استان فارس از دیرباز مهد فرهنگ و ادب بوده است؛ بنابراین بخش قابل اعتنایی از میراث مكتوب ما مردم ایران متعلق به این پهنه ادبخیز است.
در بیشترینۀ شهرها و آبادیهای این استان، عالمان، شاعران، نویسندگان، منجمان و ریاضیدانانی میزیستهاند که آثار پارهای از آنها، هنوز به صورت نسخۀ خطی آذینبند کتابخانهها و موزههاست و تا امروز به زیور طبع آراسته نیامده است.
یکی از این شهرها نیریز، زادگاه میرزا اسحاق بن احمد نیریزی ملقب به شمسالمعالی و متخلص به انجمن است. شمسالمعالی صاحب آثار متعددی در زمینههای گوناگون: شعر، ترسل، نجوم، شرح و … است.
از بررسی و مطالعه آثار وی به روشنی برمیآید که او بر ادب عربی، فارسی و متون دینی مسلط بوده و از آنها به مناسبت در نوشتههای خود بهره برده است؛ اشعار متنبّی، ابوالعلاء معرّی، ابو تمام، آیات قرآنی، عبارات نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و ادعیه شیعی در زمرۀ منابعیاند که شمسالمعالی از آنها اقتباس و به آن استشهاد نموده است.
هیچیک از آثار متعدد اسحاق بن احمد تا امروز به صورت کامل و مستقل، تصحیح و منتشر نشده و زندگینامۀ او نیز هنوز در تودهای از ابرهای ابهام، پوشیده مانده است.
کتاب حاضر گوشههایی از زندگی شمسالمعالی را بر اساس تذکرهها و قراین تاریخی، روشن نموده و به معرفی آثار او پرداخته و برای نخستین بار دکتر مختار کمیلی به تصحیح و شرح منشآت و اشعار پارسی و عربی باقی مانده از میرزا اسحاق همت ورزیده است.
در کتاب منشآت و اشعار شمسالمعالی، نامههایی که شمسالمعالی به بزرگان نوشته، گِرد آمده است. شمار نامهها، ۸ نامه به زبان فارسی و یک نامه به زبان عربی است. احتمالاً شمار نامههای شمسالمعالی بیش از این تعداد است. قسمت دیگر کتاب، شیرازیه است که خود حاوی سه دفتر است و ظاهراً در دوران اقامت شمسالمعالی در شیراز و در سالهای پایانی عمر او نگارش شده است. بخش سوم کتاب به اشعار فارسی (سه قصیده) و عربی (دو قصیده) شمسالمعالی اختصاص دارد. اشعار شمسالمعالی در گذر ایام، از بین رفته و آنچه باقی مانده همین پنج قصیده است.
نگارشنامههای ادیبانه، در ادب فارسی، قدمت بسیار دارد. در این ژانر، آثار متعددی وجود دارد مانند منشآت خاقانی، مکاتیب سنایی، منشآت قائم مقام فراهانی و… . منشآت شمسالمعالی نیز یکی از این آثار است که استادانه و زیبا پرداخته شده است. این کتاب از منظر جامعهشناختی نیز واجد اهمیت است. اوضاع ناگوار و نابسامان فرهنگی ایران در دورۀ قاجار در منشآت و شیرازیه به روشنی بازتاب یافته است.

