياقوت گفته است. ( ايوانف ۱: ۷۵۲ ش ۱۶۲۵ در ۴ گ ).

۵۱ – خلاصه المكاتيب: منشي سوجان راي بهنداري كه در ۱۱۱۰ ساخته است. فصل بيان تعريف خط آن را محمد‌شفيع لاهوري در شمارة اوت ۱۹۳۴ ص ۶۶ – ۶۷ مجلة ‌مدرسة خاوري چاپ كرده است. ( استوري۱: ۴۵۳ و ۱۰۷۱ و ۱۳۰۹ – نمونة خطوط خوش‌بياني ص ۳۵۵ – خوشنويسان بياني ص نه ).

۵۲ – دوحه الكتاب: محمد‌نجيب صيولجي‌زاده كه در ۱۱۵۰ در سه مقاله ساخته است (فهرست تركي تازه برلين ش۲۸۳).

۵۳ –مرآت‌الاصطلاح: راي‌رايان آنندرام مخلص در گذشتة ۱۱۶۴ كه فرهنگ عبارات منظوم و امثال است و در ۱۱۵۷ آن را به انجام رسانده است. فصل خوشنويسان آن را محمد‌شفيع‌لاهوري در شمارة اوت ۱۹۳۴ مجلة مدرسة خاوري نشر داده است. (استوري ۱: ۶۱۲ – فرهنگ‌نويسي فارسي ص ۱۴۹).

۵۴ – تحفه‌الكرام : علي شير قانع تتوي كه در ۸ – ۱۱۸۰ ساخته و در مجلد سوم آن از خوشنويسان سند سخن داشته است. اين بند در مجلة مدرسة خاوري در فورية سال ۱۹۳۵ (۱۱: ۲ ص ۱۳۱ – ۱۳۴) چاپ شده است.

۵۵ – مختصر در خط. آغاز : شكر و سپاس فراوان و ثنا و ستايش بي‌پايان. (ايوانف ۱ : ۷۵۱ ش ۴/۱۶۲۳ – پرچ ۳۴۱).

۵۶ – خط تركي و سياقي و اوهل: مركب از حروف بي‌نقطه و مشجر. (مجلس ۹ : ۶۹۰ از سدة ۹ و ۱۳: ۲ – ۱۶۱ از سدة ۱۱).

۵۷ – المختصر‌المفيد في تعليم قواعد‌الخط: گزيده‌اي است از سخنان چند هنرمند به ويژه از جمال‌الدين ابوذر ياقوت مستعصمي در گذشتة ۶۹۸ (فهرست ايوانف ۱: ۶۵۲ ش ۶ – ۳ / ۱۶۲۳).

۵۸ –خط طرز محمدي: در قواعد خط به نام تيپوميسور در ۱۲۲۴ مولودي. (ايوانف ۲: ۷۵۲ ش ۷ – ۱۶۲۶).

۵۹ –تحفه ا‌لخطاطين : مستقيم‌زاده سعدالدين سليمان افندي پسر عبدالرحمن پسر محمد رومي (۱۱۳۱ – ۱۲۰۲)، تا سال ۱۲۰۲ ، چاپ ۱۹۲۸ استانبول.

۶۰ – سلسله الخطاطين: مستقيم‌زاده سعد‌الدين سليمان افندي پسر عبدالرحمن پسر محمد رومي (۱۱۳۱ – ۱۲۰۲) در‌بارة نود هنرمند نامور است.

۶۱ – مركب‌سازي: سيد ابوالحسن محمد‌علي‌بن سيد‌محمد مقيم‌حسني لاريجاني نياكي متخلص به مركب، در ۱۲۳۵، در آن از خط و تذهيب هم بحث شده‌است. همچنين از لوازم كتابخانه و ساختن مركب و رنگ‌هاي گوناگون (دانشگاه ۲/ ۴۲۸۳).

۶۲ – تذكرة خوشنويسان: از خليفه شيخ‌غلام ‌‌محمد‌راقم ‌هفت‌قلمي ‌دهلوي (چندي پيش از ۱۱۹۴ – ۱۲۳۹) به نظم و نثر ، چاپ محمد‌هدايت حسيني در كلكته در ۱۹۱۰ (استوري ۱: ۱۰۷۶ – ريو ۵۳۲).

۶۳ – تذكرة كاتبين يا مسودة تذكرة خط و خوشنويسان: از خليفه شيخ‌غلام محمد‌راقم هفت‌قلمي دهلوي (‌چندي پيش از ۱۱۹۴ – ۱۲۳۹ ( از آغاز تا زمان اخير به سال ۱۲۳۹ در يك مقدمه و سه باب و خاتمه تأليف ۱۲۳۹، باب يكم آن در‌بارة ۷۰ خوشنويس است كه بيشتر آنان نستعليق‌نويس بوده‌اند. دومي دربارة ۳۶ شكسته‌نويس است ( استوري ۱: ۱۰۷۶ –ريو ۵۳۲).

۶۴- رسالة متضمن حالات خوشنويسان خطوط: از خليفه شيخ‌غلام محمد‌راقم هفت‌قلمي دهلوي ( چندي پيش از ۱۱۹۴ – ۱۲۳۹ ) در‌بارة خوشنويسان هند از زمان اكبر تا بهادرشاه دوم، در چهار فصل : نستعليق‌نويس، شكسته و شفيعايي‌نويس، نسخ و طغرانويس، حكاكان و كنده‌كاران مهر Seal engravers

۶۵ – مفتاح الخطوط: رضا‌علي‌خان پسر حاجي‌شاه محمد‌حسين پسر شاه عبدالرسول پسر شاه ملاعلي قادري چشتي كه در هند به سال ۱۲۴۹ براي نواب عظيم‌جان بهادر با ديباچه‌اي از مير نوازش‌علي‌حسين صاحب شاگرد خود ساخته است. كلمانت هوارت نسخه‌اي از آن داشته به اندازة ثمن (يك‌هشتم) ۱۶×۲۴ در ۹۳ برگ ( ص۵ ).

۶۶ – تذكره الخطاطين يا تاريخ كلام‌الملوك: از محمد يوسف‌بن‌حسن لاهيجاني ، ساختة در ۱۲۵۶ (حقوق ۲۹ و ۳۱ – ادبيات ۷۷ – قاهره فهرست خديوي ص ۵۰۰ و فهرست طرازي ش ۲۱۳ مورخ ع ۲/۱۲۷۵).

۶۷ – تذكره الخطاطين: ميرزامحمد شريف صدر متخلص به ضياء (تاشكند ۶: ۵۸).

منبع: پایگاه انجمن آثار و مفاخر فرهنگی

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612