میراث مکتوب- در شمارۀ ۸۱۶۷ مجلۀ او.ام.ار (UMR) مقالهای در موضوع معرفی کتاب کنزالمعانی (از مجموعۀ انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی) به تصحیح دکتر محمدرضا نصیری، استاد دانشگاه پیام نور و عضو وابستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، و دکتر محمدباقر وثوقی، استاد دانشگاه تهران، منتشر شده است.
این مقاله به زبان فرانسوی و در کشور چین به چاپ رسیده است. آنچه در ادامه آمده متن ترجمه شدۀ این مقاله، با ترجمۀ سیدمهدی حریری، پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
عبدالکریم نیمدهی (وفات پس از ۹۰۶ق/۱۵۰۱م) و آثارش، مجموعۀ اسناد و مکاتبات دیوانی (کنزالمعانی) و تاریخ عالم(طبقات محمودشاهی)، علیرغم اهمیت انکارناپذیرشان، هیچیک توجه مورخان ایرانی را چندان جلب نکردهاند. قریب به پنجاه سال پیش، ژان اوبَن بر لزوم تهیۀ چاپ انتقادی از آثار نیمدهی تأکید کرده بود («زندگانی و آثار نیمدهی»، مجله مطالعات اسلامی، دوره ۳۴، ۱۹۶۶، صص ۶۱-۶۸). اکنون، به لطف و همّت محمدرضا نصیری و محمدباقر وثوقی چاپ منقح و دقیقی از کنزالمعانی فراهم آمده است. تصحیح متن بر پایۀ یگانه نسخۀ خطی موجود از این اثر است که در کتابخانۀ سلیمانیه نگهداری میشود.
جا دارد چند کلمهای دربارۀ این تاریخنگار که زادۀ روستای کوچکی در سرحد غربی لارستان بوده، اما همۀ مراتب بدایت و اعتلای کارش در هندوستان سپری شده است، بگوییم. او کارش را از دکن و در نزد ملوک بهمنی آغاز کرد و سپس به خدمت محمود بگره، پادشاه گجرات (حک. ۱۴۵۸-۱۵۱۱(، درآمد. نیمدهی در خانوادهای تنگدست به دنیا آمد و به لطف وظیفهای که امیر تورانشاه دوم، حکمران هرموز (= هرمز)، برای او مقرّر کرده بود توانست تحصیل کند و سپس ناچار شد برای تأمین معاش بخت خود را در دکن بیازماید. او با ورود به دیوان بهمنیان به خدمت خواجه محمود گاوان درآمد و منشی خاص دبیرخانۀ او شد. خود میگوید «قریب به ده سال خدمت وزیر نامدار کامکار آصفقدر» استاد خود، محمود گاوان، را میکرده است و باز تصریح میکند «اصلاح منشآت و تصحیح مؤلَّفات و هر چه از قرایح خواطر آن مغفرتمآثر بود بالکُلّیَّۀ وَ رُمَّتِهَا به اهتمام این خاکسار مفوّض گشت».
کنزالمعانی مشتمل بر ۱۳۷ قطعه است )شامل ۱۳۴ نامه و سه دیباچه) که از این میان، ۵۴ فقره نامههای نیمدهی است که با عنوان «من المؤلّف» آغاز میشود، اما همینها نیز متأثر از یادداشتهایی است که نیمدهی بر پایۀ آنچه محمود گاوان بر او املا میکرده تحریر کرده است. فقراتی از باقی نامهها نیز باید اثر طبع خواجه گاوان وزیر باشد، اما نیمدهی در عنوان نامهها هیچگونه تصریحی ندارد. در نگاه اول، سبک متکلف کنزالمعانی یادآور سبک و سیاق منشآت شخصی محمود گاوان است که در حدود ۸۸۱ق/۱۴۷۷م تحت عنوان ریاضالانشاء بهتوسط خود خواجه گاوان گردآوری شده بود. شمار فراوان دستنوشتههای برجایمانده از این اثر خود گواه اقبالی است که به آن کردهاند و چندین نوبت به چاپ رسیده است. هر دو این مجموعه مستندات از حیث شناخت تاریخ دکن در نیمۀ دوم سدۀ پانزدهم میلادی اهمیت یکسان دارند. این نامهها، که البته بسیار دشوارخوان هستند، دربارۀ نقش شمار فراوانی از شخصیتهای فارس و هرمز و دکن در این دورۀ تاریخی اطلاعاتی به دست میدهند. نیمدهی پس از قتل مخدوم و پشتیبان خود خواجه محمود گاوان در ۸۸۶ق/۱۴۸۱م به گجرات میرود و در آنجا به خدمت محمود بگره درمیآید و در همانجا نیز چشم از جهان فرومیبندد. او به اشارۀ سلطان محمود گجراتی طبقات محمودشاهی را تألیف میکند که از آن دو نسخۀ خطی در دست است که یکی در کتابخانۀ ویندزور و دیگری در گنجینۀ مؤسسۀ خاورشناسی تاشکند نگهداری میشود.
از ورای این دو اثر میتوان نیمدهی را شاهد بیبدیل زندگی در دنیای هندوایرانی به شمار آورد، آثاری که در عین حال نشان از عشق و علاقۀ نیمدهی به زادگاه خویش و حکومت هرمز دارد. شایسته است که طبقات محمودشاهی یا دستکم فصول پایانی آن (مشتمل بر سدههای چهاردهم و پانزدهم میلادی) نیز از مزیت چاپ انتقادی محروم نمانَد تا از این طریق، مجموع آثار تاریخی نیمدهی به آسانی در دسترس مورخان و محققان تاریخ ایران و تاریخ هند در عصر اسلامی قرار گیرد.
چاپ حاضر کنزالمعانی مصدّر است بر مقدمۀ پرمایه و مبسوط (در چهلوپنج صفحه) مصحّحان اثر که در آن، در ضمن آوردن شرح حال نیمدهی، به معرفی و یادآوری اهمیت طبقات محمودشاهی (صص سی تا سیودو) و کنزالمعانی (صص سیوسه تا سیوپنج) میپردازند. متن مصحَّح مکاتبات و اسناد با تعلیقات مفصل همراه است و اشخاص مذکور در متن نامهها یکبهیک معرفی شدهاند. چندین نمایه (صص ۴۰۱ تا ۴۷۵) شامل نمایههای اشخاص، جا و مکان، اشعار فارسی، اشعار عربی، واژهها، ترکیبها و تعبیرها و همچنین کتابنامه (صص ۴۷۷ تا ۴۸۰) مکمل متناند. دست مریزاد باید گفت به محمدرضا نصیری و محمدباقر وثوقی که به چاپ و تصحیح این اسناد توفیق یافتهاند. اسناد دشوارخوانی که فاقد ترتیب و توالی و قراین تاریخنگاشتی هستند؛ به عبارت دیگر نامهها فاقد سالشمارند و تنها مورَّخ به نام ماههای سالاند.
دنیز اِگل
او. ام. اِر ۸۱۶۷ (مشرقزمین و مدیترانه)
چکیدههای ایرانشناسی (آثار منتشره در ۲۰۱۵-۲۰۱۶)
منبع: پایگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی