میراث مکتوب – نویسنده در این کتاب بر آن است تا با رویکرد به فرهنگ جامعه ایرانی که شامل دانش، باورها، اخلاق و هنر است، به تأثیر فرهنگ ملی و مذهبی بر آثار نقاشی قهوهخانهای بپردازد.
نقاشی قهوهخانهای یکی از مطرحترین انواع نقاشی ایرانی در شاخۀ نقاشیهای عامیانه ایرانی محسوب میشود. در برخی منابع با نامهای دیگری همچون «خیالینگاری» از این نوع نقاشی مردمی یاد شده است. با این حال به نظر میرسد عنوان نقاشی قهوهخانهای بیشتر از هر عنوان دیگری این مکتب را از سایر مکاتب نقاشی ایرانی متمایز ساخته و معرفی میکند؛ چراکه آنچه با عنوان نقاشی ایرانی در جهان شناخته شده است را هم میتوان عموماً خیالینگاری و نه طبیعتنگاری برشمرد.
نقاشی قهوهخانهای اغلب داستانهایی با مضامین ملی و مذهبی را روایت میکند که برگرفته از آثار ادبی کمتر فاخر و بیشتر عامیانه ایرانی میباشند. نقاشان این مکتب از آغاز موضوعات تکرارشوندهای را بارها به تصویر کشیدهاند؛ برای مثال هر یک از آنها نبرد رستم و سهراب که از موضوعات مشهور در شاهنامه است را برای چند مرتبه دستمایۀ آثار خود قرار دادهاند و این تکرار تا آنجا پیش میرود که در بیشتر این نقاشیها صحنۀ جانسپردن سهراب در آغوش رستم که نقطه اوج این تراژدی نیز هست، نقاشی شده است. البته از این تکرارها در نقاشی قهوهخانهای به وفور یافت میشود که از ویژگیهای بارز این مکتب به شمار میرود. هرچند که نگارگری ایرانی (مصورسازی کتب در دوره اسلامی) نیز در تمامی دورانها بر اساس تصویرکردن داستانهای ادبیات فارسی شکل گرفته است و بارها به تکرار تصویرسازی این آثار پرداخته است، با این همه تکرار موضوعات و مضامین در نقاشی قهوهخانهای با تکرار موضوعات در نگارگری تفاوت دارد، چراکه نگارگران مخاطب خاص داشتند که همان حکام و سفارشدهندگان کتب بودند، سفارشدهندگانی از طبقۀ بالا و اشراف و خواص جامعه، حال آنکه مخاطبین هنر قهوهخانهای مردم عادی بودند که بر اساس علاقۀ خود خواستار تکرارشدن برخی از داستانهای یک اثر ادبی مانند شاهنامه در نقاشی قهوهخانهای میشدند.
در این کتاب کوشش شده به سؤالاتی از این قبیل پاسخ داده شود:
فرهنگ ملی و مذهبی جامعۀ ایرانی چگونه بر شکلگیری نقاشی قهوهخانهای تأثیرگذار بوده است؟ آیا فرهنگ ملی و مذهبی جامعه ایرانی بر ترار موضوعات در آثار نقاشی قهوهخانهای نیز تأثیرگذار بوده است؟ این تأثیرگذاری چگونه بوده است؟ پژوهش در این کتاب به روش استقرایی و بر اساس شواهد و جزئیات و استنتاج از آنها انجام شده است.
نویسنده در این کتاب بر آن است تا با رویکرد به فرهنگ جامعه ایرانی که شامل دانش، باورها، اخلاق و هنر است، به تأثیر فرهنگ ملی و مذهبی بر آثار نقاشی قهوهخانهای بپردازد و ضمن آشناکردن خواننده با نقاشی قهوهخانهای، به بررسی موضوعات این هنر و بازخوانی آثار نقاشی عامیانه ایران بپردازد تا از طریق آشنایی با فرهنگ جامعه ایرانی و بررسی عوامل فرهنگی از جمله تعزیه، نقالی، ادبیات عامیانه و انقلاب مشروطه، راز تأثیر فرهنگ ملی و مذهبی بر نقاشی قهوهخانهای و همچنین تکرار موضوعات در نقاشی قهوهخانهای را بیابد.
کتاب از چهار فصل بدین ترتیب شکل یافته است:
فصل نخست «نقاشی قهوه خانهای»؛ در این فصل دربارۀ ارتباط نقالی و این نوع نقاشی آمده است: «قهوهخانه را میتوان مهمترین خاستگاه نقاشی قهوهخانهای دانست. قهوهخانهمحلی بود که صاحبان مشاغل پس از کار روزانه در آنجا گرد هم میآمدند و ساعاتی را به نقل نقالان که داستانهایی از بزرگان شیعه و پهلوانان شاهنامه بازگو میکردند، گوش میسپردند. نقاش قهوهخانهای با کشیدن پردههایی از داستانهای نقال بر دیوار قهوهخانه بر مجلس نقل او رونق میبخشید و این مجلس پررونق، هر روز افراد بیشتری را به پای نقل نقالان میکشاند. افراد حاضر در این مجالس مشتریانی برای قهوهخانهچی به حساب میآمدند، بنابراین قهوهخانهچی برای دعوت بیشتر از مردم و رونق بخشیدن به کسب و کارش بود که به اولین و مهمترین سفارشدهنده نقاش قهوهخانهای بدل گردید».
«چگونگی تأثیر فرهنگ ملی و مذهبی بر شکلگیری نقاشی قهوهخانهای» در فصل دوم بررسی شده و مؤلف با اشاره به رونق «ادبیات عامه» آورده است: «از عوامل دیگری که سببساز آمادهسازی بستر جامعه برای شکلگیری نقاشی قهوهخانهای به شمار میرود، ادبیات عامیانه است. ادبیات عامیانه در دوران شکلگیری نقاشی قهوهخانهای از رونق خوبی برخوردار بود و از سویی این دوران با آغاز چاپ سنگی در ایران نیز همزمان گشت. با ورود چاپ به ایران، برخی از این متون عامیانه منتشر شد و به دست مردم هم رسید. نقاشان قهوهخانهای که از میان مردم برخواسته بودند، یا خود خواننده این داستانها بودند و آنها را دستمایه اثر خویش میساختند و یا بر اساس شنیدههایشان از نقالان و قصهگویان این متون را تصویر میکردند».
فصل سوم «موضوعات تکرار شونده در نقاشی قهوهخانهای» نام دارد که در این فصل به معرفی برخی از موضوعات تکرارشونده در نقاشی قهوهخانهای و تا حدودی دلایل این تکرارها پرداخته شده است. نویسنده در این فصل بیان میکند: «داستانهای رزمی مورد استفاده نقاشان قهوهخانهای غالباً از شاهنامه فردوسی و کتابهایی نظیر بهمننامه و فرامرزنامه اقتباس شدهاند. از میان این داستانهای بزمی آنهایی که بیشتر دستمایۀ هنرمندان این مکتب قرار گرفتهاند، به شرح زیر میباشند: کشتهشدن سهراب به دست رستم، کشتهشدن سیاوش، رزم رستم و اشکبوس، کندن فیل با بهمن به دست فرامرز».
«چگونگی تأثیر فرهنگ ملی و مذهبی بر تکرار موضوعات» عنوان فصل پایانی کتاب است که مؤلف ابتدا عوامل فرهنگی تأثیرگذار بر نقاشی قهوهخانهای مانند هنرها، آداب و رسوم و بسترهای اجتماعی سازندۀ فرهنگ آن دوران را میشناساند و سپس تأثیر هریک بر تکرار موضوعات در این آثار را بررسی میکند. نویسنده نقالی، تعزیه، مشروطیت و ادبیات عامیانه را از برخی عوامل فرهنگی تأثیرگذار بر نقاشی قهوهخانهای و تکرار موضوعات میداند که در این فصل به چگونگی تأثیر هر یک از این عوامل در تکرار موضوعات نقاشی قهوهخانهای پرداخته شده است.
پایانبخش این کتاب تعداد 21 تصویر از تصاویر نقاشی قهوهخانهای است.
فهرست مطالب کتاب:
مقدمه
فصل یکم: نقاشی قهوهخانهای
فصل دوم: چگونگی تأثیر فرهنگ ملی و مذهبی بر شکلگیری نقاشی قهوهخانهای
فصل سوم: موضوعات تکرارشونده در نقاشی قهوهخانهای
فصل چهارم: چگونگی تأثیر فرهنگ ملی و مذهبی بر تکرار موضوعات
تصاویر
ذکرعلی، نرگس، نقاشی قهوهخانهای، نمایشی از فرهنگ ملی و مذهبی، تهران، ندای تاریخ، 116 صفحه، شمارگان: 1000 نسخه، بها: 120000 ریال، 1394.
منبع: کتابخانۀ تخصصی ادبیات