میراث مکتوب- جولایی این کتاب را در چهار فصل تحتعناوین «نظری بر قراردادها و تعاریف»، «شناخت عناصر داستان و نمایشنامه و مقایسه آنها»، «تغییرات رسانهای داستان به نمایشنامه» و «نگاهی به نمونههای کهن در ادب فارسی» نوشته است. در این فصول مباحث متعددی همچون «ادب چیست؟»، «تاریخ چیست؟»، «تاریخ و دریافتهای تاریخی و ضرورت آگاهی ملل از پیشینه خود»، «برداشت ادبی»، «مقایسه داستان با نمایشنامه از نظر نقطه آغاز»، «مقایسه داستان و نمایشنامه از نظر کانالهای ارتباطی انسان»، «مقایسه مخاطبین داستان و نمایشنامه»، «مقایسه گفتگوی شخصیتها در داستان و نمایشنامه»، «بررسی نمایشنامه و داستان از نظر اسلوب و طرز مشترک تصنیف آنها»، «گزینههای متن مناسب برای نمایشنامهنویسی»، «بیان در نمایش»، «عناصر بیان نمایشی»، «معرفی داستان هزارویک شب» و «چشماندازی بر ریختشناسی قصهها و جنبههای نمایشی هزارویک شب» مورد بررسی قرار گرفتهاند.
نویسنده سعی داشته ضمن رعایت اصول شناخته شده در ادبیات دراماتیک میزان و نحوه انطباق ادب فارسی با آنها و در نهایت دسترسی به آثار مکتوب تازه با بنمایههای کهن ادب فارسی را برای مخاطبان فراهم کند. چرا که در آثار مکتوب نظم و نثر فارسی بعد از اسلام قابلیتهای فراوان برای تبدیل آنها به نمایش وجود دارد و این اثر بهنحوی به معرفی تاریخ، تاریخ نمایش، گذشته ملی، ادبیات و هنر نمایش پرداخته است.
در مقدمهای که سیدجعفر حمیدی بر کتاب «قابلیتهای ادبیات دراماتیک کهن فارسی» نوشته، اشاره دارد: «حکایتهای هزارویک شب بهویژه هزارویک شبی که از عربی «الف لیله و لیله» توسط عبداللطیف تسوجی (طسوجی) در دوره ناصری به فارسی ترجمه شده و در اشعار آن توسط نشاط اصفهانی به فارسی سروده شدهاند، قابلیت فراوان برای تبدیل به نمایش دارد. کتابهایی مثل «سمک عیار» و «امیر ارسلان» که بهصورت فیلم هم درآمده است، حکایتهای تاریخی از کتاب «تاریخ بیهقی»، «جهانگشای جوینی»، «ظفرنامه تیموری» و سایر ظفرنامهها، «جهانگشای نادری»، «جهانگشای زندیه»، همچنین رمانهای منظوم نظامی بهویژه خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر یا بهرامنامه، داستانهای مولوی در مثنوی، مثنویهای جامی مخصوصا سلامان و ابسال و همچنین ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی و بسیاری آثار دیگر ظرفیت و قابلیت نمایشی فراوان دارند».
جولایی در فصل سوم کتاب اشاره دارد در کوششهای مختلفی که بهمنظور برگرداندن یک داستان یا قصه به نمایشنامه صورت میگیرد تا یک داستان امکان ظهور بر روی صحنه نمایش را پیدا کند (بسط و توسعه) داستان کوتاه و (تلخیص) داستانهای بلند و رمانها دو فرایند مهم هستند.
آسانترین راه ممکن در تبدیل یک قصه به نمایشنامه مشخص کردن قسمتهای اساسی و مهم داستان پس از مطالعه دقیق و با توجه کامل آن است.
این کتاب بیشتر توجه خود را به مکتوبات و قطعات ادبی معطوف کرده که در قالب تاریخ یا روایات داستان، قطعه، رمان و … در تقسیمبندی پنجگانه ادبیات حکمی، ادبیات مذهبی، قصهها، غزلیات عاشقانه و عارفانه و اشعار حماسی که به اشکال منثور، منظوم و یا ترکیبی از آنها در ادبیات فارسی وجود دارند طراحی و تنظیم شده است. البته نویسنده در پیشگفتار تاکید دارد در این کتاب نمیخواهد اثبات کند متون ادب فارسی نمایشنامه هستند، بلکه همواره بر این تاکید خواهد داشت که متون کهن ادبی دارای قابلیتهای نمایشی بوده و از ظرفیت تبدیل رسانهای صرفا ادبی به ادبیات دراماتیک برخوردار هستند. چرا که هیچ ادیبی متن خود را به قصد اجرا طراحی و آماده نکرده بلکه برای خواندن و استفاده دیگران بوده است مگر نمایشنامه که باز هم یک گونه ادبی ناقص خواهد بود زیرا اجرا است که آن را تکمیل میکند.
انتشارات افراز کتاب «قابلیتهای دراماتیک ادبیات کهن فارسی» نوشته احمد جولایی را نخستین بار سال ۱۳۸۹ نشر داده است.
منبع: هنرآنلاین