به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و پنجاه و دومین نشست از سلسله نشستهای این مؤسسه در روز چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ که با همکاری وبینار بهشتی برگزار شد، به رونمایی و معرفی کتاب «فهرست نسخههای خطّی فارسی کتابخانۀ کنگره (آمریکا)» اختصاص داشت.
در این نشست محمدحسین حکیم، فهرستنگار و پژوهشگر نسخههای خطی، عارف نوشاهی، نسخهشناس و فهرستنویس شبهقاره، محمد وفادار مرادی، پژوهشگر و کارشناس نسخههای خطی، و علی صفری آققلعه، پژوهشگر متون و نسخهشناس، سخن گفتند.
«فهرست نسخههای خطّی فارسی کتابخانۀ کنگره (آمریکا)» به کوشش علی صفری آققلعه تدوین و از سوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب منتشر شده است. در این فهرست ۱۶۵ اثر معرفی شده که کهنترین نسخۀ تاریخدار آن دستنویسی از مثنوی معنوی مورخ ۸۴۵ ق و جدیدترین نسخهها مربوط به سدۀ ۱۴ ق است. با وجود تعداد اندک نسخههای این مجموعه، اما آثار مهم، نسخههای کمیاب، منحصر بفرد و همچنین نسخههای نفیس و هنریِ آن، قابل توجه است.
به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و پنجاه و دومین نشست از سلسله نشستهای این مؤسسه، که با همکاری وبینار بهشتی برگزار شد، به رونمایی و معرفی کتاب «فهرست نسخههای خطّی فارسی کتابخانۀ کنگره (آمریکا)» اختصاص داشت.
در این نشست محمدحسین حکیم، فهرستنگار و پژوهشگر نسخههای خطی، عارف نوشاهی، نسخهشناس و فهرستنویس شبهقاره، محمد وفادار مرادی، پژوهشگر و کارشناس نسخههای خطی، و علی صفری آققلعه، پژوهشگر متون و نسخهشناس، سخن گفتند.
«فهرست نسخههای خطّی فارسی کتابخانۀ کنگره (آمریکا)» به کوشش علی صفری آققلعه تدوین و از سوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب منتشر شده است. در این فهرست ۱۶۵ اثر معرفی شده که کهنترین نسخۀ تاریخدار آن دستنویسی از مثنوی معنوی مورخ ۸۴۵ ق و جدیدترین نسخهها مربوط به سدۀ ۱۴ ق است. با وجود تعداد اندک نسخههای این مجموعه، اما آثار مهم، نسخههای کمیاب، منحصر بفرد و همچنین نسخههای نفیس و هنریِ آن، قابل توجه است.
در ابتدای این نشست دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، با سپاس از سخنرانان و حاضران در نشست، به اهمیت چاپ فهرست نسخ خطی در دیگر کشورها اشاره کرد و گفت: نسخههای خطی فارسی موجود در دیگر کشورها راهی برای تقویت دیپلماسی فرهنگی است و ما میتوانیم از طریق نسخههای خطی گفتگوهای فرهنگیمان را با کشورها و ملتها تقویت کنیم و گسترش دهیم. در واقع مواریث مشترکی که در کتابخانههای دنیا نگهداری میشود برای کسانی هم که نگهدارنده این نسخهها هستند و آنها را در معرض نمایش میگذارند مایۀ افتخار است، هر چند نسخههای خطی فارسی و برآمده از فرهنگ ایرانی باشد.
وی انتشار «فهرست نسخههای خطّی فارسی کتابخانۀ کنگره (آمریکا)» را گام مؤثری در این زمینه دانست و گفت: ما همیشه از این گونه فعالیتها برای تقویت دیپلماسی فرهنگی استقبال میکنیم و پیش از این نیز به عنوان مثال کارهایی که آقای دکتر نوشاهی در اختیار مؤسسۀ میراث مکتوب قرار دادهاند در همین قالب جای میگیرد.
وی همچنین با اشاره به فعالیتهای مؤسسۀ میراث مکتوب در ایام همهگیری بیماری کرونا، گفت: ما در این مدت تاکنون بالغ بر ۳۰ عنوان کتاب منتشر کردهایم که در ۲۷ سال فعالیت مؤسسه بی سابقه بوده است. در این میان جناب آقای صفری که در این ایام دو سه تا کتاب کار کردهاند و بهترین و بیشترین کار ما در میراث مکتوب به همت ایشان بود که واقعا بیشترین استفاده را کردند و امروز هم به همت ایشان شاهد انتشار فهرست نسخههای خطی فارسی کتابخانۀ کنگره آمریکا هستیم.
در ادامه محمدحسین حکیم به بیان مطالب خود پرداخت و گفت: آنچه ما بیشتر با آن آشنا هستیم مجموعههای نسخههای خطی موجود در اروپای غربی است. مهمترین مجموعههای شرقی هم که بیشتر روی آنها کار شده در کشورهای فرانسه، هلند، بریتانیا و آلمان نگهداری میشود.
وی با اشاره به وجود انگیزههای متفاوت در گردآوری نسخههای خطی در هر کدام از این کشورها، در این باره گفت: در گردآوری این مجموعهها مقدار زیادی انگیزههای استعماری و مقدار زیادی هم انگیزههای تبلیغ دینی در کار بوده است. کشیشان مسیحی که برای تبلیغ مسیحیت به کشورهای اسلامی میآمدهاند، مأموران سیاسی که از سوی دولتهایشان برای انواع و اقسام امور میآمدهاند و آن سیطرۀ استعماری و انگیزههای استعماری که این کشورها داشتند و میخواستند آن را حفظ کنند باعث میشد احساس کنند به شناخت کشورهای مبدأ نیاز دارند. به همین خاطر هر کدام از این کشورها مجموعههایی را که جمع کردهاند با سیاستهایشان تناسب و ارتباط مستقیم دارد.
وی افزود: به عبارتی اگر پیدایش هر کدام از این مجموعهها را بخواهیم بررسی کنیم میتوانیم بر اساس این که چه کسانی در چه در سالهایی از چه کشورهایی نسخههای خطی را به آن کتابخانهها منتقل کردهاند، تاریخچهای فراهم کنیم و آن را با سیاستهای آن کشورها در آن دوره بسنجیم.
وی با بیان این که نسخههای خطی آمریکا هم از این قاعده مستثنی نیست، اظهار کرد: هم به دلیل فاصلهای که آمریکا با کشورهای جهان اسلام داشت و هم به دلیل ارتباط اندک و نبود احتیاج، تا قبل از نیمه قرن نوزدهم اساسا بحث مجموعههای نسخههای خطی در ایالات متحده بی معنا بود و وجود نداشت. بر اساس بعضی از اسناد تعداد خیلی کمی از نسخهها به صورت موردی به ایالات متحده منتقل شده بود و آنها هم بیشتر به خاطر علائق شخصی بوده است و مثل اروپاییها نبوده که کشیشان مذهبی یا مأموران دولتی یا سیاحان به صورت برنامهریزی شده بعضا این نسخهها را به کشورهای خودشان منتقل کنند.
وی ادامه داد: از نیمه قرن نوزدهم میلادی کم کم با رونق گرفتن بعضی از کرسیهای خاورشناسی و زبان عربی، به خصوص بعضی از کتابخانهها و بعضی از دانشگاههای ایالات متحده به این مطلب هم پرداختند و هر چند نه به آن شتابی که کشورهای اروپای غربی این کار را انجام میدادند، شروع به جمعآوری نسخههای خطی کردند. تفاوت مهم کشورهای اروپایی با آمریکا در این بود که در اروپا دربارها، واتیکان، و بعد از اینها مراکز پژوهشی به دنبال جمعآوری این نسخهها بودند، اما در آمریکا اساسا این کار بیشتر به دست مجموعهدارها نزج گرفت و اساسا آنها بودند که بیشترین تعداد نسخههای خطی اسلامی را به مجموعههای مختلف آمریکا منتقل کردند.
وی افزود: برای این افراد هم تفاوت نداشت که این نسخه نسخه اسلامی است یا نسخه غیراسلامی، یا اصولا کتاب است یا شیء موزهای. آنها همه این موارد را به دید اقتصادی و به دید هنر میدیدند و به خاطر همین هم هست که الان مجموعههای دارای نسخههای خطی در آمریکا بسیار متنوعاند و تعداد زیادی موزه، کتابخانههای دانشگاهی و حتی کتابخانههای عمومی در آمریکا وجود دارد که نسخههای خطی اسلامی دارند.
وی افزود: در عین حال در اکثر این مراکز تعداد نسخههای خطی کم است و در حد ۵ تا، ۱۰ تا، ۵۰ تا و کمتر از ۱۰۰ تا. فقط چند کتابخانه شاخص در ایالات متحده هست که نسخههای خطی زیادی دارد؛ مثل دانشگاه کالیفرنیا، دانشگاه پرینستون، مجموعه دانشگاه هاروارد و کتابخانه عمومی نیویورک.
وی در خصوص کتابخانه کنگره آمریکا گفت: ما کتابخانه کنگره آمریکا را به عنوان بزرگترین کتابخانه جهان میشناسیم که عددی که برای تعداد کتابهای این کتابخانه گفته میشود برای ما قابل باور نیست ولی جالب است که هر چه تعداد کتابهای چاپی این کتابخانه زیاد است، تعداد کتابهای خطی آن بسیار کم است؛ یعنی ظاهرا در برنامه آنها به صورت منظم نبوده است که نسخههای خطی را خریداری کنند. بنا بر آماری که همین الان سایت کتابخانه کنگره میدهد این کتابخانه با این که بیش از ۱۰۰ میلیون جلد کتاب چاپی دارد ولی تنها ۲ هزار جلد نسخه خطی اسلامی دراین کتابخانه نگهداری میشود که از این تعداد ۱۴۶ نسخه فارسی است که همین نسخههایی است که جناب آقای صفری در فهرست حاضر معرفی کردهاند.
وی با اشاره به متفاوت بودن منشأ این نسخهها، گفت: بعضی از این نسخهها از یک مجموعهدار مصری به نام شیخ منصوری خریداری شده است که خود او هم نسخههایش را از جاهای مختلف تهیه کرده بود. یک بخش از این نسخهها نیز متعلق به یک مجموعهدار و عتیقهشناس ایرانی ارمنی به نام میناسیان بوده که در دهۀ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ به آنجا هدیه شده است. جالب است که حتی نسخههای خطیای از یکی از کتابهای آیین یهود که در سال ۱۳۸۳ در تهران بوده الان به این کتابخانه منتقل شده و تأسفبرانگیز است که ما هنوز هم در این سالهای اخیر اهتمامی به حفظ میراث خودمان نداریم.
وی با بیان این که فهرست حاضر را میتوان ادامه کار انجام شده توسط مرحوم دانشپژوه در مورد نسخههای خطی امریکا دانست، گفت: پیش از آقای صفری، تنها مرحوم دانشپژوه بود که با توجه به یک فرصت مطالعاتی که در اختیار داشت به نسخههای خطی فارسی در آمریکا پرداخت. ایشان مدت یک سال به شوروی، اروپای غربی، ترکیه و امریکا سفر کرد و کتابخانه به کتابخانه نسخههای خطی را دید و شناسایی کرد و چهار شماره نشریه نسخههای خطی دانشگاه تهران را به گزارش این سفر اختصاص داد که اتفاقا بخش مربوط به آمریکای آن هم بسیار مفصل است و شاید مهمترین بخش آن هم فهرستنویسی نسخههای کتابخانه دانشگاه کالیفرنیا در لس انجلس آمریکا باشد.
وی در ادامه با دعوت از دکتر نوشاهی برای ارائۀ مطالب خود گفت: سخنان ایشان، با توجه به تخصصشان، بیشتر بر نسخههای خطی شبه قاره معرفی شده در این فهرست متمرکز است. ما خیلی خوشحالیم که ایشان چراغ توجه به نسخههای خطی را در کتابخانههای مختلف کشور پاکستان روشن نگه داشتهاند. اگر در هر کشوری که ما سابقه تمدنی داریم یک نفر پیگیر، علاقه مند و متخصص به نسخههای خطی فارسی مانند ایشان وجود میداشت، بسیاری از ناشناختههای فرهنگ و تمدن ایرانی و بسیاری از چیزهایی که تصور میکنیم در فرهنگ ما از دست رفته است، شاید به این وسیله پیدا و شناسایی میشد.
در ادامه دکتر عارف نوشاهی گفت: من همیشه دربارۀ راههای مختلف انتقال نسخههای خطی از سرزمینی به سرزمین دیگر تأملاتی داشتهام؛ نسخههایی که در یک سرزمین تولید شده و متعلق به فرزندان آن سرزمین است و به سرزمین دیگر منتقل میشود. گاهی سرزمین مقصد هماهنگ با فرهنگ سرزمین مبدأ است ولی در بسیاری موارد سرزمینهای مقصد کاملا متغایر و مقابل فرهنگ سرزمین فرهنگ مبدأ هستند و این امر در شناخت و استفاده از نسخههای خطی مسئلهساز است.
وی گفت: در تاریخ معاصر تازهترین مثال انتقال دسته جمعی نسخههای خطی کشور افغانستان است که مخازن کتابخانهای این کشور را از نظر نسخههای خطی تهی کرده است. شبه قاره ۲۰۰ سال زیر یوغ استعمار بوده و در این مدت بیشترین تعداد نسخههای خطی از شبه قاره به انگلستان انتقال پیدا کرده است. این نسخهها در حال حاضر در کتابخانه بریتانیا و در تعدادی دیگر از مخازن این کشور موجود است. دیگر کشورهای اروپا نیز از راههای مختلف نسخههای شرقی را به دست آوردهاند.
وی ضمن ابراز تردید در مورد کارآمدی ایدۀ رونق دیپلماسی فرهنگی از طریق نسخههای خطی، گفت: من چند سال پیش شاهد چنین دیپلماسی فرهنگیای بودم، آنجا که موجب انتقال نسخههای خطی از پاکستان به آمریکا شد. در آن زمان شخصی با نام سید ضمیر اختر نقوی از علمای شیعه پاکستان مقیم کراچی ۲۷۶ نسخه خطی کتابخانه شخصی خود را تحویل کتابخانه کنگره آمریکا داد. به قول خودش، او میخواست این نسخهها در پاکستان فروخته شود و برای این منظور با کتابخانههای معتبر پاکستان مکاتبه کرد ولی به نتیجه نرسید و آخر به سفارت آمریکا در اسلامآباد نامهای نوشت و مدیر منطقه کتابخانه کنگره امریکا مستقر در اسلامآباد این نسخهها را از او خرید و به کتابخانه کنگره تحویل داد. این در حالی است که خروج نسخههای خطی از مرزهای پاکستان و حتی کشورهای دیگر ممنوع است. اما در نهایت این مجموعه که فهرستش هم به زبان اردو به چاپ رسیده، از پاکستان به آمریکا رسید.
وی سپس به طرح مطالب خود دربارۀ فهرست نسخ خطی فارسی کتابخانه کنگره پرداخت و گفت: در این فهرست ۱۴۶ مجلد نسخه معرفی شده است. این نسخهها متعلق به سرزمینهای مختلف مشرق زمین، شبه قاره، قلمرو عثمانی و ایران هستند. حدود ۱۰۰ نسخه متعلق به شبه قاره است و این تعلق به دو گونه است؛ یا نسخههایی از مؤلفان شبه قارهاند و یا در شبه قاره کتابت و تولید شدهاند. در ترقیمه بعضی نسخهها اسم کاتب و محل کتابت معلوم است اما در بعضی نسخهها که محل کتابت ندارند یا کاتب مشخص نکرده، جناب آقای صفری با درایت خود احتمال دادهاند که جایگاه کتابت آن نسخهها هند است. بعضی از نسخهها با یادداشتهایی از افسران انگلیسی مقیم هند همراه است مثل سیر المتأخرین.
وی از اسکندرنامه از محمدنصیر باقری، رساله غیبت از دلدار لکنوی، تاریخ سند میرمعصوم باقری، پادشاهنامه و عمل صالح، عالمگیرنامه از محمدکاظم، سیر المتأخرین ، غنچه طرب، مجموعه تواریخ قطب شاهیان، به عنوان برخی از آثاری که مؤلفان آنها اهل شبه قاره نبودهاند اما به دست کاتبان شبه قاره کتابت شدهاند، نام برد و سپس به ذکر نام برخی از کاتبان هندی آثار این مجموعه از جمله محمد غوث، محمد اکرم بن حافظ نورمحمد، عصمت الله بن عبیدالله ابراهیمآبادی و … پرداخت.
وی در ادامه با بیان این که کارهای آقای صفری همیشه با دقت و وسواس همراه است، اظهار کرد: کتاب نسخه شناخت و کتابهای دیگری که من از ایشان دیدهام نشان میدهد که ایشان با توجه به وسعت مطالعاتی که دارند همیشه کتابها را با دقت و وسواس تألیف میکنند و کمتر اشتباهی در آثارشان دیده میشود. ولی با این حال با تورقی که من در این فهرست کردم دیدم که در ضبط بعضی از اسامی مربوط به شبه قاره و کلمات هندی، اشکلاتی در این فهرست دیده میشود.
وی سپس ضمن تأیید این مطلب که آمریکاییها خیلی دیرتر متوجه به جمعآوری نسخههای خطی شدهاند، اظهار کرد: فهرست کتابخانه کنگره آمریکا نشان میدهد که نسخههای خوب و معتبر در این کتابخانه کم است. نسخههایی که در این فهرست آمده کم و بیش در همه جای دنیا وجود دارد و ممکن است دو سه تا نسخه استثنا باشد. در هر فهرستی نگاه کنید، نسخهای از اکثر متون این کتابخانه معرفی شده است، چون در هر کتابخانه این نسخهها موجود است به ویژه در فهارس مشرق زمین، یعنی ایران و شبه قاره و ترکیه. علاوه بر این، به نظر من در توصیف نسخههای عام نیاز به بیان جزئیات و نکتهنگاری نبوده است. شاید بهتر بود این وقت و همت و دقت در معرفی نسخههای کمیاب و خوب از کتابخانهای دیگر صرف میشد.
وی با بیان این که در حال حاضر هزاران هزار نسخه خطی در ترکیه موجود است که بسیاری از آنها فهرست نشده است، اظهار کرد: فهرستهایی که اخیرا دوستان ایرانی تدوین کردهاند تقریبا مربوط به همان نسخههایی است که پیش از آن خود ترکیهایها دفاتر کوچکی از اطلاعات آنها برای استفاده خودشان منتشر کرده بودند. آن دفاتر پر از غلط است و الان واقعا اگر نسبت به نسخههای خطی دلسوزی وجود دارد باید ابتدا در ایران یک بانک نسخههای خطی ترکیه درست بشود. کتابخانه ملی یا دانشگاه تهران یا میراث مکتوب همه این نسخهها را که اکنون در تلگرام موجود است دانلود کنند و بانکی از این نسخهها فراهم کنند و در مرحله بعد فهرستی دقیق هر چند مجمل از آنها تهیه شود.
وی افزود: ما میدانیم که بهترین نسخهها و کمیابترین و حتی نایابترین نسخهها در ترکیه است. من این نسخهها را دیدهام؛ نسخههایی که مربوط به تا قرن نهم است و در هیچ جای دنیا نیست. این مجموعه نسخههای فارسی هم آثاری از ایران و هم آثاری از شبه قاره را در بر میگیرد.
وی با اشاره به تسهیل شدن چنین کاری با وجود تکنولوژیهای جدید، گفت: زمانی آقای مجتبی مینوی با مخارج دولت به ترکیه رفتند و از آن جا میکروفیلمها را آوردند و به دانشگاه تهران تحویل دادند و ما تا امروز از آن میکرو فیلمها استفاده میکنیم. اما امروز نه خرجی هست، نه مأموریتی هست و نه زحمت سفری و با کلیک یک دکمه میتوانیم در منزل بنشینیم و فهرستنویسی کنیم.
در بخش بعدی این نشست آقای وفادار مرادی به بیان مطالب خود پرداخت و گفت: هدف ما از این نشست بیشتر معرفی زحمت سترگ آقای صفری است. من انتشار این فهرست را که توسط آقای صفری به نحو شایستهای نگارش شده تبریک عرض میکنم. همچنین باید از جناب آقای ایرانی قدردانی کنم که پژوهشهای متعددی را پشتیبانی کردهاند و در دهههای اخیر چراغ منور معرفی و احیای متون و میراث مکتوب ایران را برافروخته نگه داشتهاند.
وی با اشاره به سابقۀ آشنایی خود با آقای صفری و خدمات علمی ایشان، و همچنین با اشاره به جوایزی که ایشان از جشنوارههای حامیان نسخ خطی، سعی مشکور و فارابی دریافت کردهاند، گفت: ما همواره منتظر انتشار آثار ارزشمند ایشان بودهایم و هستیم.
وی در ادامه دربارۀ کتابخانه کنگره آمریکا گفت: این کتابخانه مرجع و منبع تحقیقاتی کنگره آمریکاست و دومین کتابخانۀ دنیا از جهت تعداد و کثرت منابع است. این کتابخانه سال ۱۸۰۰ تأسیس شده است اما نسخههای خطی آن عموما در ۱۰۰ سال اخیر گردآوری شده و از این جهت کتابخانۀ جوانی است. کتابخانه کنگره در سال ۱۳۹۲ بخشی از کتابهای خطی و چاپ سنگی خود را در نمایشگاه هزار سال کتاب فارسی در معرض نمایش دیجیتال قرار داد و در سال ۱۳۹۷ کل نسخههای خطی خود را به عنوان عیدی به جهان زبان فارسی در اختیار عموم قرار دادند. همچنین وعده داده بودند که ۶۰۰ نسخه چاپ سنگی و نسخه عربیرا هم در سایت قرار خواهند داد که من اطلاع ندارم این کار انجام شده است یا نه.
وی ضمن بیان این که کتابخانه کنگره با همه عظمت، در نسخ خطی اسلامی و شرقی بسیار ضعیف است، گفت: یک دلیل بسیار مهم آن این است که خود آمریکا یک کشور جوان است و کتابخانه کنگره از نظر نسخ خطی اصلا قابل مقایسه با کتابخانههای بزرگ اروپا نیست. خوب است که با توجه به در دسترس بودن کتابها به صورت دیجیتال، علاوه بر کتب معرفی شده از سوی آقای صفری، عزیزانی دیگر کتب چاپی و به خصوص ترجمه انجیلهای فارسی را که در اروپا چاپ شده و در این کتابخانه وجود دارد، معرفی کنند.
وی دربارۀ کتاب فهرست نسخههای خطّی فارسی کتابخانۀ کنگره (آمریکا) گفت: نسخهها در این کتاب به صورت تفصیلی اما خالی از اطناب آزارنده معرفی شدهاند. آقای صفری مقدمهای ۲۳ صفحهای و بسیار خوب نوشتهاند و دقایق فهرستنگاری را در آنجا بیان کردهاند که ذی قیمت است. ایشان در مقدمه نسخههای منحصر به فرد، نسخههای مصور و مجموعهها را معرفی کردهاند و در انتها یک فهرست و نمایه بسیار خوبی فراهم کردهاند که این هم قابل تقدیر است. یکی از بهترین کارهایی که در این فهرست انجام شده چاپ عکسهای رنگی است که در پایان چشمنوازی میکند. این در حالی است که اکثر فهارس نسخ خطی عموما به علت مسائل مالی خالی از عکسهای رنگی است و این نقیصه را در اکثر فهرستهای نسخ خطی در ایران مشاهده میکنیم. این نقیصه در این فهرست به چشم نمیخورد.
وی ادامه داد: آقای صفری نفایس و نمونههای خط اساتید خوشنویسی وسبکهای مختلف نگارگری را با اطلاعاتی که دارند و پژوهشهایی که انجام دادهاند به خوبی معرفی کردهاند. ایشان انواع جلدها و دقایق آرایهها را بسیار خوب معرفی کردهاند. نوع قلم را هم در چاپ خوب رعایت کردهاند. همچنین از برخی تکرارها در عناوین پرهیز کردهاند که کار خوبی بوده است. ایشان سعی کرده در مورادی سعی کرده با اراجاع به فهرستهای دیگر از اطناب ممل پرهیز کند. ایشان نسخهشناسی را هم با روش خاص خودشان تنظیم کردهاند. با وجود عدم لمس نسخه، ایشان سعی داشتهاند آسیبها را تا حد ممکن تشخیص دهد و بیان کنند. ایشان عناوین دوم یا سوم یک نسخه را سریعا بعد از عنوان برگزیده آوردهاند که کار بسیار خوبی است. لذا این فهرست مزایای بسیاری دارد.
وی ادامه داد: آقای صفری دقت در اختصارنویسی را در معرفی نسخه رعایت کردهاند. معرفی مجموعهها را به خوبی انجام دادهاند. در تشریح آرایهها به خوبی قلم فرسایی کردهاند. مکاتب هنری را به خوبی معرفی کردهاند. درجه خطوط را کاملا بیان کردهاند. دقت خیلی خوبی در مورد یادداشتها داشتهاند. نمایههایی را هم که در انتها آوردهاند بسیار مفید است.
وی با تأکید بر این که محدودیتی را که ایشان با آن مواجه بوده نباید فراموش کرد، گفت: ایشان نمیتوانستهاند نسخه را لمس کنند و یک فهرستنگار تا نسخه را لمس نکند معمولا نمیتواند در برخی موارد به نتیجه برسد. برای فهرستنگار زیارت نسخه مقدمه رفاقت با نسخه است. واقعا دیدن خود نسخه با توصیف آن دو دنیای جداگانه است. بنابراین آقای صفری با وجود این محدودیت نمیتوانستهاند کاغذ و نوع چرم را معرفی کنند. نکتهای هم وجود دارد که من نمیبینم ایشان رکابها را ذکر کرده باشند. یک مسئله هم اصرارشان بر کلمۀ جوهر است که من با آن نتوانستم صمیمی شوم. من در پایان از زحمات ایشان تشکر میکنم، چون معرفی نسخه با استفاده از تصاویر دیجیتال، که نتیجه آن چنین فهرست خوب و زیبایی باشد، عشق و شوق بسیاری نیاز دارد.
در ادامه نشست محمدحسین حکیم به بیان مطالبی پرداخت و گفت: در بررسی هر فهرستی باید روش آن را مورد توجه قرار داد و دید که آیا روشی علمی داشته است یا نه. کار فهرستنویسی شبیه ترجمه است. در ترجمه شما باید به یک زبان مناسب برسید و گرنه به مقصود درستی نمیرسید. یک فهرستنویس ممکن است در جزییات اشتباه داشته باشد چون تسلط داشتن به همه موضوعات دشوار است؛ اما آنچه مهم است روش است. روش معرفی باید به گونهای باشد که متخصص یک رشته بر اساس اطلاعات ارائه شده از نسخه مرتبط با حوزۀ تخصص او در یک فهرست، آن نسخه یا دست کم اهمیت آن نسخه را بشناسد. در این صورت فهرستنگار در کار خود کامیاب بوده است. به نظر من فهرست آقای صفری از همین نوع است.
وی دربارۀ روش کار آقای صفری گفت: ایشان در این کار معمولا از کتابشناسی آثار معروف صرفنظر کرده و به جای آن نسخههای کمترشناخته شده را به خوبی شناساندهاند. حتی بعضی از معرفیهای ایشان در حد مقاله است. برای مثال مورد تشریح الافلاک جیمز اسکینر یا رساله پیروزی نجاتی شیرازی هر کدام مقالهای هستند که میتوانستند خارج از این فهرست چاپ شوند و اطلاعات جدیدی در مورد موضوع خودشان دارند.
وی با بیان این که ایشان توصیف آرایهها و تزئینات را نیز به خوبی انجام داده است، اظهار کرد: از این جهت من بر این مورد تأکید میکنم که بسیاری از فهرستنویسان حتی در مورد نسخههای خیلی مهم این جنبه را چندان مد نظر قرار نمیدهند و خیلی با تسامح از کنار آن رد میشوند، در حالی که کاملا مشخص است از نوشتههای این فهرست که نویسنده هم با مکاتب خوشنویسی آشناست و هم با مکاتب نگارگری و هم با امور تذهیبی که در جای جای تمدن اسلامی جاری بوده است. برای مثال حدس این که این نسخه که بخشی از انجامه آن از بین رفته است از عبدالرشید دیلمی است، نیاز به تخصص و شناختی دارد که از هر کسی بر نمیآید. همچنین در معرفی نسخه شاهنامهای که سه مجلس مینیاتور دارد اینکه ایشان تشخیص دادهاند یک مجلس آن کپی و تقلید از شاهنامه بایسنغری است و یک مجلس از شاهنامه محمد جوکی طبعا شناختی میخواهد که به راحتی به دست نمیآید و درست است که شاید در چند ساعت نوشته شده است اما عقبهای طولانی از مطالعه و تلاش و کوشش برای شناخت نسخهها پشت سر دارد.
وی با اشاره به یکی از موارد روشی، گفت: البته شاید نکتهای که عرض میکنم سلیقه ای باشد، آقای وفادار مرادی هم اشاره کردند که نسخهشناسی با شمار برگها، شماره سطرها، اندازه جلد و اندازه نوشته شروع میشود. مرحوم بیانی هم در فهرست ناتمام همین کار را کردهاند. ولی به نظرم اولین و مهمترین مطلبی که درباره هر نسخه خطی میخواهیم بدانیم تاریخ کتابت و محل کتابت و کاتب است. تصور میکنم اگر در اینها تقدیم و تأخیری انجام میشد برای استفادهکنندگان آسانتر بود. یا حتی بعضی از توضیحات به نظر من بیشتر برای مخاطب اهمیت دارد تا توصیف جلد. البته این میتواند سلیقهای باشد.
وی گفت: یک نکته دیگر این که در فهرست تأکید داشتهاند این بوده که اگر برای مثال آرایهای نبوده یا محل کتابت مشخص نبوده، این را بیان کنند. به نظر من میشد این موارد را فاکتور گرفت و ذکر نکرد. هر چند ممکن است این ملاحظه وجود داشته که بگویند به این نکته در مورد نسخه توجه شده است.
وی با اشاره به مطلبی که در صفحه ۲۲ مقدمه نوشته شده است، گفت: بعد از این که در اواخر دوره مظفرالدین شاه و اوایل دوره محمدعلیشاه قاجار از کتابخانه سلطنتی قاجار سلسله دزدیهایی توسط کتابدار آنجا انجام میشود و این ماجرا مشخص میشود، هیئتی سامان پیدا میکند که این سرنوشت این نسخهها را پیگیری کنند. چون بعضی از این نسخهها داشت از ایران خارج میشد قانونی در مجلس تصویب شد که به امضای محمدعلی فروغی هم رسیده و او که در آن زمان وزیر بود آن را ابلاغ کرده است. بر اساس این قانون هر نسخه خطی که به صورت قانونی و از مبادی رسمی میخواهد از ایران خارج شود باید به وزارت فرهنگ برود و یا نماینده وزارت فرهنگ که در کتابخانه ملی بود، بعدتر، این را ملاحظه کنند و بررسی کنند و با توجه به لیستهایی که از کتابخانه سلطنتی باقی مانده بود ببینند که این نسخهها جزو نسخههای دزدی بود یا نه. اگر جزو نسخههای دزدی بود آن را مصادره میکردند و البته متأسفانه این اتفاق نیفتاد که هیچ کدام از نسخهها از این طریق به کتابخانه سلطنتی پس داده شود. اما اگر نسخهای جزو آن لیست نبود با زدن مهری بر نسخه اعلام میکردند که این نسخه دزدی نیست و صاحب آن میتواند هر جای دنیا خواست نسخه را ببرد و هر کاری خواست با آن انجام بدهد. یعنی لزوما به معنی اجازۀ فروش به کتابخانههای فرنگی نبوده است.
وی همچنین با اشاره به معرفی صحیفه سجادیه در صفحه ۵۱ گفت: آقای صفری نوشتهاند در صفحه پشت انجامه روایت «علی بن ابیطالب حصنی …» از کتاب عیون اخبار الرضا اثر شیخ صدوق با قلم تعلیق خوش نوشته شده است. در واقع این یک یادداشت برافزوده است که نویسنده حدیث سلسله الذهب را نوشته است. همه ما میدانیم که در نسخههای خطی به قدری مهرها، تملکها، یادداشتها زیاد است که تا شما بعضی از نمونهها را نبینید نمیتوانید نمونههای دیگر را شناسایی کنید. چون قبلا من با این مورد برخورد کرده بودم فقط جهت دادن اطلاع اضافهای برای افزودن به فهرست عرض میکنم که طهماسب میرزا مؤیدالدوله که در دوره ناصرالدین شاه به تناوب بین سالهای ۱۲۵۰ تا ۱۲۹۵ حاکم بخشها و شهرهای مختلف ایران مانند کاشان، همدان، کرمان، فارس، کرمانشاه و کردستان بوده، به جای این که تملکی به صورت معمول بنویسد که من در تاریخ فلان این نسخه را خریدم، این حدیث را مینوشته و در بعضی از این یادداشتها تاریخ و محل کتابت را مینوشته و در خیلی از آنها نمینوشته است.
وی در پایان با بیان این که فهرستنویس است که یک فهرست را مهم میکند، اظهار کرد: اگر فهرستنویس به خیلی از خصوصیات و ویژگیها توجه نکند و از آنها به صورت سطحی رد شود آن موارد را ثبت نکند، زمان زیادی میبرد تا دوباره کسی به سراغ آن نسخهها برود و آنها را ببینند و اساسا کمتر اتفاق میافتد که دوباره سمت آن نسخهها بروند. خوشبختانه این فهرست جزو فهرستهایی است که تا جایی که دوست خوب ما توانسته است به تمام دقایق و ظرایف و ریزهکاریها توجه کرده است و سعی کرده مطلبی که برای محققین، چه محقیقنی که با متن کار دارند و چه محققینی که با ویژگیهای نسخه شناسی کار دارند، از قلم نیفتد و همین باعث میشود که ما با یک اطمینان این فهرست را بخوانیم و از آن استفاده کنیم و تا حد زیادی مطمئن باشیم که هیچ اطلاع مهمی از این فهرست فوت نشده است. من به نوبه خودم از ایشان تشکر میکنم.
در ادامه علی صفری آق قلعه، به بیان مطالب خود پرداخت و در ابتدا با اشاره به دشواریهای کار گفت: ما با نسخههایی سر و کار داریم که بعضا خود کاتب آن را اشتباه نوشته است و نمیدانیم اصلش چی بوده است و گاهی یافتن شکل درست برخی اسامی واقعا دشوار است. در برخی موارد که آقای دکتر نوشاهی اشاره کردند ایشان تسلط بیشتری دارند و آن موارد را میشناسند ولی برای ما هیچ منبعی وجود ندارد که بتوانیم از آنها آگاه بشویم. مواردی که دکتر نوشاهی اسخراج کردهاند خیلی به درد من خواهد خورد و ممنون خواهم شد که ایشان موارد را به صورت مکتوب برای گزارش میراث یا مجله دیگری بفرستند که بتوانیم از آن استفاده کنیم.
وی با اشاره به برخی موارد دیگر گفت: گاهی محقق شکلی را انتخاب میکند و وقتی پیش میرود دیگر تغییر آن شکل کار راحت نیست. ایده من این بود که از اطلاعات ثابت در مورد نسخهها اطلاعات فیزیکی را ابتدا بیاورم و بعد به شخصیتشناسی بپردازم. به نظرم این نگاه درستی است که ابتدا تاریخ کتابت ذکر شود. ولی در مجموع فهرستنویسی تجربه است و هر چقدر تجربه بیشتر میشود خطاها کمتر میشود.
وی با اشاره به این که تاکنون چند فهرست نوشته که هر کدام به دلیلی چاپ نشده است، اظهار کرد: «فهرست نسخههای خطّی فارسی کتابخانۀ کنگره (آمریکا)» اولین فهرست نوشته من نیست، بلکه اولین فهرست چاپ شده من است. من سعی کردم تجربه چند کار پیشین در حوزه نسخههای خطی را در این کار نشان دهم.
وی با اشاره به تمرکزش بر نسخهشناسی، گفت: نسخهشناسی یک دانش نوپا است. در گذشته استادان با نسخهشناسی آشنایی داشتهاند، ولی در فهرستنویسی اصولا نگاه به متن بود یعنی بخش متنشناسی بود که اهمیت داشت. بیشتر پژوهشگران ما اصولا نگاهشان به نسخهها نگاه متنی بود و نسخهشناسی به عنوان یک موضوع مهم مورد توجه نبود. من فکر میکنم با دیجیتالی شدن نسخهها و در شرایطی که نسخههای زیادی و از جمله بسیاری از نسخههای مهمی که در بعضی از موزهها و کتابخانهها قرار داشتهاند، در دسترس ما قرار گرفته، میتوانیم نسخهشناسی را پیش ببریم.
وی ادامه داد: در چند دهه پیش انتظار هم نمیرفت که فهرستنویس این گونه موارد نسخهشناختی را در فهرست خود بیاورد. من در این کار سعی کردم روی نسخهشناسی که در گذشته به آن توجه کافی نشده است، تمرکز بیشتری داشته باشم. در کل هم فکر میکنم لازم است که در آیندۀ فهرستنویسی به سمت نسخهشناسی هم برویم. من بر اساس تجربیات خودم دریافتهام که برای مثال اگر فهرستنویس تذهیب را بشناسد فریب نمیخورد، اگر انجامه را دستکاری کرده باشند یا مواردی باشد که افتادگی داشته باشد، فهرستنویس اگر در نسخهشناسی تبحر داشته باشد میتواند خیلی دقیقتر کار خود را پیش ببرد. به همین خاطر من مقداری روی نسخهشناسی این فهرست تمرکز بیشتری کردم؛ هم به این دلیل که در این زمینه کار کرده بودم و هم به این دلیل که این نسخهها به صورت دیجیتال در دسترس است.
ادامه دارد …