کد خبر:47786
پ
65445

نشست “تحلیلی بر آثار و خدمات میرزا حسن رشدیه” برگزار شد

به مناسبت گرامیداشت هفته معلم، نشست “تحلیلی بر آثار و خدمات میرزا حسن رشدیه” به همت گروه علوم تربیتی خانه اندیشمندان علوم انسانی، در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.

میراث مکتوب- به مناسبت گرامیداشت هفته معلم، نشست “تحلیلی بر آثار و خدمات میرزا حسن رشدیه” به همت گروه علوم تربیتی خانه اندیشمندان علوم انسانی، روز سه شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. خلاصه ای از گزارش این نشست در ادامه می آید.

در ابتدا، علیرضا صادقی دبیر این نشست و مدیر گروه علوم تربیتی خانه اندیشمندان علوم انسانی، اظهار داشت: در همه جای دنیا برگشت به پایه ها و مشاهیر یک اصل است اما ما در ایران خیلی با این اصل کاری نداریم. رویکرد امسال گروه علوم تربیتی خانه اندیشمندان علوم انسانی، برگشت به پایه ها است. وقتی ما فضای اجتماعی و سیاسی خودمان را بررسی می کنیم، متوجه می شویم هر شخصیت بزرگی که داشته و داریم، به نوعی با محرومیت و محدودیت مواجه بوده است. یک بخش دیگر مغفولیت است که شامل خود روشنفکران می شود.

در ادامه، بهدخت رشدیه، نوه ی میرزا حسن رشدیه، ابراز داشت: من کوچک ترین نوه رشدیه هستم. بیش از ۳۰ سال در حوزه رشدیه شناسی پژوهش انجام داده ام. اسناد و مدارک را اول از خانواده جمع آوری کردم. رشدیه به دلیل منش خود، اسنادی از خودش باقی نمی گذاشت که مثلا از خود تعریف کند. بعدا متوجه شدم در بین استاد افراد دیگر می شود راه رشدیه را دنبال کرد. او در زمانی که در ایروان بوده، کتابی برای معلمی و کتابی برای دانش آموزان نوشته است. او هم روی ترک زبانان و هم روی فارسی زبانان تاثیر داشته است. داستان رشدیه پژوهی تازه با رونمایی از چهار کتابی که امروز حاضر است، آغاز می شود. رشدیه همیشه منتقد بوده است اما منتقدی بوده که راهکار ارائه می داده است.

در ادامه، رضا باقریان موحد، گردآورنده آثار میرزا حسن رشدیه، بیان داشت: این چهار جلد کتاب را در ارتباط با رشدیه فراهم کرده ام. از ده سال پیش به ذهنم رسید که ادای دینی به رشدیه داشته باشم. وقتی ۷۰ سال تلاش رشدیه را دیدم، من هم نذر کردم که هفت سال در این حوزه کار کنم. آثار شردیه را جمع آوری کردم. ما ۱۲ کتاب از او پیدا کردیم و باب رشدیه پژوهی را آغاز کردیم. بعد از منتشر شدن آثار رشدیه، بازخوردهایی به من رسید. اولین ایرادی که گرفته شد، این بود که کتاب های شما صرفا گردآوری است اما باید گفت که من تخصصم گردآوری است و تحلیلگر نیستم. دومین ایراد هم این بود که گفته شد شما رسم الخط رایج الان که جدا نویسی است را رعایت نکرده اید. من عین همان رسم الخط رشدیه را آورده ام. هدف من، حفظ کتاب های رشدیه به عنوان یکی از میراث آموزش و پرورش است.

در ادامه، قدرت الله آذرنیا، مترجم کتاب وطن دیلی، ابراز داشت: من بارها کتاب وطن دیلی رشدیه را خواندم و از روی علاقه، به ترجمه ی آن رو آوردم. یکی از مهم ترین کتاب هایی که رشدیه برای آموزش نوشته است، این کتاب است. او معتقد بوده است که آموزش در اول ابتدایی بهتر است که با زبان مادری باشد. آموزش او کاملا به صورت غیر رسمی و غیر مستقیم بوده است. وی از ابداعات و نوآوری های ملت های مختلف استقبال می کرد. بخش اول کتاب وطن دیلی، آموزش الفبا است. بخش دوم، سی حکایت است از کتابی به نام پندهای لقمان حکیم.

در ادامه، مقصود فراستخواه، استاد جامعه شناسی، اظهار داشت: عنوان سخنرانی من، منطق کنش و آمریت در آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش خالی از کنش شده است. سیطره ساختارها محدودیت هایی ایجاد کرده که میدان کنش تنگ شده است. پویایی های در ایران بوده است که رشدیه هم از دل این پویایی ها بیرون آمده است. اگر ایران مانده و نبوغ بقا در ایران هست، به دلیل عاملیت ها و کنشگران ایرانی بوده است که رشدیه یکی از این کنشگران است. ایران را لحظه ها ساخته است اما متاسفانه لحظه ها کمتر به جریان تبدیل شده است. قبل از رشدیه هم لحظه های بزرگی بوده است. پویایی بعدی، نوآوری های نهادی است. کنشگرانی بوده اند که فقط رفتار نداشتند بلکه کنش هایی منتهی به ساختن نهاد داشتند و رشدیه یکی از آنها بوده است. مورد بعدی، آشنایی با تجربه های جهانی است. تمدن ما وقتی شکوفا شده است که با دنیا گفت و گو کرده است. رشدیه را فردی می بینیم که از کشورهای دیگر اقتباس می کند و با تجربه های جدید آشنا می شود. یکی از پویایی های ایران، نحوه رفتار کنشگران تحول خواه با دولت بود. رشدیه نه بر ضد دولت ستیز کمال گرایانه دارد و نه با ساز دولت می رقصد. او دگراندیش و منتقد بود و راه های تازه پیشنهاد می کرد. رشدیه یک کنشگر مرزی بود.

در پایان، شروین وکیلی از جامعه شناسان، ابراز داشت: جامعه ایران برخوردش با آسیب ها و لطمه ها، تحسین برانگیز است. من همیشه دوست داشته ام که آثار رشدیه گردآوری شود که خوشبختانه بالاخره این کار انجام شد. رشدیه کار خیلی مهمی انجام داد. مدارسی در عثمانی به اسم رشدیه وجود داشت و میرزا حسن این مدارس را دید و آمد مدرسه خود را برای سوادآموزی راه انداخت. او گفت که به بچه ها ۶۰ ساعته سواد یاد می دهم و ادعایش را هم ثابت کرد. در تهران هم مدرسه اکابر یاد دایر کرد و ۹۰ ساعته سواد به آن ها یاد داد. خط فارسی ویژگی هایی دارد، از جمله این که هم حروف الفبایش جداست و هم این حروف می توانند به هم وصل شوند، بنابراین می توان تندخوانی کرد.

منبع: خانه اندیشمندان علوم انسانی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612